فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳٬۰۶۸ مورد.
سناریوهای آخرالزمان و ظهور جهان قلعه ای به رهبری امریکا؛ با تکیه بر واکاوی سینمای آپوکالیپتیک هالیوود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی آراء مدعیان مهدویت: با تکیه بر آراء احمد الحسن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ظاهر و باطن قرآن و مبادی آگاهی امام از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن آخرین کتاب آسمانی، بر دو ساحت ظاهر و باطن استوار شده است و افراد خاصّی از این آگاهی بهره مند و جامعة بشری برای دستیابی به آن حقایق در جهت سیر تعالی نیازمند به ایشان می باشد. مکتب تشیّع مصداق آگاهان از ظاهر و باطن قرآن را پیشوایان خویش معرّفی می کند و بر این باور است که دانش امام فراتر از علم عادّی، دارای مجاری و مبادی خاص و الهی می باشد.آیات و روایات، دلالت بر اثبات دیدگاه اتّصال علم امام به خداوند سبحان دارد. مقالة حاضر با روش کتابخانه ای و رویکردی تحلیلی در مقام بررسی و اثبات چگونگی آگاهی و علم گستردة امام به قرآن است. شناخت چگونگی ایصال امام به حقایق قرآن با بررسی مجاری و مبادی گوناگون آگاهی امام از ظاهر و باطن قرآن آشکار خواهد شد که این مهم به دلیل جایگاه مقرّر شده، برای امام می باشد می پذیرد.
استخلاف و مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحلیل روایی «ایستادن هنگام شنیدن لقب قائم»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پیوند مفهوم خلیفة الله در قرآن با امامت از دیدگاه متکلمان فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش عهده دار تبیین چیستی خلیفة اللهی در قرآن و بررسی نحوه پیوند آن با امامت است. گسترده ترین آیه در زمینه استخلاف آیه 30 سوره مبارکه بقره است، خلیفة الله برترین موجودات و دارای شؤون متمایزساز از دیگران است. امامت در دیدگاه شیعه عبارت از جانشینی انبیاء و خلافتی از جانب حق تعالی در همه امور دینی و دنیایی است که با نصب الهی تعیین می شود. امامت در دیدگاه اهل سنت نوعی رهبری عمومی با هدف حراست از امور دین و دنیای مردم و جانشینی و نیابت از نبی است. از نظرگاه شیعه فرقی بین خلیفة الله قرآنی و امام نیست و رابطه منطقی بین این دو مقوله تساوی است. امام و خلیفه مورد نظر اهل سنت فقط در حوزه اجرا و خلافت و ولایت ظاهری دنیایی(که یکی از کارهای خلیفة الله است) با خلیفة الله هماهنگ است. خلیفة اللهی که ولی الله، واسطه فیض و معلم ملائکه است نمی تواند با امام مد نظر اهل سنت تطبیق داشته باشد.
چشم دجّال در روایات شیعه و اهل تسنن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی شروح و تفاسیر حدیث «یَکُونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث شرح الحدیث
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث حدیث شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
حدیث «یَکُونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَة» از مهم ترین احادیث بحث امامت است که علاوه بر منابع شیعی، در منابع اهل سنّت هم به وفور نقل شده است. برخلاف نظر شیعه، علمای اهل سنت از این حدیث، مسئله خلافت خلفای اهل تسنن را برداشت کرده اند. به نظر می رسد راه حل مناسب در تبیین مفهوم این حدیث و بیان نظر صحیح، طرح نظرات مختلف و نقد آنها باشد.
در این مقاله پس از بررسی اعتبار سندی حدیث نزد علمای شیعه و اهل سنّت، و نقل شروح و تفاسیر متفاوت ایشان، اشکالات نظر علمای سنّی بر اساس اسناد و متون ارائه شده در منابع اهل سنّت تبیین شده و تفسیر صحیح حدیث مشخص شده است.
لازم به ذکر است، نظراتی که در مقاله راجع به این حدیث ارائه شده، متعلق به علمای برجسته و صاحب اثر اهل سنت بوده و نقدها و اشکالاتی که بر نظرات آنها صورت می پذیرد نیز بر مبنای اظهاراتی است که در کتب خویش بیان کرده اند.
حدیث «یَکُونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَة» از مهم ترین احادیث بحث امامت است که علاوه بر منابع شیعی، در منابع اهل سنّت هم به وفور نقل شده است. برخلاف نظر شیعه، علمای اهل سنت از این حدیث، مسئله خلافت خلفای اهل تسنن را برداشت کرده اند. به نظر می رسد راه حل مناسب در تبیین مفهوم این حدیث و بیان نظر صحیح، طرح نظرات مختلف و نقد آنها باشد.
در این مقاله پس از بررسی اعتبار سندی حدیث نزد علمای شیعه و اهل سنّت، و نقل شروح و تفاسیر متفاوت ایشان، اشکالات نظر علمای سنّی بر اساس اسناد و متون ارائه شده در منابع اهل سنّت تبیین شده و تفسیر صحیح حدیث مشخص شده است.
لازم به ذکر است، نظراتی که در مقاله راجع به این حدیث ارائه شده، متعلق به علمای برجسته و صاحب اثر اهل سنت بوده و نقدها و اشکالاتی که بر نظرات آنها صورت می پذیرد نیز بر مبنای اظهاراتی است که در کتب خویش بیان کرده اند.
بررسی ادله اهل سنت درباره آیه استخلاف و ارتباط آن با عصر ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی مفسران و متکلمان اهل سنت کوشیده اند برای آن چه پس از رحلت پیامبر اکرم رخ داد، مستندات قرآنی بیابند. یکی از این آیات، آیه استخلاف (نور: 55) است که در نظر متکلمان و مفسران اهل سنت جایگاهی ویژه در مبحث خلافت دارد و از جمله مستندات اصلی آنان در اثبات خلافت ابوبکر و دیگر خلفا به شمار می رود. اهل سنت کوشیده اند مفاد آیه را به گونه ای تحلیل کنند که از یک سو این آیه شریفه فقط بر خلفا منطبق شود و از سوی دیگر به رد و ابطال هر نوع تحلیل و تفسیری که امکان تطبیق بر غیرخلفا وجود داشته باشد بپردازند. بنابراین، معتقدند که در عبارت وَعَدَاللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ خطاب به صحابه و حاضران در عصر نزول است. بر همین اساس، برخی مفسران اهل سنت همچون فخر رازی، حمل آیه بر ائمه شیعه را نادرست قلمداد می کنند. آلوسی نیز امام مهدی را به دلیل حاضر نبودن در عصر نزول، از مصداق های آیه خارج کرده است. اما بر اساس مفاد آیه و احادیث شیعیِ هماهنگ با ظاهر آیه شریفه، قوم موعود، ائمه اطهار و امام مهدی و یاران آن حضرتند. این احادیث، وقوع این وعده در صدر اسلام را باطل می دانند و وعده را به عصر ظهور امام مهدی اختصاص می دهند.
علم امام به قرآن و چگونگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه امامیه امام معصوم دانشی الهی دارد، از این رو نقش هدایتگری او ظاهر تا باطن جامعه و همة انسان ها را دربرمیگیرد. آیات و روایات علم الهی ائمه را به روشنی اثبات میکنند. مقالة حاضر یکی از منابع این علم را تحلیل میکند. احادیث، قرآن را از منابع مهم آگاهی و علم گستردة امام بیان کرده اند. ائمة اطهار آگاهی به حقایق و بطون قرآن را از پیامبر اکرم فرا گرفته و در کارکردی تبیینی به تفسیر و تحلیل آموزه های قرآنی پرداخته اند. بنابراین امام فصل الخطابِ اختلافات و بازگوکنندة تعالیم نبوی است. با این همه، درک حقایق قرآن مجاری گوناگونی دارد که خداوند به دلیل جایگاهی که برای امام مقرر کرده است، او را از آن بهره مند میسازد.
