در عصر حاضر، اعتماد به موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی تبدیل شده و نقش اساسی در سیاست های مقابله با مشکلات اجتماعی به وی ژه در زمینه خطرهای محیط زیستی دارد. مقابله با خطرهای محیط زیستی مانند تغییر آب وهوا، نیازمند آگاهی است؛ آگاهی و آمادگی برای مقابله با مخاطرات برای همه گروه های اجتماعی لازم و ضروری است از جمله زنان که قشر آسیب پذیری در مقابل مخاطرات محیط زیستی هستند. این آگاهی معمولاً از سوی نهادهای اصلی و مرتبط همچون دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان به دست می آید. بنابراین، پذیرش این آگاهی و اعتماد به آنها، مستلزم اعتماد مردم به نهادهای مرتبط با آن است. در این بررسی، میزان اعتماد دانشجویان نسبت به منابع اطلاعات (دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان) و تفاوت آن برمبنای جنسیت و دانشکده بررسی شده است. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و با نمونه گیری طبقه ای، 411 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن است که اعتماد دانشجویان به منابع اطلاعات کمی بیشتر از متوسط بود و گروه های حامی محیط زیست، معتمدترین منبع اطلاعات تغییر آب وهوا بودند. همچنین تفاوت محسوس فقط در اعتماد براساس جنسیت به دانشمندان مربوط است. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد که میزان اعتماد دانشجویان پسر به منابع اطلاعات بیش از دانشجویان دختر بود. منابع اعتماد برمبنای دانشکده نیز متفاوت بود. به عبارت دیگر، دانشکده هایی که برنامه درسی شان ارتباط نزدیک تری با موضوع های محیط زیستی داشته است اعتماد بیشتری به دانشمندان و سازمان های خصوصی داشتند. در پایان، براساس تفاوت های جنسیتی در اعتماد به منابع اطلاعات و دانشکده، پیشنهادهایی ارائه شد.