فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴۵۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با عنوان بررسی تأثیر عوامل مختلف بر فرهنگ حجاب و عفاف و ارزشهای اخلاقی در دبیرستانهای شهرستان گرگان برآمده است و برای بررسی عوامل، به چهار منبع یا ابزار کتب درسی، تعامل اولیای مدرسه با دانش آموزان، فعالیت پرورشی و محتوای ساعات پرورشی در انتقال فرهنگ دینی عفاف و حجاب، با عنوان اهداف جزئی پرداخته است. روش پژوهش توصیفی، جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه دانش آموزان دبیرستانهای شهرستان گرگان به تعداد 18433 نفر هستند که در سال تحصیلی 88-89 به تحصیل اشتغال دارند. این نمونه آماری برگرفته از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 377 نفر که به روش تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه محقق، ساخته با 42 سؤال بسته پاسخ با پایایی 99 صدم در مقیاس 5 گزینه ای لیکرت با سطوح پاسخ خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد که به ترتیب از 5-1 نمره گذاری شده است. برای سؤالات آزمون، از آزمون کای اسکوئر استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل، یافته های پژوهش نشان داد که هریک از ابزار انتخاب شده انتقال فرهنگ در آموزش و پرورش یعنی کتب درسی، تعامل اولیای مدرسه، ساعات پرورشی، فعالیت پرورشی در انتقال فرهنگ عفاف و حجاب مؤثر می باشند و دانش آموزان اطلاعات رفتار خود را از این منابع دریافت نموده اند.
شریعت، قانون، جوانان
حوزه های تخصصی:
جوانان و الگوی نمونه
تحلیل محتوای بعد اخلاقی اهداف مصوب در کتاب های درسی دورة متوسطه ایران(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تحلیل میزان توجه به بعد اخلاقی اهداف مصوب در کتاب های درسی دورة متوسطه ایران به روش توصیفی، از نوع تحلیل محتوا انجام شد. جامعة آماری، کتاب های درسی دورة متوسطه در سال تحصیلی 93- 1392 بود که از میان آنها، 11 جلد کتاب درسی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بود. عمده ترین یافته های پژوهش بیانگر این است که: 1. کتاب های دورة متوسطه، 347 مرتبه به بُعد اخلاقی اهداف مصوب توجه نموده اند. 2. میزان توجه در کتاب های پایه های اول، دوم، سوم و چهارم دورة متوسطه، به ترتیب 120، 96، 41 و 90 مرتبه می باشد. 3. بیشترین فراوانی مشاهده شده مربوط به کتاب دین و زندگی پایه دوم با 59 مرتبه است. 4. در کتاب های زیست شناسی پایه اول و تاریخ معاصر ایران پایه سوم، توجهی به بُعد اخلاقی اهداف مصوب نشده است. 5. در مجموع، توجه به بعد اخلاقی اهداف مصوب، در کتاب های درسی دورة متوسطه، ضمن نامتناسب بودن با ویژگی های روان شناختی و زیست شناختی دانش آموزان، در حد پایین قرار داشته است.
تبیین عوامل مفهومی فرهنگ ایثار و شهادت و تحلیل جایگاه آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوه ش با هدف تبیین عوامل مفهومی فرهنگ ایثار و شهادت و تحلیل جایگاه آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی شامل تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتوا است و رویکرد آن نیز کاربردی به شمار می رود. جامعه پژوهشی، شامل دو بخش متون مرتبط با فرهنگ ایثار و شهادت و متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مصوب آذر ماه 1390، است که با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهشی از نمونه گیری صرف نظر، و کل جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل واقع شده است. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و نیز سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده است. داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوی با استفاده از شاخصهای توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفته است. ع م ده ت ری ن ی اف ت ه ه ای پ ژوه ش بیانگر این است که: 1. چارچوب مفهومی فرهنگ ایثار و شهادت را می توان بر اساس مدارک و مستندات مرتبط در 4 بُعد و 43 عامل تدوین نمود. 2. در م ج م وع 177 مرتبه به عوامل فرهنگ ایثار و شهادت توجه شده که میزان تراکم آن در بخش هدفهای عملیاتی و راهکارها با 39 فراوانی و 22 درصد زیاد و در بخش چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین با 2 فراوانی و 1/1 درصد بسیار کم است. 3. بین عوامل مورد بررسی، صفات عملی ایثار و شهادت با میزان بار اطلاعاتی 858/0 و ضریب اهمیت 404/0 بیشترین توجه را به خود اختصاص داده و این در حالی است که به عامل جایگاه و ارزش ایثار و شهادت توجهی نشده است.
