فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
سکنجبیه و زخاریف و دیوان هزل از کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آقای ذاکرالحسینی در مقاله خود با عنوان «آیا فرهنگ شیرازی طنز می پرداخت؟» (نامه فرهنگستان، سال نهم (پاییز (1386، شماره 3، شماره مسلسل 35، ص (149-126، در انتساب چند اثر به میرزا ابوالقاسم فرهنگ شیرازی، فرزند وصال شیرازی، تشکیک و به دلایلی آن را رد کرده اند. این آثار به شرح زیرند: - قصیده ای در وصف پاریس که سروده حاجی پیرزاده است و به غلط به فرهنگ نسبت داده شده است. - رساله سکنجبیه که در سال 1312 در مجله ارمغان (سال چهاردهم، شماره 6 و 7) چاپ شده و عشرت شیرازی، نوه وصال، آن را از تالیفات فرهنگ شمرده است. آقای ذاکرالحسینی نام نویسنده این رساله را نتوانسته اند به دست آورند. شادروان علی اصغر حکمت، در ابتدای نسخه ای از آن که به خط خود نوشته اند، آن را از میرزا احمد وقار، پدر عشرت، دانسته اند. - رساله زخاریف یا الزخاریف (سال تالیف: 1278 ق) که، در ابتدای آن، مولف خود را ابوهاشم بن الشیخ المفید معرفی کرده است. این رساله به سبک و سیاق رساله سکنجبیه نوشته شده و این هر دو رساله باید از یک مولف باشد. زخاریف هنوز به چاپ نرسیده است. - دیوان هزل که نسخه ای خطی از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است و ناظم آن خود را هاشم یا ابوهاشم یا شیخ ابوهاشم بن مفید معرفی کرده و نام پسر خود، داود، و برادر خود، شیخ تراب یا بوتراب، را در آن ذکر کرده است. پنج شش بیت از این دیوان در مقاله آقای ذاکرالحسینی نقل شده است، ضمنا، در آخر مقاله، اشاره ای به خانواده و فرزندان شیخ هاشم شده و شجره نامه آنها نیز درج شده است برای آنکه نشان داده شود چنین شخصی ساخته و پرداخته ذهنی نیست.
آیا فرهنگ شیرازی طنز می پرداخت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا ابوالقاسم فرهنگ شیرازی (1242-1309 ق)، ادیب، شاعر، نویسنده، مترجم، فرهنگ نویس، خطاط، و صورتگر چیره دست عصر قاجار، چهارمین پسر ذوفنون شاعر و خطاط شهیر، وصال شیرازی است و دیوان، فرهنگ فرهنگ، شرح حدائق السحر، اخبار سلسله وصالیه، و ترجمه البارع فی احکام النجوم از آثار ارجمند اوست. در برخی از منابع، آثاری طنزآمیز یا سراپا طنز به فرهنگ نسبت داده شده است. اما نگارنده از بن تردید دارد که فرهنگ فکاهه و طنز هم پرداخته باشد. از این روی بر آن شد که، با طرح موضوع، به جستجوی حقیقت برخیزد مگر به کرامت صاحبان نظر- به ویژه رازدان سرمایه های ایران شناسی، استاد ایرج افشار- و فضلای اهل خاندان پرمایه وصال، اسناد و اخباری به دست آید که از رخسار حقیقت پرده بگشاید.
