فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۰۴ مورد.
الفرق و التواریخ
تاریخ اسلام از منظر چند پایگاه اینترنتى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شریعت مدار کبیر (3)
نگرشی تمدنی به ساکنان صُفَّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی مهاجرت پیامبر اسلام به مدینه، بخشی از جمعیت مهاجر به مدینه، از حمایت کافی برخوردار نشدند. یکی از مسائل عمده ای که آنان با آن مواجه بودند، مسکن بود. در آغاز کمک هایی که مردم بومی مدینه به مهاجران می کردند، نسبتا کافی بود ولی با افزایش شمار مهاجران نیاز به چاره اندیشی وجود داشت. پیامبر پس از ساخت مسجد نبوی در سال دوم هجری، آنان را در مسجد، در قسمتی که صفه نامیده شد اسکان داد. همچنین ساکنان صفه از آن جهت که نتوانسته بودند دارایی خود را همراه خود بیاورند، از شرایط نامساعد اقتصادی و معیشتی رنج می بردند ولی در مقابل بیش از دیگر مسلمانان از مصاحبت و همراهی با پیامبر بهرمند بوده و آموزه های ایشان را دریافت می کردند. نقش تمدنی ساکنان صفه در گسترش تعالیم اسلامی پیامبر (ص) بر دو موضوع تعلیم و تربیت متمرکز شده است. علاوه بر اینکه این مقاله می کوشد نشان دهد چگونه تصویر نادرستی از سازه صفه در میان محققان رواج یافته و از آن به سکو تعبیر کرده اند.
اخلاق و آداب
حوزه های تخصصی:
دایرة المعارفی برای امام ششم
حوزه های تخصصی:
تأملی بر ظرفیت های تمدنی هنر اسلامی
حوزه های تخصصی:
لحاظ و توجه نکردن به عینیت و شرایط اجتماعی جدید پس از انقلاب اسلامی به مثابه متغیری مهم در کم و کیف مطالعات هنر اسلامی از موانع جدی تحول و تکامل نظری در هنر است. رویکرد تمدنی به هنر در میان سایر رویکرد ها به هنر اسلامی، دریچه ای نو به هنر و ظرفیت های آن خواهد گشود؛ چراکه رویکرد شامل نحوه مواجهه و استنطاق یک موضوع است که در میزان شکوفایی و نتایج حاصل، خود را نشان می دهد. رویکرد تمدنی به هنر اسلامی ملازم با ایجاد فهم تمدنی از هنر و امتداد محتوای یک تفکر و فرهنگ تا مقیاس تمدن است. در رویکرد تمدنی و فهم تمدنی از هنر اسلامی سه ظرفیت به طور جدی به میدان تکمیل پروژه تمدن اسلامی می آیند. اول ماندگاری هنر است. ماندگاری اولین ظرفیتی است که هنر به کالبد تمدن اسلامی تزریق می کند. ازآن جاکه تمدن، ساحت استقرار و تثبیت عینی فرهنگ و محتوای اسلام است، هنر به بهترین نحوی این کار را صورت می دهد؛ چراکه کارویژه ذاتی هنر تنزل محتوا و حقایق به رتبه حس و عینیت بوده و با توجه به انضمام هنرمند مسلمان به مرتبه ای از حقیقت و غایت جامعه، ماندگاری تمدن اسلامی تضمین می شود. دومین ظرفیت هنر تجسم و تعین کمال انسانی و تمدنی در جامعه اسلامی است. هنر از آن جهت که ماهیتی انضمامی دارد، شئون و نیاز های مادی حیات را با عالم غیب پیوند می دهد. این امر یعنی هنر به واسطه پیوند غیب و ماده، تمدن و لوازم آن را مستعد سلوک انسانی می کند، به طوری که تمدن در کلیت خود ظرف و مسیر سلوک دینی مسلمین می گردد. ماندگاری هنر اسلامی حرکت عرضی تمدن است و کمال هنر حرکت طولی و صعودی آن را تأمین می کند. سومین ظرفیت هنر اسلامی برای تمدن اسلامی، دمیدن روح وحدت و انسجام در کالبد تمدن اسلامی است. هنر ازآن جاکه معلول پیوستگی و انس هنرمند با هستی واحد است، به طور طبیعی مجرای انتقال یک پارچگی و وحدانیت هستی در آثار هنری شامل معماری، شعر، صنایع مختلف و... بوده تا جایی که وحدت روح هنر و تمدن اسلامی می باشد که از توحید نشأت می گیرد. ماندگاری و کمال به سان تار و پود فرشی هستند که وحدت طرح آن است.
پیدایش و تکوین نهضت علویان در جهان اسلام (قرون اول و دوم هجری قمری)
حوزه های تخصصی:
نعلیات، دیوان عشق و دلدادگى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خلال حیات نسبتآ طولانى حکومت اسلامى در اندلس، سلسله اى به نام موحدین با راه انداختن یک قیام دینى توانستند امپراتورى بزرگ خود را میان سالهاى (524 هق تا 7 66ه ق) بر آن سرزمین حاکم نمایند. در پرتو حکمرانى این سلسله، اوضاع فکرى، فرهنگى، اجتماعى و سیاسى جامعه شاهد بروز تحولاتى اساسى بود. از نقطه نظر ادبیات عربى در پرتو سلسله موحدین، ظهور نوعى شعر که نگارنده از آن به ""نعلیات "" یاد نموده- پدیده اى بارز و مقوله اى در خور تحقیق و مطالعه است. در این فرصت تلاش شده است تا با ذکر شواهد متنوع، تحلیل ویژگیهاى محتوایى این نوع سروده ها و بیان انگیزهء سرایندگان آنها به معرفى پدیدهء ادبى ""نعلیات "" پرداخته شود. در این میان با طرح سه سوال اساسى، چهارچوب بحث در مسیرى معین، هدایت و از آن پس به موضوع ""تمثال نعل "" پرداخته شده و هر چند ماهیت تحلیلى موضوع وکند وکاو در سروده هایى خاص چندان مستلزم ذکر ارجاعات پیاپى نیست ولى همیان امر از نگاهى دیگر موید این نکته است که ""نعلیات ""- به طور خاص- پس از ""مقرى تلمسانى "" جز از سوى دکتر محمد تاویت مورد بحث واقع نشده است.
کتابشناسى توصیفى تاریخ اسلام
منبع:
معرفت ۱۳۷۵ شماره ۱۸
بازگشت به قرآن (1)
سوگ واری در سیره معصومان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سوگ واری بخشی از زندگی اجتماعی انسانها است که معصومان به آن توجه داشتند. شناخت سیرة معصومان در برخورد با مصائب مختلف، الگویی برای چگونگی برگزاری مراسم سوگ واری و معیاری برای آسیب شناسی شیوه های رایج سوگ واری است. این مقاله، رفتارهای معصومان: را در رویارویی با مصیبت به دو حوزه فردی و اجتماعی تقسیم می کند و پس از آن به این نتیجه می رسد که این رفتارها ضمن توجه به تعالیم اسلامی و گسترش آن و دوری از اموری که مورد رضایت الهی نیست، به کاهش درد و رنج افراد مصیبت دیده می انجامد. رفتارهایی که در جنبة فردی شناسایی شده است، عبارت هستند از: گریستن، ترک زینت، پوشیدن لباس سیاه، برداشتن عبا از دوش و ترک کار. رفتارهایی که جنبة اجتماعی دارند، عبارت هستند از: اطلاع دادن به خانواده متوفا، حضور در تشییع جنازه، دل داری دادن به صاحب عزا، اظهار تأسف برای از دست دادن شخصیت های ممتاز، قدرشناسی از خدمات متوفا، بازگو کردن ابعاد شخصیت متوفا برای مردم، ترغیب به عزاداری برای انسان های والا، برپایی مجلس عزا، برپایی عزاداری خانوادگی، نوحه خوانی، تبیین معارف الهی و زیارت قبور.