بررسی آراء وحدت وجودی ابن عربی و اشرف جهانگیر سمنانی (عارفی در شبه قاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
107 - 122
هستی شناسی عرفانی، یکی از موضوعات اساسی در حوزه عرفان اسلامی است؛ این موضوع، از طریق آموزه های ابن عربی، بیشتر نمود و ظهور یافته است. از مهم ترین مباحث مطرح شده در هستی شناسی ابن عربی، بحث وحدت وجود است. پرسش اصلی این پژوهش به طورکلی این است که تلقی ابن عربی (م: 638 ه.ق) و اشرف جهانگیر (م: 828 ه.ق) از وحدت وجود و وجوه اشتراک و افتراق آرای آن دو عارف چیست؟ به دنبال این پرسش، جستار پیشِ رو، با روش توصیفی-مقایسه ای، به اثبات براهین وحدت وجود از دیدگاه ابن عربی و اشرف جهانگیر پرداخته است. ابن عربی، واضع نظریه وحدت وجود است؛ درحالی که اشرف جهانگیر، از شاگردان شیخ علاءالدوله سمنانی است؛ با وجود این ازجمله عرفایی است که پیرو نظریه وحدت وجود است. در جهان بینی ابن عربی و اشرف، تعالیم قرآنی و احادیث نبوی جایگاه ویژه ای دارد. در بحث تجلی، اشرف به تأسی از ابن عربی قائل به تجلی در هستی است. جهان بینی ابن عربی، آمیخته با سرّ است که درنهایت به «حیرت» و «هیبت» ختم می شود؛ امّا به دلیل غلبه اندیشه های کلامی و قواعد فقهی اشرف جهانگیر، او در اثبات وحدت وجود، بیشتر سیاق کلامی و فقهی را پیش گرفته؛ با وجود این در شاکله کلی مباحث وجود شناختی، متمایل به آرای ابن عربی است.