فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۱۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
گزارش دشواریهای دیوان خاقانی، به قلم دکتر میر جلال الدین کزازی، از جمله آثاری است که
در باره خاقانی شناسی به زیور طبع آراسته شد. این مقاله به نقد و بررسی پاره ای از ابیات دارای مضامین طبی پرداخته که نگارنده گزارش دشواریهای دیوان خاقانی به شرح و توضیح آنها همت گماشته است. نویسنده در این مقاله با استناد به منابع و مراجع معتبر طبی و ادبی، در رفع و تکمیل نقصها و کاستیهای کتاب مذکور کوشیده و به تبیین پاره ای از ابهامات آن پرداخته است.
تناسب تصاویر طلوع و غروب با موضوع حکایت در آثار نظامی گنجوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تصویر آفرینی یکی از اصلی ترین هنر شاعران است و بنای آن بر تخیل (بن مایه اصلی شعر) نهاده شده است.ارتباطی که شاعران با طبیعت اطراف خود برقرار می کنند با توجه به حساسیت ویژه ذهن و قوه تخیل شاعری می تواند کشفیاتی همچون تصاویر بکر - که هنر شاعر را به نمایش می گذارد - را موجب شود تصاویری که مدام از مقابل دیدگان عموم مردم گذشته و می گذرد اما آنقدر غریب می نماید که به آن توجهی نمی کنند.بنابراین وجود این روحیه و تخیل حساس و ذهن وقاد نسبت به محیط اطراف لازم است تا با به تصویر کشیدن این امور دور از ذهن و غریب، انسان های عادی جامعه با نوآفرینی و بینش نو به تعقل و تخیل بیشتری سوق یابند. شاعران از گذشته تا امروز اساس کار خود را بر خلق تصاویر نو و آشنا کردن مردم با این تصاویر نهاده اند تا یکی از رسالت های شاعری خود را انجام داده باشند. بی گمان یکی از این شعرا حکیم نظامی گنجوی است. در این جستار سعی شده است هنر تصویر آفرینی حکیم گنجه با موضوع «تناسب تصاویر طلوع و غروب با موضوع حکایت در آثار نظامی» بررسی شود تا هنر نظامی در خلق تصویر با رعایت تناسب موضوع برای خواننده بیشتر نمایان شود این موضوع خواننده را نسبت به درک بهتر زیبایی های حکایت و داستان رهنمون می سازد و نشاط خاصی در او ایجاد می کند.
ناظم هروی و آثار او
داستان انبیا در منظومه هفت پیکر
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی از استادان بزرگ و از ارکان شعر فارسی است. در ادب فارسی داستان پردازی، در منظومه های پرآوازه او به اوج خود رسید. از جمله این منظومه ها، مثنوی هفت پیکر یا هفت گنبد است که گاهی بهرام نامه نیز خوانده شده و چهارمین منظومه نظامی است.
با نگاهی سطحی به آثار نظامی، این پرسش به ذهن خواننده متبادر می گردد که چگونه شاعری که عمری را در ریاضت و سیر و سلوک روحی و معنوی گذرانده و در روزگار جوانی مخزن الاسرار را آفریده، پیرانه سر اقدام به نظم داستانهای بزمی و عاشقانه نموده است؟ اما با توجه به شخصیت نظامی که مرد دین و حکمت و اخلاق است و با تامل در داستانهای وی -که دربردارنده نتایج اخلاقی و عرفانی است- درمی یابیم که اگرچه «به حسب صورت افسانه است، اما از روی حقیقت، کشف حقایق و معارف را بهانه است.» شاعر پرآوازه گنجه از نظر اعتقادی مسلمان معتقدی است. وی همه آثار خویش را با توحید و مناجات خدا آغاز می کند. ایمان و اعتقاد وی به رسالت نبی اکرم (ص) و خلافت خلفای راشدین به طریق سنیان در آثار او کاملاً مشهود است.
در این مقاله، داستان انبیا در مثنوی هفت پیکر و برداشت تاویلی نظامی از این مایه های داستانی بررسی می گردد.
چاه راز ( شرح بیتی از خاقانی شروانی )
حوزه های تخصصی:
سر، ودیعه ای است نهاده در دل، که باید از نااهلان و نامحرمان، نهان داشته شود، در فرهنگ ما، به نگاه داشت راز، بسیار سفارش شده تا آنجا که رسیدن به مراد و مالا رستگاری را ، در گرو نهان داشت آن، برشمرده اند، هر چند تنگی سینه گنجایی راز را ندارد...
دگرگونی سعدی در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزلیات سعدی به چهار بخش غزلیات قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم تقسیم بندی شده است. به نظر میرسد غزلیات قدیم در دوران جوانی و طیبات و بدایع در دوران پختگی و اوج شاعری سعدی سروده شده و خواتیم مربوط به دوران پیری اوست. اگر چه جوهرهی شعر سعدی در غزلیات، عشق است، اما این عشق در غزلیات قدیم، عشق زمینی و در خواتیم عشق عرفانی است، حتی در بعضی از غزلهای خواتیم، اخلاقیات و زهد غلبه دارد. این دوگانگی در غزلهای سعدی توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. هدف ما در این مقاله بررسی یکی از اساسیترین دلایل این دوگانگی است. به نظر میرسد یکی از مهم ترین دلایل این دگرگونی آن است که سعدی مدارج عشق را عملاً از زمینی به عرفانی به طور طبیعی طی کرده است. لذا در دوران پیری از این حیث کمبودی احساس نمیکند. در این مقاله ابتدا نظر بسیاری از محققان را در زمینهی غزلهای سعدی و احیاناً تفاوتهای «خواتیم» و«غزلیات قدیم» نقل کردهایم. سپس برای اثبات ادعای خویش از غزلیات او و بعضی از دستاوردهای امروزی روانشناسی، مثالها و مطالبی را نقل کردهایم.
جایگاه تخلص در غزلیات مدحی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از روند گسترش غزل و افول قصیده سرایی، چون پیوند شعر و شاعری با دربار منقطع نگشته بود، غزل تا حدی، وظیفه ی اصلی قصیده را (مدح ممدوح) بر دوش کشید. مدیحه سراییِ در غزل، غالباً در دیوان شاعرانی ملموس تر است که جز غزل در قالب دیگری شعر نگفته اند. (یا در قوالب دیگر بسیار کم شعر گفته اند) حافظ شیرازی نیز مانند بسیاری از شاعران در غزل به مدح بعضی از پادشاهان، وزرا و... پرداخته است. اما مدایح او رنگ و بویی دیگر دارد. در بسیاری از مواقع ابیات مدح با دیگر ابیات غزل گره نخورده و تصنعی می نماید. او تا حدود زیادی از طریق ذکر نام ممدوح و تخلص خود، که گاهی با هم در یک بیت می آیند و گاهی یکی بر دیگری مقدم می شود، عظمت و شأن ممدوح را تلویحاً مشخص کرده است. شاید به همین دلیل است که در بعضی از غزل های مدحی گاهی تخلص در بیت آخر و گاهی در بیت ماقبل آمده است و احیاناً به جای تخلصِ به نام خود، به نام ممدوح تخلص کرده و گاهی پس از اتمام غزل از ممدوح یاد می کند. به طور کلی در این مقاله سعی شده با توجه به جای گیری تخلص و ممدوح در غزل های مدحی حافظ تا حدی شأن و منزلت آنان در نظر حافظ مشخص شود.
دیوان فصیحی هروی
موتیف آیینه در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی در زمینه خیال پردازی و مضمون آوری سرآمد شاعران عصر خویش است. «آیینه» یکی از موتیف هایی است که وی برای خلق مضامین متنوع از آن بهره گرفته است و شاید بتوان گفت: این واژه پس از «خورشید» پربسامدترین موتیف دیوان اوست. در این مقاله کوشیده ایم بر اساس روش تحلیل محتوا، موتیف آیینه را در دیوان خاقانی بررسی کنیم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هنرنمایی خاقانی در این زمینه، تنها در بازی واژگانی، به کار بردن ترکیبات نو و استعاره های تازه و غریب نیست؛ بلکه در پشت این حجاب های رنگین، دریایی از دانش ها، باورها و عقاید گوناگون نهفته است. البته نفوذ، قدرت و حساسیت مشاهدات خاقانی نیز در آفرینش استعاره ها و ترکیب های گوناگون او با واژه ی آینه موثر بوده است؛بنابراین تصاویر ابداعی او سرشار از حرکت و پویایی است و حتی جزئی ترین ویژگی های آیینه- که از دید بیشتر مردم پنهان است- از نگاه شاعرانه و نکته یاب او پنهان نمانده است.