اجرای چندرسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) و بررسی تأثیر آن بر خردورزی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور اجرای چندرسانه ای فلسفه برای کودک و بررسی تاثیر آن بر خردورزی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان جوانرود انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و شاهد بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی شهرستان جوانرود در سال 94-1393 می باشد. به منظور انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. بدین ترتیب، یکی از مدارس که مجهز به امکانات لازم جهت اجرای آموزش با چندرسانه ای بود انتخاب و از میان کلاس های پایه ششم، به صورت تصادفی دو کلاس به عنوان گروه های آزمایش و شاهد انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. ابتدا از گروه های آزمایش و کنترل پیش آزمون گرفته شد و پس از پایان دوره آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجرای چندرسانه ای فلسفه برای کودک بر بهبود خردورزی و مؤلفه های آن (حل مسئله، تفکر انتقادی و تفکر خلاق) موثر است.
بررسی نقش استفاده از فناوریهای نوین (ماهواره و اینترنت) بر هویت دینی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیرات استفاده از فناوریهای نوین (ماهواره و اینترنت) بر هویت دینی دانش آموزان دبیرستانی شهر فریدونکنار است. روش این پژوهش به صورت پیمایشی و با بهره گیری از پرسشنامه خوداجرای محقق ساخته با تکیه بر نظریه های کاشت و ساخت یابی گیدنز صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق همه 1271 دانش آموزان دبیرستانهای شهر فریدونکنار هستند که در این تحقیق 300 نفر نمونه بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. نتایج تحقیق بیانگر رابطه معکوس و معنادار بین میزان استفاده از ماهواره، نوع استفاده از ماهواره و اینترنت با هویت دینی است؛ یعنی با افزایش میزان استفاده از ماهواره و نوع استفاده از ماهواره و اینترنت، هویت دینی افراد کاهش می یابد. ضرایب استاندارد در معادلات ساختاری نشان می دهد که به ترتیب متغیرهای نوع استفاده از ماهواره 44/0-، میزان استفاده از ماهواره 26/0- و میزان استفاده از اینترنت 22/0- بیشترین تأثیر را بر متغیر هویت دینی دارد.
فراتحلیل متغیرهای همبسته با تفکر انتقادی در نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اندازه اثر متغیرهای همبسته با تفکر انتقادی در نظام آموزشی ایران بود. روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل بود. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی نسبت به یافتن و جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 15 مطالعه انجام شده از سال 1387 تا 1394 در سراسر ایران بود که 4625 آزمودنی را در بر می گرفت. داده های حاصل از این 15 مطالعه با روش اندازه اثر ضریب همبستگی پیرسون برای مدل اثرهای ثابت مورد فراتحلیل قرار گرفتند. کلیه تحلیل های آماری با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت برابر 517/0 و برای اثرات تصادفی برابر 521/0 است که هر دو در سطح 001/0 معنی دار هستند. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (517/0) را می توان اندازه اثر متوسط تا زیاد تفکر انتقادی تفسیر کرد. بین سخت کوشی، پیشرفت تحصیلی، شادکامی، خودتنظیمی، خلاقیت، انگیزه پیشرفت، نقشه های استدلالی، باورهای خودکارآمدی، شیوه های شناختی، بازاندیشی در عمل، مهارت های حل مسئله، ارزشیابی، سبک های تفکر، صفات شخصیت و کیفیت تدریس با تفکر انتقادی اندازه اثر معنی دار وجود دارد.
تحلیل محتوای مؤلفه های دینی در مجلات کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان و نوجوانان یکی از تأثیرپذیرترین و آسیب پذیرترین مخاطبان رسانه های گروهی به حساب می آیند. مجلات به عنوان یکی از ابزارهای مهم برای انتقال مفاهیم دینی به کودکان و نوجوانان می باشند. هدف پژوهش، تحلیل محتوای مؤلفه های دینی در مجلات کودک و نوجوان می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری شامل مجلات کودک و نوجوان منتشر شده در سال های 92-1391 است که به صورت سرشماری مورد تحلیل قرار گرفتند. واحد تحلیل، صفحات مجلات بود. روایی محتوایی ابزار، توسط متخصصان حوزه معارف اسلامی مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار، از روش بازآزمایی استفاده شد که ضریب همبستگی 81/0 به دست آمد. یافته ها: مؤلفه داستان های اخلاقی با بار اطلاعاتی 872/0 و ضریب اهمیت 502/0 بیشتر از سایر مؤلفه ها مورد توجه قرار گرفته است. در مقابل، به مؤلفه فروع دین، با بار اطلاعاتی 521/0 و ضریب اهمیت 236/0 کمتر از سایر مؤلفه ها پرداخته شده است. نتیجه گیری: با توجه به نقش تربیتی داستان ها در انتقال مفاهیم اخلاقی و مناسب بودن آن با ویژگی های رشدی کودکان و نوجوانان، مجلات کودکان و نوجوانان تا حدود زیادی توانسته اند از این ابزار به درستی بهره بگیرند. اما به مؤلفه مهمی چون فروع دین، کم توجهی شده است.
