فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹۹ مورد.
گزیده ای از پژوهش های ارسالی شماره 75 : شیعه شناسی
حوزههای تخصصی:
کلمه شیعه در عربی، در اصل به معنای یک، دو و یا گروهی از پیروان است. در قرآن مجید، این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفته است. برای مثال، در آیه پانزدهم سوره قصص، خدای متعال درباره یکی از پیروان حضرت موسی به عنوان «شیعه موسی» سخن می گوید. در جایی دیگر، حضرت ابراهیم به عنوان «شیعه نوح» معرفی شده است.
در آغاز تاریخ اسلام، لفظ «شیعه» به معنای اصلی یا لغوی اش، برای پیروان افراد مختلفی به کار می رفت. برای مثال، در برخی از روایات، از شیعه علی بن ابی طالب و در برخی روایات دیگر از شیعه معاویه بن ابی سفیان سخن به میان آمده است. اما این لفظ به تدریج معنایی ثانوی یا اصطلاحی پیدا کرد و بر اساس این معنا فقط بر پیروان امام علی(ع) اطلاق می گردد که به امامت او معتقدند.
شهرستانی در کتاب خویش که از منابع برجسته مربوط به «فرق و مذاهب اسلامی» است، چنین می نویسد: شیعه، کسانی هستند که از امام علی(ع) به طور خاص پیروی کردند و به امامت و خلافت او بنابر اراده و تعالیم صریح حضرت محمد(ص) ایمان آوردند. این تعریف، بسیار دقیق است، زیرا شیعیان، خود معتقدند که دلیل پیروی ایشان از علی(ع) خواست پیامبر(ص) است و نه تصمیم شخصی ایشان در انتخاب رهبر. برخلاف غیر شیعه که پنداشتند پیامبر(ص) مسئله تعیین جانشین خود را به مردم واگذار کرده است، و پس از ارتحال ایشان، از کسی پیروی کردند که در سقیفه، انتخاب شد.
رابطه ایمان و معرفت از منظر امامیه و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، رابطه میان ایمان و معرفت در دو مکتب کلامی امامیه و اشاعره بررسی می شود. رابطه میان ایمان و معرفت با عنوان یک «مساله» ظاهرا برای اشعری ها مطرح نبوده است؛ اما چون آنها ایمان را حالتی نفسانی و عطای خدا می دانند، شاید بتوان نتیجه گرفت آنان ایمان را مقدم بر معرفت می دانند. البته دیدگاه متقدمان و متاخران اشاعره و تفاوت منظر آنها لازمه بحث از نسبت ایمان و معرفت است. امامیه بر این همانی ایمان و معرفت تاکید دارند. برخی از آنها بر این یکسانی به گونه ای اصرار می ورزند که تصدیق را مرادف شناخت و معرفت می شمارند و سبب کفر کافران را نه پیروی آنها از شیطان، بلکه عدم شناخت آنان از خدا و رسول می دانند. اگر معرفت، اصل ایمان و امری اکتسابی باشد چنانکه برخی از امامیه چنین می اندیشند پس ایمان، امری اکتسابی و مبتنی بر کوشش است
تحریری نو بر مفهوم جبر و اختیار از نظر شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، در مورد معنای حقیقی اختیار و اهمیت آن در اخلاق و عرفان و «معرفه النفس» و شناخت محدوده اختیار انسان با توجه به آیات و روایات معصومین(علیهم السلام) از دیدگاه شیعه امامیه سخن گفته شده است.
اصل این مقاله، طرح موضوع تفاوت اراده و اختیار، معیار فضیلت بودن اختیار و معیار مسئولیت بودن اراده می باشد. در این زمینه، ضمن رد فصل «متحرک بالإِراده» بودن برای حیوان و قرار دادن «متحرک بالمیل و الشوق» بودن به جای آن، اثبات شده است که عقل و اراده همدوش هم بوده، هر دو فصل ممیز انسان است، لکن برخورداری تکوینی از قدرت اراده و عقل، ملاک ارزش آدمی نیست; زیرا اراده و عقل ظاهری می تواند در خدمت نفسانیات وی قرار گیرد و او را از حیوان پست تر و خطرناک تر سازد. آنچه در حقیقت از نظر تشیع معیار فضیلت است، اختیار و عقل الهی و نه اراده و عقل ظاهری و استدلالی است.
حزب الله لبنان و هم گرایی اسلامی (دیدگاه ها، اهداف و تأثیرات)
حوزههای تخصصی:
اندیشه اسلامی: کلام آسمان (یکی از عوامل زنده بودن کلام امامی اعتدال در استفاده از عقل و نقل است)
بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داوودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۷شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
بررسی معناشناختی صفات خدا در کلام امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث صفات خداوند، پس از اثبات وجود او مهم ترین مبحث کلام است که به دو لحاظ می توان آن را بررسی کرد؛ یکی به طورکلی و دیگری به طورخاص. در نگرش نخست نیز می توان دوگونه بررسی انجام داد؛ یکی «وجودشناختی» و دیگری «معناشناختی». این تحقیق مربوط به بررسی معناشناختی می باشد که به دنبال پاسخ به پرسش از وجود واقعی صفات نیست؛ بلکه درپی ساختار معنایی تعابیر متکمان از صفات و نوع تفسیر و تبیین ایشان در قالب یک فرمول کلی است.
این مطالعه درباره متکلمان امامیه در سده های دوم و سوم هجری است که در یک طبقه بندی کلی به سه دوره: پیش از هشامَین، هشامین (هشام بن حکم و هشام بن سالم) و پس از هشامین تقسیم شد ه اند. در این تحقیق، گزارش های نقل شده از این متکلمان بررسی می شود تا به ساختار های معنایی صفات پی برده شود. مهم ترین ساختار معنایی به دست آمده، ساختاری است که هشام بن حکم ارائه نموده است که در قالب فرمول «صفات نه خدایند و نه غیر او» بیان می شود.
شرح قواعد المرام
سیر تأویل نزد اسماعیلیان
حوزههای تخصصی:
هفت دور تاریخ مقدس بشری از دیدگاه اسماعیلیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم قرن دوم هجری فرقه اسماعیلیه که به امامت اسماعیل پسر امام جعفرصادق(ع) معتقد بودند، شکل گرفت. اسماعیلیان دیدگاه های ویژه ای را درباره امامت مطرح کردند. از دیدگاه آنان هستی یک لحظه بدون وجود امام نمی تواند باقی بماند وانسان همواره به معلم و مقتدا و رهبری معصوم نیاز دارد. اسماعیلیان تلاش های بسیاری کردند تا سابقه امامت را به سرآغاز خلقت برسانند. برای این منظور نظریه ها و تفسیرهای خاصی از تاریخ و نبوت ارائه داشتند.
بر اساس این نظریه تاریخ مقدس بشری از هفت دور تشکیل شده است و در طی این هفت دور انسان به تکامل می رسد. هر دور با ظهور یک پیامبر که به آ ن ناطق نیز می گویند و وصی او که به آن صامت یا اساس نیز گفته می شد، همراه است و پس از آن ها هفت امام می آیند که هر یک پس از دیگری به امامت می رسند. بدون شک، در شکل گیری این عقیده اندیشه های نو افلاطونی تاثیر داشته است.
«ناطق» جایگاه تنزیل احکام از سوی خداوند به مردم و «اساس» جایگاه تاویل احکام را دارا است و امام هم ظاهر و باطن شریعت را بیان می کند.
در شش دور نخست آدم(ع)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) صاحب شریعت هستند و با آمدن هر ناطق جدید شریعت قبلی نسخ می شود. البته در منابع کهن اسماعیلی اختلاف نظرهایی در این خصوص دیده می شود.
اسماعیلیان برای تبیین بهتر این موضوع به تفسیرهای باطنی خاصی از موضوع امامت و اشتهار عدد هفت و جایگاه ناطق دست زده اند. این مقطع زمانی که برای هر ناطق درنظر گرفته شده ممکن است دور کشف یا دور ستر و نیز ممکن است دور کبیر یا دور صغیر باشد که هر کدام در اصل مقاله به طور مشروح توضیح داده شده است.
در این مقاله سعی شده است با استفاده از منابع کهن کلامی و تاریخی اسماعیلیان به بررسی این عقیده پرداخته شود.
مصلحت در فقه امامیه
حوزههای تخصصی:
نصوص، متون معتبر دینی و عقل سلیم بر هدفمند بودن شریعت اسلام دلالت دارند. انگیزه (و ثمره) تشریع الهی جز رسیدن به حیات پاکیزه، سعادت و تامین مصالح انسان ها نیست. ارتباط وثیق شریعت و مصلحت، حکایت از پیوند فقه ـ به عنوان دانش کاشف شریعت ـ با مصلحت دارد. استفاده از مصلحت (البته) قطعی مورد نظر شارع در استنباط اول (استنباط بدون توجه به تزاحم) و در استنباط دوم (استنباط در وقت تزاحم احکام)، ضرورت جداناپذیر مقدمات قبل است.
اعمال نامتعارف در عزاداری اهل بیت(ع) از منظر فقه امامیه
حوزههای تخصصی:
با وجود افراط و تفریط در اعمال نامتعارف در عزاداری اهلبیت علیهمالسلام برخی اعمال یاد شده را بدون هیچ قید و شرطی جایز دانسته و برخی جز گریه کردن، عمل دیگری را مجاز ندانستهاند.
در این نوشتار با بررسی ادلّه و ردّ افراط و تفریط یاد شده، اثبات شده که اموری همانند سرزنی و سینهزنی به نحو متعارف امروزی، در مصیبت اهلبیت(ع) جایز است و اموری که موجب وهن دین و مذهب یا ضرر قابل توجهی بر بدن میشود مانند قمهزنی و زدن زنجیر تیغدار بر بدن، جایز نیست. زنجیر معمولی از نظر شمول ادله جواز نسبت به آن، جای تردید دارد.
زیدیان شمال ایران در قرن هشتم هجری بر اساس نسخه ای تازه یاب
حوزههای تخصصی: