فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۴۵ مورد.
نگاهی انتقادی به جریان شناسی های شعر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «جریان شعری» بر خلاف اصطلاحات شناخته شده نزدیک به آن، یعنی سبک و مکتب که تقریبا معنا، مفهوم و مصادیق روشنی دارند، مبهم بوده و در نقد ادبی اروپایی نیز معادلی برای آن وجود ندارد. این اصطلاح از جمله بر ساخته های منتقدین معاصر ایران است و برای تبیین ویژگی ها، اختلافات و اشتراکات شاخه های شعر معاصر اعم از کلاسیک و جدید وضع شده است. اگرچه ممکن است طیف معانی و مصادیق اصطلاح مذکور برای واضعان آن تا حدودی روشن بوده باشد، اما تاکنون کسانی که درباره شناسایی، تبیین و دسته بندی شاخه های متعدد شعر معاصر تحقیقاتی انجام داده اند، تعریفی از این اصطلاح ارایه نداده و تمایزها و اختلافات آن را با «سبک» و «مکتب» مشخص نکرده اند. این مقاله می کوشد ضمن بررسی سیر «جریان شناسی شعر معاصر» به تعریف و تبیین این اصطلاح پرداخته و رابطه آن را با سبک شناسی و مکاتب ادبی نشان دهد.
بررسی رئالیسم جادویی و تحلیل رمان اهل غرق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفاهیم و مبانی رئالیسم جادویی با توجه به دیدگاه منتقدان و صاحبنظران ادبی تعریف و تبیین شده و سپس رمان اهل غرق با توجه ویژگیها و مشخصه های رئالیسم جادویی تحلیل گردیده است. اصطلاح رئالیسم جادویی و یا واقع گرایی جادویی شیوه نوینی در داستان نویسی معاصر است که درآن عناصر واقعیت و خیال در هم می آمیزند. حاصل این تلفیق اثری است که به هیچ کدام از عناصر اولیه سازنده اش شبیه نیست. در این شیوه، آمیزش دو عنصر واقعیت و خیال چنان استادانه انجام می گیرد که تمامی حوادث غیر واقعی و خیالی در بستر داستان، کاملا حقیقی و طبیعی جلوه می کنند؛ به گونه ای که خواننده به سادگی آنها را می پذیرد. به زعم بسیاری از صاحبنظران، رئالیسم جادویی شاخه ای از مکتب رئالیسم است و نمی تواند یک مکتب ادبی مستقل محسوب شود، چرا که دارای ساختار و اصول بنیادین خاص و تازه ای نیست و به طور کلی با ضوابط مکتب رئالیسم هماهنگی دارد. رمان اهل غرق یکی از شاخص ترین آثاری است که در کشور ما به شیوه رئالیسم جادویی مارکز به نگارش درآمده است، بیش از همه در شخصیت پردازی و فضاسازی تحت تاثیر این شیوه است. حضور عناصر وهمی و تخیلی از قبیل: پریان دریایی، غول زشت روی دریاها، نیمه انسانی بودن قهرمان اصلی داستان و … رمان را در زمره آثار رئالیستی جادویی جای داده است. نویسنده در تلفیق واقعیت و تخیل در بیشتر موارد به خوبی از عهده برآمده است، لیکن، در برخی موارد با تفسیر و گزارش گونه کردن حوادث، از لحن قابل اعتماد آن می کاهد.
بررسی نقش زنان در چند داستان کوتاه دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده دفاع مقدس همراه با هشت سال مقاومت سرافرازانه مردم این مرز و بوم بر تمامی جنبه های زندگی آنان، خصوصا بر ادبیات و فرهنگ تاثیر نهاد و موجب تولد ادبیات خاص دفاع مقدس گردید. تاثیر جنگ را در تمامی انواع ادبی، به ویژه ادبیات داستانی می توان مشاهده نمود. در خلق حماسه های جنگ، زنان نیز همچون مردان سهم بزرگی داشته اند و این حماسه های جاودان در ادبیات داستانی، خصوصا در داستان های کوتاه به تصویر کشیده شده است.این مقاله به بررسی نقش زن در چند داستان کوتاه دفاع مقدس پرداخته است. هدف از این بحث، بیان نقش زنان از دیدگاه جامعه شناختی در داستان های کوتاه دفاع مقدس می باشد. زنان بر اساس نقش هایشان در این داستان ها دسته بندی شده اند و برای هر نقش، نمونه ای از داستان های کوتاه آورده شده است. برای هر داستان، نخست خلاصه ای ازآن بیان گردیده و سپس، با استفاده از نمونه هایی از نثر داستان، به تحلیل نقش زنان در این گونه داستان ها، پرداخته شده است. در این مقاله، داستان های کوتاه دفاع مقدس به دو دوره زمانی تقسیم می گردد و زنان، نقش های خاصی را در هر یک از داستان ها دارند که این نقش ها، در هر دوره به طبقه های مخلتفی تقسیم شده است.
مفهوم مرگ نزد «قیصر امین پور» در دوره نخست شاعری
حوزه های تخصصی:
«قیصر امین پور» (1338-1386) یکی از نمایندگان برجستة ادبیات انقلاب و پایداری است. در دورة نخست شاعری امین پور (شعرهای دو دفتر تنفس صبح و آینه های ناگهان 1) که همزمان با سال های جنگ است، مرگ و نمودهای گوناگون آن از برجسته ترین مفاهیم شعر او به شمار می رود. او در این دوره از مرگ طبیعی سخن نگفته و از دو دید به مرگ هایی که پی آمد جنگ هستند نگریسته است: 1- از دید مردم: در این برداشت مرگ برای کودکان و زنان بی گناه، رویدادی تلخ شمرده می شود و چهره ای زشت دارد که نشان دهندة ددمنشی دشمن و ناپسندی جنگ است. 2- از دید رزمندگان: از این دید، مرگ یا همان شهادت، ارجی بسیار دارد و شاعر همواره به شیوه های گوناگون می کوشد تا چهره ای زیبا از آن به دست دهد. در این جستار پس از روشن ساختن دو دیدگاه یادشده، در دو بخشِ شهادت و شهید، شگردهای هنری قیصر امین پور را در پرداختن به مفهوم مرگ از دیدگاه دوم (شهادت) از راه بررسی استعاره و تشبیه و نماد - همراه با اشاره به برخی زیبایی های هنری شعر وی- باز شناسانده ایم و در پایان بر پایة آن داده ها و شناخت شیوة ادبی و دستگاه اندیشگی شاعر، از برخی سروده های دیگر او رمزگشایی کرده ایم.
تحلیل مفهوم «وطن» در شعر و اندیشه میرزاده عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزاده عشقی از چهره های سرشناس و پرشور شعر عصر مشروطه است. ازجمله مواردی که در گفتار و نوشتار وی بازتاب یافته و بسامد داشته، مفهوم «وطن» است. وطن در شعر و اندیشه این شاعر جسور، با نوعی ناهمگونی و تناقض اندیشی همراه بوده است. در وطنیه های عشقی درونمایه هایی همچون خودکامگی منفعت طلبان، ریاکاری سیاست پیشگان، علل عقب ماندگی ایرانیان، راه های نبرد با دشمنان و افشای ماهیّت بیگانگان، به چشم می خورد.
در این گفتار برآنیم تا با تحلیل و تفسیر مفهوم وطن در شعر و اندیشه عشقی، دیدگاه ها و چشم اندازهای متنوّع و متعدّد وی را در ارتباط با مسائل سرزمینش، تبیین نماییم و از این طریق ابعاد برجسته و کمترشناخته شده شاعر را به نمایش بگذاریم؛ بدین ترتیب که کلید راهیابی به مبانی آرمانی وطن خواهی عشقی را در پیوند با مواردی همچون سرشت و عواطف فردی، روحیه عرب ستیزی، اتّحاد همگانی، ضدّیت با جمهوری قلّابی و ایسم هایی همچون سوسیالیسم، داروینیسم، ایده آلیسم، شوونیسم، ناسیونالیسم، آنارشیسم و رمانتیسم جسته ایم.
شعر عرفانی و صوفیانه در دوره مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ی مشروطیت به دلیل رواج تجددگرایی و فراگیری تفکرات اجتماعی ِمتأثّر از غرب، تصوف و به پیروی از آن، شعر عارفانه به گوشه ای خلوت از جامعه پناه برد؛ اما به رغم به حاشیه رانده شدن عرفان و تصوف، در آثارِ سرایندگانِ این دوره، شعرهای عارفانه ی بسیاری وجود دارد. این مقاله بر آن است تا وضعیت شعرِ عرفانی را در دوره ی مشروطیت، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در این مقاله مهم ترین زمینه ها و عواملِ عرفان گریزی و تصوّف ستیزی روشن فکرانِ عصر مشروطه و نیز برخی از دلایل به حاشیه رانده شدنِ شعر عرفانی در این دوره، موردِ بررسی قرار می گیرد و با سیری در آثارِ سرایندگان برجسته ی این دوره، بازتابِ مضامین عرفانی و تغییرات و دگردیسی های صورت گرفته در مفاهیمِ آن بررسی میگردد. این سرایندگان به سه گروه صوفیان، عالمان دینی و ادیبان، تقسیم بندی شده اند. شاعرانِ ادیب نیز در سه گروه، تقسیم بندی شده اند: برخی از آنان در عین سرودن شعرهای انقلابی، به پیروی از سّنت شعر کلاسیک فارسی، اشعار عارفانه نیز میسرایند؛ برخی، گاه، نیم نگاهی به اشعار عارفانه دارند و دسته سوم، در تعارض با اندیشه های صوفیانه به نقد و نفی تصوف می پردازند. مهم ترین انتقاد آنان به تصوف، توصیه های صوفیان به فردگرایی، سیاست گریزی، خودشکنی، جهان وطنی، خردستیزی، گوشه گیری زنان از اجتماع، رواج روحیه ی تسلیم و رضا و کم توجّهی به کسب و کار است. این بررسی نشان می دهد که تصوف در عصر مشروطیت، رونق و رواج گذشته ی خود را از دست داد؛ اما اندیشه ها و مضامین عارفانه از ذهن و ضمیر بسیاری از شاعران این دوره بیرون نرفت و به اشکال مختلف،حضور خود را در بخشی از اشعار این دوره حفظ کرد.
نماد، نقاب و اسطوره در شعر پایداری قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر دفاع مقدس در ذات و اصالت خود، دارای کارکردهای نمادین و اسطورهای است. این کارکردها به لحاظ ماهیت، ماندگار و پایدار و از ویژگیهای «فرامکانی» و «فرازمانی» برخوردارند. نمادها و مفاهیم وابسته به آن مانند؛ نقاب و اسطوره، همواره در دو حوزه معناگرایی و تصویرآفرینی شعر دفاع مقدّس نقشی عمیق داشته اند و همین دو خصلت ادبی، سبب شده است تا در سازوکار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. قیصر امینپور بهعنوان شاعر انقلاب و جنگ با نمادینه کردن مفاهیم پایداری، آنها را از خطر روزمرگی و ابتذال دور کرده و به آنها خصلت فرازبانی و فراملیّتی بخشیده است. علاوه بر این هنگامیکه یک ملت مورد هجوم قرار میگیرد، نیاز به قهرمانسازی و قهرمانپروری در میان مردم احساس میشود؛ از اینرو امینپور به بازآفرینی شخصیتهای تاریخی، ملّی و دینی پرداخته و الگوهای دیروزین را با واقعیتهای امروزین جنگ پیوند زده است. مقاله حاضر بر آن است، تأثیر جنگ را بر میزان بهکارگیری، تحوّلات و دگرگونیهای معنایی نماد، نقاب، فراخوانی شخصیتها و اسطوره، در اشعار قیصر امینپور بررسی کند. روش خاص پژوهش، تحلیلی- استقرایی است و در پایان این نتیجه حاصل شد که شاعر عناصر نماد، نقاب و اسطوره را برای غنای هنری اشعار جنگ، هویتسازی ملّی و پیوند اندیشه دینی با فضای جامعه استفاده کرده است. همچنین شاعر در پرداختن به این گونه مفاهیم وجه تحریکی و خیزشی آنها را همواره مدّ نظر داشته است. تقسیم نمادها و اسطورههای شاعر به پنچ حوزه طبیعی، شخصی مثبت، شخصی منفی، حیوانی و موارد دیگر حاکی از علاقه شاعر به غنای هنری و ادبی اشعارش است
بررسی مضامین عرفانی در شعر دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های شاخص ادبیات ایرانی این است که غنی از مفاهیم و مضامین عرفانی است. این مضامین، جزء جدایی ناپذیر ادبیات منظوم و منثور ماست و پیوندی گسترده با شعر فارسی دارد. آن طور که بخش عظیمی از ادبیات منظوم ما را سروده هایی تشکیل می دهد که در برگیرنده مفاهیم و مضامین عرفانی می باشند. در دوره معاصر، یکی از حوادثی که بر زبان و محتوای شعر فارسی اثر گذاشت، جنگ ایران و عراق در شهریور 1359، بود. شاعران متعهد این سرزمین، تمام هنر و استعداد خدادادیشان را در تصویر کشیدن حماسه آفرینی های این دوره به عرصه تماشا گذاشتند و با تلاش آنان، شعری ایجاد شد که به «شعر دفاع مقدس»، معروف است. این شعر، مضامین و محتواهای گوناگونی را در بر می گیرد. یکی از مضامین آن، مضامین عرفانی است و از ابعاد مهم این اشعار می باشد. این پژوهش، به بررسی و تحلیل مضامین عرفانی مختلف در شعر شاعران دفاع مقدس می پردازد. در نهایت، اثبات می گردد که شاعران دفاع مقدس از اصطلاحات و مضامین عرفانی گوناگونی در اشعارشان بهره می گیرند.
مقایسه شعر سیاه فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قصد نگارندگان این است که ضمن بیان مبانی فکری شعر سیاه در غرب و بیان مناسبتهای آن با مکتبهایی همچون مکتب باروک، رمان گوتیک، گروتسک، ابسوردیته و ... عناصر زیرساختی شعر سیاه را در شعر معاصر فارسی، که عمدتا شامل برخی از نظریات فلسفی و نیز اوضاع اجتماعی و تاریخ سیاسی درهم تنیده شده ای است، گذرا تبیین کنند و جلوه های گوناگون این نوع شعر را در آثار فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی نشان دهند و تا حد امکان به مقایسه آنها بپردازند. با شیوه تحلیل توصیفی تطبیقی در خواهیم یافت که اشعار فروغ و رحمانی از جهت دربرداشتن مفاهیمی همانند 1- اندوه 2- شکست 3- ناامیدی 4- ظلمت/شب 5- تنهایی 6- سخنان هنجارستیزانه عقیدتی 7- سخن از کامجویی جسمانی نظیر هم است و در اموری نیز با هم متفاوت است که عبارت است از: 1- اختلاف در انگیزه تلخکامی 2- استنباط متفاوت از عشق 3- شیوه های گوناگون بیان طنز 4- تفاوت در تصویرسازی 5- تفاوت در روش ستیز با هنجارها.
ادبیات پایداری
بررسی ماهیت و مفهوم درد و رنج در اشعار قیصر امین پور «دردهای پنهانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاعران برجسته معاصر ایران، که خلاقیت و آفرینندگی را با پژوهش و تتبع جمع کرده است و هم محافل ادبی و هم جامعه دانشگاهی، او را در زمان حیاتش جدی گرفت، مرحوم قیصر امین پور است. مجموعه آثاری چون «گلها همه آفتابگردانند»، «آینه های ناگهان» و ... به همراه آخرین دفتر شعری «دستور زبان عشق» گواهی بر ارزش آثار اوست که درباره اهمیت این آثار از زوایای مختلف می توان سخن گفت. مولف پس از بررسی مجموعه دفترهای شعری ایشان، می تواند به جرات ادعا کند قیصر یکی از بزرگترین شاعران دو سه دهه اخیر است که به مقوله انسان و مفاهیم مرتبط با آن از جمله درد و رنج بشری توجه کرده و در زندگی هنری و بلکه زندگی اجتماعی، درگیر این مفهوم و واقعیت بوده است. نگارنده در این مقاله پس از بررسی ابعاد مختلف این مساله و ماهیت و مفهوم درد و رنج در نظام حاکم بر اندیشه و زبان امین پور، مجموعه اشعار او را در چهار بخش معناشناسی، وجود شناسی، غایت شناسی و شان اخلاقی درد و رنج، طبقه بندی، بررسی تحلیل کرده است.
شاعران در سپیده دمان انقلاب اسلامی (بررسی شعر معاصر در فاصله سال های 1357 تا 1362)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مجموعه های شعر معاصر فارسی همچون زمستان اخوان ثالث و در کوچه باغ های نیشابور شفیعی کدکنی، به دهه های 30 تا 50 تعلق دارند؛ یعنی می توان گفت که شعر معاصر تا پیش از انقلاب اسلامی شاهد یکی از بارآورترین دوره های خود بوده است. این در حالی است که با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1357 این روند برای مدت کوتاهی (یعنی تا سال 1362 که سه مجموعه شعر دفاع مقدس به چاپ رسید) دچار وقفه گردید.دلیل این امر را می توان در شکل گیری فضایی دانست که انقلاب اسلامی به وجود آورنده آن بود. پیش از انقلاب اسلامی بر اساس باور به تعهد هنر و هنرمند، شاعران شعر خود را وسیله ای برای دگرگونی شرایط اجتماعی-سیاسی زمان خود می دانستند؛ حال آنکه با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر فضای سیاسی-اجتماعی ایران، شاعران دیگر خود را موظف به دگرگونی جهان پیرامون خویش نمی دیدند. همین امر سبب گردید تا بعضی از آنان مثل اخوان ثالث دوران بازنشستگی شعری خود را اعلام کنند، یا برخی دیگر مانند شفیعی کدکنی بار دیگر متوجه هستی و ضرورت وجودی خویش گردند و نگاهی دوباره به آن داشته باشند.
بررسی جامعه شناختی گفتمان های شعر جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تعامل بین ادبیات و جنگ تحمیلی، علاوه بر نشان دادن بستر های اجتماعی و سیر تحول این تعامل، منتقدین ادبی را در درک بهتر آثار این دوره و شناخت رسالت ادبیات دفاع مقدس کمک می کند. در این مقاله سعی شده است با بررسی گفتمان شعر جنگ تحمیلی از منظر جامعه شناسی، نحوه انعکاس تحولات اجتماعی در شعر جنگ-حد فاصل سال های 1359 تا 1367 هجری شمسی-نمایان گردد. این بررسی حاکی از این است که گفتمان شعر دفاع مقدس را می توان به طور کلی به دو شاخه ایدئولوژیک و انسانی-انتقادی تقسیم کرد. در گفتمان ایدئولوژیک که خود بر اساس لحن کلام شاعر به انواعی نظیر شعاری-شورانگیز، حماسی-ملی، حماسی-عرفانی، نوستالوژیک و ... تقسیم می شود؛ آنچه بیش از هر چیز نمایان است؛ جایگاه ایدئولوژی انقلاب و ارزش های بر آمده از آن در ذهن و زبان شاعر است. در حالی که در گفتمان انسانی-انتقادی بیشتر با نگاهی انسان شناسانه، فراملی و ساختارشکنانه نسبت به پدیده جنگ مواجه هستیم.
نگرش دینی شاعران دوره مشروطه
حوزه های تخصصی:
در دوره مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، به دلیل تفاوت هایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاه های خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفاده ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظه کاران مخالف تجدد و مشروطه خواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تامل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسیده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار می دهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه می داند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنت های دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تاکید می کند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنت های دینی می پذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنت ها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تاکید می کند.
نمادهای اسطوره ای ملی و دینی در شعر دفاع مقدس
حوزه های تخصصی:
اسطوره، در تمام فرهنگ ها الهام بخش شاعران و نویسندگان بوده است و شاعران و نویسندگان در هر دوره با توجه به مقتضیات زمان و میزان قبول در آن دوره از آن بهره جسته اند. این است که در دوره ای اسطوره ها به دیده احترام و در دوره ای خوار و زبون نگریسته شده اند.
یکی از این دوران، دورانی است که عمدتاً از آن به عنوان ادبیات دفاع مقدس و یا ادبیات جنگ نام برده می شود. شاعران و نویسندگان دوران دفاع مقدس از اسطوره های ملی و مذهبی در بیداری روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن بهره جسته اند. نمادها و اسطوره ها در شعر این دوره به مثابه یک رسانه عمل کرده اند. تهییج مخاطب به حضور در میدان نبرد در اکثر مواضع مدیون همین نمادها و اسطوره هاست.
مقاله حاضر عهده دار بحث درباره حضور اسطوره های ملی و مذهبی در شعر دفاع مقدس و نوع نگاه شاعران دفاع مقدس به اساطیر است و می کوشد تا روشن کند تا چه میزان نام های اسطوره ای در تحریک مخاطب در مقابله با دشمن سهیم بوده است.
کارکرد هنری قید و گروه های قیدی در اشعار شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی از طریق ساخت و کارکرد هنری قید و گروه های قیدی یکی از تمهیدات تبدیل زبان روزمره به زبان ادبی در اشعار شاملو است. بسامد گونه های مختلف، ساختهای گوناگون و نقشی که گروه های قیدی در ایجاد موسیقی و صور خیال و توصیف و فضا سازی در اشعار شاملو دارد، حاکی از این است که او به این مقوله زبانی توجه خاصی داشته و از آن به عنوان یکی از عوامل برجسته سازی و آفرینش زیبایی در اشعار خود بهره برده است.
شاملو از دو جنبه صوری و محتوایی گروه های قیدی در برجسته سازی اشعارش بهره برده است. ساختهای چند باره و پیوسته گروه های قیدی که از «هسته + پیرو توضیحی» تشکیل شده است و شیوه جایگزین کردن آنها در محور همنشینی زبان و استفاده از آنها در ایجاد گونه های مختلف موسیقی، مهمترین کارکرد جنبه های صوری و ساخت تصاویر و صورتهای خیالی ابتکاری از قبیل تشخیص، آشنایی زدایی در تشخیصهای مبتذل و عادی شده، تعلیل در تشخیص، تشبیه، نماد سازی و متناقض نمایی و غیره کارکرد جنبه محتوایی گروه های قیدی در برجسته سازی اشعار شاملو به شمار می آید.
تأثیر طبقه اجتماعی بر شعر شاعران دوره مشروطه با تمرکز بر اشعار «ایرج میرزا» و «فرخی یزدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نزد جامعه شناسان
ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از
آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکل گیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز
جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی نویسنده و موضع گیری
او در برابر وقایع مختلف تا حدی زیاد تحت تأثیر پایگاه اجتماعی و خاستگاه طبقاتی
او شکل می گیرد. بنابراین می توان سبک هر شاعر یا نویسنده را با توجه به طبقه
اجتماعی او تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله، ضمن بیان مقدمه ای درباره چگونگی
ارتباط طبقات اجتماعی شاعران با جهان بینی آنان بر اساس نظریه طبقات اجتماعی «گلدمن»،
نگاهی گذرا به پایگاه طبقاتی «ایرج میرزا» و «فرّخی
یزدی» دارد و سپس عمده ترین تفاوت های سبکی آن دو را با یکدیگر
مقایسه می کند. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که دیدگاه های آن دو در حوزه های نقد
سنت های دینی و نقد اجتماعی، آزادی، وطن پرستی، استعمارستیزی، استبدادستیزی، دعوت
به مبارزه و تجمل گرایی با یکدیگر متفاوت است.