فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۵۹ مورد.
سهروردی و نبوت
علم صوری یا ادراک مفهومی در فلسفه اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهروردی بر اساس حضور یا غیبت شیء از فاعل شناخت، علم آدمی را به علم حضوری اشراقی و علم مثالی یا صوری تقسیم می کند. او حضور ذاتی نفس را مبنای علم حضوری و خاطره نفس از عالم محسوسات و مشاهدات را مبنای علم مثالی می داند. به نظر وی ذهن همان جنبه مفهومی نفس است و مفاهیم موجود در ذهن خود دو دسته اند: دسته ای بالذات معلوم و آشکارند و دسته ای بالعرض شناخته می شوند؛ او به ترتیب آنها را معلومات فطری و غیر فطری می نامد. سهروردی مشاهدات و محسوسات را بدیهی ترین ادراکات ذهن می داند و میان شیء و مثال یا مفهوم آن تمایز قائل شده و معتقد است مثال شیء فقط از یک لحاظ می تواند آن را نشان دهد و نباید میان شیء و مثال یا مفهوم آن خلط کرد.
نظام صدور از منظر سهروردی و ملاحظاتی در باب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی آفرینش به ویژه چگونگی پیدایش موجودات فراوان از علت واحد و بسیط، یکی از مسائل مهم و همیشگی فیلسوفان اسلامی است. فیلسوفان مشائی اسلامی در چارچوب مبانی فلسفی خویش و با اعتقاد به منشأ اثر بودن تعقل(علم فعلی) و ترکیب هر یک از عقول از وجود و ماهیت(و در نتیجه، تعقلات دو/سه گانه ی آن ها) به تفسیر و تبیین ماجرای آفرینش و پیدایش کثرت از وحدت می پرداختند. اما شیخ اشراق با عدول از فلسفه ی مشائی در حوزه مفاهیم و مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی، طرح نو در انداخت و با اصطلاحات اشراق، مشاهده، فقر و غنا به تشریح نظام صدور پرداخت. او با اعتماد به نفس مثال زدنی، انوار طولیه را بی شمار دانست و فلک نخست را به جنبه ی فقر و استظلام نور اول نسبت داد و فلک ثوابت(فلک دوم) را محصولِ مشترک ترکیب اشعه ی انوار طولیه به ویژه اشعه ی ضعیف با جهات فقر آن ها دانست و مثلِ افلاطونی را به ترکیب عجیب اشعه ی انوار طولیه با جهات استغنا و قهر آن ها و مناسبات شگفت انگیز میان خود اشعه نسبت داد و بقیه ی موجودات یعنی افلاک هفت گانه، موجودات عالم مثال، انوار مدبره، غاسقات و هیئآت آن ها را به جنبه های اسرارآمیز ارباب انواع مبتنی کرد. تشریح مطالب فوق و طرح مناقشاتی در باب آن ها، وظیفه ای است که این مقاله به عهده گرفته است.
بررسی انسجام در قول به بقای نفس همراه با فساد بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاسد شدن بدن بعد از جدایی نفس امری محسوس است که به استدلال نیازی ندارد. اما با توجه به دخالتی که بدن در حدوث نفس دارد فاسد نشدن نفس با زوال بدن نیازمند برهان است. از این رو مقاله پیش رو در تلاش است از منظر سه فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن سینا، سهروردی و صدرالدین شیرازی به این پرسش پایه ای در فلسفه اسلامی پاسخ دهد که «چگونه با وجود دخالت بدن در حدوث نفس، با زوال بدن، نفس همچنان باقی می ماند؟». در بررسی پاسخ های این سه فیلسوف به پرسش یادشده به نظر می رسد طبق نظر صدرالدین شیرازی، که بین حدوث و بقای نفس از حیث تجرد تفاوت می گذارد، بدن می تواند در ابتدای پیدایش، شرط حدوث نفس باشد، ولی در بقا بی نیاز از بدن باشد. اما طبق دیدگاه ابن سینا و سهروردی که نفس را در حدوث و بقا مجرد می دانند نفس در هر دو حالت وابسته به علت قابلی (بدن) و علت فاعلی است و نفی وابستگی نفس به علت قابلی (بدن) در مرحله بقا و عدم فساد آن با زوال بدن ادعایی بدون دلیل است.
بررسی و ارزیابی دیدگاه شیخ اشراق در باب ماهیت شناخت عرفانی
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق، معرفت عرفانی نفس را از سنخ اضافة اشراقیه می داند. اضافة اشراقیه در فلسفة شیخ اشراق، اقسامی دارد؛ قسمی از آن عبارت است از مشاهدة نفس نسبت به انوار دیگر در موطن خود آن انوار و منظور از اضافة اشراقیه به عنوان ماهیت معرفت عرفانی، همین نوع است. وی این معرفت و شهود را متوقف بر مجاهده و سلوک می داند. سهروردی در تحلیل حقیقت این اضافة اشراقیه، از هویت ادراک حسی بهره می گیرد. شهود و معرفت عرفانی از دیدگاه وی، مواجهة بی واسطه با معلوم خارجی است که نفس، با تابانیدن نور مجرد بر امور مجرد نورانی (انوار) به آن دست می یابد. مصححِ اضافة اشراقی نفس به امور بیرونی، همین نوری است که از سوی نفس به سمت آن امور ساطع می شود که سبب برقراری ارتباطی یک سویه (از سوی نفس به سمت امور خارجی) میان نفس و مدرَک خارجی می شود که با اضافة مقولی، که رابطه ای دوسویه است، متفاوت است. بدین ترتیب، معرفت عرفانی از منظر شیخ اشراق، ساختاری دو وجهی (عالِم معلوم) دارد که نوعی رابطة مستقیم و بی واسطة (نه اتحاد) عالم با متعلَّق علم است و با نوعی فاعلیت علمی نفس دربارة معلوم تحقق می پذیرد. نپذیرفتن اصالت وجود و رد اتحادی بودن شهود از سوی شیخ اشراق، باعث می شود که نتوان به درستی، امکان تحقق علم بی واسطه برای نفس را پذیرفت.
شکل چهارم قیاس حملی در منطق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهروردی چرا شکل چهارم را از دستگاه قیاسی اش حذف می کند؟ آیا دستگاه قیاسی او، همانند دستگاه قیاسی ارسطو، به رغم فقدان شکل چهارم پذیرای آن است؟ یا تنگناهایی دارد که نمی تواند شکل چهارم را صورت بندی کند؟ فرضیه این مقاله گزینه دوم است. دستگاه سهروردی در تنگنای سه اصل قرار داد که در این جستار «اصل بستگی»، «اصل ناوابستگی»، و «اصل یگانگی» نامیده شده اند. شکل چهارم نمی تواند هم به روش سهروردی صورت بندی شود و هم این اصول سه گانه را حفظ کند. این نشانگر یک محدودیت مهمِ دستگاه قیاسی سهروردی در سنجش با دستگاه قیاسی ارسطو است.
تقسیم نفوس اخروی و سعادت یا شقاوت آنها در فلسفه سهروردی
حوزه های تخصصی:
سهروردی در یک تقسیمبندی، انسانها را به کاملان در علم و عمل، متوسطان در علم و عمل، زاهدان پارسا، کاملان در علم اما ناقصان در عمل و در نهایت ناقصان در علم و عمل تقسیم نموده است. از زاویه دیگر، ایشان نفوس را به سادة پاک، سادة ناپاک، غیرسادة کامل پاک، غیرسادة کامل ناپاک، غیرسادة غیرکامل پاک و نفوس غیرسادة غیرکامل ناپاک تقسیم کرده و نتیجه میگیرد که سعادتمندان یا خوشبختان، همان کاملان در علم و عملاند که به «نورالانوار» میپیوندند. آنان سعادتمندترین آدمیاناند اما شقاوتمندترین اشقیاء، ناقصان در علم و عمل و کاملان در عمل اما ناقصان در علماند که از شدت عذابشان به خدا پناه میبرند. سایر نفوس اگرچه بنابر لطف ایزدی، عاقبت از عذاب و الم اخروی خلاصی مییابند اما سعادت و خوشی آنها، محفوف به غواسق ظلمانی است.
اصطلاح هورقلیا در اندیشه شیخ احمد احسایى و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
مبانی اندیشه سیاسی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آنکه شیخ اشراق به معنای رایج کلمه، فیلسوف سیاسی نیست؛ در عین حال به دلیل اهتمام جدی اش نسبت به تعریف و تبیین جایگاه حکیم متأله در رأس هرم ریاست تامه دینی و دنیایی و نیز بواسطه ماجرای تراژیک تکفیر و قتلش (که شائبه سیاسی بودن فعالیت های وی را تقویت نموده است) مورد توجه پژوهندگان حوزه اندیشه های سیاسی واقع شده است. شیخ اشراق از اندیشه های حکمی فهلویون و حکمای پارس و نیز حکمت اشراقی افلاطونی متأثر و بر این باور بود که حاکمیت و ریاست به کسی تعلق می گیرد که متوغل در تأله و متبحر درحکمت بوده، صاحب کرامات و قادر به انجام خوارق عادات (مشی علی الماء و الهواء و قدرت انسلاخ روح از بدن، رؤیت فرشتگان و ...) باشد. وی دست یافتن حکیم الهی به حاکمیت و ریاست را از طریق زور و غلبه و خشونت نفی کرده، دوره ریاست او را دورانی نورانی و الهی معرفی می کند.
اشراقاتی از حکمت اشراق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی پاره ای از دیدگاه های فلسفی ویژه شیخ شهاب الدین سهروردی - ملقب به شیخ اشراق - اختصاص یافته است. شیخ اشراق که بنیان گذار فلسفة اشراق به شمار می آید، در شماری از مسائل فلسفی با مشهور فیلسوفان و به ویژه فلسفة مشّاء به مخالفت برخاست. در این مقاله - پس از بیان مقدمه ای کوتاه - نگارنده با اشاره به برخی نوآوری های فلسفی و دیدگاه های بدیع شیخ شهاب الدین سهروردی و با استناد و تکیه به آثارعلمی او به بررسی مسائل مهم و تأمل برانگیز فلسفی از دیدگاه او پرداخته است.