فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» از قواعد مهم زبانی است که از دیر باز در علوم گوناگون مانند بلاغت، فقه، اصول و تفسیر بدان توجه شده و دانشمندان اسلامی و بویژه اصولیان و فقها در تحلیل های خویش از آن بهره جسته اند. نویسنده کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» نیز با اشرافی که بر علوم مختلف داشته، در تفسیر برخی آیات قرآن کریم از این قاعده استفاده کرده است. مقاله حاضر قاعده مذکور را مورد بازخوانی دقیق قرار داده است. نویسنده بدنبال پاسخ به این سؤال هاست که در تفسیر المیزان، گونه های وصفی که حکم بر آنها معلق شده چیست و مبانی علامه طباطبائی در بکار گیری این قاعده و روش استفاده از آن ذیل آیات گوناگون کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد علامه طباطبائی معنای «وصف» در قاعده را بسیار گسترده تر از صفت نحوی و به معنای هر قیدی که بتواند دائره معنایی جمله را محدود کند می داند. وی در تحلیل آیات برای بیان قاعده از سه شیوه استفاده کرده است. در برخی آیات از قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» به صراحت نام می برد و در ذیل آیات زیادی نیز از تعبیر «وضع المظهر موضع المضمر» و نیز تعبیر «بما أنه، بما أنهم»، «من حیث» و مانند آن استفاده می کند. آشنایی با مبانی و روش تحلیل علامه طباطبائی بعنوان یکی از مفسران قرآن کریم، زمینه استفاده از این قاعده، ذیل بسیاری از آیات دیگر قرآن را فراهم کرده و راه را برای کشف مدالیل التزامی نوین از کتاب الهی هموار خواهد ساخت.
شناخت رویکرد تقریبی طبرسی در مجمع البیان با تخریج احادیث تفسیری سوره یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجمع البیان لعلوم القرآن، تألیف فضل بن حسن طبرسی (د 548ق)، یکی از برجسته ترین تفاسیر شیعی است که از اوایل سال 530 تا اواخر سال 536ق و طی مدت هفت سال، نوشته شده است. اغلب روایات این تفسیر، بدون سند کامل و بدون اشاره به مرجع اصلی آنها نقل شده است. این حالت، در ظاهر ممکن است در احادیث کتاب، خدشه وارد کند و بخش مهمی از اعتبار احادیث را که به سند وابسته است، از بین ببرد. در این مقاله، تمام روایات تفسیری سوره یوسف در این تفسیر، تخریج و اسانید آنها در کتب حدیثی فریقین بازیابی شده است، تا نشان داده شود روایات مجمع البیان از پشتوانه ای استوار برخوردار بوده و از منابع معتبر فریقین نقل شده است و حذف اسناد روایات کتاب که بنا به گفته طبرسی، به خاطر رعایت اختصار یا شهرت حدیث نزد محدثان انجام پذیرفته، خللی در اعتبار کتاب ایجاد نکرده است. البته سند تعداد محدودی از روایات، در منابع مورد بررسی یافت نگردید.
تطبیق یا تفسیر؟! (نقد روشهای تفسیری از دیدگاه علامه طباطبایی)
حوزههای تخصصی:
تاثیر هرمنوتیک در فهم قرآن
حوزههای تخصصی:
اسرائیلیات و منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی (418 370 ق) موسوم به المصابیح فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نخستین تفاسیر قدیم اهل سنت، از میان سه روش نقل اسرائیلیات، استناد به عهدین در ادبیات دلائل النبوة و مراجعه مستقیم به متن کتاب مقدس، غلبه با نقل اسرائیلیات است. همزمان به برخی مطالب عهدین در محاجّه با اهل کتاب نیز استناد می شود و به تدریج در قرون اخیر، اسرائیلیات جای خود را به مراجعه مستقیم و نقل مطالب عهدینی در مواضع مختلف تفاسیر شیعه و سنی می دهد. وزیر مغربی، تنها مفسری است که از هر سه روش فوق در تفسیر خود استفاده کرده، با این تفاوت که در قیاس با تفاسیر پیش از خود، روایات موسوم به اسرائیلیات را به حداقل رسانیده و در عوض با مراجعه به متن عهدین، برخی عبارات تورات یا انجیل را در تأیید نظر خود یا به منظور نقد و نقض مطرح کرده است. مقاله حاضر ضمن مروری بر تاریخچه و سیر تحول سه گونه فوق، منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی را گردآوری و بررسی می کند.
بررسی مبانی، روش ها و برداشت های تفسیری احمد مصطفی المراغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر مراغی از تفاسیر مهم معاصر است. مؤلّف آن احمد مصطفی المراغی رئیس أسبق دانشگاه الازهر و از شاگردان مکتب تفسیری المنار است. مفسّر با تکیه بر مبانی و روش هایی به تفسیر آیات قرآن پرداخته است. حجیّت ظواهر کتاب، عدم حجیّت اخبار آحاد در تفسیر، عدم تحریف قرآن، ممنوعیت تفسیر به رأی و اعتقاد به تناسب آیات، از مبانی تفسیری وی به شمار می رود. وی در مواردی مانند تفسیر آیه 3 و 4 فیل و آیه 65 و243 و 259 بقره به مبانی تفسیری خود ملتزم نبوده است و در مواردی مانند تفسیر آیه 55 آل عمران، اخبار متواتر و یا اخبار محفوف به قراین صدق نزد اهل سنت را نادیده گرفته و آیات را بر خلاف ظاهر و بر خلاف آن روایات تفسیر نموده است. ایشان در روش تفسیری خود از روش های مختلف تفسیری بهره برده است. در این مقاله برخی از برداشت های تفسیری وی، که متاثر از اندیشه های وهابیت یا ناشی از تحلیل مادی آیات است، نقد شده است.
شروط و ضوابط تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این رساله به منظور ارائه ملاکها و ضوابطی که بتوان بوسیله آن تفسیر صحیح و مقبول را شناخته ، صحت و بطلان تفاسیر موجود را محک زد و نیز به جهت دست یابی به اصول و روشهایی که مفسر را به فهم هر چه بهتر آیات یاری دهد تنظیم شده است . در بخش اول رساله معانی لغوی و اصطلاحی تفسیر ، اهمیت و ضرورت علم تفسیر ، فرق تفسیر و تأویل و تفسیر به رأی بررسی شده است در بخش دوم علوم مورد نیاز برای تفسیر تبیین گردیده است . بخش سوم بررسی روشهای تفسیری اعم از روش تفسیر اثری ، روش تفسیر قرآن به قرآن ، قرآن به سنت ، روش تفسیر کلامی ، فلسفی ، رمزی اشاری و یا به عبارت دیگر روش باطنیه و صوفیه روش تفسیر علمی ، و روش تفسیر اجتهادی است. نگارنده روش اجتهادی را به عنوان شیوه مختار برگزیده که منابع آن عبارت است از قرآن ، سنت و عقل .
انسجام در قرآن (پژوهشی درباره رهیافت «اصلاحی» در تفسیر قرآن)
حوزههای تخصصی:
پیامدهای اندیشه های اخباریان در حوزه پژوهش های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار و پژوهش های اخباریان که اهتمام ویژه ای به اخبار و احادیث داشته اند، در حوزه علوم حدیث محدود نمی شود و بخش های دیگر علوم اسلامی مانند تفسیر و مبانی آن را نیز در بر می گیرد. آن ها دارای تألیفاتی در حوزه قرآن کریم اند که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، اندیشه هایشان را منعکس می نماید. این اندیشه ها که در دو قرن یازدهم و دوازدهم، تفکر اسلامی و شیعی را با چالش های جدّی مواجه ساخت، پیامدهایی البته مبتنی بر مبانی خاص ایشان دارد که گرچه خود آنان از آن یاد نکرده و به آن ملتزم نبوده اند، نمی توان از منظر علمی از این پیامدها اغماض کرد. در جستار حاضر، این آثار و پیامدها با روش تحلیلی توصیفی بررسی شده اند. از پیامدهای مثبت و خدمات علمی اخباریان می توان به: پررنگ سازی نقش روایاتِ به جای مانده از معصومان در شناخت دین، تدوین جوامع روایی نوین، تألیف تفاسیر گران سنگ روایی، تعمیق و گسترش مباحث فقهی و اصولیِ مبتنی بر کتاب و سنت اشاره کرد. همچنین پیامدهای منفی اخباری گری نیز عبارت اند از: از بین رفتن حجیت روایات معصومان، عدم جامعیت و جاودانگی قرآن موجود، ایراد خدشه به اعجاز قرآن، راهیابی تضادّ و تناقض به قرآن، عدم کارایی آیاتِ فاقد تفسیر روایی، ورود روایات ضعیف به حوزه تفسیر قرآن، ناسازگاری با حکمت بالغه الهی در تضمین هدایت، مهجوریت نسبی قرآن و... .