فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این نوشته کوشیده ام پاسخی برای این سؤال پیدا کنم که: آیا در شعر حافظ هیچ نشانه ای دال بر اثرپذیری حافظ از شعر مولانا هست یا نه؟ در انجام این کار، خود را به دو دلیل ناگزیر از تفکیک حساب محتوای شعر این دو شاعر از حسابِ صورت آن یافته ام: یکی به دلیل سرشتِ تغییرگریز و ایستای معانی و مضامین در هر فرهنگ سنتی از جمله در فرهنگ ایران؛ و دیگری به دلیل ضرورت بهره گیری از دو پایگاه نظری متفاوت (یعنی نظریه بینامتنیت و نظریه استعاره و مجازِ مرسل)، به ترتیب، برای تحلیل محتوای شعر و تحلیل صورت آن. حاصل کوشش من این بوده است که، به لحاظ محتوی، تنها می توان نشان داد که میان این دو شاعر نوعی همدلیِ معطوف به هم فرهنگی وجود دارد و، به لحاظ صورت، شعرِ این دو هیچ شباهتی با یکدیگر ندارد؛ چه، اولاً شعر مولانا شعری صورت شکن است؛ حال آن که شعر حافظ شعری است سخت صورتگرا؛ ثانیاً شعر مولانا شعر سلوک در راستای محور همنشینی است؛ حال آن که شعر حافظ شعر عروج در راستای محور جانشینی است؛ و ثالثاً حافظ، به شهادت شعر او، از مولانا بیش از آن مضمون و صورت در جهت بهینه سازی وام نگرفته که از شاعران دیگر مضمون و صورت وام گرفته است.
جولان گرد میدان عشق جستاری در باب بازتاب عناصر حماسی در شعر سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه ادب فارسی، سنایی به عنوان مبدع اصلی تغییر سبک خراسانی به عراقی و گذر از توصیف ظاهری به توصیف باطنی و عرفانی پدیده ها شناخته شده است. بالطبع سنایی در نمودن همسانی و یکتایی نمادهای عرفانی با حماسی نقش بسزایی دارد. استحاله، دگردیسی و تصعیدی که در این نوع شعر ایجاد می شد، شعر حماسی را از بن بست رهاند.
این جستار به نمایاندن وجوه همانندی عناصر حماسی و عرفانی و بازتاب آنها در شعر سنایی می پردازد.
نماز از دیدگاه عرفان
حوزه های تخصصی:
نماز ستون دین، عمود خیمه ایمان و محور جهان بینی توحیدی است. مقصود از نماز، حصول صفای باطن و روشنی دل و ضیای درون و جانِ نماز نیز حضور قلب و خلوص نیت و استغراق در حضرت حق است. از آنجا که یکی از مفاهیم اساسی و بنیادی در متون عرفانی زبان فارسی، نماز است و نماز با شیواترین و زیباترین اوصاف در این متون تبیین گردیده و برای هر یک از ارکان نماز، تعابیر و اسراری درونی و معنوی بیان گردیده است، از این رو در این مقاله سعی شده بازتاب مفاهیم، مضامین و اسرار عرفانی نماز در پنج اثر مهم عرفانی یعنی مرصاد العباد، کشف المحجوب، مصباح الهدایه، حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
بررسی نثر صوفیانه از سده پنجم تا قرن هشتم ه . ق
حوزه های تخصصی:
با توجه به دیدگاه کلی پژوهشگران، که نثر متون عرفانی را نثری ساده و روان دانسته اند بررسی جنبه های سادگی این آثار امری ضروری می نماید، لذا بدین منظور آثار منثور عرفانی از لحاظ ویژگی های لفظی و معنوی مورد ارزیابی قرار گرفت، حاصل این بررسی نشان می دهد که اینگونه آثار از لحاظ کمیت الفاظ در برابر معانی به جهت استناد به ایات و احادیث و درج و تضمین اشعار و آرایه های ادبی، نثری مطنب (دراز، طویل) است و از جهت پرداختن به تکلفات ادبی، نثر مرسل (ساده، روان) و عالی است و در نهایت به این اصل دست می یابیم که نثر متون عرفانی همچون نثر آثار علمی (تا جایی که از اصطلاحات فلسفی و کلامی بهره نگرفته اند) از جهت دریافت و درک برای خواننده، نثر ساده بوده و هدف از درج آرایه های ادبی برانگیختن مخاطب است و اقتباس از ایات و احادیث نه به جهت تزیین کلام بلکه بیشتر جهت تاکید و تایید کلام به کار رفته است.
حدیقه ای گمنام و گران سنگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شیخ احمد جام ژنده پیل (536-440 ه. ق) و خاندان دانشی و با فضل و فرهنگ وی در ادبیات عرفانی و نظام خانقاهی و تصوف خراسان بزرگ -و بلکه ایران- از چهره های موثر و درخشان بوده اند.متاسفانه آثار متعدد عرفانی شیخ احمد و فرزندان و اعقاب وی هنوز برای عموم اهل تحقیق شناخته شده نیست و طبعا بسیاری از جلوه ها و ظرافت ها و ارزش های ادبی، عرفانی و زوایای تاریخی و افق های اندیشه ورزانه این آثار ناشناخته مانده است.این نوشته به معرفی اثری از آثار گمنام ولی ارزشمند این خاندان می پردازد: «حدیقه الحقیقه» اثری از قطب الدین محمد بن مطهر بن احمد جام.
حکایت های عرفانی و نقش آن ها در گفتمان منثور صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دقیقه اصلی این مقاله تبیین اهمیت و نشان دادن جایگاه حکایت در آثار منثور عرفانی است. از همینرو با اختیار منظری که تصوف را نگاه هنری و جمال شناسانه به الاهیات و دین می داند، یکی از فرم های پربسامد و هنری نثر عرفانی، یعنی «حکایت» بررسی شده است. بعد از تعریف لغوی و اصطلاحی و بیان قواعد اصلی و ویژگی هایش، اهمیت و کارکردهای آن در تصوف خاطر نشان شده و در ادامه بعد از بحث در باب شیوه های مختلف طبقه بندی حکایت های صوفیانه، با استناد به آثار برتر منثور عرفانی تقسیم بندی متفاوتی از این نوع حکایت ها در سه دسته رئالیستی ، خارق العاده و ابداعی ارائه شده است.
ر
سلسه خاکسار جلالی
عارفانه های بیدل
جمال شناسی شعر مولانا در مثنوی شریف
حوزه های تخصصی:
این مقاله که از یک پژوهش دراز دامن درباب زیبایی شناسی سخن مولانا در مثنوی شریف، برگرفته شده، بر آن است تا نحوه سخن گفتن و شیوه انتقال معانی بلند عارفانه مولانا را از رهگذر تصویرهای شاعرانه نشان دهد.
بنابراین پس از یک در آمد کوتاه، طرز تلقی مولانا را از زیبایی یا به سخن دیگر نگرش زیبایی شناسانه او را به اختصار بررسی کرده ام و سپس «تصویر» را به مثابه یگانه ابزار نمایش صورت های ذهنی شاعر، معرفی کرده، آن گاه برای نمودن توانایی مولانا در این امر، ابزارهای تصویر آفرینی او را در مثنوی نشان داده ام. در این بخش نگاهی گذرا به زیباشناسی حکایت های مثنوی، افکنده و سپس تشبیه، استعاره، کنایه، پارادوکس و حسامیزی های این اثر تعلیمی را با نمونه هایی معدود، معرفی کرده ام.
از دنیای چاوسر تا عرفان عطار (نگاهی به مجلس مرغان و منطق الطیر)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تحکیم حیات علمی و هنری هر ملت، ارتباط با جریان های فکری و هنری جهان است. رابطه یی که در آن ضمن حفظ و تقویت اصالت خود، با تغذیه از منابع علمی راه خود را در میدان های نوجویی و نوآوری ادامه دهد و بی گمان آنچه بیش از همه اعماق روح یک ملت را باز می تاباند، اثر می گذارد و تاثیر می پذیرد، ادبیات اوست.در نگره ادبیات تطبیقی به هدف بازشناسی اصالت و دریافت همسانی ها و ناهمسانی ها، با جستاری دوباره در منطق الطیر، این اثر گرانسنگ عرفان و ادب فارسی را با یکی از مشاهیر آثار ادبیات انگلیس در ترازوی قیاس نهادیم. حاصل، مقاله پیش روست که در آن پیش از همه به معرفی «جفری چاوسر» پدر ادبیات انگلیس و منظومه «مجلس مرغان» وی پرداخته ایم و با اذعان به اشراف مخاطبان فصلنامه عرفان به زندگی و ابعاد عرفانی شخصیت عطار و آثار وی، با رعایت ایجاز به مقایسه دو اثر دست زدیم.
پژوهشی در سبک المقال لفک العقال
حوزه های تخصصی:
ابو محمدعبدالواحد محمد ابن الطواح، از مشاهیرمورخان و عرفای مغربی است که با نگارش سبک المقال لفک العقال یکی از مهمترین نوشته های تذکره ای ـ عرفانی مغرب و اندلس را پدید آورد. این پژوهش به بررسی و تحلیل مطالب، شیوه تدوین، اسلوب نگارش و منابع مورد استفاده ابن الطواح در این کتاب پرداخته و و بدین نتیجه دست یافته که کتاب مشتمل بر شرح زندگانی و تجارب عرفانی بیست و شش تن از عرفای مغرب و اندلس در سده هفتم و هشتم است و از آنجا که نویسنده شخصاً با اغلب اصحاب تراجم از نزدیک آشنایی داشته و نیز به جهت انعکاس گزیده های عرفانی منظوم یا منثور، اعتبار و ارزشی منحصر به فرد دارد.
تحلیلی بر روح در ادبیات عرفانی
حوزه های تخصصی:
یکی از واژه های مورد بحث و استعمال عرفا در زبان و ادبیات فارسی، واژه روح است، که با عقاید و دیدگاه های گوناگون روبه روست. بیشتر عرفا بر این باورند که روح جوهری مخلوق و محدث و غیر جسمانی است، علاوه بر این ایشان به وجود دو روح حیوانی و انسانی معتقدند و ابراز می دارند که روح انسانی هرگز دچار مرگ و نیستی نمی شود و جوهری باقی است و فقط روح حیوانی دچار بطلان و نیستی می شود و گذشته از این، ترقی و تعالی روح با ضعف و کاهش جسم، رابطه متقابل دارد و به بیان دیگر رشد و تعالی یکی باعث تنزل و انحطاط دیگری است، اما ایشان قالب و حواس ظاهری را کلاً نفی نمی کنند؛ زیرا معتقدند همین عوامل بیرونی با استعانت از نیروهای درونی، روح را قادر به نایل آمدن به کمال معرفت می نمایند.
در این مقاله سعی نگارنده آن است که عقاید و دیدگاه های عرفا را در ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری درباه مساله روح؛ ماهیت، کیفیت و اهمیت آن، عوامل تنزل و ترقی روح و فراق و جدایی آن از اصل مورد بحث و بررسی قرار دهد.
مولانا و استعداد یادآوری در عالم پیشین
حوزه های تخصصی:
درباره نحوه نگرش عرفا به هستی این جهانی و آن جهانی موضوعات گوناگونی در «مثنوی معنوی» ذکر شده است. تجسد به قالب جسمانی و فراموشی عالم پیشین و موطن اولیه از موضوعات اصلی «مثنوی معنوی» است. در این مقاله کوشش شده تا نگاه مولانا در این باره با توجه به ابیات و اشاره به آثار منثور وی تبیین گردد و با عالم مثل افلاطون مورد مقایسه قرار گیرد. صرف نظر از اختلاف نگاه مولانا و افلاطون در زمینه های دیگر، موطن نخستین و فراموشی آن به دلیل آویزش ها و علقه های دنیوی و استعداد یادآوری آن از مشترکات نگاه آن دو است که به آن پرداخته شده است.
برای تبیین این نظریه، ترک تعلقات و کدورات نفسانی و کسب معرفت، روح و قدمت آن و تعلق آن به عالم علوی، فلسفه آفرینش از نظر عارف و استعداد یادآوری عالم علوی یا موطن پیشین مورد بحث قرار گرفته است.
نقد و تحلیل تطبیقی دیدگاه های تفسیری سنایی در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی در آثار خویش به اقتضای سخن آیاتی از کلام اله مجید را تفسیر کرده است. در این تفاسیر او نیز مانند عارفان دیگر بیش پیش از اینکه در پی تفسیر آیه باشد در صدد بیان دیدگاه خویش است و در عین حال در برخی موارد تفسیر او با تفاسیر دیگران تفاوت دارد و از نکته سنجیهای دقیق و تصویرسازیهای بدیع برخوردار است که ارزش عرفانی و ادبی خاص به آن می بخشد.
در این مقاله ابتدا دیدگاه های تفسیری سنایی بر اساس نوع آنها طبقه بندی، و سپس به نقد و تحلیل آنها پرداخته شده است به گونه ای که نخست، نظر سنایی درباره آیات توحیدی و موارد مرتبط با آن بیان شده، و سپس تفسیر آیات مربوط به پیامبران و بویژه پیامبر اکرم (ص)، تحلیل گردیده است. بعد از آن تفسیر آیات مربوط به مسایل دیگری از قبیل آفرینش انسان، کرامت، امانت، توبه، قضا و قدر، بررسی گردیده و در همه موارد، نظر وی با نظر عارفان دیگر، مقایسه و تحلیل شده است.
توصیف شیوه میبدی در تفسیر عرفانی قرآن «با تکیه بر تاویلات و لطایف عرفانی نوبت سوم تفسیر میبدی در داستان حضرت موسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین شیوه تفسیری میبدی و با تمرکز بر داستان زندگی موسی (ع) در قرآن و کشف الاسرار به تقسیم بندی نوبت ثالثه تفسیر عرفانی او به دو بخش تاویل گونه ها و نکات و لطایف عرفانی می پردازد و سعی دارد با تکیه بر تحلیل شیوه میبدی در تفسیر و تاویل قرآن، دریچه ای را به سوی فهمی عمیق از تفاسیر عرفانی بویژه کشف الاسرار بگشاید. تفسیری که گونه ای ناقص از تاویل به میزانی محدود در آن موجود است. از سوی دیگر حجمی قابل توجه از لطایف و نکات عرفانی را مولف به شیوه های گوناگون بویژه با تکیه بر دو مفهوم محبت و عنایت کشف و بیان می کند و در غالب موارد، لطیفه گویی را به اثبات فضیلت محمد (ص) و امتش می کشاند.