این رساله از پانزده بخش تشکیل شده است، بخش اول این پژوهش به معرفی نحله های گوناگون فکری در یونان باستان و شناسایی پیشگامان علم منطق : سقراط ، افلاطون، ارسطو و بر شماری سهم هر یک از آنان درتطور این دانش پرداخته است. موضوعات ذیل از دیگر مباحث این پژوهش است: شناسایی اصول موضوعه در باب نظریه حد ، مقولات ، علل و معلولات ، کلی ، جزیی و اقسام هر یک ، تحدید ، تعریف ، اصناف حد و تعریف ، اصناف خطا و چگونگی امتحان آن ، غیر معرفها یا تعریف ناپذیرها ، نقد نظریه حد ارسطو ازدیدگاه متفکران اسلامی و اشاره به چند نظریه از آغاز رنسانس تاکنون.
نویسنده محترم مقاله « قضیه معدوله و محصله » ( مقالات و بررسیها ، 61 ، ص 81-103 ) « درصدد اثبات این مدعا است که در کتب منطقی – از ترجمه کتاب ارسطو گرفته تا کتب منطقی اخیر در سه مورد [ تقسیم قضیه به معدوله و محصله ، تقسیم لفظ به معدول و محصل و گفتگو درباره ملکه و عدم ] ، در هر سه مورد اشتباه رخ داده است (ص 81 ). نوشتار حاضر ابتدا با تفکیک شناخت امر واقع از تبیین آن ، خطای « اخذ مالیس بعلة علة » را در مقاله یاد شده نشان می دهد ، آنگاه با طرح ملاحظات انتقادی گزارش تاریخی نویسنده محترم را ارزیابی کرده و در پایان با ارائه فرضیه ای فرامنطقی ابهام موجود در کتب تاریخی در خصوص مسائل سه گانه یاد شده را تبیین می کند.
یکی از بحثهای منطق ارسطوئی تقسیم قضیه به معدوله و محصله ، و نیز تقسیم لفظ به معدول و محصل است. بحثی دیگر که از از ارسطو تا امروز مطرح است، گفتگو درباره ملکه و عدم است. نویسنده در این مقاله در صدد اثبات این مدعا است که در کتب منطقی – از ترجمه کتاب ارسطو گرفته تا کتب منطقی خیر – در هر سه مورد اشتباه رخ نموده است. بدین معنی که علاوه بر خلط اصطلاحات ارسطو با اصطلاحات رایج در کتابهای منطقی، مسلمانان مفهوم آنها را نیز با هم اشتباه کرده اند. بنابراین در این مقاله از وضع اصطلاحات محصل و غیر محصل ، ملاک تشخیص این دو اصطلاح ، قضیه عدمیه ، متناقصین و ملکه و عدم بحث می شود.