فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
الاهیات اخلاقی در اندیشه ی غزالی و فیض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الاهیات اخلاقی اصطلاحی در حوزه ی مسیحیت کاتولیک است و امروز از زیرمجموعه های الاهیات عملی محسوب می شود. الاهی دانان مسیحی با روی آوردن به الاهیات عملی و نگرش انتقادی به عرف سکولار معاصر، می کوشند زندگیِ مبتنی بر ایمان را ممکن ساخته، راه های عملیاتی برای نجات دین و ایمان از وضعیت بحرانی در شرایط مدرن را به وجود آورند. الاهیات عملی را در حوزه ی اسلام، می توان دانشی دانست که در آن، به مباحث عملی دین (فقه و اخلاق) از منظر کلام و عقلانیت پرداخته می شود و در این راستا، راه های صحیح برای رسیدن به مقاصد دینی را به ما می آموزد. آرا و اندیشه های غزالی و فیض، این دو دانشمند متأله مسلمان، به رغم تفاوتشان در مذهب، بنابر نیازهای زمانه ی خویش طرح گردیده و برخوردار از مبانی عقلی نیز بوده است. این دو اندیشمند در دفاع عملی از دین، روش های متفاوتی داشته اند، اما هر دوی آن ها امروزه از کسانی محسوب می شوند که دین را تنها نجات دهنده ی بشریت از دام های اخلاقی، دنیاگرایی و مادی گرایی و انحراف می دانستند.
اخلاق دینی و واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ارتباط بین شکل های مختلف واقع گرایی اخلاقی و برخی دیدگاه ها درباره اخلاق دینی و به ویژه اخلاق دینی در سنت اسلامی است، هرچند بیشتر گفته ها در سنت های دینی دیگر نیز کاربردی خواهد بود. نخست، مرور تاریخی مختصری از ظهور واقع گرایی اخلاقی در قرن بیستم بیان می شود؛ دوم، انواع اصلی واقع گرایی اخلاقی را از هم تفکیک خواهیم کرد؛ سوم، نشان خواهیم داد که در مورد هر یک از انواع اصلی واقع گرایی اخلاقی، از واقع گرایی اخلاقی اکید گرفته تا واقع گرایی اخلاقی حداقلی، دیدگاه های دینی ای را نسبت به اخلاق می توان صورت بندی کرد که هم با واقع گرایی سازگار باشند و هم با ردّ آن. ولی، در هر حال، اخلاق شناس دینی باید برای پذیرفتن واقع گرایی یا ردّ آن هزینه ای بپردازد. در نهایت استدلال می شود موضعی که فیلسوفان برجسته مسلمان در سنت سینوی تا ملاصدرا اتخاذ کرده اند موضعی است که در شماری از نقاط مهمش با موضع ضدواقع گرایی توافق دارد.
رابطه دین و اخلاق؛ سطوح چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط وثیق دو مقوله «دین» و «اخلاق» که گزاره های مشترک فراوانی دارند، از جمله مسائلی است که به طور جدی، مطمح نظر اندیشمندان و متفکران بوده است. در این مقاله، ابتدا برای احتراز از خلط بحث، غرض از «دین» و «اخلاق» مشخص شده و سپس رابطه «دین» و «اخلاق» در سطوح چهارگانه، ترسیم گشته است؛ این سطوح عبارت است از: سطح اول: ارتباط مضمونی؛ سطح دوم: ارتباط به لحاظ اعتبار و حجیت و ابتنای یکی بر دیگری در این جهت؛ سطح سوم: کمک دین و اخلاق به اجرا و تحقق خارجی یکدیگر، فارغ از دو سطح قبل؛ سطح چهارم: کمک به شناسایی حیطه و مضمون یکدیگر. تفکیک این سطوح، به فهم بهتر رابطه «دین» و «اخلاق»، کمک شایانی خواهد کرد که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
افزایش جنایت در آمریکا
دشواری های تبیین تحویل گرایانه ی شناخت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحویل گرای اخلاقی می گوید واقعیت وجودی کیفیت های اخلاقی، همان کیفیت هایی است که با کلمات نااخلاقی قابل بیان هستند. چنین دیدگاه هستی شناسانه ای، ضلع شناخت شناسانه نیز دارد مبنی بر اینکه شناخت ما به امور واقع اخلاقی یا چیزی جز شناخت ما به امور واقع نااخلاقی نیست یا استنتاج از شناخت های نااخلاقی است. در نظر تحویل گرایان اخلاقی و به ویژه طبیعی انگاران که بخش اعظم تحویل گرایان را تشکیل می دهند، توانایی در تبیین شناخت اخلاقی بدون توسل به نظریه هایی همچون شهود اخلاقی، مزیتی مهم و بلکه دلیلی قوی برای دیدگاهشان به شمار می آید. به همین دلیل است که مقاله حاضر به بررسی تبیین های تحویل گرایانه از شناخت اخلاقی و توجیه باورهای اخلاقی پرداخته است. به این نتیجه رسیده ایم که از میان تبیین هایی که طبیعی انگاران مطرح می کنند، شناخت تحلیلی دچار همان مسائلی است که اصل نظریه تحویل گرایی تحلیلی را از اعتبار و رونق انداخته است. و استنتاج ارزش از غیرارزش یا با شکاف منطقی است باید روبه روست؛ یا اگر پیوند معنایی توصیفی ارزشی وجود داشته باشد، نهایتاً نتایج اخلاقی نامشروط نمی توان گرفت.
علّامه طباطبائى، فیلسوف واقع گرا و مطلق گراى اخلاقى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از پرسش هاى اساسى درباره گزاره هاى اخلاقى این است که آیا گزاره هاى اخلاقى بیان کننده واقعیتى عینى هستند و از وجود رابطه اى واقعى گزارش مى دهند یا این گزاره ها سرچشمه اى واقعى ندارند و صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه، و توافق و قرارداد از واقعیتى سخن نمى گویند؟ واقع گرایان قایل به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى هستند و غیرواقع گرایان چنین سرچشمه اى را نمى پذیرند. یکى از پیامدهاى این بحث قائل شدن به مطلق بودن احکام اخلاقى در صورت واقع گرا بودن یا نسبیت در اخلاق در صورت غیرواقع گرا بودن است. در این تحقیق با روش تحلیلى توصیفى نشان مى دهیم که علّامه طباطبائى با قایل شدن به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى، فیلسوفى واقع گرا و اطلاق گراى اخلاقى است.
بررسى انتقادى حسن و قبح در اندیشه محقق اصفهانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مسئله حسن و قبح، سه محور اصلى مطرح است: حسن و قبح ذاتى؛ حسن و قبح عقلى؛ سنخ قضایاى حسن و قبح. پرسش اصلى این است که آیا حسن و قبح، ذاتى براى افعال اند؟ و آیا عقل انسان توان ادراک حسن و قبح افعال را دارد؟ و قضایاى حسن و قبح آیا جزء قضایاى یقینى اند که ریشه در واقع و نفس الامر دارند یا جزء قضایاى مشهور بالمعنى الاخص اند که تنها پشتوانه آنها توافق آراء عقلاست؟ این پژوهش با هدف تبیین و ارزیابى دیدگاه هاى محقق اصفهانى و با روش توصیفى تحلیلى به این مسئله پرداخته است. محقق اصفهانى، حسن و قبح به معناى استحقاق مدح و ذم ذاتى را جزء عوارض ذاتى افعال دانسته و در مقام اثبات، توانایى عقلا را بر ادراک حسن و قبح اشیاء به نحو ایجاب جزئى مى پذیرد. ایشان قضایاى حسن عدل و قبح ظلم را جزء قضایاى مشهور بالمعنى الاخص دانسته و تنها پشتوانه آنها را توافق آراء عقلا مى داند. دیدگاه ایشان در کنار نقاط قوت، برخى کاستى ها نیز دارد که در این نوشتار تبیین مى شوند.
مقدمه ای بر مفهوم روان شناختی مکاشفه های اخلاقی و بررسی تلویحات آن بر فلسفة اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مکاشفه های اخلاقی قواعد سردستی و شهودی اند که در گفت وگوهای اخلاقی روزمره مورد استفاده قرار می گیرند. هرچند این قواعد پاسخی سریع و اغلب درست به معماهای اخلاقی انسان می دهند، استفادة بدون تأمل و استدلال از آنها می تواند موجب خطاهایی در تصمیم گیری های اخلاقی شود. حال پرسش این است که خطاپذیری این مکاشفات چه تلویحات و محدودیت هایی را برای تفکر اخلاقی انسان فراهم می کند؟ هدف این پژوهش، معرفی مکاشفه های اخلاقی در روان شناسی و بررسی تلویحاتی است که این مکاشفه ها، برای رویکردهای مختلف فلسفة اخلاق دارد. از طریق روش کتابخانه ای ابتدا مکاشفه های اخلاقی به روشنی توضیح داده، و سپس به روش تحلیلی- منطقی پیامدهای این مکاشفات برای رویکردهای مختلف فلسفة اخلاق بررسی شد. مکاشفات اخلاقی، می تواند خطاپذیری تصمیمات اخلاقی را در صورت پذیرش صرف رویکرد عاطفه گرایی نشان دهد. افزون بر این، برخلاف توصیة فلاسفة اخلاق شهودگرا، مردم شهودهای خود را به جای استفادة صرف در مسائل بنیادی اخلاقی، در مسائل روزمره به کار می اندازند.
اخلاق وحیانى
آگاهی و تجربه: بحثی در نسبت تجربه اخلاقی و تجربه دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث از نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی که با مبحث رابطه دین و اخلاق نیز مرتبط، لیکن بحثی مستقل از آن است، در تصویر میزان قرب اخلاق مداری و دین مداری اثرگذار است. در مقاله حاضر، برای تعیین اینکه چه نسبتی میان این دو تجربه برقرار است، پس از بیان ویژگی های مشترک تجربه اخلاقی و تجربه دینی، تلاش می شود تا مقصود از تجربه اخلاقی و تجربه دینی بیان شود و آنگاه با استفاده از تقسیم شش گانه دیویس دربارة انواع تجربه های دینی، و سنجیدن نسبت هر یک از آن اقسام با تجربه اخلاقی، نسبت تجربه اخلاقی با تجربه دینی شناسایی گردد. در این راستا، دیدگاه تباین تجربه اخلاقی و تجربه دینی و دیدگاه اتحاد آن دو نیز مورد بررسی قرار می گیرد. حاصل آنکه نمی توان هر تجربه اخلاقی ای را تجربه دینی شمرد. همه مصادیق این دو نیز یکسره از یکدیگر جدا نیستند، بلکه نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی عموم و خصوص من وجه است.
درآمدى بر تربیت اخلاقى از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسى با تأکید بر مبانى و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تهذیب و تربیت اخلاقى عبارت است از: آراستن نفس به فضایل و پیراستن آن از رذایل و به کارگیرى روش هایى به منظور پرورش نیکى ها و زدودن رذایل اخلاقى. مطالعه تربیت اخلاقى مى تواند گامى مهم در تبیین ساختار نظام اخلاقى و به تبع آن، تربیت اخلاقى باشد. براین اساس، هدف این نوشتار، که از نوع پژوهش هاى کیفى است و با روش تحلیلى توصیفى مبتنى بر روش کتابخانه اى انجام شده، بررسى دیدگاه هاى اخلاقى خواجه نصیرالدین طوسى و دلالت هاى آن بر تربیت اخلاقى در دو بخش مبانى و اهداف تعلیم و تربیت است. نظام اخلاقى خواجه طوسى بر شناخت نفس و اعتدال قوا مبتنى است. مهم ترین نتایج و دستاوردهاى این تحقیق شناسایى مبانى تربیت اخلاقى شامل ماهیت و حقیقت انسان، تعادل قواى نفس و قابلیت آن در وصول به کمال حقیقى و شناسایى اهداف تربیت اخلاقى شامل اهداف غایى، واسطى و آموزشى است.
معیارهای عدالت در فرایندهای مالی بر اساس آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
عدالت به عنوان یکی از مهم ترین اهداف و ارزش های حاکم در اقتصاد اسلامی، در اسلامی بودن نظام مالی نقش بسزایی دارد. نظام مالی هنگامی عادلانه است که در سه سطح مبدأ (امکانات و فرصت های اولیة مالی)، فرایند (رابطه ها و فرایندهای مالی) و نتیجه (وضعیت نهایی و نتیجة عملکرد نظام مالی) منطبق بر عدالت باشد. در این میان، تحقق عدالت در رابطه ها و فرایندهای مالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله تلاش شده است بر اساس آموزه های اسلامی با محوریت رهیافت قرآنی، معیارهای تحقق عدالت در قراردادها و فرایندهای مالی کشف شود. از این رو، به روش تحلیل مضامین قرآنی با روش تفسیری اجتهادی (جامع) به ابعاد مختلف موضوع پرداخته می شود. این پژوهش پس از بررسی آیات قرآن کریم، روایات، قواعد فقهی و تفاسیر، به این نتیجه می رسد که معیارهای تحقق عدالت در فرایندهای مالی در قرآن کریمعبارتند از: غیرربوی بودن قراردادها، عدم زیان رسانی، عدم انحراف از مفاد قرارداد، توزیع ریسک بین طرفین قرارداد و عدم سفته بازی اخلال گر و قمارگونه.
امکان نقش تربیتی دین در دهکده جهانی
حوزه های تخصصی:
قرن حاضر با قدرت ارتباطی فوق العاده اش خود را از سایر قرون متمایز می نماید و از این جهت رابطه و نسبت خاصی با دین برقرار می نماید. قدرت ارتباطی فوق العاده در عصر حاضر چنان است که می توان از جهان کنونی به دهکده جهانی تعبیر نمود. جهانی که در آن مرز ها و حصارهای قرون گذشته یا از بین رفته و یا تاثیر خود را از دست داده است. . اینترنت و ماهواره. . . ابزارهایی اند که به روشنی نگرش دهکده ای بودن جهان حاضر را نشان می دهد. حال مساله این است در چنین دهکده ای چگونه می توان از تربیت دینی سخن گفت؟ تر بیت که به طور عام معادل ایجاد تغییرات مطلوب درانسان به وسیله یک نسل در نسل دیگر است به نظر می آید با ایجاد موانع و مرزها تحقق می یابد. به عبارت دیگر با دور نگاه داشتن فرد، تغییرات مطلوب در وی ایجاد می شد. اگر جهان به گونه ای باشد که اقتضاء ذاتی آن بی خاصیت شدن مرزه ا باشد، درآن صورت آیا تربیت دینی می تواند امری ممکن تلقی گردد؟در تحقیق حاضر از نظریه امکان نقش تربیتی دین در عصری که هما نند دهکده فاقد مرز و حصار است دفاع خواهد شد. برای این هدف سعی می شود تا ظاهری بودن تعارض میان نقش تربیتی دین و عصر حاضر نشان داده شده و بیان خواهد شد تصور نادرست از تربیت دینی سبب می شود تا عصر کنونی با قدرت ارتباطی اش به عنوان چالشی برای نقش تربیتی دین ظاهر گردد.
آخرت به مثابه جهان اخلاق
حوزه های تخصصی:
دنیا و آخرت به مثابه دو نظام احسن با قوانینی متفاوت هستند که انسان به عنوان یک موجود عاقل، صاحب اراده و مسئول در آنها حاضر می شود. او باید در این جهان میان دو نوع زندگی دست به انتخاب بزند؛ انتخابی که موقعیت وجودی او را رقم می زند: یا این زندگی را آن طور که در واقع هست، به زندگی جهان دیگر متصل بداند یا آنها را بریدهٔ از هم دانسته، تنها به این سرا معتقد شود. او در مقام عمل باید یا این زندگی را با قوانین جهان آخرت به مثابه جهان اخلاق اداره کند یا تنها با قوانین این جهان که قوانین طبیعت است، حیات خود را سامان بخشد. این انتخاب و تصمیم گیری، پایه در جدالی در وجود انسان دارد که «ستیز عقل و نفس» نام گرفته است. نفس از این جهان است و عقل از آن جهان و هر کدام انسان را با اعمال قوانین خود به جهان مناسب آن می کشانند.