محمدرضا تفضلی
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
رویکرد هارمونیک مرتضی حنانه با نگاهی بر قطعه «بزرگداشت فردوسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: بزرگداشت فردوسی هارمونی زوج پلی مدالیته مد
حوزه های تخصصی:
بی گمان رویکرد هارمونیک مرتضی حنانه در استفاده از مدهای موسیقی دستگاهی و پدیدآوردن زبانی نو درخور تامل است. هدف این پژوهش بررسی رویکرد هارمونیک حنانه در اثر "بزرگداشت فردوسی" بوده و فرض بر آن است که هارمونی اثر یا به تعبیر آهنگساز هارمونی زوج، برگرفته از موسیقی دستگاهی ایران باشد. این نوشته در ابتدا به روش توصیفی تحلیلی به مدهای مورد استفاده و رابطه ی آن با رویکرد هارمونیک می پردازد. رویکرد هارمونیک حنانه نوعی پلی مدالیته در جهت تقویت فواصل ساختاری و شاخص دستگاه است که آهنگساز ریشه آن را در اهمیت فواصل چهارم درست در موسیقی ایران می داند. برای نمونه در این اثر با بکارگیری همزمان شور می و دشتی متعلق به آن (دشتی سی)، نتهای می و سی اساس بیشتر آکوردهای قطعه را تشکیل می دهند و آهنگساز نتهایی به عنوان متبدلات به این فاصله می افزاید. گزینش فاصله متغیر مذکور (متبدل) به گونه ای است که تاثیر مد مورد نظر را و نیز تاثیر میکروتن را بصورت همزمان تداعی کند. برای مثال، آکورد مورد استفاده در ابتدای قطعه متشکل از می-سی (ثوابت) و فا است که همزمانی می و فا تداعی کننده فا سری است. پس از بررسی نمونه ها می توان نتیجه گرفت در رویکرد حنانه، هارمونی ها، غالبا غیرتیرس و مبتنی بر مدهای ایرانی است و در پلی مدالیته در درون یک دستگاه ریشه دارد.
تأثیر گوستاو مالر بر آهنگسازان مکتب دوم وین(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: گوستاو مالر مکتب دوم وین اکسپرسیونیسم ارکستراسیون هارمونی
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتار این مقاله بررسی آثار و زندگی موسیقایی گوستاو مالر آهنگساز اتریشی اواخر رومانتیک و تأثیر آن بر آهنگسازانی همچون آرنولد شوئنبرگ، آنتون وِبِرن و آلبان بِرگ است. در تاریخ موسیقی، پس از بزرگانی نظیر هایدن، موتسارت و بتهوون که در دوره کلاسیک در شهر وین مشغول بکار بوده و به آهنگسازان مکتب وین معروف شدند، در اوایل قرن بیستم نیز این شهر شاهد تجمع و ظهور آهنگسازان مهمی همچون شوئنبرگ به همراه دو شاگردش - وبرن و برگ- بود که به سبب نفوذ آثار و عقاید هنری شان در مجامع موسیقی به آهنگسازان مکتب دوم وین شهرت یافتند. مکتب دوم وین، مانند سایر مکاتب هنری، در شاخصه های پیشرفت به یک زنجیره تاریخی قبل از خود متصل می شود. این مقاله در کارکردی مقایسه ای و انطباقی نشان خواهد دادکه آهنگسازان این مکتب در برخورد با عناصری نظیر بافت موسیقی، هارمونی، ارکستراسیون و سایر عوامل موسیقایی پیرو تفکر مالر بوده اند. البته در این رهگذر، مشخص می شود که مالر هم در آثار متأخر خود به نوعی متأثر از فعالیت های این مکتب و خصوصاً شوئنبرگ بوده است؛ اما در رویکرد کلی این مقاله نشان می دهد که مکتب دوم وین و منسوبین آن ها همگی در فراشد موسیقی به مالر و تفکر هنری او ارتباط می یابند.
فرم، ژانر و هارمونی در قطعه توکاتا اثر هرمز فرهت(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: توکاتا هارمونی کوراتال فرم کریشیم
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی فرم، ژانر، مد و هارمونی در قطعه "توکاتا" اثر هرمز فرهت است. اهمیت این قطعه از آن روست که آهنگساز ضمن استفاده از تم محلی (تم کُرَیشیم) با بهره گیری از زبان هارمونیکی نو و جنبه های ویرتوزیستیک ساز پیانو، قطعه ای نو را به رپرتوار این ساز در آثار آهنگسازان ایرانی افزوده است. پرسش این پژوهش بدین شرح است که "عوامل اساسی آهنگسازی و ارتباط آن با مصالح مدال در این اثر چیست؟" بدین منظور، پیش از پرداختن به قطعه "توکاتا"، با استناد به منابع کتابخانه ای مفهوم، پیشینه و نیز ویژگیهای اصلی این ژانر در دوره-های مختلف بررسی خواهد شد. قسمت دوم پژوهش، با روش تحقیق تحلیلی به بررسی مولفه های توکاتا و نیز فرم قطعه می پردازد. با وجود آزادی نسبی فرمال در ژانر توکاتا، می توان فرم این قطعه را سه بخشی مرکب دانست که بخش ها برگرد تم محلی کریشیم سازمان یافته اند. در ادامه، قسمت سوم به بررسی گوشه ها، مدها و ملودی اصلی و قسمت چهارم به رویکردهای هارمونیک در این اثر می پردازد. طبق بررسی انجام شده، می-توان نتیجه گرفت، آهنگساز در این اثر، تکنیک های موسیقی نئوتنال نظیر هارمونی کوارتال، کویینتال، تیرس غیرفونکسیونل و تیرس هایی با نت اضافه شده را متناسب با پتانسیل تم محلی و ژانر توکاتا بکار گرفته است.
جستاری بر سازماندهی فواصل و رویکرد دُدِکافنیک در موسیقی دمیتری شستاکویچ(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
حسین قنبری احمدآباد محمدرضا تفضلی
کلید واژه ها: انسجام شستاکویچ دُدِکافنی سازماندهی فاصله ای
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار تلاش بر آن است تا سازماندهی فاصله ای و انسجام در موسیقی دمیتری شستاکویچ مورد بحث قرار گیرد. بدین منظور، این پژوهش با روش تحقیق تحلیلی ابتدا به بررسی موتیف های شاخص همچون DSCH و SASCHA (ساشا) می پردازد؛ چرا که این موتیف ها نماینده کیفیت صدادهی در آثار آهنگساز هستند. در تحقیقات پیشین به نحوه ی پیدایش DSCH و نیز کاربرد مستقیم آن بگونه ای شایسته پرداخته شده است؛ اما تمرکز این مقاله، بر استفاده غیرمستقیم یا تلویحی این موتیف ها، از جمله تاثیر آن بر آلتراسیون مدها و نوع فواصل مورد استفاده در سری است. در واقع بررسی استفاده غیرمستقیم از این موتیف، نشان دهنده ی کیفیت صدادهی خاص در آثار مختلف آهنگساز است. علاوه بر استفاده مستقیم از موتیف "ساشا"، می توان فواصل مورد تاکید و شاخص در آن و حضور سلول 5-3 را (بعنوان زیرمجموعه آن) در آثار متاخر شستاکویچ مشاهده کرد. پس از بررسی آثار شستاکویچ می توان نتیجه گرفت، سازماندهی فواصل چه تاثیری در ایجاد انسجام در قطعات دارند. در واقع، او با آوردن عناصر آتونال و دُدِکافنیک در موسیقی تنال خود، نه تنها موجب از هم گسیختگی زبان موسیقایی خود نمی شود، بلکه با سازماندهی فاصله ای، زبانی شخصی و یکپارچه را در موسیقی خود ایجاد می کند.