تأویلی از مفهوم قلم در مثنوی «تحریمة القلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مثنوی های کوتاه سنایی غزنوی، که کمتر مورد توجّه قرار گرفته و صحّت انتساب آن به وی نیز مسلّم است، «تحریمه القلم» است که شاعر در آن به ستایش قلم می پردازد. قلم در ادبیّات فارسی همواره از جایگاه والایی برخوردار بوده است و شاعران و نویسندگان به ستایش آن پرداخته اند. در ادبیّات عرفانی ما از قلم با تعابیر گوناگونی چون نخستین آفریده، جوهر، عقل، ملک، نور و... یاد شده است. به نظر عرفا نخستین آفریده همان انسان کامل است که باید پس از قوس نزولی در مراتب آفرینش، قوس صعودی را تا رسیدن به مرحلة کمال بپیماید. در این مقاله با تبیین این مسئله با استناد به برخی متون عرفانی و به ویژه کتاب انسان کامل عزیزالدّین نسفی، بیان شده است که قلم در مثنوی تحریمه القلم، با تأویلی می تواند انسان کامل باشد و در واقع سنایی به نوعی کامل ترین آفریده را ستایش کرده است. گویا هدف سنایی از ستایش قلم (انسان کامل) توسّل به آن برای مبارزه با ظاهر سازی و سالوس ورزی زمانه و یافتن راهی برای رسیدن به کمال است. بر این اساس، قلم به بیان مراحلی از سلوک می پردازد و از این جهت این مثنوی، رساله ای کوچک در سیر و سلوک به شمار می آید. ما در این مقاله، نصایح قلم را در چهار عنوان: دعوت به پشیمانی، دعوت به پرهیز از ظاهر سازی و سالوس ورزی، دعوت به تلاش و مجاهدت و دعوت به صداقت دسته بندی کرده ایم.
شرح قصیده مسیحیه خاقانی
حوزه های تخصصی:
نقد و تحلیل کتاب نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در شاهنامة فردوسی، خمسة نظامی و منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، با هدف بررسی و نقد کتابِ نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در شاهنامة فردوسی، خمسة نظامی و منطق الطیر، نوشتة حمیرا زمردی، استادیار دانشگاه تهران، فراهم آمده است. حاصل این بررسی این است که اولاً، مبنای کار نویسنده در این کتاب، پذیرش بی علت و غیرعلمی نظریه ای است که از جانب برخی غربیان، در باب ادیان و اساطیر و ارتباطشان با یک دیگر و نحوة پیدایی شان ابراز شده است. ثانیاً، روش کار نویسنده مبتنی بر روش علمی و پژوهشی نیست؛ زیرا در سراسر کتاب در هر بخش، نخست مطالبی از اساطیر ملل گوناگون آورده می شود و آن گاه، با تقطیع ابیاتی از شاهنامه یا آثار نظامی و عطار چنین القا می کند که متون نام برده نیز متأثر از همان اساطیر و درواقع، مبیّن آن هاست. ثالثاً، بی توجهی نویسنده به فردوسی، نظامی و عطار از حیث اعتقاد آگاهانه و راسخ ایشان به اسلام و تجلی فرهنگ اسلامی است که در جای جای آثارشان به چشم می خورد و بینونتی تام با اساطیر و نظریات به اصطلاح اسطوره شناسان دارد. در نتیجه، حاصلِ کار نویسنده تلاشی است برای مشابه جلوه دادن متون سترگ ادب کلاسیک فارسی با دیدگاه های ایدئولوژیک اسطوره شناسان غربی و این که این ها چیزی نیست جز همان اساطیر الاولین.