فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
اقتصاد دانان به منظور بهبود تخصیص نهاده آب، عموماً سیاست قیمت گذاری را پیشنهاد می کنند که به دلیل نگرانی های اقتصاد ی، فرهنگی و سیاسی چندان مورد استقبال مسئولان دولتی قرار نمی گیرد. در این تحقیق به این سؤال پاسخ داده می شود که به منظور بهبود تخصیص نهاده آب، چه سیاست هایی را می توان به جای سیاست قیمت گذاری آب در شرایط فعلی به کار برد. در این راستا از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) به منظور کالیبراسیون مدل و تحلیل آثار سیاست های پیشنهادی در دشت سرخس (استان خراسان رضوی) استفاده شد. مقایسه آثار سیاست افزایش قیمت نهاده آب با دو سیاست مالیات بر نهاده ( کاهش یارانه نهاده) و مالیات بر (کاهش حمایت از) محصول نشان داد که هرچند اثر سیاست های پیشنهادی بر درآمد، تقاضای آب و الگوی کشت بهره برداران نماینده متفاوت است ولی دو سیاست مالیات بر نهاده و محصول در نرخ های معینی می توانند به عنوان جایگزین سیاست قیمت گذاری آب به کار روند و سیاست مالیات بر محصولات دارای نیاز آبی بالا در مقایسه با سیاست مالیات بر نهاده های کود و سموم شیمیایی، در این زمینه نتایج مطلوب تری را به دست می دهد. طبقه بندی: JEL Q12, Q15, Q18, Q28
بررسی اثرات جانبی برداشت بی رویه آب های زیرزمینی بر بازار پسته ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین هدف این مطالعه بررسی اثر هزینه های جانبی ناشی از برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی برای تولید محصول پسته بر بازار پسته ایران است. ابندا تابع تقاضای صادرات و تقاضای داخلی پسته همراه با تابع عرضه ی آن با و بدون در نظر گرفتن هزینه های جانبی برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی برای دوره ی 90-1359 برآورد گردید و سپس در قالب یک مدل برنامه ریزی ریاضی آثار هزینه های جانبی بر متغیرهای کلیدی و رفاه بررسی شد. نتایج نشان داد که هزینه های جانبی برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی در تولید پسته موجب انتقال منحنی عرضه به سمت بالا و چپ می شود. بنابراین عرضه ی فعلی پسته به دلیل در نظر نگرفتن هزینه های جانبی، بیش از حد بهینه است. از سوی دیگر قیمت های بازار کمتر از قیمت های بهینه اجتماعی است. بر این اساس با لحاظ هزینه های جانبی مقدار متغیرهای قیمت افزایش و متغیرهای مقدار تولید و عرضه، تقاضای داخلی و صادرات کاهش یافته است. در نهایت با لحاظ کل هزینه های جنبی، رفاه مصرف کننده، رفاه تولیدکننده، درآمد صادراتی و در مجموع رفاه کل جامعه در کوتاه مدت کاهش یافت. قطعا لحاظ این هزینه های جنبی مانع از برداشت بی رویه ی منابع آب زیرزمینی و افزایش ارزش حال منافع حاصل از آن در بلندمدت خواهد شد.
بررسی اقتصادی میزان بهینه تخصصی آب با در نظر گرفتن الگوی کشت ( مطالعه موردی سد استقلال میناب )
حوزه های تخصصی:
کشور ایران با میزان بارندگی سالیانه حدود ٢٣٠ میلی متر جزء مناطق نیمه خشک در دنیا محسوب می شود. همچنین عدم یکنواختی زمانی و مکانی نزولات جوی با توجه به نیازهای کشاورزی بر مشکلات کمبود آب افزوده است. شهرستان میناب در استان هرمزگان یکی از مناطق عمده کشت محصولات زراعی و باغی است، که آبیاری بیش از ١٤٦٣٠ هکتار اراضی دشت میناب توسط سد استقلال میناب صورت می گیرد. هدف از ایجاد این شبکه آبیاری تأمین آب کشاورزی با روش های اصولی و توسعه کشاورزی و ایجاد تحول در وضعیت اقتصادی و اجتماعی این منطقه بوده است. با توجه به این موضوع، هدف از انجام این مطالعه تخصیص بهینه آب در اراضی زیر سد و تعیین الگوی بهینه کشت است. برای این منظور محصولات عمده زراعی و باغی در الگوی کشت منطقه انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات بصورت اسنادی از سازمان کشاورزی، شرکت آب منطقه ای استان هرمزگان، مدیریت کشاورزی شهرستان میناب رود تهیه گردیده است. جهت رسیدن به اهداف مطالعه از روش برنامه ریزی خطی با تابع هدف حداکثر نمودن سود و در نظر گرفتن محدودیت آب قابل استحصال از سد در ماههای مختلف سال، نیروی کار مورد نیاز و سطح زیر کشت استفاده شده است. سال مورد بررسی ١٣٧٧ بوده است. نتایج حاصله نشان می دهد که توزیع آب و آب مصرف شده بیش از نیاز آبیاری محصولات مختلف بوده است که می توان با مدیریت بهینه توزیع آب سد بخش عظیمی از این منطقه را زیر کشت برد وبه توسعه منطقه کمک نمود.
آب و آینده صلح در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد منابع طبیعی منابع تجدید شونده،حفاظت آب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
موریانه های نفتی در دریای مازندران
حوزه های تخصصی:
انتخاب الگوی زراعی مناسب در راستای استفادة پایدار از منابع آب با تأکید بر کم آبیاری: مطالعه موردی شهرستان سپیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی تحلیل های خرد بنگاه های کشاورزی،خانوارهای کشاورز و بازار نهاده های کشاورزی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد منابع طبیعی منابع تجدید شونده،حفاظت آب
ارزیابی اقتصادی سیستم های جمع آوری آب باران در مناطق خشک و نیمه خشک، مطالعه موردی: آبخیز آق امام، استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود آب شیرین و آب مورد نیاز در کشاورزی از مهمترین مسائل بشر در آینده است و ایران بدلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود با کمبود آب مواجه است. هر یک از روش های بهره برداری از منابع دارای ویژگی های خاص بوده و ارزیابی آنها در بهبود استحصال آب نقش مؤثری دارد. ارزیابی اجتماعی و اقتصادی سیستم های جمع آوری آب باران و اعمال مدیریت صحیح موجب خواهد شد تا کمبود آب مناطق خشک بر طرف گردد. بنابراین جمع آوری آب های سطحی در مناطق خشک روش مناسب و بهینه ای در تأمین آب مورد نیاز در این مناطق می باشد. این پژوهش در آبخیز آق امام استان گلستان، با مساحت 8730 هکتار انجام شد. ابتدا با مصاحبه حضوری از آبخیزنشینان تعدادی سیستم براساس شرایط منطقه و نیازمندی آبخیزنشینان پیشنهاد شد. در ارزیابی اقتصادی، هزینه ها و سودهای حاصل از سیستم های جمع آوری آب محاسبه شد و زیرحوضه ها براساس شاخص منفعت به هزینه (B/C) اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که عملیات یا سامانه های از لحاظ اقتصادی قابل اجرا هستند که هزینه استقرار کمتری دارند. در کل می توان گفت که میزان بارش، کاربری، توپوگرافی، خصوصیات فیزیکی حوضه و نحوه مصرف آب و همچنین شرایط اقتصادی و اجتماعی منطقه، در ارزیابی مکانی جمع آوری رواناب و همچنین تعیین نوع سیستم مناسب با منطقه موثر می باشند که این امر می تواند باعث بهبود مدیریت منابع آب در سطح آبخیز شود.
ارزیابی اقتصادی سیاست قیمت گذاری آب زیرزمینی در دشت ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به علت قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمه خشک همواره با پدیده کم آبی مواجه بوده است. از طرف دیگر برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی در سال های اخیر، منجر به کاهش سطح این آب ها شده و پایداری آنها را به خطر انداخته است. یکی از آبخوان هایی که با پدیده ی ناپایداری مواجه است، دشت ورامین است که از سوی وزارت نیرو به عنوان یکی از دشت های ممنوعه ایران در نظر گرفته شده است. در این تحقیق با استفاده از برنامه ریزی پویای قطعی به ارزیابی سیاست قیمت گذاری آب بر روی بهبود بیلان آب در آبخوان دشت ورامین و الگوی بهینه کشت در دو حالت مدرن و سنتی پرداخته شده است. دوره مطالعه 10 ساله بوده و نرخ تنزیل نیز 20 درصد می باشد. داده های مورد نیاز از طریق شرکت منابع آب ایران و تکمیل پرسشنامه به روش طبقه بندی ساده جمع آوری شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که افزایش در قیمت آب میتواند منجر به کاهش استخراج از آب زیرزمینی شده و بیلان آب را بهبود ببخشد. اما کشاورزان مدرن در این زمینه عملکرد بهتری دارند. از این رو کشاورزان مدرن به علت اینکه حساسیت کمتری نسبت به تغییر در قیمت آب دارند، میزان درآمد خالص ایشان در نتیجه اعمال سیاست قیمت گذاری کمتر دچار تغییر خواهد شد. حال با توجه به اینکه غالب کشاورزی در منطقه به صورت آبیاری سنتی می باشد، توصیه می شود که قیمت گذاری آب همراه با سیاست مکمل مانند دادن یارانه برای بهبود کارایی سیستم آبیاری همراه باشد.
اثر قیمت گذاری بلوکی افزایشی بر مصرف آب شرب در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمیت اقلیم های خشک و نیمه خشک در پهنه وسیعی از کشور و افزایش مصرف آب ناشی از رشد جمیعیت و رشد شهرنشینی در سال های اخیر، برنامه ریزی دقیق تر و عملکرد کاراتر در جهت تخصیص بهینه و حفاظت از منابع آبی کشور را ضروری می سازد. در دهه های اخیر بسیاری از کشورها از جمله ایران، برای کنترل و مدیریت مصرف آب شرب، سیاست قیمت گذاری بلوکی افزایشی را که نوعی تعرفه تصاعدی است انتخاب کرده اند. در این مقاله، برای بررسی اثر قیمت گذاری بلوکی افزایشی بر مصرف آب شرب، از آمار سری زمانی- مقطعی سال های 1383 تا 1387 استان های کشور استفاده شده و الگوهای قیمت متوسط و قیمت نهایی تقاضای آب شرب با بهره گیری از روش داده های تابلویی (اثرات ثابت) برآورد شده است. همچنین، میزان اثرگذاری متغیرهای جوی و درآمد خانوار بر مصرف آب شرب کشور در دوره مورد بررسی تعیین شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل و مقایسه ضرایب متغیرهای دو الگوی قیمت متوسط و قیمت نهایی نشان می دهد که در دوره مورد بررسی، سیاست قیمت گذاری بلوکی افزایشی در مجموع نتوانسته است به طور کارا باعث کنترل مصرف آب شرب در کشور شود.
امکان سنجی اقتصادی استفاده از گونه های با نیاز آبی پایین تر به منظور بهبود وضعیت آبی دریاچه ارومیه با استفاده از رویکرد برنامه PES(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که بخش کشاورزی بزرگ ترین بخش مصرف کننده منابع آب شیرین کشور است، یکی از علل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه را نیز می توان به توسعه ناپایدار فعالیت های کشاورزی مربوط دانست. به همین جهت، جا دارد که راهکارهای احیای آن عمدتاً بر مدیریت آب مصرفی بخش کشاورزی متمرکز شوند و به نظرمی رسد که یکی از این طرح ها، تغییر الگوی کشت و استفاده از گونه های با نیاز آبی کمتر به جای گونه های پرمصرف تر باشد. لذا در پژوهش حاضر تلاش شده است با استفاده از مفهوم PES، ابتدا راهکار تغییر الگوی کشت در قالب استفاده از گندم و جو به جای گونه های چغندرقند، یونجه، ذرت و گوجه فرنگی به بهره برداران پیشنهاد شود، سپس نتایج به دست آمده از نظر اقتصادی ارزیابی گردد. منطقه مورد مطالعه در پژوهش حاضر، حوزه آبخیز سیمینه رود است. برای این منظور از روش تلفیقی مصاحبه و پرسش نامه جهت جمع آوری اطلاعات موردنیاز استفاده شد. یافته های این مطالعه نشان داد که چنین پیشنهادی در زمان انجام مطالعه (1393) از مقبولیت کافی بین بهره برداران برخوردار بوده و در صورت توفیق در جلب پشتیبانی مالی دولت، امکان اجرای موفق آن وجود خواهد داشت. ارزیابی اقتصادی طرح نشان می دهد که نسبت منفعت به هزینه طرح جایگزینی گندم به جای چهار گونه مورد بررسی 12/2 و برای جایگزینی جو 06/2 است. بنابراین با توجه به قابلیت اجرایی این طرح، پیشنهاد می شود با جداسازی ردیف بودجه مشخص، ضمن اجرای این راهکار در تمام زیرحوضه های دریاچه ارومیه، میزان کاهش درآمد بهره برداران -که در صورت اجرای طرح تغییر الگوی کشت اتفاق می افتد- پرداخت شود. طبقه بندی JEL: Q51, Q57
اثرات سیستم های آبیاری بارانی در مقابله با خشکسالی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم آبیاری بارانی یکی از مهمترین استراتژی های سرمایه گذاری در توسعه روستایی است که می تواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر مقابله با خشکسالی اثر گذار باشد. این مطالعه اثرات سیستم آبیاری بارانی بر مقابله با خشکسالی در استان فارس را مورد بررسی قرار می دهد. تجزیه و تحلیل سیستم آبیاری بارانی به عنوان استراتژی مقابله که توسط کشاورزان در تعدیل خشکسالی پذیرفته شده است، مورد بررسی قرار می گیرد. 234 کشاورز برای مصاحبه و جمع آوری داده های مورد نیاز در سطح مزرعه به وسیله روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای در سال 1390 انتخاب شدند. برای بدست آوردن نتایج، لاجیت چند گزینه ای استفاده شد. بر طبق نظرسنجی، 8/30 ،2/46 و 2/16 درصد از کشاورزان، اثرپذیری سیستم های آبیاری بارانی تحت شرایط خشکسالی را به ترتیب، خیلی زیاد، زیاد و متوسط می دانستند. نتایج نشان داد که 9/29 درصد کشاورزان نمونه سیستم آبیاری بارانی را به عنوان استراتژی مقابله با خشکسالی انتخاب کردند. همچنین، رگرسیون لاجیت چند گزینه ای نشان داد که، درآمد، وام و عمق چاه اثر مثبت و معنی داری بر انتخاب سیستم آبیاری بارانی به عنوان استراتژی مقابله با خشکسالی دارند. در نهایت نتایج نشان داد که سیستم آبیاری بارانی می تواند در محصولات مختلف، بهره وری آب را به طور قابل ملاحظه و نزدیک به پنجاه درصد افزایش دهد.
شبیه سازی بازار آب و تحلیل اثرات سیاست اشتراک گذاری آب آبیاری بر الگوی کشت تحت شرایط کم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به علت بروز مشکلات کم آبی، بیشتر کشورها به اتخاذ سیاست های نو در ارتباط با مدیریت تقاضای آب به جای مدیریت عرضه آب گرایش یافته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شبیه سازی بازار آب به منظور تعیین نقش آن در ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای آب و بررسی اثرات سیاست اشتراک گذاری آب آبیاری بر الگوی کشت تحت شرایط کم آبی در حوضه رودخانه شاهرود می باشد. برای این منظور، از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) و توابع تولید منطقه ای محصولات کشاورزی (SWAP) استفاده شد. پس از طرح مدل، سیاست اشتراک گذاری آب آبیاری متناسب با انحرافات مجاز هر یک از مناطق، در سه حالت شبیه سازی شد. در انتها نیز اعمال کاهش آب دردسترس تحت سه سناریوی 10، 20 و 30 درصد صورت گرفت. داده های مورد نیاز مربوط به سال پایه 1390 می باشد که با مراجعه مستقیم به ادارات ذی ربط در شهرستان قزوین جمع آوری شد. برای حل مدل نیز از نرم افزار GAMS نسخه 9/23 استفاده شد. نتایج نشان داد که کاربرد سیاست اشتراک گذاری آب آبیاری راهکاری مناسب برای تخصیص منابع آب در حوضه رودخانه شاهرود می باشد. افزون بر آن، نتایج نشان داد که با تشکیل بازار آب و انجام معاملات بین مناطق مذکور، منافع اقتصادی کشاورزان افزایش می یابد. اعمال کاهش آب دردسترس 10 تا 30 درصد نیز سبب افزایش مجموع سطح زیر کشت محصولات آبی از 9 تا 37 درصد شد.
ارزیابی تابع تقاضای کلی آب (مطالعه موردی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع آب به سبب توانایی خلق جریان هایی از کالاها و خدمات در بخش هایی چون شهری، کشاورزی، صنعت و تفریحات یک کالای سرمایه ای ولی طبیعی در نظر گرفته می شوند. از آنجا که ارزش یک کالای سرمایه ای در یک نقطه زمانی دارایی نامیده می شود، پس می توان از منابع آب به عنوان یک دارایی طبیعی نام برد. این دارایی طبیعی یک کالای باارزش و غیرقابل جایگزین در توسعه اقتصادی، اجتماعی کشورها و یکی از مولفه های مهم در حفظ تعادل و پایداری اکوسیستم و محیط زیست می باشد. با توجه به افزایش روز افزون تقاضای آب و محدودیت منابع افزایش عرضه آب شیرین، تصمیم گیری های منطقی اقتصادی و ارزیابی دقیق تر تقاضای آب و عوامل موثر بر آن بدیهی به نظر می رسد. در این راستا ادبیات نسبتا قوی اقتصادی در مورد تقاضای آب در بخش های کشاورزی، شهری و صنعت بوجود آمده است. اما با توجه به بحث انتقال پذیری آب از یک بخش به بخش دیگر، مطالعات تجمیعی که کل تقاضای آب را به صورت تعاملی مورد توجه قرار دهد ، انجام نشده است. در مقاله حاضر تابع تقاضای تجمیعی آب (جمع توابع تقاضای 3 بخش شهری، کشاورزی و صنعت) نخست از طریق یک سیستم معادلات همزمان (با در نظر گرفتن تابع عرضه آب و تعادل عرضه و تقاضای کل آب) برای استان اصفهان برآورد شده است. سپس تابع تقاضای تجمیعی، با دسته بندی متغیرها نیز برآورد می گردد. در ادامه تحت یک گزینه انتخابی مقدار تقاضای آب، مقدار عرضه آب و قیمت تعادلی آب تا سال 1400 شمسی پیش بینی می گردد.
مدیریت خشکسالی برای استفاده بهینه از منابع آب استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه پیش بینی خشکسالی استان خراسان شمالی برای مدیریت بهینه منابع آب و بررسی اثرات آن بر تولید محصولات کشاورزی این شهرستان است. آمار و اطلاعات مورد نیاز برای پیش بینی خشکسالی از ایستگاه های هواشناسی سینوپتیک موجود و پیش بینی اطلاعات تعیین الگوی کشت از سازمان جهاد کشاورزی شهرستان بجنورد(مدیریت برنامه ریزی) در سال زراعی 1391 جمع آوری گردید. بررسی و تجزیه و تحلیل داده های بارش و تعیین دوره های خشکسالی برای زمان گذشته و حال به کمک شاخص خشکسالی SPI با استفاده از نرم افزار DIP انجام شد. به منظور بررسی اثرات خشکسالی بر بخش کشاورزی رابطه میان بارش و درآمد که اثرات کاهش میزان بارش بر عملکرد محصول و در نتیجه کاهش درآمد کشاورز بررسی گردید، در این بخش همچنین خسارت های ناشی از خشکسالی در بخش کشاورزی نیز تعیین گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که مرطوب ترین و خشک ترین سال ها، به ترتیب سال های 71-1370 و 68-1367 بوده است. در طی دوره آماری، منطقه مورد مطالعه مجموعا 10 سال مرطوب و 11 سال خشک را پشت سر گذاشته است. همچنین شدیدترین خشکسالی مربوط به زمستان 1379 با میزان SPI تجمعی 2.85- و خفیف ترین خشکسالی مربوط به پاییز 1386 با میزان SPI تجمعی 0.54- می باشد. بر اساس بررسی های به عمل آمده، حدود 60% از سطح زیر کشت آبی به غلات(گندم و جو) اختصاص یافته است که علت این امر در انطباق فصل رشد این محصولات با رژیم آبدهی رودخانه ها می باشد.