روابط ساختاری خودتنظیمی هیجانی با عملکرد درس شیمی با میانجی گری انگیزش یادگیری شیمی در دانش آموزان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۴۷-۲۴۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: انگیزش یکی از مهم ترین منابع قدرتمند تکانه ای است که رفتار یادگیرندگان را در آموزشگاه تحت تأثیر قرار می دهد و قدرت و پایداری رفتار را همراستا با عواملی مانند خودتنظیمی هیجانی تعیین می کند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خودتنظیمی هیجانی با عملکرد درس شیمی با میانجی گری انگیزش یادگیری شیمی در دانش آموزان بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 275 دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه یازدهم، 11 مدرسه دولتی شهر محمودآباد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 275 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تمام شمار دانش آموزان انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزش یادگیری شیمی سالتا و کلوگلیوتیس (2015)، پرسشنامه خودتنظیمی ﻫﯿﺠﺎن گراس و جان (2003) و نمره درس شیمی جهت عملکرد تحصیلی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات رگرسیونی ساختاری با نرم افزار SPSS18 و AMOS23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که انگیزش یادگیری شیمی و خود تنظیمی هیجانی بر عملکرد درس شیمی در دانش آموزان اثر مستقیم دارند. همچنین انگیزش یادگیری شیمی بر عملکرد درس شیمی با واسطه گری خود تنظیمی هیجانی در دانش آموزان اثر معنی داری دارد. به طور کلی مدل پژوهش تایید شد و متغیرهای پژوهش توان پیش بینی 33 درصدی از متغیر عملکرد درس شیمی را دارا بودند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشانگر اهمیت عوامل شناختی و هیجانی در تبیین عملکرد درس شیمی است.