فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل ساختارگرایانه پیرنگ رمان هایی از چهار نویسنده زن
حوزه های تخصصی:
رمان هایی که در سال های اخیر، زنان خلق کرده اند، شباهت های فراوانی با هم دارند. به نظر می رسد نویسندگان زن ـ خواسته یا ناخواسته ـ از الگوی واحدی برای نگارش رمان های خود استفاده می کنند. در این مقاله سعی شده است تا وجود شباهت ها در پیرنگ چهار رمان اثبات شود. برای تحلیل این مسئله، از رویکرد ساختارگرایی استفاده شده است، چرا که در ساختارگرایی، ادبیات با دیدگاهی کلی و خود بسنده مطالعه می شود. با استفاده از این رویکرد، شباهت ها و جهت گیری اصلی این رمان ها در پیرنگ کشف می شود. پیرنگ این رمان ها کمابیش شباهت های ساختاری عمده ای با هم دارند. دلیل این شباهت ها پیش از هر چیز، وضعیت فرهنگی مشابه پدیدآورندگان این رمان ها است که باعث شده است ساختارهای ذهنی مشابهی در خلق آثار دیده شود. در این مقاله ابتدا توضیح مختصری درباره ساختارگرایی داده می شود، سپس در بخش بحث و بررسی، آن دسته از نظریات ساختارگرایان، که با موضوع مقاله ارتباط دارد، به طور خلاصه مرور می شود. مباحثی درباره پیرنگ و بحث های تخصصی تر ساختارگرایان درباره آن نیز در همین قسمت آمده است. در پایان نیز مطالعه موردی پیرنگ چهار رمان از منظر ساختارگرایانه آورده شده است که نشان می دهد پیرنگ این رمان ها از الگویی کلی پیروی می کند. رمان های بررسی شده عبارتند از: 1. خط تیره آیلین (ماه منیر کهباسی)،2. چراغ ها را من خاموش می کنم (زویا پیرزاد)، 3. چه کسی باور می کند رستم (مهرانگیز شریفیان)، 4. رؤیای تبت (فریبا وفی).
شخصیت و شخصیت پردازی در رمان نخل ها و آدم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در داستان نویسی امروزی پرداختن به شخصیت و شخصیت پردازی است. اشخاص ساخته شده ای راکه در داستان و نمایشنامه ظاهر می شوند شخصیت می نامند و شخصیت؛ در اثر روایتی یا نمایشی، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او، در عمل وی و در آنچه می گوید و می کند، وجود داشته باشد. خلق چنین شخصیت هایی را که برای خواننده در حوزه داستان و رمان مثل افراد واقعی جلوه می کنند شخصیت پردازی می گویند. مقاله پیش رو به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در یکی از رمان های دفاع مقدس به نام نخل ها و آدم ها پرداخته تا چگونگی پردازش شخصیت ها و انعکاس و نمود واقعیت را در شخصیت های این رمان نمایان سازد. این بررسی نشان می دهد، شخصیت های رمان بیشتر به صورت مستقیم پردازش شده اند. همچنین، استفاده هر چند اندک نویسنده از روش شخصیت پرداز ی غیر مستقیم، در کنار شیوه مستقیم و ارتباط منسجمی که میان شخصیت با دیگر عناصر داستان ایجادکرده در استحکام بنای داستان نقش ویژه ای ایفا کرده است.
بار درخاطرات کشیش دهکده اثر ژرژ برنانوس مضامین اندوه (Les thèmes maléfiques dans le Journal d'un curé de campagne)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادداشت های روزانهء کشیش دهکده، اثر ژرژ برنانوس، نویسندة فرانسوی است که در 1936 منتشر شد. از میان تمامی آثار برنانوس یادداشت های روزانه از همه مردمی تر و شاید در اولین برخورد، از همه متاثرکننده تر است. بافت رمان بسیار ساده است و طرح و توطئه ای در داستان آن نبوده و به صورت جملاتی قاطع و از دیدگاه کاملاً مذهبی بیان گردیده است.