نقش پنهان عوامل آموزشگاهی بر هویت اسلامی ایرانی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در راستای بررسی چگونگی اثرگذاری پنهان عوامل آموزشی بر هویت اسلامی ایرانی دانش آموزان با رویکرد کیفی و با تلفیقی از روشهای مصاحبه پژوهی و تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پنج مدرسه و سی دانش آموز به صورت هدفمند (با معیار زنجیره ای شاخص) انتخاب شده، و ابزار مصاحبه (از نوع نیمه رهنمودی) مورد استفاده قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل یافته ها بر مبنای تحلیل محتوای کیفی انجام شده، و کدگذاری یافته ها در سه مرحله کدگذاری باز، گزینشی و محوری صورت گرفته است. اعتبار و اعتمادپذیری یافته ها از طریق شیوه های کنترل اعضا، اجماع سه سویه، بازنگری ناظران و مصاحبه ها توسط پژوهشگر، تأمین شده است. یافته های پژوهش، حاکی از اثرگذاری پنهان عوامل آموزشیِ بررسی شده بر هویت اسلامی ایرانی دانش آموزان در سطوح سه گانه (شناختی، عاطفی و رفتاری)، در دو وجه مثبت و منفی است. این اثرگذاری در قالب جدولهای مقاله، ترسیم و الگوی برآمده از یافته های پژوهش نیز با ارائه شروط مقدماتی (حضور دانش آموز در جوّ مدرسه)، لازم (تعامل دانش آموز با انواع عوامل پنهان مدرسه)، کافی (بروز انواع مقوله های مثبت و منفی پنهان عوامل آموزشگاهی موثر بر هویت اسلامی ایرانی دانش آموز) و مکمل (فهرست راهکارهای کاهش تأثیرات مقوله های منفی و نیز تقویت تأثیر مقوله های مثبت پنهان مدرسه بر هویت اسلامی ایرانی)، چگونگی اثرگذاری عوامل پنهان آموزشگاهی بر هویت اسلامی ایرانی دانش آموزان را تبیین کرده است. پیامد مثبت تحقق شروط چهار گانه بر هویت اسلامی ایرانی دانش آموزان، حرکت دانش آموز در مسیر درک، گرایش و عمل به رفتارهای همسو با هویت اسلامی ایرانی است.
بررسی رفتار دینی و عوامل مرتبط با آن درنوجوانان دبیرستان های کرمان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی وبررسی رفتاردینی دانش آموزان دبیرستان های کرمان و همچنین بررسی میزان ارتباط جنسیت، نوع مدرسه و پایه تحصیلی دانش آموزان با رفتاردینی صورت گرفتهاست. سنجش میزان رابطه و همبستگی هر کدام از رفتارهای دینی با رفتار دینی دیگر نیز از جمله اهداف این پژوهش بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و ابزار جمع آوری، پرسشنامه محقق ساخته بود که با توجه به فروع دین متناسب با سن نوجوان دبیرستانی طراحی گردید و روائی آن معادل 84/0 و پایانی آن ، 95/0 محاسبه شد.
جامعه آماری مربوطه مشتمل بر 94 دبیرستان (50 دبیرستان دخترانه و 44 دبیرستان پسرانه) بوده که تعداد 27 دبیرستان دخترانه و پسرانه دولتی و غیرانتفاعی با روش نمونه گیری سیستماتیک از بین آنها انتخاب گردیده است و سپس با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 15نفر از دانش آموزان هر مدرسه جهت پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه انتخاب گردیدند. تعداد کل دانش آموزان انتخاب شده معادل 405 نفر در نظر گرفته شد که از 405 پرسشنامه توزیع شده، تعداد 292 پرسشنامه برگشت داده شد و داده های آنها تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از جداول فراوانی مطلق و فراوانی نسبی پاسخ های سؤالات پرسشنامه به منظور بررسی و شناسایی رفتار دینی دانش آموزان و با استفاده از ضرایب همبستگی اسپیرمن و پیرسرن به منظور کشف میزان ارتباط هر کدام از متغیرهای جنسیت، نوع مدرسه و پایه تحصیلی دانش آموزان با رفتار دینی آنان و همچنین شناسایی میزانارتباط هر کدام از رفتارهای دینی با یکدیگر صورت گرفته است.
نتایج تحقیق نشان می دهد که 2/92% دانش آموزان رفتاردینی مطلوبی را از خود نشان می دهند وهمچنین بین رفتار دینی و نوع مدرسه و جنسیت دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین رفتار دینی دانش آموزان و پایة تحصیلی آنان رابطه معنی داری وجود ندارد.
بررسی تأثیر آموزش فعال بر خودانگیختگی دانش آموزان نسبت به نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش فعال بر خودانگیختگی دانش آموزان نسبت به نماز است . بدین منظور، مطالعه کیفی یک کارگاه آموزشی با موضوع آموزش مفاهیم کاربردی نماز، از حیث چگونگی تأثیرگذاری عناصر محتوا، ارزشیابی، فعالیت های یادگیری و روابط معلم و دانش آموز بر خودانگیختگی دانش آموزان نسبت به نماز، به عنوان محور اصلی اهداف و سوالات تحقیق، انتخاب شده است. قضاوت ها، انتخاب ها و آرزوهای 38 دانش آموز شرکت کننده در کارگاه، به عنوان منبع استنباط و ارزیابی وضعیت انگیزشی آن ها، پس از شرکت در کارگاه و از طریق مصاحبه و مشاهده ی عملکرد آن ها، مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس نقشه ی مفهومی استنباط شده در این پژوهش حاکی از آن است که بر اساس موضوع و موقعیت یادگیری و به میزان تأمین منابع انگیزش درونی (چالش، کنجکاوی، تخیل و کنترل) در عناصر کلیدی فرآیند یاددهی-یادگیری (محتوا، فعالیت های یادگیری، ارزشیابی و روابط معلم و دانش آموزان) و در نتیجه، زمینه سازی مشارکت فعال) ذهنی – عملی) دانش آموز همراه با تجارب هیجانی و عاطفی مثبت، رشد چشمگیری در انگیزه های درونی دانش آموزان نسبت به یادگیری و رفتارهای خودانگیخته آن ها به ویژه پایبندی آن ها به نماز به وجود می آید. علاوه بر این، بهره گیری از مربیان آگاه و توانا و نیز توجه به نقش خانواده، خصوصاً در حوزه ی تعلیم و تربیت دینی، تسهیلگر این فرایند خواهد بود.
بهداشت کودک: خواب و استراحت کودک
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت عملی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
طرح نظری برنامه درسی بر اساس دیدگاه معرفت شناسی اشراق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
این مقاله با اقتباس از دیدگاه معرفت شناسی فلسفه اشراق سهروردی با روش تحلیل فلسفی و با رویکردی استنباطی، ضمن پرداختن به بعد معرفت شناختی اشراقی و تشریح ویژگیهای آن، یعنی دانش معرفت شناختی، دانش ذوقی و ضرورت تمسک به انسان کامل، و با الگوبرداری از نظریه های برنامه درسی، برنامه درسی اشراقی در چهار گام 1) اهداف 2) معلم (روش تدریس) و متعلم 3) محتوا 4) ارزشیابی تبیین می شود. نتایج حکایت دارد که برنامه درسی اشراقی از رویکردی دانش آموز محور برخوردار است و هدفگذاری را بر مبنای علایق و نیازهای وی در کسب معرفت حصولی (اهداف واسطه ای) به منظور تحقق معرفت حضوری (هدف غایی) قرار می دهد (گام اول). معلم با این دید که تحقق هدف غایی مستلزم تلاش خود دانش آموز است، روش تدریس را در تعامل با وی قرار می دهد (گام دوم). محتوا را گزینش و اجرا می کند (گام سوم) و در نهایت چون یادگیری، تحت تأثیر تلاش دانش آموز است، روح حاکم بر ارزشیابی فراگیر را مسئول مستقیم پیروزیها و شکست های خود قلمداد می کند و شیوه ارزشیابی را در خود سنجی دانش آموز قلمداد می کند (گام چهارم).