فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۷۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی روش فقه الحدیثی علامه مجلسی در شرح الکافی(کتاب الحجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مِرآت العقول فی شرحِ أخبار آل الرَسول، شرحی است که علامه محمدباقر مجلسی بر کتاب کافی نگاشته است.جایگاه کافی در میان علمای اسلامی و سبقه آن بر دیگر مجموعه های حدیثی، ارزش این کتاب را بیشتر آشکار می کند.در این مجموعه، علامه برای روشن کردن مفهوم احادیث، معانی آن ها را شرح داده و نکات دقیقشان را بیان کرده است.وی قبل از ورود به متن هر حدیث و بررسی آن، نخست، نوع آن را از نظر سند مشخص کرده و گاه نیز تا حدودی سند را ارزیابی کرده است؛ پس از آن، به متن پرداخته است. وی در فهم متن، گاه تنها به توضیحات خود اکتفا کرده و گاه علاوه بر آن، از آیات قرآن، کلام معصومان (ع)، و نیز روایت های صحابه، مفسران، محدثان و بزرگان استفاده کرده و مباحث صرفی، نحوی، بلاغی و تاریخی را بیان کرده است.در مواردی که متن حدیث به ظاهر، با حدیث یا آیه ای تعارض داشته باشد، این دانشمند، آن را بیان و رفع کرده و شبهه ها را مطرح کرده و به آن ها پاسخ داده است.او حتی آیات موجود در احادیث را هم با استناد به شیوه هایی تفسیر کرده و در مواردی هم به منابع اهل سنت استناد کرده است.این مسئله، اشراف او را بر این منابع نشان می دهد.علامه احادیث را به ترتیب باب ها و عناوین ذکر کرده و قبل از شروع شرح حدیث، درباره آن باب توضیحاتی داده است.وی توضیحات خود را کاملاً مجزا از احادیث کافی(ذیل احادیث) آورده است؛ یعنی آنجا که سخن کلینی را ذکر کرده، عبارت «قوله» و آنجا که سخن خودش را بیان کرده، عبارت «اُقول» را آورده و به این ترتیب، تک تک احادیث را بررسی کرده است.
بررسی تربیت مدنی از دیدگاه امام علی علیه السلام با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش محورهای تربیت مدنی از دیدگاه امام علی علیه السلام، به همراه عوامل و زمینه های مصداقی آنها با تأکید بر نهج البلاغه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش تحلیل محتوا و طی آن تمام خطبه ها، نامه ها و حکمتهای منتسب به امام علی علیه-السلام در نهج البلاغه بود که همه آنها مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار پژوهش، فهرست وارسی بود که روایی آن به وسیله صاحبنظران و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب همبستگی تأیید شد. داده های حاصل از تحلیل اولیه با تحلیل مجرای دیگر برابر با 84/0 بوده و داده ها مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که در تربیت مدنی از دیدگاه امام علی علیه السلام عوامل مطرح در قالب چهار محور تحکیم ایمان و عقیده، ترویج اخلاقیات در جامعه، عدالت و حقوق شهروندی است.
نقش ابراهیم بن هاشم در انتقال میراث حدیثی کوفه به قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث حدیثی شیعه که به طور عمده در کوفه تولید شده بود، در قرن سوم به قم انتقال یافت. در این انتقال میراث، بزرگانی از مشایخ کوفه و قم نقش داشته اند. بنا بر نقل نجاشی و شیخ طوسی، ابراهیم بن هاشم نخستین کسی است که میراث کوفه را در قم منتشر کرد ولی بر اساس اطلاعات موجود در فهرست شیخ و نجاشی، میراث کوفه، پیش از ابراهیم بن هاشم به واسطه کسان دیگری نیز به قم منتقل شده است. این نوشتار با معرّفی شخصیت علمی و فعالیتی که هر یک از مشایخ حدیث، در انتقال میراث کوفه داشته اند، نشان داده است که ابراهیم بن هاشم اگرچه نخستین انتقال دهنده میراث کوفه به قم نیست، ولی می تواند به عنوان نخستین نشر دهنده میراث کوفه در قم معرفی شود و این ادّعا از سوی اصحاب امامیه در بغداد، با سایر اطلاعات موجود در کتاب های فهرست هماهنگ است.
بررسی تطبیقی روایت «لا نُوَرِّثُ ماترکنا صَدَقَه» از منظر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی اهل سنت از قول ابوبکر چنین آمده است: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ ] یقول انّا معاشر الانبیاء لا نُوَرِّثُ ماترکنا صَدَقَه». این روایت نزد اهل سنت قطعی الصدور است، ولی امامیه آن را هم به لحاظ سند و هم به دلیل تعارض مضمون آن با قرآن و سنت منکر شده است. نگارنده در این مقاله، ضمن جست وجوی حدیث در منابع روایی فریقین، نقدهای امامیه را بررسی و برخی از پاسخ ها ی اهل سنت را آورده و در نهایت نشان داده است اختلافی که این حدیث در تفسیر، اصول و علوم حدیثی امامیه و اهل سنت برانگیخته است، به مبنای کلامی «عصمت» برمی گردد، به طوری که امامیه کلام و موضع گیری دو معصوم یعنی حضرت علی و زهرا در برابر روایت ابوبکر را حجت دانسته و تفسیر آیات عمومی ارث، موضوع ارث انبیا و نسبت بین سنت و قرآن را بر پایه آن تعریف کرده اند، ولی اهل سنت، عصمت اهل بیت را نپذیرفته اند؛ از این رو مخالفت اهل بیت با روایت ابوبکر را حجت نمی دانند.
تعلیقات و استدراکات علی کتاب الغدیر
حوزه های تخصصی:
این گفتار که به زبان عربی است، تعلیقات و استدراکات آیت الله شیخ محمدرضا جعفری نجفی (1350ق / 1310 ش 1431 ق / 1389 ش) بر کتاب الغدیر نوشته.
علامه عبدالحسین امینی (1320 ق 1370 ق) را در بر دارد. نویسنده در این گفتار، بخشی از پژوهش های خود درباره مطالب کتاب الغدیر را بر نسخه خود افزوده و پژوهشگران در پیگیری محتوای کتاب، یاری میرساند. این تعلیقات و استدراکات، برای نخستین بار، براساس نسخه اصلی مرحوم جعفری انتشار مییابد.
الصورة الفنیة فی رسائل الإمام علی (علیه السلام) (دراسة فی ثلاث رسائل من نهج البلاغة نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تُعتبر الصورة الفنیة عنصراً هامّاً فی دراسة ونقد الأعمال الأدبیة؛ فقد أصبحت إلی ما تضمّ فیما بینها من الأخیلة، والعواطف، والظلال، والإیقاعات، معیاراً أساسیّاً فی تقییم العمل الأدبی الذی إنّما یتقوَّم بما ابتنت علیه الصورة الفنیة من تلک المقوِّمات الفنیة والأدبیة الأصیلة. هذا وقد احتوت رسائل الإمام علی (ع) علی ملامح أصیلة للصورة الفنیة، هی من أهمّ الآلیّات والمقوِّمات للصورة الفنیة فی النقد الأدبی الحدیث. یقوم هذا البحث بدراسة تحلیلیّة لأهمّ آلیّات الصورة الفنّیة فی ثلاث رسائل من نهج البلاغة، معتمداً فی ذلک علی المنهج الوصفی التحلیلی، للوقوف علی مکانة الصورة فی الرسالة العلویة وخصائصها الفنیة، ودور السیاق فی الکشف عن الصور المتنوعة الموظَّفة فی رسائل الإمام علی (ع). لقد قام الإمام علی (ع) من خلال الخیال برسم صور فنیة تفتح علی متلقّیها عوالم جدیدة من المعانی والدلالات التی تتّصف بالأصالة الناتجة عن اعتمادها علی الواقعیّات والحقائق الدینیة والاجتماعیة. وقد زاد من حیویة هذه الصور اصطباغها بمشاعر وأحاسیس نابعة من أسمی العواطف الإنسانیة الخالدة. وهذا إضافة إلی إخضاع الألفاظ والتراکیب التی تشعّ بمفردها مجموعة من الأخیلة والظلال التی تقوم برسم صور تعرض علی المخاطب مشهداً متکاملاً من الدلالات والمعانی. وقد تبیّن من خلال هذا البحث أنّ للسیاق دوراً ریادیّاً فی تبیین الجوانب المختلفة للصورة الفنیة فی الرسالة العلویة، والکشف عن مدی نَجاح هذا العنصر الأدبی فی رسائل الإمام علی (ع).