معیارهای تطبیق نشانه های ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ظهور امام مهدی نشانه هایی دارد؛ نشانه هایی که مطرح شدن آنها از سوی پیشوایان دینی همراه با مقاصدی بوده است. تحقق برخی از این مقاصد در گرو تطبیق نشانه ها بر مصادیق خارجی است. این تطبیق اولاً نیازمند ضوابط و معیارهایی است که ما را به مصداق واقعی نشانه ها راهنمایی کند، ثانیاً در مسیر آن، دو مشکل اساسی وجود دارد: نخست این که همیشه احتمال وجود مصادیق دیگری برای نشانه ها وجود دارد و دوم این که برای نشانه ها می توان مصادیق جعلی ساخت. از این رو نیازمند معیارهایی هستیم که بتوانیم در روند تطبیق از آن پیروی کرده و از دشواری های یاد شده عبور نماییم. ضوابط یادشده بدین قرارند: نخست این که تطبیق باید همراه با یقین باشد؛ دوم، مصداق مورد نظر باید تمام ویژگی های یاد شده برای نشانه مربوط را بالفعل دارا باشد؛ سوم، جریان تطبیق نباید به تأویل روایات بینجامد؛ چهارم، تطبیق باید با ضوابط و چارچوب های کلی دین هماهنگ باشد و تطبیق نباید موجب زیر پا گذاشته شدن یکی از ضوابط دین شود؛ پنجم این که در جریان تطبیق باید نشانه هایی که در آنها احتمال وجود مصادیق جعلی وجود دارد، بر نشانه هایی که جعل شدنی نیستند عرضه شوند. با توجه به پنج معیار یاد شده، می توان به مصادیق واقعی نشانه های ظهور که احتمال تعدد مصداق و جعل در آنها نمی رود دست یافت.
رجعت از دیدگاه شیعه و فرقه ضالّه بهائیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی، به بررسی نظریات شیعه و بهائیت در خصوص «رجعت» پرداخته است. «رجعت» یکی از مباحث اعتقادی در فرهنگ شیعه است و برای اثبات آن شواهد عقلی و نقلی فراوانی ارائه داده است. بر اساس آیات و روایات، معنای دقیق و مراد از «رجعت» در فرهنگ شیعه، بازگشتن عده ای از خالصان و پاکان در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام برای یاری ایشان و همچنین بازگشت عده ای از ناپاکان و دشمنان برای انتقام گرفتن از آنان است.
اما فرقه ضالّه بهائیت رجعت به این معنا را نپذیرفته و برای تحمیل خود به عنوان دینی جدید بر اذهان، موافق رأی و نظر خود، به تفسیر آیات قرآن پرداخته و معتقد به رجعت صفاتی اولیا و انبیای پیشین در پیامبر نوظهور شده است.
بررسی گفتمان گرایش به مهدویت در جنبش کیسانیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به مهدویت ریشه در قرآن و سنت دارد و با توجه به رویکرد ظلم ستیزانه آن، از همان قرون نخستین اسلامی کانون توجه برخی گروه های مخالف حاکمیت شد. در قرن اول هجری، جنبش کیسانیه با شعارهای شیعی و با تمرکز بر موضوع مهدویت، حرکت نظامی _ سیاسی علیه خلافت بنی امیه را برگزید. این اقدام الگویی برای سایر گروه های مشابه فراهم کرد که عمدتاً به عنوان گروه های غالی شیعه از آنان یاد می شود.
این پژوهش به بررسی راهبرد جنبش کیسانیه در طرح عملی مهدویت در جامعه عصر خود می پردازد و به این سؤال پاسخ می دهد که آیا انتخاب گفتمان مهدویت توسط این جنبش بر مبنای تفکرات مستحکم تشیع در این موضوع بود یا انگیزه های دیگری وجود داشت؟ ضرورت این پژوهش دستیابی به شناخت لازم درباره انگیزه ها و اهداف جنبش کیسانیه در تمرکز بر آرمان مهدوی است. همچنین الگوی مناسبی در آگاهی بخشی نسبت به برداشت های نادرست از موضوع مهدویت در دوران معاصر خواهد بود.
مهم ترین یافته های این پژوهش عبارتند از:
1. تفکر مهدوی در جنبش کیسانیه به ابزاری برای مبارزه با خلافت تبدیل شد.
2. کیسانیه با بی توجهی به رهنمودهای دین اسلام و امامان معصوم، به تعیین فرد و زمان دلخواه در باور مهدویت پرداختند.
3. نگرش این جنبش به مهدویت بر محوری ناقص و درکی افراطی
شکل گرفت.
4. مهم ترین دلیل انحراف، بی توجهی به امام معصوم و تکیه بر عقل و فهم برخی اشخاص بود.