فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۷۷ مورد.
نقش مرفودینامیک رودخانهای در تنوع بخشی اقتصاد روستایی (قابلیت ها، رهیافت ها)(نمونه موردی: دهستان زرینهرود جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی جغرافیای اقتصادی منطقه مورد مطالعه (دهستان زرینه رود جنوبی) و شرح مختصر ویژگی های بخش های مختلف اقتصادی آن (کشاورزی، صنعت و معدن، خدمات)، نقش مرفودینامیک رودخانهای (از نظر مرفوژنز و پدوژنز و نیز مواد رسوبی و آبرفتی بستر رود) در رونق اقتصاد روستایی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این خصوص با انجام بررسیهای گرانولومتری بر روی آبرفت های رودخانههای زرینهرود و سیمینهرود به تحلیل دادهها و نتایج حاصل از گرانولومتری و تأثیر آن در تنوعبخشی اقتصاد روستایی منطقه پرداخته و در نهایت با توجه به روابط تعاملی بین مرفودینامیسم رودخانههای مذکور و بخش های مختلف اقتصاد روستایی در دهستان مورد نظر رهیافتها و پیشنهادهای لازم مورد اشاره قرار گرفتهاست. واژگان کلیدی: مرفو دینامیک رود خانه ای، اقتصاد روستایی، گرانولومتری، توسعه صنعتی، الگوی فضایی گردشگری
تحلیلی بر اثرات صنایع فراوری کشاورزی در توسعه روستایی مطالعه موردی؛ بخش سیدان شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت اثرات مثبت و منفی صنایع فراوری کشاورزی از دیدگاه دو گروه روستاییان و صاحبان واحدهای فراوری فعال در بخش سیدان شهرستان مرودشت انجام شده است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 377 نفر به عنوان نمونه آماری از روستاییان انتخاب گردید و با توجه به محدود بودن تعداد واحدهای فراوری (35 واحد) اطلاعات مورد نیاز از این جامعه به صورت سرشماری و از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد، روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و کارشناسان تأیید و پایایی پرسشنامه نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام گردید (A>0.78). بررسی جامع به صورت اسنادی و میدانی در خصوص ارزیابی اثرات واحدهای فراوری از دیدگاه دو گروه صاحبان صنایع و روستاییان نشان میدهد که بیشترین اثرات مثبت را بر ""بهبود رفاه و وسایل منزل""، ""جذب محصولات خام کشاورزی""، ""تغییر در الگوی کشت کشاورزان"" و ""عرضه بهداشتی مواد غذایی"" و از طرفی بیشترین اثرات منفی را بر ""توسعه نسبی برخی روستاها""، ""افزایش قیمت زمین و مسکن"" و ""تأمین نیروی کار واحدهای صنعتی از شهرها"" داشته است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن است که واحدهای فراوری کشاورزی در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی، کالبدی و زیست محیطی، از دیدگاه روستاییان به جز در بعد اقتصادی در سایر ابعاد و از دیدگاه صاحبان صنایع در تمام ابعاد، بیشتر از حد متوسط مؤثر بودهاند.
اثرات روابط شهر و روستا بر تحولات اقتصادی و اجتماعی روستاهای شهرستان آزادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دامنه و نحوه روابط میان شهر و روستا به صورت های گوناگون بر شکل پذیری، رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی و همچنین بر ساختار و کارکرد آنها اثرگذار است. با توجه به نقش این روابط در فرآیند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر بررسی انواع و علل روابط، شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و فضایی - کالبدی بر شهر و روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در راستای ساماندهی آنها، زمینه ساز توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود. پژوهش حاضر باهدف بررسی تغییرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ناشی از روابط متقابل شهر و روستا بین نقطه شهری آزادشهر و بخش چشمه ساران انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در روستاهای بخش چشمه ساران تشکیل می دهد که با توجه به حجم جمعیتی آن طبق فرمول کوکران تعداد 323 نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شده است. روش بررسی در این مقاله به دو صورت اسنادی (کتابخانه ای) و مطالعات پیمایشی (پرسشنامه) با ارزیابی 21 متغیر در سه بُعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بوده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، علاوه بر آمارهای توصیفی از آزمون کای اسکوئر (خی دو) استفاده شد. نتایج بیانگر تغییرات عمده ای در قیمت زمین و مساکن روستایی، کاهش مالکیت بومی اراضی، قطعه قطعه شدن اراضی کشاورزی، انحراف از مشاغل کشاورزی، کاهش انسجام اجتماعی، اختلاط اقوام، تغییرات اساسی در پوشش های سنتی، تغییرات اساسی در نما و معماری مساکن روستایی و افزایش تأثیرات محیط زیستی است. همچنین میانگین دامنه این تغییرات نیز بر اساس محاسبات آماری بین 9/16 درصد تا 6/65 درصد است.
عوامل مؤثّر بر توسعه کسب وکار صنایع دستی (مطالعة موردی: کلاش، گیوه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سده بیست و یکم، دولت ها در چارچوب برنامه ریزی ملّی و راهبردهای توسعه به صورت هدف مند، مطالعات و اقداماتی را طرح ریزی و ترویج می کنند که باعث حمایت و تسهیل توسعه صنایع فرهنگی و خلّاق به عنوان موتور جدید رشد اقتصادی می شود. با توجه به این که صنایع دستی در زمره صنایع فرهنگی و خلّاق قرار دارد، این تحقیق با هدف بررسی راه های توسعه صنایع دستی، با نظریه مبنایی صنعت دستی گیوه کلاش را که علی رغم کیفیت بالای آن، در حدّ استفادّ محلّی باقی مانده، مورد بررسی قرار داده است.
روش تحقیق: مطالعه موردی همراه با نظریه مبنایی یا زمینه ای بوده که با مصاحبه باز از مطّلعان کلیدی؛ یعنی سه دسته اساتید دانشگاه ها، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی، تولید کنندگان و فعّالان حوزه صنایع دستی و همچنین، با مشاهده و بررسی فرآیند ساخت، اطلاعات گردآوری شده و سپس، با تحلیل گفتمان و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کدگذاری باز و کدگذاری محوری، گزاره های مفهومی و پس از آن، گزاره های مقوله ای استخراج و در نهایت، با کدگذاری انتخابی، روابط بین مقوله ها مشخص و الگوی آن به دست آمد.
یافته ها: در این الگو، پدیده اصلی و محوری به روزنبودن محصول بوده و برای این که بتوان به رفع این مشکل و توسعه این محصول کمک کرد، باید بین محیط خرد و کلان با دخالت مداخله گرها، پلی برای رفع مشکل زد که این پل، مراکز خدمات کسب وکار و خوشه هایی هستند که با سلسله اقدامات حساب شده نه تنها در توسعه کلاش؛ بلکه برای موارد مشابه نیز می توانند مؤثّر باشند.
محدودیت ها: کمبود منابع قابل استناد و معتبر، از محدویت های اصلی این مقاله به شمار می رود.
راهکارهای عملی: هم کاری هدف مند دانشگاه و صنعت و کمک به توسعه خوشه ها، راهکاری عملی برای توسعه کسب وکار در حوزه صنایع دستی محسوب می شود.
اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله در جامع نگری و نگاه به موضوع از زوایای مختلف است و تمام افراد، نهادها و سازمان های ذی نفع در امور توسعه روستایی، میراث فرهنگی و نهادهای مسؤول اشتغال به نوعی از نتایج طرح بهره مند خواهند شد.
برآورد خط فقر و بررسی تغییرات آن در مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا خط فقر خانوار در مناطق روستایی استان اصفهان طی سال های 1382-1378(یک سال پیش از شروع برنامه سوم توسعه و یک سال پیش از پایان برنامه سوم توسعه) برآورد گردید. در ادامه، با استفاده از روش سلطه تصادفی به مقایسه فقر پرداخته شد. مهمترین ویژگی تکنیک سلطه تصادفی این است که مقایسه تطبیقی فقردر دو سال یا مقطع مختلف را مستقل از خط فقر میسر می سازد. نتایج نشان می دهد که اولاخطوط فقر مبتنی بر معکوس ضریب انگل بزرگتر از سایر خط فقرها و خطوط فقر بر پایه معکوس ضریب انگل فقرا از تمامی خطوط فقر نسبی کوچکتراست؛ ثانیا خط فقر بر اساس تمامی روش های اندازه گیری فقر افزایش یافته است؛ ثالثا شکاف و شدت فقر طی سال های مورد بررسی در مناطق روستایی کاهش یافته است. همچنین، با استفاده از آزمون سلطه تصادفی تغییرات فقر آزمون شد که نتایج حاصل، کاهش فقردر مناطق روستایی استان اصفهان را طی دوره مورد بررسی نشان می دهد. این امر بیانگر آن است که سیاست های فقرزدایی در برنامه سوم توسعه در کاهش فقر مناطق روستایی استان اصفهان موثر بوده است.
نیازمندی های روستاییان برای دستیابی به معیشت پایدار (مطالعه موردی: بخش سرفاریاب- شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی نیازمندی های روستاییان در راستای معیشت پایدار در بخش سرفاریاب (شهرستان چرام)، استان کهگیلویه و بویراحمد است و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال کلیدی است که: در راستای دستیابی به معیشت پایدار کدام نیازمندی های روستاییان اولویت دارند؟
روش: روش مورد استفاده توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. در این راستا، جامعه آماری این تحقیق، ده روستا بالغ بر ۱۷۲۵ خانوار بوده است که براساس فرمول کوکران و با خطای، ۵/۰، ۲۷۲ پرسش نامه به دست آمده و به صورت تصادفی بین مردم روستاها پخش و توزیع شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل عاملی از دیدگاه های ۲۷۲ نفر از روستاییان به ۱۴ عامل به عنوان عوامل مؤثر در نیازمندی های روستایی به منظور برقراری معیشت پایدار استخراج و نام گذاری شد؛ به طوری که عامل اول و دوم، نیازهای زیرساختی- زیربنایی (تأسیسات و تجهیزات) و عوامل نیازهای بهداشتی و درمانی روستایی هر کدام به ترتیب با تبیین بیش از ۱۳ و ۴ درصد از کل واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد و عامل های ورزشی و تجاری و نیازهای آموزش زیست محیطی، هر کدام با ۳۱/۲ و ۱۷/۲ درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر بر نیازمندی ها در راستایی معیشت پایداری روستایی را تبیین کردند و در سطح پایین ترین عامل ها قرار گرفتند.
اولویت بندی سرمایه گذاری در روستاهای هدف گردشگری استان اصفهان
حوزه های تخصصی:
گردشگری دارای انواع متنوعی است. یکی از جذابترین و شاید جدیدترین شاخه های این صنعت، گردشگری روستایی است که اخیراً مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است. امروزه به دلیل گسترش شهرنشینی و آلودگی محیط های شهری، بسیاری ازبرنامه ریزان وسرمایه گذاران، توسعه صنعت گردشگری روستایی را یکی از دغدغه های خود بشمار می آورند. سرمایه گذاری در اقتصاد کلان یکی از متغیرهای اساسی محسوب می شود که از یک سو موجب افزایش تقاضای کل اقتصاد و از طرف دیگر موجب ظرفیت سازی و افزایش عرضه کل اقتصاد می گردد .مطالعات نشان دهنده آن است که سرمایه گذاری در مناطق کوچک با توجه ویژه به گردشگری می تواند به عنوان اولویت بالا در راهبردهای توسعه پایدار و کاهش فقر مطرح شود.توسعه گردشگری روستایی، به مثابه ی بخشی ارزشمند و روبه پیشرفت در زمینه های اقتصادی مطرح است و در زمینه های سرمایه گذاری، با توجه به دسترس بودن منابع، پایین بودن قیمت ها و کوچک بودن طرح ها در مقایسه با دیگر طرح ها ی گردشگری، خطرات و هزینه های کمتری دارد.با این حال برنامه ریزی و سرمایه گذاری های داخلی و خارجی در راستای توسعه صنعت گردشگری روستایی می تواند حاوی آموزه های مفیدی در تمام زمینه های مختلف و مرتبط با گردشگری را در بر داشته باشد..
تحقیق حاضر با هدف اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری در استان اصفهان جهت سرمایه گذاری و رتبه بندی روستاها گردآوری شده است .این تحقیق از نظر هدف ،از جمله تحقیقات کاربردی می باشد و داده های حاصله از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده وبرای اولویت بندی سرمایه گذاری روستاهای هدف از تکنیک تصمیم گیری چند معیارهTOPSIS استفاده شده است. براساس اولویت بندی صورت گرفته در مدل تاپسیس روستاهای هدف گردشگری قورتان، اسفرجان،دمآب و پوده در اولویت اول قرار دارندو به ترتیب رتبه4-1 را بخود اختصاص داده اند اولویت دوم شامل روستاهای طرق،قهی،ابیانه،هاردنگ،هسنیجه،مشهد اردهال،سه،کلهرود،نیسیان،جاجا،خفر می باشد و رتبه های 15-5 را شامل می شوند. در نهایت 8 روستای نشلج،علی آباد،مشهد کاوه،مهرجان،هنجن،دره،دنگزلو،گرمه در اولویت سوم قرار دارند و رتبه ی 23-16 را در برمی گیرند.
تحلیل فضایی و سطح بندی نواحی روستایی منطقه اورمانات بر اساس شاخص های اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اشتغال یکی از مهمترین مؤلفه هایی است که بر تمام ابعاد زندگی انسان تأثیر می گذارد و به عنوان یکی از معیارهای سنجش توسعه کشورها به شمار می رود. توزیع عادلانه فرصت های شغلی در بین مناطق یک کشور از الزمات اساسی برای توسعه متوازن و یکپارچه است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه مناطق روستایی اورمانات (شهرستان های پاوه، جوانرود، روانسر و ثلاث باباجانی) به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال انجام گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، اطلاعات مربوط به 11 شاخص در زمینه اشتغال، از مستندات مرکز آمار کشور (سالنامه آماری استان کرمانشاه، سال 1388) تهیه گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS، سطح بندی دهستان ها بر اساس تحلیل خوشه ای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرم افزار ArcGISانجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق روستایی اورامانات به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد. همچنین، دهستان دشت حر با امتیاز 7258/0 به عنوان برخوردارترین و دهستان بازان با امتیاز 1069/0 به عنوان محروم ترین دهستان منطقه شناخته شده اند که نمایانگر اختلاف بسیار زیاد (حدود 7 برابری) بین برخوردارترین و محروم ترین دهستان منطقه به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال است. نتایج تحلیل خوشه ای نیز نشان داد که در مجموع حدود 14 درصد دهستان های منطقه در سطح برخوردار، 24 درصد در سطح نسبتاً محروم و حدود 62 درصد دهستان ها در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: کمبود فرصت های شغلی در نواحی روستایی باعث کمی درآمد و توسعه نیافتگی مناطق روستایی شده و مهاجرت روستائیان به شهرها را به دنبال دارد. در کنار بخش کشاورزی، بخش غیرکشاورزی و به ویژه صنایع روستایی از قابلیت بالایی برای اشتغال زایی برخوردار می باشند ولی وجود برخی عوامل باعث شده امکان استفاده از تمام ظرفیت های صنایع روستایی برای اشتغال زایی میسر نگردد. در این پژوهش ضمن بررسی میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی، به بررسی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت آن ها در اشتغال زایی پرداخته شده است.
روش: این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری این طرح شامل واحدهای صنعتی روستایی استان اصفهان بوده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک با 90 نفر از مدیران این واحدها مصاحبه به عمل آمد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل اقتصادی، فنی، سیاسی و حقوقی، اجتماعی، محیطی و زیربنایی و فردی بر میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی مؤثر می باشند.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی صنایع مورد بررسی و دسترسی به آن ها مهم ترین مشکل پیش آمده برای این تحقیق بود.
راهکارهای عملی: با توجه به سرمایه گذاری های عظیم انسانی و مالی برای صنایع روستایی، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت آن ها در اشتغال زایی برای ایجاد زمینه برای فرصت های شغلی جدید و کمک به بهبود درآمد معیشت روستائیان و متعادل نمودن درآمد شهری و روستایی و درنتیجه کاهش مهاجرت روستائیان می تواند تأثیرگذار باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی و عوامل مؤثر بر آن برای اولین بار در کشور می باشد.
بررسی اجمالی آثار گردشگری بر زندگی اقتصادی اجتماعی مردم روستای زیارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه روستایی فرآیندی چند بعدی است که موضوع آن بهبود و ارتقای کیفیت زندگی اقشار آسیب پذیر روستایی است. در دوره های اخیر توسعه روستایی در قالب توسعه مشارکتی مطرح شده که در بردارنده ابعاد توسعه روستایی یکپارچه و مشارکت مردم است. یکی از ابعاد این توسعه که می تواند تاثیری همه جانبه بر زندگی مردم روستایی داشته باشد، بسط و گسترش گردشگری روستایی است. گردشگری روستایی از طریق نفوذ و تاثیر بر کلیه جوانب زندگی روستایی، آن ها را چه از نظر اقتصادی و چه از نظر فرهنگی - اجتماعی به رشد می رساند. گردشگری روستایی در واقع شکلی از مشارکت همه اقشار جامعه روستایی در فرآیند توسعه است چرا که با ورود گردشگر به یک منطقه تمامی افراد نا خودآگاه در مسیر توسعه قرار می گیرند. در این تحقیق سعی شده است آثار اقتصادی و اجتماعی گردشگری در منطقه روستایی زیارت از توابع شهرستان گرگان که از پتانسیل نسبتا بالایی در این زمینه برخوردار است به طور اجمالی توسط مدل SWOT بررسی شود
تأثیر بازگشت مهاجران به روستاها در بهبود معیشت ساکنان(مطالعه ی موردی: شهرستان آق قلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محوریّت انسان در فرایند توسعه در مناطق روستایی از مهم ترین ابزارهای توسعه به شمار می آید؛ زیرا ویژگی های نیروی انسانی به لحاظ کمّی و کیفی از جمله عوامل مؤثّر در جریان توسعه ی روستایی شمرده می شود. افزایش جمعیّت و کمبود فعّالیّت های اشتغال زا در نواحی روستایی، موجب آسیب پذیری خانوارهای روستایی شده و بیشتر مهاجرت روستاییان به نواحی شهری، به دلیل نبود اشتغال و درآمد برای گذران زندگی خانوار است. در چنین شرایطی، بسیاری از جوانان روستایی از مهاجرت موقّت به مانند راهبردی برای مقابله با پدیده ی بیکاری استفاده می کنند و پس از سپری کردن یک بازه زمانی برای کسب مهارت و سرمایه ی کافی، به نواحی روستایی باز می گردند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل این نوع از مهاجرت ها (مهاجرت بازگشتی) با تأکید بر رویکرد معیشت پایدار روستایی و بررسی آثار آن بر سرمایه های انسانی، مالی، فیزیکی، اجتماعی و طبیعی افراد مهاجر بازگشته و پیامدهای پس از بازگشت افراد مهاجر و تنوّع فعّالیّت های اقتصادی در نواحی روستایی است. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان داده است که در 9 روستای شهرستان آق قلا، بازگشت مهاجران به نواحی روستایی مشاهده می شود؛ بنابراین تمامی این روستاها که 62 مورد مهاجر بازگشته دارد، بررسی شده است. روش پژوهش، پیمایشی و تکمیل پرسش نامه و گفت وگو با مهاجران بازگشته است. با استفاده از آماره توصیفی T و Z به تحلیل نتایج پرسش نامه در محیط نرم افزاری SPSS پرداخته شد و از نرم افزار ARCGIS برای تهیّه ی نقشه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهاجرت موقّت نیروی جوان روستایی، مهم ترین راهبرد به کار رفته برای اداره ی زندگی بوده است و پس از کسب مهارت و بازگشت به نواحی روستایی، تفاوت چشمگیری در سرمایه های انسانی، مالی، فیزیکی، اجتماعی و طبیعی افراد بازگشته رخ داده است. مهم ترین پیامدهای این نوع از مهاجرت کسب درآمد بیشتر، افزایش رفاه زیستی، کاهش آسیب پذیری، بهبود امنیّت غذایی، بهبود شأن و منزلت انسانی برای مهاجران بازگشته به روستاها بوده است.