چگونگی تعامل طبری، ابن کثیر و ثعالبی با روایات تفسیری اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بسترهای اختلاف میان فریقین، روایات تفسیری است. این روایات در فهم قرآن و احکام کارایی دارد و نوع تعامل مسلمانان با این روایات، در شکل گیری باورهای ایشان و استخراج احکام شرعی، تأثیر بسزایی دارد. این میان تعامل اهل سنت با روایات اهل بیت اهمیتی دوچندان دارد؛ چراکه سخن اهل بیت، نزد شیعه بس مهم است؛ به گونه ای که هیچ برخورد مغرضانه ای با سخنان ایشان را برنمی تابند و از سویی، اهل سنت نیز جایگاه والای اهل بیت و شخصیت عظیم ایشان را می ستایند و لذا انتظار می رود در متون تفسیری خود به روایات ایشان، دست کم درحد روایات صحابه و تابعیان، توجه کنند. در این پژوهش سه تفسیر از مهم ترین تفاسیر اهل سنت جستجو و آمار مربوط به روایت های هر یک از امامان شیعه در این منابع به تفکیک، استخراج، و چگونگی تعامل این سه مفسر با روایات اهل بیت، تحلیل و ثابت شده است که این مفسران، در بهره برداری از روایات تفسیری اهل بیت، کارنامه درخشانی ندارند.
روایات بکر بن محمد و مسئلة تعارض در باب سیزدهم رجال شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چند تن از افرادی که در باب سیزدهم رجال شیخ طوسی آمده اند، به ظاهر از امامان شیعه روایت نکرده اند، در حالی که در کتب حدیثی شیعه، روایاتی از آنان به نقل مستقیم از ائمه دیده می شود. با وجود اینکه از روات ائمهk به شمار آمده اند، در باب «من لم یرو عنهم» نیز از آنان یاد شده است. این مسئله که ظاهراً نوعی اختلاف و تناقض در روش شیخ طوسی است، تحلیل هایی به دنبال داشته است. این مقاله با بررسی تفصیلی یک تن از این راویان، به نام بکر بن محمد ازدی و مرور اجمالی یازده تن از دیگر راویان (در باب سیزدهم) روشن می کند که این عمل شیخ طوسی در آوردن گروهی از اصحاب ائمه در باب های گوناگون رجال، از جمله باب سیزدهم، از روی سهو و نسیان نبوده است، بلکه نوعی جرح غیرمستقیم و مخفی به شمار می آید. این امر از طریق بررسی تخلیط در متن و سند روایات افراد مذکور یا شخصیت راویان به دست می آید. با تحقیق در روایات این دست افراد و بررسی شرح حال آنان در زمان نقل روایت و شیوه نقل احادیث آنان، می توان مراد تلویحی شیخ را در باب سیزدهم رجال بهتر فهمید. مثلاً تعابیری مانند «روی عن فلان» یا «روی عنه فلان» در همین باب درباره آنان آمده است که نشان می دهد خدشه، اضطراب یا تخلیطی در طریق روایات آنان وجود دارد یا فرد راوی ضعیف است و شیخ با ذکر آنان در این باب، آنان یا روایاتشان را به طور غیرمستقیم مورد طعن قرار داده است تا وهن احادیث آنان را متذکر شود. با این همه، در برخی موارد که شیخ طریق روایات آنان را منقطع دانسته است، طعن وی مردود است؛ زیرا با رجوع به نسخه نجاشی، سند کامل معلوم می شود و می توان حدس زد که سند کامل نزد طوسی نبوده است.
نقد آرای ذهبی ذیل روایت های مستدرک حاکم درباره فضایل اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی اهل سنت، فضایلی بی شمار درباره اهل بیت عصمت و طهارت(ص) نقل شده و رجالیان و حدیث پژوهان این مکتب، دیدگاه هایی متفاوت درباره این نوع احادیث داشته اند.حاکم نیشابوری (م.405ق.) در بخشی از کتاب خود به نام مستدرک، برخی فضایل اهل بیت(ع) را ذکر کرده است؛ در مقابل، ذهبی(م.748ق.) در کتاب تلخیص المستدرک، روایت های نقل شده از حاکم را نقد کرده و در نهایت، دسته ای از آن ها را تضعیف و ابطال کرده است.پرسش بنیادین این پژوهش، آن است که آیا ذهبی در نقد احادیث حاکم، روشی یکسان و دقیق داشته است یا خیر. دسته بندی و بررسی نظرهای ذهبی، بیانگر آن است که وی در تصحیح و تضعیف روایت ها، روشی یکسان نداشته و گاه نظرهایش دوگانه است و اتقان لازم را نیز ندارد؛ مثلاً وی گاهی علت ضعف سند را بیان کرده و گاه بدون ذکر علت ضعف، حدیث را از تلخیص حذف کرده است.نادیده گرفتن آرای رجالیان پیشین در نقد روایت ها، از دیگر ضعف های ذهبی به شمار می رود و بیانگر روی کرد تعصب آمیز وی به بخشی از روایت های مندرج اهل سنت درباره فضیلت اهل بیت(ع) است. بدین ترتیب می توان گفت ذهبی در نقد احادیث فضایل اهل بیت(ع)، از روش علمی منحرف شده است و از این روی نمی توان به آرای وی اعتماد کرد.
با هم آیی، راه کاری برای کشف و تصحیح احادیث آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی احادیث در فرایند انتقال به نسل های بعدی آسیب هایی دیده اند که از جمله آن ها می توان تصحیف ، تحریف و جابه جایی را برشمرد؛ بنابراین، پیش نهاد کردن روش هایی برای کشف و تصحیح این آسیب ها ضروری است.در این مقاله، «با هم آیی» (اصطلاحی در حوزه زبان شناسی) را به مثابه راه کاری برای شناخت و تصحیح احادیث آسیب دیده معرفی و پیش نهاد کرده ایم؛ بدین منظور، در آغاز، این روش را معرفی کرده و سپس با ذکر مثال هایی، کارآیی آن را در بررسی و تصحیح آسیب دیدگی حدیث نشان داده ایم.
سعد بن عبدالله و گستره ی فعالیت علمی حوزه حدیثی قم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در جستجوی حُلوانی، مؤلف «نزهة الناظر و تنبیه الخاطر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب نزهة الناظر و تنبیه الخاطر از جمله آثار روایی کهن شیعی است. عالمان شیعه از دیرباز، در عین توجه به اثر، نسبت به مؤلف آن ابهام داشته اند. از نگاه بسیاری، شواهد حیات مؤلف تنها محدود به گزارش هایی بوده که در میانه مطالب اثر وجود داشته است. حتی نام او نیز در نسخه های مختلف، به اشکال متنوع تصحیف شده و بدین سان، امکان اعتماد به همان اندک داده ها درباره وی از این عالمان سلب گردیده است.
این عالمان طیّ چند سده برای شناخت مؤلف و تحلیل آثار منتسب به او تلاش کرده، و در گذر زمان، به موفقیت هایی نایل شده اند. ایشان بر پایه شواهد مندرج در متن اثر و خارج از آن، فرضیاتی چند را آزموده، و برای جستن شواهد جدید نیز کوشیده اند.
در این مقاله تلاش می شود تا تحول شناخت های مختلف از مؤلف نزهة الناظر و اسباب و علل این تحول کاویده شده و در نهایت با تحلیل اندک شواهد بازمانده، تصویر بهتری از حیات و اندیشه و جایگاه اجتماعی وی، و در عین حال، درکی دقیق تر از یک مجموعه روایی کهن شیعی و مؤلف آن حاصل گردد. بازشناسی این اثر و مؤلفش از این حیث مهم است که راهی فراروی شناخت بهتر جریان های فرهنگی و فکری جامعه شیعیان بغداد در سده پنجم هجری می گشاید.
شواهد درون متنی سندیت نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله شبهاتی که درباره نهج البلاغه مطرح شده، اعتبار مطالب و استناد آن به امیرالمؤمنین علی (ع) است که اندکی بعد از تدوین نهج البلاغه ادعا شده است و افرادی آگاهانه یا ناآگاهانه به آن دامن زده اند. در این مقاله، با تکیه بر شواهد درون متنی نهج البلاغه بر این نکته تأکید شده است که اگر هیچ سند معتبری هم در این باره پیدا نشود، باز هم می توان ادعا کرد که این جملات و سخنان از آن امام همام (ع) صادر شده است؛ زیرا شواهدی چون علو محتوا و جامعیت، بداعت کلام، تأثیرگذاری و جاذبه عجیب، فصاحت و بلاغت، سخن از رؤیت ملائکه، شنیدن و دیدن نشانه های آفاقی و انفسی، اخبار غیب و خبردادن از آینده، تحدی طلبی درباب علم و آگاهی و هماهنگی وقایع در نهج البلاغه با تاریخ، ثابت می کند که حقایق و معارفی که در این مجموعه عظیم درقالب گفتارهای بدیع و جذاب مطرح شده، از عهده بشر عادی خارج است و این متن درعین صامت بودن، به استنادش به علی (ع) گواهی می دهد.
نقد و بررسی نظریه گلدتسیهر درباره تقدم نقد سند حدیث بر نقد متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایگناتس گلدتسیهر، از مشهورترین خاورشناسان غربی، معتقد است که روش مسلمانان در نقد روایات عمدتاً محدود به نقد إسناد حدیث بود و داوری درباره ارزش محتوای روایات نیز به صحت إسناد بستگی داشت. پس از گلدتسیهر نیز، برخی از خاورشناسان به نتایجی مشابه دست یافتند و نظریات او را تأیید کردند. محققان مسلمان در نقد این نظریات، قواعدی را ذکر کرده اند که دالّ بر نقد متن است و معتقدند که محدثان اهل سنت از قرن اول در کنار نقد و بررسی اسناد روایات، به نقد متن نیز توجه داشتند. در این مقاله، دیدگاه گلدتسیهر، منتقدان مسلمان و نیز دیدگاه جاناتان براون، از محققان مسلمان معاصر در غرب، در این مبحث بررسی شده و نکات قوت و ضعف آن ها نشان داده شده است. براون معتقد است که نقد متن تا قرن چهارم به شکل پنهان و در لفافه نقد سند انجام می شد و پس از تألیف منابع اصلی حدیث و از قرن پنجم و ششم بود که برخی علما به نقد متنی صریح روی آوردند. با این حال، به نظر می رسد که نقد متن حدیث در میان برخی محدثان قدیم نیز صراحتاً رایج بوده و نیازی به پنهان کردن آن نمی دیدند. در پایان مقاله، جهت تکمیل و تأیید بحث، به نمونه هایی از روایات اشاره شده و نتایج یک پژوهش نو در جهان غرب درباره مبحثی تاریخی در صحیح بخاری و صحیح مسلم، که به روش نقد متن انجام شده، گزارش شده است.
نقش روایات امامیه در معادل گزینی مفردات قرآنی و بازتاب آن در نقد ترجمه های معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر در سایه انتشار شمار قابل توجهی از ترجمه های فارسی قرآن کریم، مقوله «نقد ترجمه های قرآن» نیز به عنوان حوزه ای نوپا در پژوهش های علوم قرآنی شناخته شده که انتشار شمار فزاینده این دسته از آثار در قالب مقالات، کتب و پایان نامه های دانشگاهی خود گواهی گویا بر این مدعاست. بررسی این آثار مبیّن این واقعیت است که بخش قابل توجهی از آنها متأثر از یافته های نوین دانش زبان شناسی به موضوعاتی چون نقد نحوی، صرفی، واژگان، بلاغی، سبکی و گفتمانی اختصاص یافته است که در جای خود اهمیت و ارزش انکارناپذیر دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن نقد برخی از معانی مندرج در کتب فرهنگ لغت، با رجوع به روایات تفسیری، به ارائه رویکردی پیشنهادی در خصوص معادل گزینی برخی از واژه های قرآنی برآید و در نهایت ترجمه های ارائه شده از برخی واژگان قرآنی را مورد نقد و بررسی قرار دهد. پر واضح است که در کنار پرداختن به این دسته از روایات، رجوع به فرهنگ های لغت عمومی و اختصاصی با هدف به تصویر کشیدن نسبت و جایگاه این دسته از روایات با فرهنگ های موجود اجتناب ناپذیر می نماید. به باور نویسندگان، این رویکرد پیشنهادی می تواند به عنوان رویکردی جدید در ترجمه و تفسیر آیات قرآن راه گشا باشد.
مبانی فهم حدیث از دیدگاه شیخ حر عاملی با تأکید بر کتاب «الفوائد الطوسیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راه فهم روایات نیاز به روش صحیح علمی وجود دارد که آن را فقه الحدیث می نامیم. فهم متون احادیث، بدون توجّه به مبانی مورد نیاز، امکان برداشت غلط و انحراف را در پی خواهد داشت. برای پرهیز از این خطر، تلاش های زیادی توسط عالمان اسلامی برای تدوین قواعد و مبانی فهم صحیح از قرآن و روایات صورت گرفت که علم اصول فقه، حاصل بخشی از این تلاش هاست. بسیاری از بزرگان حدیث نیز در شرح هایی که بر مجموعه های روایی نگاشته اند، روش و قواعدی به کار برده اند که استخراج آن ها می تواند ما را با شیوه، ضوابط و مبانی فقه الحدیث آشنا سازد. یکی از این کتب، کتاب «الفوائد الطوسیة» از شیخ حر عاملی است.
این کتاب با عنایت به شخصیت علمی مؤلّف و تبیین و توضیح روایات مشکل، اهمیّت ویژه ای دارد و در آن، نکات و تحقیقات و دقّت ها و نیز جواب شبهات و مغالطاتی وجود دارد که در کتب دیگر کمتر یافت می شود. در این مقاله، مبانی شیخ حر در راستای فهم حدیث با مطالعه این کتاب به روش تحلیلی ـ توصیفی استخراج و تبیین گردیده است. برخی از این مبانی عبارت اند از: اثبات متن، اطمینان از صحّت روایت، تثبیت متن (رفع اضطراب از روایت مضطرب)، تشکیل خانواده حدیث، شناخت مفهوم واژه های موجود در روایت، شناخت سبب و شرایط و مورد صدور حدیث، توجّه به سیاق روایت، شناخت پیام ضرب المثل های موجود در متن، حل تعارض بین روایات متعارض، توجه به قرآن و روایات دیگر.
بررسی راههای شناخت خدای متعال در نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
مـیـزان ارزش هـر شـنـاخـتـی، بـه قدر ارزش موضوع آن است. اخداشناسی با ارزش ترین گونه شناخت است. برای شناخت خدای متعال راههای متعددی وجود دارد. از مهمترین این راهها راه فطرت، راه عقلی-حسی و راه عقلی- فلسفی است. کلام حضرت علی علیه السلام به این راهها اشاره شده است. شرایط فکری و مباحث علمی در هر زمان می تواند تأثیر فراوانی در نوع کلام حضرت داشته باشد، به گونه ای که مشاهده می شود، برای اثبات وجود خدای متعال، گاه به ساده ترین روش، یعنی آیات آفاقی اشاره می کند و گاه به بیان استدلالات پیچیده عقلی، فلسفی می پردازد. این پژوهش با استناد به سخنان حضرت علی علیه السلام راههای شناخت خدای متعال را بررسی خواهد کرد.