کشیشی جوان که به تازگی پیش نماز ""آمبریکور"" شده است، سرشاری درونش را در یادداشت های روزانه اش بیان می کند. از آنجا که عشقش به روح انسانها و شور خارق العاده اش همواره با مانع بی تفاوتی و ابتذال برخورد میکند، در این اعتراف آرامشی می یابد. این کار در ابتدا با کمی تردید صورت می گیرد؛ اما به سبب شناخت بسیار روشنی که کشیش در پی آن از خود پیدا می کند، به امری لازم تبدیل می شود.
در این پژوهش، به تحلیل جایگاه گناه و مرگ نزد برنانوس می پردازیم و نقش مذهب را در هدایت بشریت به سمت جایگاه متعالی واکاوی می کنیم.
تحلیل تقابل سنت و مدرنیته در رمان اجتماعی پس از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
رمان اجتماعی، عرصه ای مناسب برای بازنمایی و بازآفرینی واقعیت اجتماعی در آیینه
ادبیات است. چالش میان سنت و مدرنیته از مضامینی است که از دورة مشروطه در ادبیات
فارسی بازتاب یافته و در هر دوره به شکلی متناسب با تحولات اجتماعی آن دوره بازنمایی
شده است. پس از انقلاب اسلامی، رمان اجتماعی رشد کمی و کیفی قابل توجهی پیدا کرد و
کمتر رمانی در این دوره وجود دارد که مضامین اجتماعی در آن طرح نشده باشد. مسئله
اصلی این پژوهش، بررسی تقابل مفاهیم سنت و مدرنیسم در رمان های اجتماعی پس از
انقلاب اسلامی است. هدف از پژوهش، بررسی و مقایسه تطبیقی رویکرد نویسندگان به این
موضوع، در دهه شصت، هفتاد و هشتاد شمسی است.
این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده
است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در رمان های دهه شصت این تقابل به شکلی آشکار و
بارز، به ویژه در اعتراض به صنعتی شدن، مظاهر مادی مدرنیته و از دست رفتن سنت ها دیده
می شود، اما در دهة هفتاد و هشتاد، این تجربه درونی شده و به شکل تردید، سرگردانی
و گاه سنت گرایی بروز یافته است. در عین حال، پذیرش تحولاتی که در دهة شصت، یک
چالش محسوب می شد، در دهة هفتاد و هشتاد، نشان دهندة حرکت روبه رشد مدرنیته به خصوص
در جامعة شهری و طبقة تحصیل کرده است.
مقایسه نمودهای جنگ در رمان سووشون سیمین دانشور و رمان اسیر خشکی ها اثر دوریس لسینگ در پرتو نقد زنانه شوالتر (عنوان عربی: دراسة تجلیات الحرب فی روایة سووشون لسیمین دانشور وروایة أسیر البراری لدوریس لیسنج فی ضوء نقد شوالتر النسوی)
حوزه های تخصصی:
رمان اسیر خشکی ها، چهارمین جلد از سری رمان های بچه های وحشت لسینگ است. طبق آنچه کلین به نقد از لسینگ نوشته، در نگارش سری رمان های بچه های وحشت، لسینگ بیش از پیش مصاحبه های زندگی اجتماعی و شخصیتی خود را شرح داده است (15). از سویی دیگر، طبق مصاحبه های انجام شده با دانشور که نمونه ای از آن در کتاب شناخت و تحسین هنر او به چاپ رسیده وی در نگارش سووشون، از حقایق زندگی خود و پیرامون اجتماعی اش الهام گرفته است (467). با توجه به تفاوت تجربه شخصی و اجتماعی دانشور و لسینگ از جنگ، در مقاله حاضر برآنیم تا با استفاده از تئوری نقد زنانه شوالتر، نمودهای جنگ را در دو رمان اسیر خشکی ها و سووشون مقایسه کنیم. به نظر شوالتر، زنان نویسنده، هرچند ازنظر جغرافیایی از هم دور باشند، در واکنش به یک واقعیت اجتماعی مشترک (نظیر جنگ)، سبک نوشتاری مشترکی به کار می گیرند و از رفتار نوشتاری مشابهی پیروی می کنند.چکیده عربی:تعدّ روایة أسیر البراری الجزء الرابع من سلسلة روایات أطفال العنف للیسنج. وبالنظر إلی ما کتبه کلاین نقدا علی لیسنج، فإنها شرحت فی مجموعة روایات أطفال العنف حیاتها الشخصیة والاجتماعیة أکثر من ذی قبل. ومن ناحیة أخری تصرح سیمین دانشور فی حوارات أجریت معها، وطبع نموذج منها فی کتابها معرفة الفن والإشادة به، أنها کانت متأثرة فی روایتها سووشون من حیاتها الشخصیة والاجتماعیة. حاول هذا المقال دراسة تجلیات الحرب فی روایتی أسیر البراری وسووشون فی ضوء النقد النسوی لشوالتر، وعلی أساس تباین التجارب الشخصیة والاجتماعیة عند الأدیبتین عن الحرب. یری شوالتر أن الأدیبات، بالرغم من بعد المسافات الجغرافیة، یستخدمن أسلوبا مشترکا فی کتابتهن عندما یعالجن واقعا اجتماعیا مشترکا کالحرب.
بررسی ساختاری رمان کلیدربر اساس نظریه برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد، و با ارائه شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگو های پردازش اثر ادبی کمک کند. در میان منتقدان ساختار گرا، گروهی به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند، که در این میان «کلود برمون» با ابداع یک نظام مبتنی بر نمایش شکل واره ای، طرحی را پیشنهاد می کند که بر پایه چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها استوار است. رمان بلند کلیدر، اثری تو در تو و گسترده است که محورها و جریانهای چند گانه، آن را شکل داده اند. برای بررسی ساختاری متن این رمان ناچار باید ابتدا طرح کلی آن را استخراج کرد، و سپس به تحلیل آن پرداخت. در تجزیه رمان به طرح اولیه ، شخصیتها، به میزان شرکت در زنجیره حوادث و نقششان در ساختن نقاط اوج در درجه اهمیت قرار می گیرند. قدرت یک رمان واقع گرا چون کلیدر در تعداد پی رفتهای کامل و چگونگی چینش و رابطه علی و معلولی برقرار شده در میان آنهاست. تعداد پی رفتهای اصلی معمولاً به تعداد نقاط اوج داستانی وابسته اند. هر شخصیت در طول رمان با پی رفتهای متعدد ایفای نقش می کند، ولی همه آنها در ایجاد ساختمان اصلی داستان نقش محوری ندارند. بنابراین رمان کلیدر، ترکیبی منطقی از پی رفتهای محوری است که در ارتباطی معنادار با پی رفتهای فرعی و ثانوی هستند، و تعداد شخصیتهای آن تحت تاثیر عواملی چون موضوع، فضای کلی، تعداد روایتهای اصلی، ساختمان قدرتمند روایتها و ارتباط هدف دار آنها با یکدیگر قرار دارد.
مقاله به زبان عربی: بررسی مسائل اجتماعی در رمان «لیل وقضبان» نجیب کیلانی (المضامین الاجتماعیه فی روایه «لیل و قُضبان» لنجیب الکیلانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مسائل اجتماعی در رمان «لیل وقضبان» نجیب کیلانی محمد مهدی سمتی* سمانه نقوی** میان ادبیّات و هنرمند با جامعه و مسائل اجتماعی و سیاسی موجود در آن رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. این ارتباط زنده و پویا گویای این است که ادبیات تنها تحت تأثیر شرایط اجتماعی به منصه ی ظهور می رسد. بر این اساس ادبیّات تنها زمانی به رسالت خویش عمل نموده است که آیینه تمام نمای زندگی اجتماعی مردم عصر خویش بوده و ایشان را بمنظور اصلاح جامعه به مقابله با فقر، جهل، استعمار، ایجاد عدالت اجتماعی و آزادی تهییج و تشویق نماید. ادبیّات داستانی و از جمله رمان، کاربرد گسترده ای در گُسترش افکار فلسفی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره دارد. رمان «لیل وقُضبان» از جمله آثار به یاد ماندنی نجیب کیلانی؛ رمان نویس و متفکّر اسلامی ادبیّات معاصر مصر می باشد که این اثر به زبان های مختلف جهان ترجمه شده است و در برخی کشورهای عربی به صورت فیلم سینمائی بر روی پرده ی سینما به نمایش درآمده است. این رمان بازگوی حوادثی است که در محیط زندان و فضای بیرون از آن رُخ داده است و زندان نمادی از جامعه ی نویسنده با حوادث و اتّفاقات موجود در آن می باشد. نجیب کیلانی در رمان خود ویژگی های زندگی مردم مصر، به ویژه جلوه های آشکار ظلم و بیداد، شکنجه، و شورش زندانیان بر نظام حاکم را بیان می کند. او همچنین توانسته است تصویر دقیقی از احساسات سرکوب شده، آرزوهای برباد رفته، و درد و رنج های زندانیانی را که تحت سلطه ی استعمارگران قرار گرفته اند را ترسیم نماید. کیلانی فضای مادّی و معنوی درون زندان را به گونه ای ترسیم کرده که به خواننده این امکان را می دهد تا حس کند او نیز به اعمالی مشابه زندانیان مشغول است. بنابراین زندان و حوادث و شخصیّت های مرتبط با آن، امور معنوی و انسانی، مشکلات فکری، اجتماعی و سیاسی از جمله موضوعاتی بوده که ذهن نویسنده را به خود جلب کرده است. آزادی زن، تعلیم، آزادی انتخاب در ازدواج، وطلاق از جمله مسائلی که جایگاه ویژه ای را در این رمان به خود اختصاص داده است. و از سوی دیگر نویسنده تصویر زن را به صورت انسانی نیرنگ پیشه که در قالب شیطانی زیبا جلوه گر است به نمایش کشیده است. این مقاله سعی بر آن دارد، در آغاز سخن خلاصه ای از زندگی نجیب کیلانی، افکار و آثار وی و پیدایش نثر اجتماعی در عصر معاصر را بیان کرده و پس از آن، مهم ترین مسائل اجتماعی که در رمان « لیل و قُضبان» مطرح شده است را در حدّ نیاز مورد بررسی و توجّه قرار دهد تا در آخر هدف مورد نظر که بررسی مسائل اجتماعی موجود در رمان « لیل و قُضبان» از نجیب کیلانی است، حاصل شود. کلید واژگان: مسائل اجتماعی، نجیب کیلانی، رمان، لیل و قُضبان.
زنان می توانند
صادق چوبک و داستان قفس
حوزه های تخصصی:
این نوشته کوتاه نشانه تلاشی اندک است برای اشارت به لزوم انجام کارسترگ به منظور معرفی گزیده آثار ادب فارسی به دو صورت زبانی فارسی و انگلیسی، با این امید که به همت اشخاص متبحر در زبانهای فارسی و انگلیسی آثار ممتاز نظم و نثر فارسی به زبان انگلیسی ترجمه شود تا مردم دیگر کشورهای جهان با میراث غنی ادب فارسی آشنا شوند. اگر این مهم صورت پذیرد می توان امیدوار بود که در آغاز هزاره سوم کاری بس مهم و متن در جهت فراهم ساختن زمینه های همفکری و همدلی در میان ملل و امم جهان از گذار ادبیات به عمل آمده است. می دانیم که نیاز به تعامل زبانی و تعاملی فکری که در عبارت«جامعه مدنی» تحقق می یابد به عهد باستان می رسد و نیز می دانیم که انسان امروزین از برکت علم و فن آوری سر به آسمان می ساید و رسیده «به جایی که بجز خدا نبیند» اما آوخ همین انسان مفخر زمان، به لحاظ دور ماندن از قافله اخلاق نیک انسانی گاهی از غایت آزمندی و جاه طلبی آنچنان بی رحم و درنده خو می گردد که به خاطر تنگی مجال می گوییم «عرش کبریا به لرزه در می آید» به باور نگارنده، اگر بتوان روح پلید انسان گمراه را تطهیر کرد چاره در استفاده از اکسیر هنر است به راهی که از لحاظ عاطفی منقلب گردد. از مشاهده خوی زشت خویش در آیینه روشن هنر به انتباه رسد و مترنم به این پیام زیبای سعدی «بنی آدم اعضای یکدیگرند»، طرحی نو افکند...
راوی در رمان «آتش بدون دود»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از میان عناصر داستان، به بررسی راوی، ویژگیها و زاویه دید وی در رمان آتش بدون دود، اثر «نادر ابراهیمی» پرداخته می شود. براین اساس، ابتدا تعریفی از روایت ارایه شده، پس از تعریف راوی -که از کلیدی ترین عناصر داستان به حساب می آید و سازمان بندی داستان تا حد زیادی در گرو آن است - از میان انواع زاویه دید، «تک گویی درونی» و انواع آن - که از راههای دسترسی به ذهن شخصیت های داستان است - بررسی می گردد. از آن جا که رمان آتش بدون دود را راوی «دانای کل» روایت می کند، ویژگیهای این راوی در رمان بیان شده است و سپس به چگونگی استفاده راوی دانای کل از انواع تک گویی ها و تغییر کانون دید به روایت داستان پرداخته و ویژگیهای خود را همچون یک شخصیت داستانی، آشکار ساخته است و آمیخته ای از روایت کلاسیک و مدرن را به صورتی به نمایش می گذارد که گاه، «آتش بدون دود» را به رمانهای پست مدرن نزدیک می کند.
چرا رمان اهمیت دارد؟
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۶
حوزه های تخصصی:
بررسی «ساختار زمانی» در رمان ""چشمهایش"" علوی
حوزه های تخصصی:
«ساختار زمانی» نظریهای است که به چگونگی شکلگیری ساختار داستان به تأثیرپذیری از زمان می پردازد. در رمان چشمهایش، ارتباط علی و معلولی بین وقایع، با استفاده از عامل زمان برقرار می شود. بر هم خوردن توالی قراردادی زمان، باعث شده است این رمان شروعی از میانه داشته باشد. بازگشت های مکرر به گذشته در خاطرات فرنگیس، زمانی غیرخطی و مدور در رمان ایجاد کرده است. هر حادثة این رمان، مانند حلقه ای است که از یک نقطه شروع می شود (زمان حال و محیط مادی؛ اتاق فرنگیس) و پس از شرح ماجرا (بازگشت به گذشته) به همان نقطة آغاز (زمان حال) باز میگردد. به این ترتیب، نویسنده به نوعی در زمان داستانی، سنتشکنی میکند. هدف این پژوهش، بررسی «ساختار زمانی (زمان غیرخطی)»، در رمان چشمهایش است و هدف از انتخاب این موضوع، انطباق این نظریه بر گونة ادبی رمان است.
بررسی مؤلفه های مدرنیسم داستانی در ساختار پیرنگ رمان پوتین گِلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به نوشتن داستان های روان شناختی، یکی از اصلی ترین جریان ها در داستان نویسی مدرن محسوب می شود. نویسنده با استفاده از شگردهایی می کوشد تا با واکاوی درون شخصیت/ شخصیت های داستان، زندگی روحی آنان را فرا نماید. در میان داستان نویسان زن ایرانی، منصوره حسینی اولین نویسنده ای است که به خلق داستانی با شیوه ای نزدیک به جریان سیال ذهن پرداخته است. پوتین گلی تنها اثر داستانی منصوره حسینی، نقاش و نویسندة تازه درگذشته است که تا به امروز کمتر توجهی به آن نشده است. در این مقاله نویسنده کوشیده است تا پیرنگ این داستان را از لحاظ ساختاری بررسی کند و مؤلفه های مدرن آن را با توجه به نمونه هایی که در متن وجود دارد، تبیین نماید. بر اساس این بررسی می توان گفت منصوره حسینی با بهره گیری از شیوة روایت تک گویی درونی به سیاق جریان سیال ذهن و نقب زدن به ذهنیات شخصیت اصلی داستان، موفق به خلق داستانی مدرن با گرایش روان شناختی شده است.