فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۳۶۳ مورد.
۲۸۱.

وجود محمولى

کلید واژه ها: کانت ملاصدرا وجود محمولى معدوم مطلق قاعده فرعیه هلیه بسیطه محمول انضمامى وجود رابطه وجود رابطى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۶۶۱۰
چکیده در این مقاله به بررسى پاسخ‏هاى مختلف به این پرسش پرداخته‏ایم که آیا مفهوم «وجود» در قضایاى هلیه بسیطه، مانند «خدا هست‏» ، محمول است . روشن شدن این مسئله مى‏تواند اعتبار یا عدم اعتبار براهین وجودشناختى و حتى جهان‏شناختى را روشن کند . در بخش اول، مقاله آرا، ادله و نتایج مسئله از دیدگاه فیلسوفان غربى مطرح و بررسى شده است و بخش دوم، به بررسى آرا، ادله و نتایج مسئله به صورت مقایسه‏اى بین فیلسوفان غربى و مسلمان مى‏پردازد .
۲۸۳.

بحثی پیرامون فلسفه ریاضی کانت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ریاضیات
تعداد بازدید : ۲۲۴۶
فلسفه ریاضی کانت بخش مجزایی از نظام فلسفی وی نیست که بتوان جدای از سایر مسائل فلسفی کانت مد نظر قرار داد بلکه در درون سیستم فلسفی کانت باید چنین موضوعی را پژوهش نمود اما از آن جهت که کانت عمیقا خصوصیات ریاضیات را مورد توجه قرار داده است یعنی قضایای تالیفی ما تقدم که بر شهوئد ابتناء دارد تا از این طریق متافیزیکی جدید بنیان نهد در مبانی ریاضیات به آراء خاصی و اصل گردیده است که جای تامل و تحقیق دارد از طرفی فلسفه کانت با ریاضیات عصر او مرتبط است و بدون شناخت ریاضیات آن عهد نمی توان به کنه نگاه وی دست یافت بدین جهت در این مقاله نیم نگاهی به تاریخچه ریاضیات و تعامل آن با نظامهای فلسفی افکنده و سپس به فلسفه کانت درباب ریاضیات پرداخته شده است .
۲۸۷.

وجه اومانیستی فلسفه هگل

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۳۴
هگل از فلاسفه بزرگ دوران روشنگری است که اصول تفکر وی در جهت تحکیم مبانی و پایه های تمدن جدید غربی بوده و در باطن خود اومانیستی است وجه اومانیستی فلسفه هگل را می توان در دو اصل زیر خلاصه نمود 1- اصالت سوژه که بنیاد فلسفه هگل بر آن استوار بوده و در پی مطلق کردن انسان است 2- مرگ (غیبت) خدا در کل فلسفه هگل دو چند سخن از خداست اما خدا غایب است یعنی وقتی به ایده مطلق می رسیم خدا را بشری کردیم و خدای بشری را پشت سر نهاده ایم و لذا در مرحله علم مطلق دیگر به خدای متعارف نیازی نیست که در این مقاله به توضیح بیشتر دو موضوع پرداخته شده است.
۲۹۱.

نگاهی به مبانی ما بعد الطبیعه اراده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
تعداد بازدید : ۱۳۶۶ تعداد دانلود : ۷۴۳
نزاع بر سر تقدم فکر بر اراده و یا بالعکس نزاعی دیرینه در عالم تفکر بوده است به طوری که فیلسوفان غالبا مدافع تقدم فکر بر اراده بوده اند و طایفه ای از متکلمان اراده را اصل دانسته و علم و فکر را تابع آن قلمداد کرده اند به طوری که مشیت و اراده حق تعالی را بر علم و حکمت او مقدم داشته اند در فلسفه جدید ما با فیلسوفانی سر و کار داریم که کمابیش تقدم اراده بر فکر را تایید کرده اند و این رای که با رای متکلمان قرابت دارد در فلسفه جدید مورد توجه واقع شده و بسط پیدا کرده است در این مقاله به آراء برخی فیلسوفان دوره جدید مانند دکارت اسپینوزا لایب نیتس کانت فیخته شلینگ و در این زمینه پرداخته شده است.
۲۹۳.

نظام بخشی و قوام بخشی تصورات عقل در نظام فلسفی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل محض قوام بخشى تصورات عقل نظام بخشى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۵۱۰۶
بدون تردید یکى از نظامهاى فلسفى بسیار مهّم مغرب زمین که شاید بتوان گفت نقطه عطفى در سیر تحوّل اندیشه غربى است، نظام فلسفى فیلسوف شهیر آلمانى، ایمانوئل کانت است. کانت در بخش اول کتاب نقد عقل محض به تجزیه و تحلیل قواى سه گانه انسان، یعنى حس، فاهمه و عقل پرداخته است. کانت در «جدل استعلایى» که به اعتقاد بعضى، مهمترین قسمت کتاب نقد عقل محض است، به تبیین و توضیح عقل، تصورات عقل و ربط و نسبت آن با حس و فاهمه پرداخته است. به اعتقاد کانت عقل دو کاربرد متمایز دارد؛ کاربرد منطقى و کاربرد محض(استعلایى). عقل داراى اصولى است که به وسیله آنها قواعد فاهمه را وحدت مى‏بخشد. این اصول، معرفتهاى کلّى پیشینى هستند که از مفاهیم محض عقل ناشى شده‏اند، عقل به کمک اصول خود، احکام فاهمه را وحدت مى‏بخشد. کانت، عقل را به لحاظ کارکرد منطقى‏اش «قوه استنتاج» مى‏نامد. به اعتقاد کانت قوه عقل، کارکرد دیگرى نیز دارد که براساس آن عقل، اصلى بنیادین دارد که استعلایى است. این اصل بنیادین، عبارت است از این فرض که زنجیره مقدمات منطقى که عقل در کاربرد منطقى خود بدانها دست یافته بود، واقعا داراى یک حدّ نهایى نا مشروط است. به اعتقاد کانت عقل در سیر قهقرایى خود که بدنبال امر مطلق و نامشروط است، به مفاهیمى دست مى‏یابد که ما بازایى در تجربه ندارند. این مفاهیم را کانت «مفاهیم عقل محض» مى‏نامد. این مفاهیم کارکردى مثبت دارند که «نظام بخشى» است و کارکردى منفى دارند که «قوام بخشى» است، در طول این مقاله این دو کارکرد، توضیح داده شده است.
۲۹۴.

برهان جهان شناختی در اندیشه کانت و فلاسفه اسلامی ‏

۲۹۶.

اخلاق و فلسفه اخلاق از دیدگاه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه اخلاق تکلیف اخلاق، کانت حکم تالیفى پیشینى اخلاقى ما بعد الطبیعه اخلاق اصل اعلاى اخلاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۴۳۵۱۴
در این مقال، برآنیم که اخلاق محض یا به تعبیرى فلسفه اخلاق را از دیدگاه یکى از متفکران بزرگ مغرب زمین به نام ایمانوئل کانت مورد بررسى قرار دهیم. از نظر کانت، علم، معرفتى است که واجد قضایاى تالیفى پیشینى است. هر معرفتى که عارى از آنها باشد، شایسته علم نیست. احکام تالیفى پیشینى، احکام کلى و ضرورى هستند که مبناى علوم قرار مى‏گیرند. از این رو اخلاق نیز به عنوان یک علم، واجد احکام تالیفى پیشینى است. مانند: ما باید راست بگوییم. «باید»، هیچ گاه از تجربه ناشى نمى‏شود؛ یعنى از «هست» نمى‏توان «باید» را نتیجه گرفت. کانت مى‏گوید: علم و معرفت بطور کلى از دو چیز یعنى ماده و صورت تشکیل مى‏شود. ماده آن از خارج وارد ذهن مى‏شود و صورت را ذهن از پیش خود عرضه مى‏کند و به واسطه همین صورتهاى ذهنى است که انسان مى‏تواند قوانین کلى و ضرورى در هر علمى را توجیه کند. به نظر او معرفت عقلى یا مادى است یا صورى. معرفت صورى را منطق صورى یا استعلایى مى‏گویند. معرفت مادى که درباره موضوعى بحث مى‏کند، بر دو قسم است: طبیعیات یا فلسفه طبیعى و اخلاق یا فلسفه اخلاق. علم طبیعى و علم اخلاق هر دو یک جنبه تجربى و یک جنبه پیشینى دارند. جنبه پیشینى اخلاق را اخلاق محض یا فلسفه اخلاق مى‏گویند. از دیدگاه کانت، وظیفه فلسفه اخلاق، توجیه احکام کلى و ضرورى اخلاقى است. به بیان دیگر وظیفه فلسفه اخلاق این است که عناصر پیشینى را از عناصر تجربى متمایز ساخته و بررسى کند که چه توجیهى براى قبول عناصر پیشینى داریم. یعنى چگونه قادریم، به اصولى از رفتار که براى همه انسانها الزام آور است، دست یابیم. کانت قواعدى را ارائه مى‏دهد که از طریق آنها مى‏توان اصول کلى و ضرورى اخلاقى را تشخیص داد.
۲۹۷.

علامه طباطبایی- کانت: نکاتی در معرفت شناسی مقایسه ای

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان