فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۶۶ مورد.
بررسی تطبیقی تعجب در دستور زبان فارسی و عربی
حوزه های تخصصی:
چگونگی تشخیص مسندالیه از مسند در جمله های مسندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساختار جمله های مسندی زبان فارسی سه رکن اصلی «مسندالیه»، «مسند» و «فعل رابط» هست. فعلهای رابط، محدود و مشخص، و تشخیص آنها آسان است. اما مسند و مسندالیه گروه های غیرفعلی ای است که در جمله مسندی حضور دارد، اما گاهی جداکردن آنها از یکدیگر در برخی از جمله ها آسان نیست. ترتیب طبیعی و بهنجار جمله های مسندی بدین صورت است: مسندالیه+ مسند+ فعل رابط اما این ترتیب اغلب در جمله های زبان فارسی رعایت نمی شود و همین مساله، تشخیص و جداسازی مسند و مسندالیه را از یکدیگر دشوار کرده است. برخی از دستورنویسان در تجزیه و تحلیل نحو زبان فارسی بیشتر به مفهوم عبارات و ساختار معنایی آنها توجه کرده اند و برخی دیگر به ساختار و فرم ظاهری جلمه ها. در این پژوهش بر مبنای تلفیق و ترکیبی از این دو شیوه به ارایه راهکارهایی در زمینه جداسازی «مسند» از «مسندالیه» در جمله های مسندی پرداخته شده است.
معرفی و نقد کتاب اصول دستور زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصول دستور زبان نام کتابی است از دکتر ارسلان گلفام، که در سال 1385 توسط انتشارات سمت، منتشر گردید. همان طور که ناشر در بخش آغازین کتاب تصریح کرده، این اثر به عنوان منبع اصلی درس پیش نیاز (کمبود) اصول دستور زبان در 164 صفحه تدوین شده است. کتاب مشتمل بر هفت فصل، همراه با فهرست منابع و مآخذ و واژه نامه توصیفی فارسی – انگلیسی است.
ساختمان اسم
اقسام کلمه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بحثی در باب برخی از نشانه های استفهام در فارسی کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن ترین ترجمه ها و تفسیرهای بازمانده از قرآن کریم به زبان فارسی متعلق است به اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری. در این ترجمه ها لغات و ترکیبات نادر و کهن فارسی بسیاری به کار رفته است. از آنجا که پدید آورندگان این گزارش ها در برابر گزینی واژه های عربی دقت فراوان داشته اند، بررسی آنها از نظر تاریخ زبان فارسی فوایدی در بردارد. از جمله ویژگی های زبانی این ترجمه ها، کاربرد واژه هایی در نقش دستوری قید و ادات استفهام است که امروزه شماری از آنها معنای استفهامی خود را از دست داده اند. از آنجا که فرهنگ های فارسی برای شماری از این واژه ها معنی استفهامی ذکر نکرده اند، سعی نویسنده در این مقاله بر آن بوده است که آنها را دسته بندی کند (?ص 143 همین مقاله) و بشناساند.
اسامی و صفات گزاره ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان داده می شود که کتاب های دستور زبان فارسی و فرهنگ های این زبان، در مورد تعیین مقوله نحوی یا واژگانی تعداد قابل توجهی از کلمات قاموسی زبان فارسی، مانند «انجام»، «حفظ»، «فراموش»، و «وادار»، اتفاق نظر ندارند و در این زمینه، در آنها تناقضات و ناهماهنگی های قابل توجه و مشکل آفرینی وجود دارد. این ناهماهنگی ها - که هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ عملی تبعات منفی به دنبال دارند - ناشی از عدم شناخت ماهیت و نقش اصلی این واژه ها در زبان فارسی امروز است. از آنجا که این واژه ها دارای ساخت موضوعی و گزاره ای هستند، پیشنهاد می شود که بر اساس کاربرد واقعی و با توجه به نقش گزاره ای آنها در ترکیبات و جملات دستوری، این کلمات در دو دسته، تحت عناوین «اسامی گزاره ای» و «صفات گزاره ای»، طبق بندی شوند.
بایستن، شدن و توانستن: سه فعل وجهی در فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجه، مقوله ای است نحوی - معنایی که نظر و دیدگاه گوینده را نسبت به محتوای آنچه می گوید نشان می دهد. زبان به طرق مختلف می تواند محتوای یک جمله را بر حسب میزان تعهد گوینده به صحت آن، و یا نوع در خواست او برای وقوع کنش مطرح در آن، نشان دار کند. فعل های وجهی یکی از ابزارهای بیان وجه هستند که در بعضی زبان ها، از جمله زبان فارسی، از آنها استفاده می شود. سه فعل بایستن، شدن و توانستن فعل های وجهی زبان فارسی هستند که برای بیان سه وجه برداشتی، درخواستی و توانمندی، که سه نوع وجه اصلی هستند، و دو درجه امکان و الزام، که به عنوان درجات وجه مطرح می باشند، به کار می روند. بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی تنها فعلی که برای درجه الزام در هر سه وجه برداشتی، در خواستی و توانمندی به کار می رود فعل بایستن است و درجه امکان توسط دو فعل توانستن و شدن بیان می شود.
بررسی تحلیلی و تاریخی فعل های پیشوندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع فعل های زبان فارسی، فعل های پیشوندی هستند. این نوع افعال از دوره باستان تا به امروز در زبان فارسی رایج بوده اند، اما بسامد آنها در زبان، به ویژه در زبان فارسی دری، رو به کاهش بوده است. پیشوند این افعال، که عنصر غیرفعلی گروه فعلی را تشکیل می دهد، عمدتا مفهوم جهت، سمت و جهت حرکت را نشان می دهد و گاهی نیز تقویت معنا و تاکید وقوع فعل را می رساند و گاهی نیز در افزایش یا ایجاد معنای جدید در گروه فعلی، ایفای نقش می کند. پیشوند در این دسته از افعال، در مسیر تحول و تطور، جای خود را به قید یا متمم یا عنصر غیرفعلی اسم و صفت در جمله داده است.
یک تیر و چند نشانه
حوزه های تخصصی:
حاکمیت در زبان فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی صفت و گروه وصفی در تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مباحث زیر مورد بررسی قرار گرفته است:
الف: ساختمان صفت که در جهانگشای چهار نوع صفت به کار رفته است.
ب: تعدد موصوف و صفت: در جهانگشای برای یک موصوف گاهی بیش از یک صفت آمده است. تعدد صفت هم قبل از موصوف و هم بعد از موصوف به چشم می خورد.
ج: مطابقت موصوف و صفت در شماره در زبان فارسی صفت همیشه مفرد است موصوف چه مفرد باشد چه جمع؛ اما در کتب قدیم و از جمله جهانگشای تحت تاثیر زبان عربی مطابقت موصوف و صفت زیاد بکار رفته است.
د: مطابقت موصوف و صفت در جنس؛ در زبان فارسی جنس دستوری وجود ندارد اما تحت تاثیر زبان عربی در کتب قدیم و از جمله جهانگشای مطابقت موصوف و صفت قابل توجه است.
ه: درجات صفت، در جهانگشای 3 نوع صفت: مطلق، تفضیلی و عالی به کار رفته است که هر یک انواعی دارند.
ساخت های اسنادی و سببی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت جملات اسنادی در زبان فارسی به صورت «مسندالیه + مسند + فعل اسنادی» است. زنجیره «مسند (اسم یا صفت) + فعل اسنادی» چنان زایاست که هیچ کاه اقلامی چون خنک شدن، زیبا بودن، چاق شدن، خوشحال بودن، معلم بودن، مهندس شدن را در واژگان یا فرهنگ های فارسی به صورت مدخل ضبط نمی کنند. در این مقاله، به دنبال آرا طباطبایی (1384) نشان داده ایم که در زنجیره «صفت + کردن»، «کردن» غالبا نه همکرد بلکه فعل اسنادی سببی است که با فرایندی سببی ساز از روی زنجیره «صفت + فعل اسنادی» تولید می شود. در این معنا زنجیره «صفت + فعل اسنادی سببی ’کردن‘» را نیز به دلیل زایایی این الگوی ساختاری نباید در واژگان ثبت کرد. در پایان، درباره دسته ای از ترکیب ها که با فعل اسنادی ساخته می شوند ولی باید آنها را در واژگان ثبت کرد بحث کرده ایم.
یای نسبت در زبان علم و زبان عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسوند «-ی» (یای نسبت) پر کاربردترین وند زبان فارسی است و آن را، در زبان علم و زبان عامیانه، به جای بسیاری به کار می برند و حتی آن را به جای پسوندهایی که در کلمات رایج به کار رفته است می گذارند. به گفته کشانی (1371، ص 89)، این پسوند توسعه طلب و مهاجم است و در سطوح گوناگون به حریم پسوندهای دیگر هجوم می آورد. می شود گفت که پسوند «-ی» به حق خود راضی نیست و کوسه عالم وندهاست. کاربرد یای نسبت در زبان علم و زبان عامیانه با هم تفاوت دارد. در بخش اول این مقاله، پیشینه تحقیق می آید. در بخش دوم، کاربرد پسوند «-ی» در زبان علم و عامیانه مقایسه می شود. در بخش سوم، نمونه هایی از کاربردهای عامیانه یای نسبت که در زبان علم نیز وارد شده می آید. در پایان نیز، نتیجه مقاله عرضه می شود ...
تاملی در ساخت مجهول فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از نگاهی جدید به بحث پیرامون فرایند مجهول در زبان فارسی می پردازد. بر خلاف رویکردهای سنتی، که افعال را شامل دو نوع اصلی ناگذرا و گذرا (یا لازم و متعدی) می دانند، این مقاله نشان می دهد که مولفه های معنایی افعال به گونه ای هستند که تقسیم بندی آنها در دو یا چند مقوله مطلق امکان پذیر نمی باشد. نگارنده برای نشان دادن این نکته ابتدا مراحل و دلایل مجهول سازی را از دیدگاه دستوریان و محققان پیشین مورد بحث قرار داده و نهایتا ادعا کرده است که مهمترین دلیل مجهول سازی در فارسی کانونی زدایی از عامل است. اما از آنجا که تجلی نقش عامل در افعال مختلف یکسان نیست لذا جملات مجهول علی رغم روساخت مشابه ویژگی های متفاوتی دارند. در نهایت، نگارنده ضمن تایید نظریه پیش نمونه ها بر لزوم اجتناب از مطلق نگری در بررسی پدیده های زبانی تاکید کرده است.دستاورد این مقاله ترسیم یک پیوستار فرضی برای فرایند مجهول در زبان فارسی است که در پایان مقاله آمده است.
ضمیر مشترک یا ضمیر شخصی و ضمیر تاکیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این گفتار، ابتدا به مطالبی که تاکنون درباره این ضمیر در دستورهای زبان فارسی نوشته شده است اشاره می کنیم سپس به بررسی آن می پردازیم. در دستور زبان فارسی معروف به پنج استاد چنین آمده است: ضمیر مشترک آن است که با یک صیغه در میان متکلم و مخاطب و غایب مشترک باشد و همیشه مفرد استعمال شود ... کلمات خویش و خویشتن هم ضمیر مشترک و از لفظ خود آمده است... گاهی، برای تاکید، ضمیر شخصی متصل به ضمیر مشترک خود الحاق نمایند. (قریب و دیگران 1320، ج 1، ص 95-97) در این دستور، پس از مطالب، نقش های ضمیر مشترک بر شمرده شده، از جمله برای نقش فاعلی این مثال آمده است: چو تو خود کنی اختر خویش را بد مدار از فلک چشم نیک اختری را ...