فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تخیلی یا واقعی، ""خود"" تعریفی از قبل تعیین شده نیست، و نویسنده نوع خودنگاری سعی بر آن دارد که زندگی بدون فرم ""خود"" را در فرم و ساختار نوشتار بگنجاند. اما نشان دادن تصویر موضوعی (""من"") که مدام در حال تغییر و حرکت است، ژانر ادبی خودنگاری را تبدیل به فضایی از تعدد ""خود"" می کند. در خودنگاری""من"" دست به انتخاب ""خود"" می زند تا بتواند زندگی محدودش را تبدیل به زندگی ای غنی و چندگانه کند. این انتخاب آزادانه در معرفی ""خود""، هر بار مفهومی جدید از رابطه میان تمام ""خود""ها ارائه می دهد.
در این مجال سعی بر آن داریم که به سوالاتی بپردازیم که دربرگیرنده این موارد هستند: ""من""، نقش و جایگاه آن و اشکال و صداهایی که به خود نسبت می دهد تا شانس دوباره زندگی کردن را بیابد. بدین منظور، دو اثر من او رضا امیر خانی و جایگاه آنی ارنو را به عنوان دو نمونه از ادبیات معاصر فارسی و فرانسه مورد بررسی قرار خواهیم داد. هر دو اثر به نحوی دربرگیرنده ""من"" هستند، و با استفاده از شیوه های مختلف به صحبت درباره این ""من"" تکه تکه شده می پردازند، یکی از این شیوه ها بحث در مورد نگاه دیگران به ""من"" می باشد.نگاه دیگران و آنچه که درمورد ""من"" در ذهن دارند همیشه همراه با مقدار زیادی از اطلاعات در مورد جامعه ای که در آن می زیند است، بنابراین، برای شناخت بهتر این جامعه از شیوه نقد جامعه شناختی پیر زیما بهره می بریم.
بررسی تطبیقی ویژگی های زنان در «دکامرون» با «سندبادنامه» و «کلیله ودمنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن و ویژگی های او از دیرباز یکی از موضوعات مورد توجه ادبا و شعرا بوده است و گویندگان و نویسندگان بسیاری با در نظر گرفتن جنبه های متفاوت وجودی زن در این باره مطالب مختلفی بیان کرده اند؛ اما دلایل مختلف از جمله غلبه نگاه مردسالاری موجب گردیده که نقش مثبت و کارآمد آنان کمتر مورد توجه قرار بگیرد؛ خصوصاً در ادب کهن، تصاویری کمتر واقعی از زنان ارائه شود؛ تا آنجا که حتی آثاری که با محوریت زنان تصنیف شده نیز نقش مثبت و حضور فعالی برای آنان تصویر نشود و نکته قابل توجه، اینکه ویژگی های کلی زن و نگاه به او در کلیت و با تفاوت زمانی در سرزمین های مختلف تا حدی مشابه بوده است و این تشابه را در آثار ادبی می توان ملاحظه نمود. در این مقاله ویژگی های زن در دکامرون با اوصاف او در سندبادنامه و کلیله و دمنه مورد بررسی قرار گرفته و چنین دریافت شد که در این آثار، با اندک تفاوت هایی، زنان عموماً موجوداتی مکّار، بی وفا، فرصت طلب و ... تصویر شده اند که – گاه به وساطت دلاّلگان- خواهان ارتباط با فردی غیر همسر خویش می گردند. در میان برخی داستان های دو زبان، شباهت های مضمونی و گاه ساختاری مشاهده می شود
چخوف و خاور زمین
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مقایسه ای مضمون« سکوت» از دیدگاه مولانا جلال الدین رومی و آلفرد دو وینیی (Étude comparative de la notion du Silence chez Mowlânâ Djalâl-Od-Dîn Rûmî et Alfred de Vigny)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با در نظر گرفتن آنکه یکی از مراحل کمال، تسلّط یافتن بر افکار، اعمال و گفتار است، همین زبان مشترک، ما را به سمت تطبیق دیدگاه مولانا و آلفرد دو وینیی در باب مضمون «سکوت» سوق داد. ولی چگونه کلام می تواند به آرامی ما را در ارتباط با حضرت حق قرار دهد؟ چرا هر گونه کلامی، بیانگر خودشیفتگی و عُجب ناطق آن کلام است؟ چگونه به مانند طفل شیرخواری که برای مدّتی قدرت کلام ندارد و سراپا گوش است، می بایست برای مدّتی سکوت اختیار کنیم تا به رموز و اسرار الهی پی ببریم؟ از نظر عارف شهیر، مولانا جلال الدین رومی بلخی، تنها کسانی به رموز عالم ماوراء دست می یابند که در این دنیا سراپا گوش اسرار الهی هستند؛ و از نظر آلفرد دو وینیی با توجه به آنکه فلسفه ی رواقیون به قبح پرحرفی می پردازد، اشعار بایست از جملات، قطعات، کنایات و نصایحی بس مختصر و مفید تشکیل شوند.