تولید گیاهان دارویی رویکردی در جهت پایدارسازی اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در دهه های اخیر، نوع نگرش به روستا و اقتصاد روستایی دست خوش تحول شده؛ به طوری که به منظور پایداری معیشت و امنیت اقتصادی در نواحی روستایی، اهمیت افزایش کارآمدی و اثربخشی فعالیت ها، میزان بهره وری از ظرفیت ها و توان های بالقوه و بالفعل موجود در فعالیت های اقتصادی افزایش یافته و متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در فضای روستا جهت تضمین استمرار معیشت، ایجاد اشتغال، درآمد و غیره ضرورت یافته است. این پژوهش نیز با هدف پایدارسازی اقتصاد روستاهای مورد مطالعه در شهرستان قوچان انجام شده است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های میدانی و کتاب خانه ای استفاده شده است. جامعه آماری شامل ۱۶۲۹۴ خانوار ساکن در ۱۳۳روستای شهرستان قوچان بود که براساس روش مورگان، نمونه آماری با ۳۳۶ سرپرست خانوار در ۱۳ روستای منتخب به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کاشت گیاهان دارویی به طور میانگین، ۱۵۹ درصد بیش تر از کاشت محصولات زراعی درآمدزایی ایجاد می کند و اشتغال زایی هر هکتار گیاهان دارویی، ۲۰۶ درصد بیش تر از گیاهان زراعی می باشد. هم چنین، علی رغم این که نیاز آبی گیاهان دارویی ۲۵ درصد بیش تر از گیاهان زراعی است، با توجه به درآمدزایی و اشتغال زایی بیش تر، آب مصرفی، اقتصادی تراست. از طرف دیگر، طبق نظر روستاییان، حمایت های دولت سبب افزایش تمایل آن ها به کاشت گیاهان دارویی خواهد شد. این تحقیق نشان داده است که تولید گیاهان دارویی سبب پایدارسازی اقتصاد روستایی می شود.
محدودیت ها/ راه بردها: مسائل و مشکلاتی در توسعه کاشت گیاهان دارویی در منطقه مورد مطالعه مشاهده شده که با پیشنهادهایی از جمله برگزاری کلاس های آموزشی و ترویجی گیاهان دارویی بین جوامع روستایی منطقه و ایجاد بازار مناسب خرید و غیره می توان در جهت رفع آن ها و کارآیی بیش تر در کاشت گیاهان دارویی گام برداشت.
تحلیل اثرات کالبدی و اقتصادی طرح های هادی روستایی مورد: روستاهای شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای سیاست کلی نظام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور محرومیت زدایی و توسعه روستاها یکی از برنامه هایی که در دستور کار قرار گرفته است، اجرای طرح هادی روستایی جهت تأمین عادلانه امکانات از طریق تحول کالبدی- فیزیکی روستا، ایجاد تسهیلات اجتماعی- تولیدی، تأمین خدمات عمومی و بهبود مسکن روستاییان بوده است. اثرات طرح های هادی محدود به تغییراتی در بافت کالبدی بوده و در اجرای آن به عامل اقتصادی کمتر توجه شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزشیابی پیامدهای کالبدی و به تبع آن اقتصادی اجرای طرح هادی و تأثیر آن بر تحولات روستاهای شهرستان کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. با استفاده از فرمول کوکران از بین 2467 نفر سرپرست خانوار ساکن 10 روستای محدوده بررسی، 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه خانوار روستایی حاوی سؤالاتی با طیف لیکرت بوده که روایی آن توسط متخصصین موضوعی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است (مقدار آلفای بُعد کالبدی=882/0، مقدار آلفای بُعد اقتصادی=886/0). یافته ها نشان داد که اجرای طرح هادی به رغم برخی کاستی ها در توسعه فضای سبز، مکان یابی دفع فاضلاب و زباله، تاثیری نسبتاً مطلوب بر تحول کالبدی و به تبع آن اقتصادی روستاهای مورد بررسی داشته است. با این وجود در مواردی چون افزایش سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال تحول چشمگیری مشاهده نشده است. تحلیل عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی نیز حاکی از این بوده است که روستاهای با موقعیت پایکوهی، جمعیت بیشتر و فاصله 20-10 کیلومتر از شهر کرمانشاه تحولات کالبدی و اقتصادی بیشتری داشته است. از این رو به منظور جبران مشکلات موجود در پیامدهای کالبدی و اقتصادی ضروری است قبل از اجرای طرح هادی، سازمان ها و نهادهای درگیر در توسعه روستایی طی تمهیدات قانونی ملزم به هماهنگی و ایفای نقش مؤثر در فرآیند اجرای طرح گردند.
نقش سرمایه گذاری های دولت در ظرفیت سازی مناطق روستایی (نمونه موردی: روستاهای ناحیه آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه مناطق روستایی، یکی از محورهای اصلی سیاست دولت است و به این منظور دولت برای دستیابی به توسعه روستایی از ابزارهای مختلف استفاده کرده و اقدامات متعددی را به مرحله اجرا در آورده است. سرمایه گذاری های عمرانی یکی از مهم ترین ابزارها در این زمینه است. بخشی از پیامدهای سرمایه گذاری عمرانی را می توان در نظام اجتماعی شاهد بود که دارای محورهای متفاوتی مثل توانمند سازی و ظرفیت سازی است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر سرمایه گذاری های دولت در ظرفیت سازی روستاهای کشور است. روش تحقیق از نوع اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه 14431 نفر ساکن در 11 روستای ناحیه آران و بیدگل تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری کوکران 312 نفر تعیین گردید. در روش پیمایش، پس از گردآوری اطلاعات با پرسشنامه خود ساخته و پردازش اطلاعات با نرم افزار SPSS، با توجه به سطح سنجش متغیرها از روش های آماری توصیفی و استنباطی کندال b استفاده شده است. نتایج نشان می دهد رابطه ی میان میزان سرمایه گذاری عمرانی و ظرفیت سازی: ایجاد ظرفیت نگهداری از تأسیسات روستا (058/0sig= )، تغییر و بهبود در مدیریت روستا (054/0sig= )، پذیرش نقش در فعالیت های عمرانی (049/0sig= ) و (041/0sig= ) و قدرت کنترل و تغییر ناشی از مداخله سازمان های دولتی (048/0sig= ) در روستاهای ناحیه می باشد. بنابراین دولت با سرمایه گذاری های عمرانی درتقویت و ارتقاء ظرفیت سازی جوامع روستایی از کارآمدی ناچیزی برخوردار است و هنوز روستانشینان نیز نقش آفرینی کمتری را در توسعه روستایی برای خود قایل هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل زعفران کارن به توسعه کشت زعفران (مطالعه موردی: منطقه تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: زعفران محصولی با ارزش تولید و بهره وری آب بالا است که توسعه آن فرصتی برای کاهش فقر در مناطق روستایی به شمار می آید. تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه کشت زعفران می تواند در ارزیابی مجموعه سیاست های اعمال شده در این باره مفید واقع شود. هدف از این مطالعه شناخت و اندازه گیری کمّی عوامل تأثیرگذار بر توسعة کشت محصول زعفران در منطقه تربت حیدریه است.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را زعفران کاران شهرستان های تربت حیدریه و زاوه استان خراسان رضوی در سال ۱۳۹۳ تشکیل داده اند. در دستیابی به هدف تحقیق از مدل رگرسیونی لوجیت و داده های مقطع زمانی بهره گرفته شده است. حجم نمونه با استفاده از حجم نمونه براساس نرم افزار PASS، ۱۷۰ نفر از زعفران کارانی تعیین شد که امکان توسعه کشت زعفران برای آن ها با توجه به موجودی اراضی قابل اختصاص وجود داشته است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد داشتن سابق کشت، بالابودن تعداد قطعات زمین، درآمد بالای حاصل از کشت زعفران و وجود تنوع محصول در الگوی کشت، از عواملی هستند که تأثیر مثبتی بر تمایل زعفران کاران به توسعه کشت این محصول دارند، در حالی که بالابودن سن زعفران کار و دارابودن شغل غیرکشاورزی اثر منفی بر این امر خواهد داشت.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به این نتایج، افزایش کلاس های ترویجی و آموزشی برای بالابردن سطح دانش کشاورزان جوان، تشکیل تعاونی های تولید و پیگیری اجرای سریع تر طرح های و یکپارچه سازی اراضی و نیز توسعه ابزارهای حمایتی به منظور کاهش ریسک تولید و اشتغال متمرکز کشاورزان در زراعت زعفران توصیه می شود.
اصالت و ارزش: یافته های این تحقیق می تواند در جهت برطرف ساختن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوّت متناسب با برنامه ریزی توسعه زعفران در عمده ترین منطقه کشت این محصول مفید بوده و الگویی جهت استفاده در دیگر مناطق کشور باشد.
شناسایی عوامل و موانع مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (مطالعة موردی: شهرستان فریدون شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت زنان را به عنوان نیمی از نیروی کار موجود در جوامع توسعهیافته و درحال توسعه، نمیتوان نادیده گرفت. بر اساس گزارش F.A.O به کنگرة امنیت غذایی، زنان در دهة اخیر بهطور متوسط 50% از تولیدات بخش کشاورزی را برعهده داشتند؛ زیرا آنها در همة مراحل تولید محصولات کشاورزی و تولیدات دامی و بهطور کلی تمامی امور، دوشادوش مردان فعالیت میکنند. هدف از این تحقیق، شناسایی و تعیین نقش زنان روستایی در فعالیت بخش کشاورزی و شناخت عوامل مؤثر بر میزان مشارکت زنان و نیز موانع مشارکت زنان در بخش کشاورزی است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده است و برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق را 4200 نفر از زنان روستایی 15 سال به بالای شهرستان فریدونشهر تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده فرمول کوکران 250 نفر تعیین شد. برای تعین اعتبار متغیرهای تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برابر با 85% بهدست آمد. برای تحلیل داده ها از نرمافزار آماری SPSS، آزمون های آماری t تکنمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که زنان روستایی در امور اجتماعی و اقتصادی مشارکت زیادی دارند؛ بهگونهای که از نظر تعامل اجتماعی تقریباً 25% از زنان در تصمیمگیریهای مجامع و تشکلها دارای نقش مؤثری بودهاند. از بعد اقتصادی بین 250 زن روستایی نمونة تحقیق، 75% در امور زراعی، 63% در بخش دامداری، 48% در بخش صنایع دستی، 32% در بخش تولید گلخانهای، 76% در بخش پرورش ماکیان، 45% بخش در پرورش زنبورعسل و 71% در بخش پرورش ماهی قزلآلا مشارکت داشتهاند. همچنین، میانگین مشارکت زنان با استفاده از روش t تکنمونه ای برابر با 1/3 است که نشاندهندة سطح مشارکت متوسط تا زیاد است. علاوهبراین، بین متغیرهای تعداد دام، میزان مالکیت، شرکت در کلاسهای آموزشی، بُعد خانوار و سن با میزان مشارکت رابطة مثبت و معنیداری وجود دارد. مهمترین موانع مشارکت زنان نیز وضعیت تأهل، ممانعت مردان و تخصصینبودن آموزش ها بوده است.