فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
قرآن و انسان نو (روش اجتماعی در تفسیر قرآن)
حوزه های تخصصی:
تاریخ و روش تفسیر
ارکان و قلمرو تفسیر اجتهادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با قرآن در صحنه/ کاوشی در تفسیر پرتوی از قرآن
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی ایده نسبیت ظواهر قرآن، با تکیه بر ایده نسبیت متشابهات قرآن علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
علامه طباطبایی (ره) حسب روایت (المحکم ما یعمل به و المتشابه ما اشتبه علی جاهله) ایده نسبیت متشابهات قرآن را مطرح می فرماید. این ایده، ایده دیگری را بر صفحه ذهن پدید می آورد که آیا نسبت به ظواهر قرآن نیز می توان چنین گفت؟ ایده نسبیت ظواهر قرآن باعث بررسی بیشتر پیرامون دو سؤال مهم 1. ظاهر به چه معنا و برای چه کسی؟ و 2. حجیت برای چه کسی و با چه شاخصی؟ می شود. به نظر می رسد ظاهر به هر دو معنای خود (معنای راجحِ همراه معنای احتمالی دیگر یا معنای ترسیمی در ذهن بدون معنای احتمالی دیگر) که باشد و برای هر کسی که پدیدار شود، بی نیاز از فحص قواعدی و قرائنی نیست. در مواجهه با نسبیت ظواهر چه نسبیت درون فردی (حالات یک آیه برای یک نفر) و چه نسبیت میان فردی (حالات یک آیه برای دو فرد یا بیشتر) باید فاصله ظهور معنای ترسیمی تا وصول به معنای تثبیتی و مراد جدی با فحص روشمند پر شود تا به طمأنینه معنایی و حجت بخش برسیم؟
در جستجوی مطلوب ترین روش تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد روش شناختی به روایات تفسیری «قرآن با قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های تفسیری اهل بیت، تفسیر درون متنی یا همان تفسیر قرآن با قرآن است. این شیوه که براساس تعامل و گفتگوی میان آیات صورت می پذیرد، در میزان قابل توجهی از روایات تفسیری اهل بیت منعکس شده است. بررسی این روایات، می تواند ضمن استخراج روش های اهل بیت، امکان بکارگیری آن ها را در سرتاسر قرآن فراهم نموده و دانش تفسیر را از جهت روش شناختی گامی به جلو پیش برد. بر این اساس برآنیم تا با استفاده از میراث برجای مانده از تفسیرپژوهان اسلامی و یافته های زبان شناسان به بررسی روش شناختی روایاتِ حکایتگر تفسیر قرآن با قرآن بپردازیم. برخی روش های شاخص اهل بیت در این روایات عبارت اند است: توجه به روابط هم نشینی، توجه به آیات نظیر، تشکیل قیاس فرضی، توجه به میزان گستره معنایی واژگان یا عبارات، تفسیر بینامتنی، توجه به اطلاعات دایرة المعارفی گسترده و ارائه اطلاعات تاریخی نزولی آیات در راستای تعامل آن ها.
تفسیر مأثور(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رویکردی نوین در ترجمه بسمله با تحلیل ساختارهای زبانی آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم دیدگاه های نوینی را در تفسیر آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» بیان کرده اند. براساس این دیدگاه ها می توان فهم دقیق تری از معنای این آیه شریفه به دست آورد و ترجمه نوینی از آن عرضه کرد. بدین منظور باید با تکیه بر ساختارهای زبانی، «بسمله» را تحلیل کرد. منظور از ساختارهای زبانی، ساختار لغوی، صرفی و نحوی است. در این نوشتار، براساس دیدگاه های تفسیری آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم، تلاش می کنیم ساختارهای زبانی بسمله را تحلیل و ترجمه دقیق و جدیدی از این عبارت شریف عرضه کنیم.
شیوه تفسیر بیانی در «التفسیر البیانی»
حوزه های تخصصی:
وجود معانی عمیق در آیات قرآن، موجب می شود که برخی مفسران عصر کنونی بدون محدود کردن فهم قرآن در روش ها و نگاه مفسرین گذشته و با استفاده از شیوه های جدید، البته با مبنا قرار دادن اصول حاکم بر تفسیر قرآن، روز به روز به نتایج نو و گاه دقیق تری از قرآن دست یابند، یکی از این شیوه ها تفسیر بیانی است؛ در عصر حاضر بنت الشاطی با نامگذاری تفسیر خود به نام «التفسیرالبیانی» خواسته است تفاوت و تمایز روش خود را نسبت به تفاسیر ادبی گذشته نشان دهد؛ این مقاله در صدد معرفی شیوه های به کار رفته در این تفسیر است که مؤلف آن توانسته با بهره گیری از آن یافته های دقیق تری را در تفسیر چندین سوره پایانی از قرآن ارائه دهد. مؤلف در این تفسیر روش های منظمی را مبنای کار خود قرار داده؛ از جمله: ضرورت تفسیر قرآن به صورت موضوعی البته به سبک خاص خود با استقصای همه آیات مربوطه؛ بهره گیری از روایات سبب نزول صرفا با هدف شناخت فضای نزول آیات؛ تبیین دلالت الفاظ قرآن در محدوده فهم مردمان عصر نزول؛ محوریت سیاق در فهم نصوص قرآن؛ و معیار قراردادن متن قرآن در مباحث نحوی، اعرابی و بلاغی.
تحلیل انتقادی استناد به ظواهر قرآنی در تفسیر «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر «من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر شیعی است. محمدحسین فضل الله مفسری است که در تفسیر خود بر ظواهر قرآنی تأکید می ورزد و یکی از مبانی خود را در تفسیر اعتماد به ظواهر قرآنی بیان می کند. استفاده از ظهور در تفسیر وی انواع گوناگونی دارد. فضل الله از مجموع این ظواهر استفاده های گوناگونی چون تأیید یک احتمال تفسیری، نقد و ردّ نظر مفسران دیگر و نقد روایات تفسیری بهره می برد. وی در اکثر موارد همراه با ذکر ظهور، قرائن و شواهدی از قبیل قرائن منفصل قرآنی، روایی یا عقلی را یادآور می شود تا استظهار خود را تأیید کند. با این وجود فضل الله درجایی که قرائنی قرآنی، روایی یا عقلی مبنی بر اراده خلاف ظاهر در میان باشد از ظهور الفاظ دست برمی دارد؛ ولی پایبندی بیش از اندازه ی فضل الله به ظهور در برخی از آیات موجب شده است که وی در ورطه ی افراط افتاده و در معنای ظاهری الفاظ جمود پیدا کند و آرایی خلاف مشهور مفسران و به ویژه مفسران شیعه ارائه دهد.
تأملاتی در تأویل گریزی تفکیکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر در پی ارائه ی تأملاتی در یکی از مبانی فکری مکتب تفکیک، یعنی مبنای اتکا بر ظواهر و پرهیز از تأویل، است. مراد از تأویل در این جا برگرداندن لفظ از معنای ظاهر به معنایی است که لفظ در آن ظهور ندارد. تفکیکیان به شدت از این مبنا دم می زنند و غیرتفکیکیان (به ویژه فلاسفه و عرفا) را به عدم رعایت آن و ارتکاب تأویل و دورشدن از فهم ناب و خالص متون مقدس متهم می کنند. در این تأملات، نشان داده ایم که تأویل روشی است که در فهم متون از آن گریزی نیست و همه ی مکتب ها و فرقه ها در مواردی ناچار به کاربرد آن می شوند؛ و از جمله خود تفکیکیان که در آثارشان می توان ردپای فهم مشوب و آمیخته به پیش انگاشته ها و پیش فرض های مختلف را مشاهده کرد.
نقش پیش فهم هاى مفسر در نیل به مراد واقعى خداونداز منظر علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبناى اصول هرمنوتیک فلسفى، «فهم» به عنوان یک وصف وجودى به نحو عام، و فهم مفسر از متن از جمله متن دینى به شکل خاص، در چارچوب انتظارات، پرسش ها و دانسته هاى قبلى وى صورت مى گیرد و نه فقط عمیقا از آنها تأثیر مى پذیرد، بلکه خارج از آنها اساسا امکان پذیر نیست. علامه طباطبائى در تفسیر المیزان، از مبانى و مقبولات متعددى در مقام تفسیر قرآن سود جسته است که مى توان آنها را در شمار پیش فهم هاى ایشان به شمار آورد. مسئله این است که آیا مى توان در چارچوب همین پیش فهم ها، به تفسیرى عینى و مطابق واقع از متن قرآن نایل آمد؟ این نوشتار با روش توصیفى تحلیلى به بررسى نقش پیش فهم هاى علامه در تفسیر ایشان از این منظر پرداخته است. نتیجه اینکه ایشان دخالت نارواى پیش فهم ها در تفسیر و تحمیل آنها بر قرآن را برنمى تابد و پیش فهم هاى مقبول ایشان به مثابه اصول و قواعدى براى فهم عینى مراد خداوند است و مى توان دیدگاه تفسیرى ایشان را منطبق با هرمنوتیک عینى گرایانه و در تقابل با نسبى گرایى هرمنوتیک فلسفى دانست.