بلبل و گل
Le Roman de la momie de Théophile Gautier, source d'inspiration de Sadegh Hedâyat dans Le Trône d'Abu Nasr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Le Trône d'Abu Nasr de Sadegh Hedayat est un récit déconcertant dont la matière est surchargée de références et d'allusions à une source française, à savoir Le Roman de la momie de Théophile Gautier. Cette influence, voulue ou inconsciente, fait de ce roman iranien un texte singulier, insolite. Dans cet article, notre objectif consiste à faire ressortir les points de convergence entre ces deux œuvres d'aire culturelle différente, aussi bien au niveau de la forme que celui du fond. Tout en décelant cet enchevêtrement d'emprunts, nous allons essayer de dégager la part de l'authenticité de Sadegh Hedayat qui avait un grand souci de rester soi-même en prenant une certaine distance par rapport à l'œuvre de Théophile Gautier. Ce récit se situe ainsi d’une manière très délibérée dans un « entre-deux », entre un « ici » et un « ailleurs ». Il se nourrit d’un imaginaire français, mais se situe dans un cadre iranien.
К вопросу о сопоставительном изучении темы жизни и смерти в «Маснави» Мевланы и «Смерти Ивана Ильича» Л.Н. Толстого (بررسی تطبیقی موضوع مرگ و زندگی در «مثنوی» مولوی و «مرگ ایوان ایلیچ» لف تالستوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ بسیاری از ادیبان در مورد پرسش های اساسی بشر، به ویژه مسئله مرگ و زندگی مطالبی نگاشته اند. در میان آنان می توان از شاعر صوفی و عارف پارسی، مولانا جلال الدّین محمد بلخی و نیز نویسنده و متفکر نامدار روسی، لف نیکالایویچ تالستوی نام برد. مولانا معتقد بود که این جهان گذرگاهی است به سوی جهان ابدیت. به عقیده وی انسانی که به دنبال خلق نیکی هاست و به درستی زندگی می کند، از مرگ نمی هراسد. تمام آنچه را که او در این اثر خود بیان می کند، می توان در این جمله خلاصه کرد: «تا نمیری، نرهی». تالستوی نیز مرگ را سرآغازی برای حیاتی تازه می پنداشت و معتقد بود که باید ساده و زیبا زیست و به انسان ها عشق ورزید، در آن صورت ترس ما از مرگ کاهش می یابد.
ساختار شناسی خان های رستم و تارئیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تعمق در نام حماسه پلنگینه پوش اثر شوتا روستاولی ، به طور ضمنی، این حماسه در ارتباط با شاهنامه فردوسی قرار می گیرد؛ زیرا در شاهنامه فردوسی رستم زرهی از پوست پلنگ یا ببر دارد و همچنین پلنگینه پوشی به کیومرث اسناد داده شده است. تارئیل پهلوان بنیادین حماسه پلنگینه پوش نیز جامه ای از پوست پلنگ بر تن دارد که یادآور جامه کیومرث در شاهنامه و ببر بیان رستم، پهلوان بنیادین شاهنامه فردوسی است. در این جستار نخست حماسه پلنگینه پوش معرفی می شود، پس از آن با بحث و بررسی و مقایسه عناصر هفت خان رستم و ده خان تارئیل با در نظر گرفتن جابجایی، شکست و دگرگونی در اسطوره ها، به این پرسش پاسخ داده می شود که بر اساس الگوهای پیشنهادی ساختارگرایان، عناصر خان های تارئیل در حماسه پلنگینه پوش شوتا روستاولی چه وجوه اشتراک و چه تفاوت هایی با عناصر خان های رستم در شاهنامه فردوسی دارد،. در ضمن نماد های شخصیت (قهرمان) و لباس و نام شخصیت، مکان، نبرد با حیوانات، موجودات شریر (ضدّ قهرمان)، یاریگران، عزیمت، تشرّف و... در این جستار مورد توجه است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که ساختار هفت خان تارئیل پیچیده تر از هفت خان رستم است زیرا سفر خانی تارئیل در طِیّ چند سفر مقدماتی و اصلی انجام می گیرد. سفر خانی رستم به صورت خطی مستقیم از یک نقطه شروع و در یک نقطه پایان می پذیرد؛ ولی سفر خانی تارئیل به صورت دایره وار از نقطه ای که سفر خانی شروع شده، در همان نقطه نیز به پایان می رسد. رستم با نجات کاووس به هدف خود می رسد، ولی تارئیل با نجات نستان هنوز به مرحله تشرّف نرسیده است. از این رو دو سفر دیگر نیز باید انجام گیرد: ۱) سفر به سرزمین تازیان و سپاس گزاری از یاریگر خود و سپس بازگشت به وطن و رسیدن به پادشاهی (مرحله تشرّف) که آخرین خان وی است. ده خان تارئیل ژرف ساخت عرفانی دارد، در کل، حماسه پلنگینه پوش از نوع حماسه های عرفانی مانند حماسه گیل گمش است؛ زیرا عشقی عرفانی ساختار کلّی حماسه پلنگینه پوش را تشکیل می دهد و سفر خانی چندمرحله ای تارئیل نیز بر محوریت عشق نمادین زنی است که ده خان تارئیل را رقم می زند. در صورتی که محوریت عشق در هفت خان رستم حبّ وطن و عشق به ایران-زمین است.
تأثیر پذیری ملک الشعرای بهار و احمد شوقی از فابل های لافونتن در تحوّل سنّت ادبی ایران و مصر
حوزه های تخصصی:
نقش ترجمه در وام گیری، اقتباس و بومی سازی آثار ادبی و در نهایت در تحول ادبی کشور ها بسیار برجسته و غیر قابل انکار است؛ تا آنجا که می توان گفت نمونه های موفق وام گیری ادبی با تکامل بخشیدن به مقوله بندی های مرسوم در یک فرهنگ معین و پیچیده کردن آنها، موجب تحول ادبی نظام مند در پیکرة فرهنگ می شوند. شایان ذکر است که عصر مشروطیت در ایران و نهضت در مصر، وضعیت فرهنگی مشابهی داشته اند؛ به طوری که وضعیت شعر در ادبیات عرب پیش از نهضت و وضع شعر فارسی در عصر بازگشت ادبی دچار ضعف و انحطاط چشمگیری بوده است. آنچه مهم است اینکه در این عصر برخی از شاعران و نویسندگان برجسته برای رهایی از این تنگناها و شرایط حاکم اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، از طریق ترجمه و وام گیری ادبی از دیگر فرهنگ ها در بومی سازی آثار ادبی کوشش های بسیار نموده و دست آوردهای ادبی مشابهی داشته اند که برای مقایسه و مقارنه قابل تامل هستند. از همین رو با عنایت به همزمانی ملک الشعرای بهار و احمد شوقی در این جستار بر آنیم که ضمن نشان دادن نقش این دو شاعر در تحول و تجدد نظام ادبی در ایران و مصر، به چگونگی تأثیرپذیری این شاعران از فابل های لافونتن بپردازیم و با ارائه اشترکات و تفاوت شیوه فردی هریک در بومی سازی مفاهیم ترجمه شده، به نوع انتقال مفاهیم وام گرفته شده هر یک از آنها دست یابیم.
چخوف در زبان فارسی
مقایسه سفرهای شاهنامه با سفرهای حماسی- اساطیری جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرهای اساطیری جهان قالب و ساختار مشخصی دارد که آن ها را با دیگر انواع سفرها متمایز می کند. ساختار این سفرها متشکل از حوزه های عملیات گوناگونی است که در روند سفر، تحقق یا عدم تحقق آن تاثیر مستقیم دارد. برخی از حوزه های عملیاتی برای تحقق سفر و بعضی برای عدم تحقق آن تدارک دیده شده اند. شخصیت های سفر و وسایل نقلیه که دو حوزه عملیات این سفرها را به عهده دارند با قدرت جادویی و ماورایی خود بر موانع و محدودیت راه سفر غلبه می کنند و موجب تحقق آن می شوند. در میان داستان های شاهنامه سفرهایی است که دارای ساختار سفرهای اساطیری جهانند اما ساختار بسیاری از آن ها با ساختار سفرهای اساطیری جهان منطبق نیست و نمی توان آن ها را سفر اسطوره ای محسوب کرد.در این تحقیق شاهنامه فردوسی تا پایان داستان اسکندر و منابع پژوهشی اسطوره ای جهان که به زبان فارسی ترجمه شده مورد مطالعه قرار گرفته اند و سفرهای اساطیری آن ها تحلیل و بررسی شده اند. سپس به مقایسه سفرهای شاهنامه با سفرهای اساطیری جهان پرداخته و شباهت ها و تفاوت هایی که در اجزاء و ساختار آن ها وجود دارد مشخص شده است.
К вопросу о социальных проблемах в рассказах М. Горького и сборнике рассказов «Трудности, которые мы переживаем» Дж. Ал-э Ахмада (بررسی مسائل اجتماعی در داستان های ماکسیم گورکی و مجموع ه داستان «از رنجی که می بریم» جلال آل احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بررسی آثار گورکی و آل احمد عناصر و خصوصیات مشابهی به دست می آید که جزو ویژگی های اصلی آثار این دو نویسنده به شمار می رود. یکی از مهم ترین عناصر قرابت در داستان های گورکی و آل احمد، جهت گیری اجتماعی آن ها است. در داستان های هر دو نویسنده به معضلات اجتماعی از قبیل بی عدالتی، فقر، گرسنگی و بی سوادی پرداخته شده است. آن ها این مشکلات را بررسی و نقد کرده اند و عواقب ناگوار چنین مسائلی را یادآور شده اند. هر دو نویسنده کوشیده اند در آثارشان بی عدالتی را منعکس کنند و همچنین تصاویری از زندگی محرومان و ستم دیدگان را ترسیم نمایند. علاوه بر موضوع بی عدالتی اجتماعی که در داستان های هر دو نویسنده مشترک است گورکی و آل احمد تمهیدات ادبی مشابهی در خلق آثارشان به کار برده اند. یکی از بهترین نمونه های مشابهت میان قهرمان های این دو نویسنده را می توان در مجموعه داستان «از رنجی که می بریم» اثر آل احمد یافت. البته در دیگر آثار گورکی و آل احمد هم عناصری برای تطبیق وجود دارد، اما در این مجموعه داستان، فضای داستان ها، موضوع اثر، تمهیدات به کار رفته و شخصیت های داستانی آل احمد، تا حدود زیادی به فضا، موضوع، تمهیدات ادبی و قهرمان های گورکی شباهت دارد و قرابت های بسیاری بین آن ها می توان یافت
بررسی تحلیلی تطبیقی مراحل سفر معنوی در آثار عطار و امانوئل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان «اسکار و خانم رز» اثر نویسنده مشهور فرانسوی اریک امانوئل اشمیت، روایتگر سیر و سلوک معنوی کودکی به نام اسکار است. اسکار که به سبب ابتلا به سرطان خون در بیمارستان بستری است، با راهنمایی پرستاری به نام خانم رُز (= مامی رز)، تصمیم می گیرد که به خدا نامه هایی بنویسد. در این داستان، اسکار خردسال، بطور تمثیلی، سالِکی خام و نوپا بوده و خانم رز حکم پیر و مرشد او را دارد. در ادبیات پارسی نیز داستان هایی با مضمون سفرهای معنوی وجود دارد. مراحل سفر معنوی در برجسته ترین اثر منظوم عطّار، کتاب منطق الطّیر، شامل «طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا» است. در مقاله حاضر نگارنده کوشیده است تا پس از تحلیل و تطبیق وادی های یادشده با مراحل سلوک اسکار شباهت های این دو اثر را برجسته و به مخاطبان عرضه نماید. دلیل عمده ی شباهت های میان مراحل سفر در هر دو اثر را می توان پیش زمینه ی مذهبی آن دو دانست.
شگرد باورپذیری در حکایات عطار در مقایسه با داستانهای مارکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شگرد باورپذیری اولین شرط روایت در ادبیات داستانی است. رئالیسم جادویی از آنجا که شیوه ای روایی برای نقل حوادث جادویی، خارقِ عادت، فراواقعی، غلوآمیز و شگفت است، طبیعی است که برترین شگردِ آن، باورپذیری یا منطق روایت باشد. تذکره نگاران صوفی، به ویژه عطار، برای باورپذیر جلوه دادن کرامات و خوارق عاداتِ منقول از مشایخ خویش تلاش هایی کرده اند. در این نوشتار، نخست وجوه مختلف به کارگیری این شگرد در متون تذکره ای تصوف، به خصوص حکایات برترین حکایت پرداز تصوف یعنی عطار نیشابوری در تذکر ة الاولیا ، بررسی می شود. عطار شیوه های خاصی برای باورپذیریِ حکایات داشت که استخراج و برشمردن برخی از آن ها از دستاوردهای این پژوهش است. در مرحلة دوم، مقایسة روش های مختلف عطار و مارکز، برترین نویسندة رئالیسم جادویی، در به کار بستن شگرد باورپذیری انجام شده است که به نویسنده و پژوهشگر برای بومی سازی این شگرد در ادبیات داستانی بسیار کمک می کند.