روایات اسباب نزول همانند سایر روایات دیگر در طول تاریخ از پدیده ای به نام« جعل» در امان نبوده است و روایات جعلی همچون سایر حوزه های حدیث به این حوزه نیز راه یافته است. مخالفت با قرآن، مخالفت با عقل، مخالفت با اجماع، ضعف سندی، قراین معنوی؛ از جمله معیارها و مولفه های تشخیص روایات جعلی است. اما در حوزه اسباب نزول علاوه بر موارد فوق؛ مخالفت با تاریخ، هماهنگی با جریان های حاکم، خلط جری و تطبیق با سبب نزول، مهمترین عامل در پیدایش روایات جعلی اسباب نزول بوده که نویسنده با ذکر شواهدی در این پژوهش به اثبات آن پرداخته است.
مسلمانان بر این نظر هستند که قرآن کریم از زمان رسول خدا از طریق تواتر، نسلی به نسل دیگر سپرده و هم اکنون در دست ما قرار گرفته است. بنابراین، مهم ترین دلیل مسلمانان بر این که قرآنِ موجود همان قرآنی است که پیامبر گرامی اسلام آورده ، تواتر است. ب بر خلاف دیدگاه ونزبرو و همفکرانش که دو سده اول تاریخ اسلام را تاریک و مبهم قلمداد کرده اند، نگاه گذرا به تاریخ اسلام نشان می دهد که مسلمانان در همان دهه های نخست اسلام به مناطق مختلف از جمله برخی از مناطق اروپا رفته بودند و مسیحیان و یهودیان با چشمانی باز به دین رقیب خود می نگریسته اند، از این رو امکان ندارد که حادثه مهمی مانند پیدایش و تدوین رسمی قرآن در سده دوم یا سوم رخ داده باشد و هیچ یک از مورخان غیر مسلمان به آن اشاره نکرده باشد. علاوه بر این، پژوهشگران غربی نیز که در سده های اخیر به تاریخ اسلام پرداخته اند همگی بر گزارش مسلمانان اعتماد کرده اند و کسی جریان تاریخ اسلام را به گونه دیگری گزارش نکرده است.