استدراک بر «آیا فرهنگ شیرازی طنز می پرداخت؟»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی از اوقات، شدت فقر و کمال عسرت مقتضی شد که عریضه ای به دربار معدلت مدار معدلت آثار حضرت ضل اللهی - روح العالمین فداه - عرض کنم. نسخه فهرست را در این نامه برنگارم، که کمال فضل و بلاغت من خوانندگان را معلوم شود. صورت فهرست: عرضه داشت کمترین بندگان و بدترین مردگان و زندگان، حاسد علما، فاسد قدما، کاسد مساجد، یادگار والد ماجد، عمده العلما، فضله الفضلا، مضل المومنین، مخل المسلمین، صاحب ریش سفید، هاشم بن المفید - تحرسه اله عن غفرانه و تغمده بلهبات نیرانه - آنکه این داعی از زمان صباوت و سادگی تا اوان غباوت و افتادگی پیوسته به تحصیل علوم میلی بغایت داشتم و دقیقه ای از عمر خود مهمل نگذاشتم و با سعی جمیل در زمان قلیل علوم بسیار بیاموختم و خزاین هنر بیندوختم چنانچه در سن بیست سالگی - بعون اله تعالی - تمام هجی را از حفظ کردم و در این مرحله از اطفال دبستان بلکه از اغیال شبستان گوی سبقت بر بودم. آنگاه به علوم دیگر پرداختم. پس سال ها زحمت کشیدم تا از صرف حرفی نیافتم به سوی نحو شتافتم. چندی در خدمت قطب الاقطاب نصیر مومن خان رنج بیهوده بردم تا جمیع مطالب نحو از خاطرم محو شد. منطق را در خدمت ابوالبهایم قاید زکی دشتیانی بورزیدم و نفهمیدم و، در علم معانی، تشریح الافلاک شیخ چنگیز را در خدمت فخر المحققین و ذخر المدققین جمال بهارلو خواندم. یک دوره اصول خارج را در خدمت شیخ الاسلام کمارج ولی خان ممسنی حاضر شدم. فقه استدلالی را از مصاحبت ابوالمعالی حق نظر ارمنی تکمیل دادم. علم موسیقی را از منصور دوانیقی فرا گرفتم. کتاب مجسطی را در خدمت زال خان خشتی مباحثه کردم. شرح لمعه را از بالیوز مسقط اصغا نمودم. کشکول حمداله مستوفی را در خدمت آقا یور قلی رامجردی خواندم تا طبیبی حاذق شدم . هراکلوس شیخ اشکبوس را در خدمت حسین خان سگچران دیدم تا در علم ریاضی از استادان ماضی گذراندم. جفر را در خدمت ضابط خفر آموختم. و ادب را از حاجی بسطام عرب فرا گرفتم. از علم سلوک مفوک شدم، و در علم اکر پکر ماندم. در علم اخلاق از زمره فساق شدم و درعلم حکمت اشراق از اهل رستاق محسوب شدم تا اینکه - بعون اله - در هر فنی یک فن و در هر انجمنی سنگ یک من.
دو اثر برجسته طنز در ادبیات امروز تاجیکی و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو اثر برجسته طنز در ادبیات امروز تاجیکی و ایران بچکا ییرژی درباره طنز، چه به عنوان هنری در نمایش واقعیت و چه به عنوان شیوه ای که در انواع ادبی گوناگون به کار می رود، فراوان نوشته شده است. کار با تلاش هایی برای تجزیه و تحلیل عمیق شروع می شود، با عباراتی که ستایش طنز را به عنوان برنده ترین و قوی ترین سلاح علیه تمامی جنبه های غلط جامعه انسانی و زندگی به اوج می رساند و به این تردید ختم می شود که بتوان آن را اصلا بخشی از ادبیات شمرد، با نقد این واقعیت که طنز نمی تواند از پوسته تعلیمی و بلاغی خود خارج شود. عمر اثر هجایی کوتاه تلقی می شود، چون مسبوق به واقعیاتی است که ما را قادر می سازد اشارات گوناگون و کیفیت و عمق معانی آن را درک کنیم. اما، در کل، به عنوان یکی از بخش های مهم ادبیات ارزیابی می شود. جز این نمی توانست باشد، چون در آن صورت آثار نویسندگان بزرگی مانند مولیر، سویفت، سروانتس، گوگول، برنارد شاو، هاچک و بسیاری دیگر را می بایست به کنار نهیم. آرمان های زندگی، اگر در اثری هجایی به کمال تصویر شده باشند، همان گونه که آثار ادبی هجایی نویسان ثابت می کنند، ارزش پایدار دارند و قوت هنری آنها را در هر زمانی احساس می کنیم.
طنز در قطعات انوری
حوزه های تخصصی:
طنز و جلوه های شکل گیری آن در ادب فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گفتگویی با شاعر طنز پرداز آقای اسدالله حیدری «برکه»
حوزه های تخصصی:
گل آقا، مردی برای همیشه
حوزه های تخصصی:
طنز در کتاب های درسی
حوزه های تخصصی:
خارج از طنزیم
حوزه های تخصصی:
خارج از طنزیم
حوزه های تخصصی:
خارج از طنزیم
حوزه های تخصصی:
صابری معنای طنز بود
حوزه های تخصصی:
شیوه ها و شگردهای طنز جدید و مطایبه
حوزه های تخصصی:
جلوه های طنز در ضرب المثل های فارسی
حوزه های تخصصی: