فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی فضیلت محور، یکی از جدیدترین رویکردهای معرفت شناسی است که به دلیل تمرکز بر فاعل شناسا و فضیلت های معرفتی او، از سایر رویکردهای موجود متفاوت می باشد. این رویکرد، به جهت شباهت با رویکردهای برون گرایی که در ذیل معرفت شناسی اصلاح شده قرار می گیرند، از ظرفیت های قابل توجّهی برای نظریه پردازی در معرفت شناسی باورهای دینی برخوردار است. لذا می توان با تعریف پیش فرض هایی چون فضائل معرفتی دینی و منظر دینی، به مفهوم جدیدی از عقلانیّت دست یافت. این نظریه، در مقابل استدلال های شکّاکان مبنی بر عدم امکان معرفت در حوزة باورهای دینی و نیز استدلال ملحدان مبنی بر عدم وجود خدا، دفاع قابل قبولی از باورهای دینی ارائه می کند.
محمد ارکون و کاربست پساساختارگرایی در نقد عقل اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد ارکون یکی از مهم ترین روشنفکران جهان اسلام در سال های اخیر است که تلاش می کند در پروژه ای با عنوان نقد عقل اسلامی، خوانشی نوین از میراث فکری اسلامی و نحوه شکل گیری و رشد آن ارائه دهد و با تبیین نقاط چالش برانگیز عقل اسلامی، به نقد قرائت های سنتی، سلفی و شرق شناسانه از اسلام بپردازد. او روشی تلفیقی را در این عرصه پی می گیرد اما روش پساساختارگرایی در نقد وی نمود بیشتری دارد.
ارکون در پساساختارگرایی تحت تأثیر فیلسوفان پست مدرن فرانسوی، همچون میشل فوکو و ژاک دریدا است و به خوبی توانسته همان رهیافت ها را در اندیشه اسلامی دنبال کند. او در سایه این روش از تبارشناسی و واسازی عقل اسلامی سخن می گوید و تلاش می کند به زعم خویش، نگرش های اسطوره ای، راست کیشی، جزم اندیشی، فهم های انحصاری رجال دین و انگاره های خیالین را کنار نهاده و به نااندیشیده هایی بپردازد که تاکنون از دید اندیشمندان اسلامی پنهان بوده است.
در این مقاله نحوه کاربست روش پساساختارگرایی توسط ارکون در نقد عقل اسلامی واکاوی و تحلیل می شود.
اقتراحی(پیشنهادی) در متافیزیک هوش معنوی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش و معنویت و بهتبع آندو، هوش معنوی(S.Q)، تعاریف مختلفی دارند. هوش عبارت است از مجموعه تواناییهای فرد که براساس نظام ارزشی مقبول، در جهت حل مسئله و سازگاری با محیط بهکار گرفته میشود. معنویت عبارت است از به جریان انداختن قواعدِ کلی متعالی در جهتِ تعالیبخشی فُرونَفس به سطح نفس، و نفس به سمت فرانَفس، و نیز سوق دادن آلی(ابزاری) به سمت عالی، و زمانیات (نسبتِ امرِ متغیر به یک متغیر دیگر) به سطح دهریت (نسبت متغیر به ثابت) و در نهایت، سرمدیت (نسبت ثابت به ثابت). هوش معنوی عبارت است از توانایی به جریان انداختن قوانین قدسی در جهت حل مسئله، ایجاد، ترمیم و سازگاری دوسویه خود با محیط، مطابق نظام ارزشی مقبول در جهت تعالیبخشی آندو (خود و محیط).
مهارت عبور، ذکر، احسان، رؤیتِ وحدت در عین کثرت، درک حضور و سیطره موجود متعالی در عالم، هویت و معنابخشی به خود و جهان، تعالی آلیات، ادراک حاقّ واقع و صیرورت فرارَوشی، ازجمله صفات هوشمند معنوی در اسلام است.
درک واقع، طمأنینه و معنادار دیدن مجموعه هستی نیز ازجمله پیامدهای هوش معنوی است.
تاثیر عوامل غیر معرفتی برمعرفت در آینه مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل فلسفی ،کلامی و عرفانی که کارکرد تربیتی مؤثر بویژه در تربیت توحیدی دارد ، تاثیر عوامل غیر معرفتی نظیر اراده ، ملکات نفسانی و الگو های رفتاری ، امیال ، عواطف و اغراض در فرآیند ادراکات آدمی از قبیل نگرش های انسان شناختی ، خدا شناختی ، جهان شناختی ، و درک او از معنای زندگی و حیات طیبه و ... است . این بحث پلی ارتباطی میان دو حوزه معرفت شناسی و اخلاق محسوب می شود. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی دقیق تر این ادعا، دیدگاه مولانا را در این خصوص جویا شود.اینکه مولوی نیز به تأثیر ساحت های غیر عقیدتی بر ساحت عقاید و باور ها معتقد بوده است ، مهم ترین سخن این نوشته است . ازاین رو مهم ترین مصادیق عوامل غیر معرفتی که موجب شفافیت یا کدورت شناخت بشری می شود ، معرفی شده و با درک آراء مولوی در این زمینه، به اهمیت عوامل غیر معرفتی در مبانی معرفتی انسان پرداخته شده است.
تأثیر نگاه وجودشناسانة ملاصدرا به علم در برخی مباحث هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در باب علم، دارای ابتکاراتی است که فلسفة او را از نظام های فلسفی پیشین، متمایز می سازد. وی با رویکردی وجودشناختی به علم، نگاهی متفاوت به مسائل مربوط به آن دارد. ابداعات صدرالمتألهین در این موضوع، زمینه ا ی مناسب برای حل مسائل دشواری که تا پیش از وی، پاسخ کامل و صحیحی برای آن ارائه نشده بود، فراهم کرد. در این نوشتار، تنها برخی از پیامدهای هستی شناختی نگاه وجودشناسانة ملاصدرا به علم، مورد بررسی قرار گرفته است، لیکن تبیین این مسائل، از چنان درجة اهمیتی برخوردار است که نگاه ما را به هستی، کاملاً دگرگون می سازد، مسائلی چون علم خداوند به مخلوقات، معرفت به خداوند، اثبات شوق و عشق در همة موجودات. بی شک ملاصدرا بدون اصول فلسفی خود و مسائلی که در حوزة علم به اثبات می رساند، قادر به تبیین عقلانی و صحیح این مسائل بسیار مهم نبوده است
بررسی نقش فاعلیت نفس در فرایند ادراک از نظر صدرالمتالهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألّهین بر خلاف پیشینیان خود، نقش قوه ادراکی را از انفعال، به سمت فاعلیت سوق داد. از نظر وی نفس در ادراک های حسی و خیالی شبیه فاعل مخترع است که به ایجاد صورت های ادراکی در فضای نفس می پردازد. لازمه سخن صدرا این است که علم نیز از مدار ماهیت خارج شده و امری وجودی گردد؛ چون جعل فقط به وجود تعلق می گیرد. با این حال، فاعلیت نفس نسبت به صورت هایی که واجد آن ها نیست، به مشکلاتی مثل نقض قاعده «معطی شیء باید واجد آن باشد» روبه رو می شود که این مشکل با دخالت موجود مفارق، قابل حل است.
یقین محورى معرفت_2
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۴ شماره ۱۶۵
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا و رویکردهای سه گانه در تعقل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ادراک عقلی در حکمت متعالیه ملاصدرا با سه رویکرد گوناگون بیان شده است. رویکرد نخست، مشاهده صورت های عقلیه از دور است. آنچه مشاهده می شود مُثُل نوریه یا عقول فعاله است. رویکرد دوم، افاضه صورت از عقل فعال است. در این رویکرد، نفس انسانی با صورت های معقوله موجود در عقل فعال متحد شده و در پی این اتحاد، صورت های معقوله برای او حاصل می شود. در رویکرد سوم که برای سالکِ واصل قابل تحقق است، نفس انسانی با اندکاک در ذات الهی و فنای بالله به حقیقت امور خواهد رسید و در نتیجه، خلاق صورت ها خواهد بود.
نگارنده در این نوشتار می کوشد تا با بررسی سخنان صدرالمتألهین به تبیین واپسین دیدگاه وی در ادراک عقلی ـ که همان رویکرد سوم است ـ بپردازد. افزون بر این به واکاوی و تبیین دو رویکرد نخست در نظام معرفت شناسانه ملاصدرا و هماهنگی آنها با مبانی حکمت متعالیه نیز خواهد پرداخت.
تاثیر عشق بر معرفت از دیدگاه مولانا
حوزه های تخصصی:
عشق به موضوع معرفت یکی از عوامل مؤثر در کسب معرفت نسبت به آن موضوع است. مولانا این مطلب را در آثار خود مورد تأیید و تأکید قرار داده و آن را مؤثرترین عامل کسب معرفت دانسته است. به همین خاطر در آثار خود بطور مفصل پیرامون آن سخن گفته است. در این مقاله دیدگاه ها و نقطه نظرات این عارف بزرگ در مورد تأثیر عشق بر معرفت اعم از معرفت حقیقی، معرفت تقلیدی و معرفت الهی بیان گردیده و مشخص می گردد که به اعتقاد مولانا عشق علاوه بر اینکه در ایجاد معرفت موثر بوده در مواردی مانند: انتخاب موضوع معرفت، آماده سازی نفس برای کسب معرفت، رفع موانع معرفت و رفع تردید و ابهامات معرفتی، نیز تأثیر عمیق دارد
تفکر جادویی و تخیلِ علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همة معرفت های بشری به تدریج روند تطورات تاریخی را سپری کرده و به مرحلة کنونی رسیده اند. این مقاله با استفاده از روش اسنادی، به واکاوی نسبتِ بین جادو و علم می پردازد. یکی از حوزه های معرفتی، معرفت علمی است. بر مبنای پارادایم پوزیتیویستی، تفکر جادویی چون بدیل های ناپخته و گمراه کنندة تفکرِ علمی تلقی شده است. پوزیتیویست ها در روش شناسی بر مشاهده و تجربه تأکید زیادی می کردند و امور غیرتجربی را مُحمل و بی معنی می دانستند. این خوانشِ رادیکالی توسط پوزیتیوست های جدید اصلاح و تعدیل یافت. برخی فیلسوفان و مردم شناسان با رویکرد مردم شناسانه از جادو اعادة حیثیت کردند. آن ها تأکید می کنند برهان قاطعی برای برتری علم بر انواع دیگرِ معرفت وجود ندارد. هر معرفتی دارای بازی های زبانی گوناگون و مجموعه ای از واژگان است که درک آن برای بیرون از آن حوزه مشکل است. برمبنای پارادایم مردم شناختی نوین نیز تفکر علمی و تفکر اسطوره ای جادویی درآمیخته اند و در جوامع گذشته و حال وجود داشته و از یکدیگر تغذیه کرده اند.
مبانى معرفت شناختى کمال نهایى انسان از دیدگاه آیت اللّه مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه در مطلوبیت کمال اختلافى نیست، درباره خود مفهوم کمال، چه در عمل و چه در نظر اختلاف وجود دارد. ریشه بیشتر این اختلافات، مبانى بحث کمال نهایى انسان است؛ تا آنجا که اختلاف در مبانى کمال نهایى، به ایجاد مکاتب مختلف اخلاقى انجامیده است. یکى از مهم ترین این مبانى، مبانى معرفت شناختى است. در این مقاله به بحث درباره مبانى معرفت شناختى کمال از دیدگاه آیت اللّه مصباح مى پردازیم که بر اساس آن، معرفت امرى ممکن بلکه متحقق است و مى توان آن را با تبیینى یقین آور اثبات کرد. به علاوه، ابزار معرفت منحصر به عقل و حس نیست، بلکه وحى و شهود نیز جزو ابزارهاى اصلى معرفت هاى بشرى اند. همچنین بر اساس دیدگاه ایشان میان فعل و هدف اخلاق رابطه اى ضرورى (ضرورت بالقیاس) برقرار است.
نگاهی معرفت شناختی به یقین در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین یا دست کم یکی از مهم ترین پرسش های معرفت شناسی، امکان یا عدم امکان شناخت یقینی است. در پژوهش حاضر، تلاش بر این است که «امکان یقین» از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گیرد. رهاورد این پژوهش آن بوده است که قرآن کریم، علاوه بر پذیرش امکان یقین و دعوت به تحصیل آن، چهار راه حس، عقل، وحی و کشف و شهود را راه های معتبر نیل به یقین می داند. روش تحقیق در این مقاله، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است.
نظریه معرفت شناختی ملاصدرا در بوته توجیه
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
شهود گزاره ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۸۶ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسى دیدگاه جورج مور در باب فهم عرفى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه فهم عرفى که نخست توسط توماس رید و سپس توسط جورج ادوارد مور پایه ریزى شد، با هدف مبارزه با شکاکیت و ایدئالیسم، تأثیرى چشمگیر در معرفت شناسى پس از خود داشت. آنچه درباره «فهم عرفى» اهمیت دارد عبارت است از: 1. تحلیل مفهومى «فهم عرفى» و تبیین شاخصه هاى آن؛ 2. منشأ و سرچشمه گزاره هاى «فهم عرفى»؛ 3. ملاک صدق و کذب و میزان اعتبار «فهم عرفى». در این نوشتار این سه مسئله از منظر جورج مور بررسى شده و سپس نظریه او در باب «فهم عرفى» در بوته نقد قرار داده شده و چالش هاى جدى آن مطرح گردیده است. در پایان با یک رهیافت تطبیقى، میان نظریه «فهم عرفى» و بحث «بدیهیات»، سنجشى صورت گرفته است.
کاربست آموزه ""حقیقت و رقیقت"" در علم النفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند بالنده حکمت اسلامی به صدرالمتألهین و پیروانش فرجام سپرد تا تعالی آن تضمین گردد، روش میان رشته ای که صدرا در مکتب خود پایه نهاد، سبب شد تا نقاط قوت سایر رشته های همگِن را برای فلسفه خود ضمانت نماید. از این مقوله است بهره های عرفانی و از جمله کاربست آموزه ی ""حقیقت و رقیقت"" در حل مسایل گوناگون هستی شناسی و معرفت شناسی و خداشناسی و علم النفس. ارایه ی جهان بینی منسجم، رهآورد کاربرد این فراز پرتأثیر در سراسر پردازش های عالی صدرایی و پیروان حکمت متعالی است. دامنه ی گسترده ی این انگاره، به مسایل معرفت شناختی و وجودشناختی نفس نیز کشیده شده و در این مباحث کلیدی و متنازع فیه مانند ارتباط نفس و بدن، کیفیت پیدایش علم و آگاهی برای نفس، و حدوث و قدم آن و سایر مسایل مرتبط، نقش بی بدیل ایفا کرده است.