فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۰۹ مورد از کل ۲۰۹ مورد.
۲۰۱.

بررسی تأثیر جنسیت بر به کارگیری تشبیه در آثار «فریبا وفی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: واژگان کلیدی: تشبیه جنسیت گرا تشبیه و ارکان آن جنسیت شناسی زبان زبان فریبا وفی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
تعداد بازدید : ۹۰۱ تعداد دانلود : ۹۲۰
عموم صاحبنظران فمنیست معتقدند همان طور که تفاوت های زبان زنانه و مردانه در گفتار افراد وجود دارد، در نوشتار آن ها نیز نمود پیدا میکند. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر جنسیت بر زبان فریبا وفی به هنگام کاربرد تشبیه است. بنابراین شش مورد از آثار فریبا وفی، انتخاب و تأثیر جنسیت بر تشبیهات او کاویده شده است. این بررسی شامل «انواع جنسیت زدگی زبانی در رکن مشبه و مشبه به»، «نوع و کیفیت تشبیهات نویسنده در مورد مردان داستان»، و «نمود بدن» در این آثار است. یافته ها نشان می دهد که فریبا وفی یک نمونه مثالی خوب از تفسیر فمنیستی از جهان پیرامون خود است و با تأثیرپذیری از جنسیت، تلاش کرده به هنگام ساخت تشبیه، نقش خود را به عنوان راوی آگاهی دهنده در این زمینه به مخاطب بقبولاند. در واقع، ساخت تشبیه توسط فریبا وفی، یکی از شیوه های بیان است که توسط زبان زنانه او ایجاد شده است. این جنسیت گرایی در رکن «مشبه به» بیشتر از «مشبه» به چشم می خورد. وفی عموماً این تشبیهات جنسیتی را برای القای احساسات دنیای زنانه اش به کار برده است. تصویری که وی در این تشبیهات از مردان به دست می دهد؛ بیانگر فاصله عاطفی خاص و روانی زنانِ داستان با مردانشان است. بدن زنانه، دلالت مستقیم و صریح ندارد.
۲۰۳.

تحلیلِ تطبیقیِ مشبّه و مشبّه به های سعدی شیرازی و شفیعی کدکنی

کلید واژه ها: مشبه مشبهٌ به عناصرسازنده تکرار سعدی شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۵۱
در این مقاله تشبیهات 50 غزل عاشقانه سعدی شیرازی و دفتر «غزل برای گُل آفتابگردان» شفیعی کدکنی، از منظر «مشبّه و مشبّه به»، «تکرار در تشبیهات» و «شیوه های نو کردن آن» مورد تطبیق و بررسی قرار گرفت. مقایسة تطبیقی تشبیهات این دو نمایندة دیروز و امروز، آشکار کننده برخورد دو نگاه و دو تجربه در عرصة تشبیهات است. ازاین رو در این مقاله با دسته بندی کردن عناصر، تطبیق و تحلیلِ تشبیهات و ارائة نمودارهایی، میزان ابتکار و تقلید گویندگان مشخص شد. از رهرو این تطبیق و بررسی دریافتیم که مشبّه در دفتر شفیعی کدکنی و مشبّه به در غزل های منتخب سعدی از تنوع و تعدّد بیشتری برخوردار است. تعدّدِ مشبّه، یعنی تعدّد فکر و اندیشه و گستردگی موضوع را منجر می شود؛ حال آن که تعدّد مشبّه به، یعنی تنوّع مضمون، اغراق و مبالغه. همچنین در این پژوهش دریافتیم که سعدی از تشبیهات: تفضیل، مضمر، مقیّد کردن و واژگان مترادف، برای رفع تکرار مشبّه های خود استفاده کرده است؛ در مقابل شفیعی کدکنی مقیّد کردن مشبّه و همراه شدن تشبیه با دیگر صنایع زیبایی ساز را برای رهایی از تکرار برگزیده است و از آنجا که خیال او تشبیهات جدیدی را ابداع نموده ، کمتر از شگردهای گریز از تکرار تشبیه قدما چون: تشبیه معکوس، تفضیل و... بهره برده است. همچنین شفیعی کدکنی برای رهایی از تکرار در مشبّه به، از لطیف کردن تشبیه سود جسته که کاری نو و بدیع محسوب می شود و شیخ اجل بدان توجهی نداشته است.
۲۰۵.

بررسی تشبیهات هنجارگریخته در سروده های ابن فارض و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه مولوی شعر زبان شناسی هنجار گریزی ابن فارض

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۸۷۵ تعداد دانلود : ۸۲۲
ماهیت فرامنطقی، عقلی و عرفی معانی و حقایق عرفانی از یک سو و محدودیت حوزه کارایی زبان از سوی دیگر باعث شده شاعران و عارفان، از زبان و بیان هنجارگریخته استفاده کنند. عارفان همواره برای ساخت تصاویر شاعرانه و بیان افکار خود، از تشبیه، که یکی از مهم ترین و پربسامدترین انواع هنجارگریزی معنایی در سروده های عرفانی است، بهره برده اند.\nدر این جستار، نگارندگان به روش تحلیلی، تشبیهات هنجارگریخته در دیوان ابن فارض و کلیات مولوی را نقد و بررسی می کنند. تحقیق نشان از آن دارد که بسامد استفاده از تشبیهات فشرده در سروده های این دو شاعر، بیش از تشبیهات گسترده است، چرا که به این وسیله، درنگ و چالش ذهنی مخاطبین طولانی می شود. گاه رابطه میان دو طرف تشبیه در سروده های آنان، آنچنان دور است که آشنایی زدایی در آن بیشتر به چشم می خورد. این دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم تشبیه سبب دیریابی معنا شده اند تا با برجسته کردن الفاظ خویش، سبب ایجاد لذت ادبی بیشتر در مخاطبین شوند. هرچند قصد ابن فارض، تفهیم مفاهیم متعالی و امر قدسی به ذهن خواننده بوده و به کاربرد تشبیه محسوس به معقول توجه نشان داده است، اما در تشبیه معقول به معقول، ترازو به سمت مولوی سنگینی می کند و تشبیهات حسی به حسی در سروده های مولوی با توجه به مشرب عرفانی و معنویش، بسامد معناداری را به خود اختصاص داده و دامنه تشبیهات گسترده در اشعار وی بیشتر از سروده های ابن فارض است.
۲۰۶.

کشف و تکامل صناعتی سبک ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظ سبک صناعت استعاره ایهامی کنایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۴ تعداد دانلود : ۵۷۳
سبک ها در جریان طبیعی تحولات تاریخی تغییر می کنند و تکامل می یابند. در جریان این جابه جایی و تغییر، برخی شاعران نقشی کلیدی و حیاتی ایفا می کنند. این شاعران برای رهایی از ابتذال و دوری از سنت های ادبی مکرر و مبتذل، به نوجویی می پردازند و با تلاش برای ایجاد گسستی میان خود و سنت های پیشین، به خلق عناصر نو دست می زنند. این هنرمندان یا خود به خلق صناعتی تازه دست می یازند، یا صناعتی از اسلوب های پیشین را که به چشم دیگران نیامده است برمی گزینند و با تکامل آن، به سبک شخصی خود صبغه ای خاص می بخشند، یا با معرفی آن صناعت به شاعران دیگر سبک خود را می پرورند. حافظ نمونه بارز یکی از این هنرمندان است. این جستار می کوشد، ضمن تشریح دوباره صناعت «استعاره ایهامی کنایه»، به منزله صناعتی آمیغی و موجود (به صورت ناخودآگاه و نه با علم به قضیه)، در شعر پیش از حافظ، نقش او در را کشفِ جدی و تکمیل این صناعت و استفاده معتدل از آن و نیز انتقال آن به سبک هندی، که اوج به کارگیری این صناعت است، نمایان کند.
۲۰۸.

مقاله به زبان فرانسه: از منطق استعاره ای تا فرهنگ شعر: استعاره به مثابه میانجی فرهنگی در «چشم گمراه» اثر مهدی اشرشور (De la logique métaphorique à la culture du poème : la métaphore comme médiateur culturel dans L’Œil de l’égaré d’El-Mehdi Acherchour)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعاره اخلاق گرایی فرهنگ کابیل نقد قوم گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۳۵۳
در این مقاله نشان خواهیم داد که توالی استعاره ها در «چشم گمراه» اثر مهدی اشرشور به بافت فرهنگی اثر مرتبط است. بعضی تکواژها که استعاره ها بر پایه آنها ساخته شده اند مثل «دعا» و «زمزمه های بانوان» نقش عوامل اشاری را کامل می کنند. اما جذابیت این استعاره ها که بدنبال هم آمده اند، در این است که دنیاهای فرهنگی نامتجانس در آنها بگونه ای هماهنگ کنار هم قرار گرفته اند تا به خواننده فرهنگی متفاوت را معرفی کنند و بدین ترتیب واقعیتهای فرهنگی بافت خود را نشان دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان