اهداف: از آنجا که برنامه نویسی از مهم ترین دروس رشته کامپیوتر است، برای راهنمایی بهتر دانشجویان و انتخاب روش مناسب تر تدریس مدرسین باید بدانند که کدام یک از تواناییهای ذهنی دانشجو تاثیر بیشتری بر یادگیری این درس دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نمرات دروس برنامهنویسی دانشجویان کامپیوتر با سطح دو عامل خلاقیت و مهارتهای فراشناختی آنها انجام شد.
روش ها: این پژوهش همبستگی چندگانه در سال 1389 انجام شد. 200 دانشجوی دختر و پسر رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از آزمونهای خلاقیت CREE و آزمون حالات فراشناختی اُنیل و عابدی برای اندازه گیری خلاقیت و مهارتهای فراشناختی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، رگرسیون چندمتغیره، همبستگی پیرسون، آزمون های T و مجذور کای به کمک نرمافزار SPSS 12 استفاده شد.
یافته ها: سطح مهارتهای فراشناختی دانشجویان رابطه معنی داری با مقطع تحصیلی آنها داشت (01/0= p ) ، اما برای خلاقیت چنین رابطه معنی داری دیده نشد (05/0
p ) و مهارتهای فراشناختی (05/0 >p) دانشجویان رابطه چندگانه با نمرات دروس برنامه نویسی آنها داشت. نمرات دروس برنامهنویسی دانشجویان رابطه معنی داری با جنسیت و مقطع تحصیلی آنها نشان داد (05/0> p).
نتیجه گیری: مدرسین کامپیوتر میبایست به جای تاکید بر تکرار و تمرین بیشتر با کمک روشهای تدریس مناسب به ارتقای خلاقیت و مهارتهای فراشناختی دانشجویان به عنوان ابزاری برای بهبود یادگیری دروس برنامهنویسی کمک کنند، زیرا رشد این عوامل ذهنی، تاثیر خوبی بر یادگیری مستقل و خودتنظیم دانشجویان دارد.
اهداف: از آنجایی که برنامه نویسی از مهم ترین دروس رشته کامپیوتر است، برای راهنمایی بهتر دانشجویان و انتخاب روش مناسب تر تدریس، مدرسان باید بدانند که کدام یک از توانایی های ذهنی دانشجو تاثیر بیشتری بر یادگیری این دروس دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نمرات دروس برنامه نویسی دانشجویان با سطح تحمل ابهام آنها انجام شد.
روش ها: این پژوهش همبستگی در سال 1391 در 520 دانشجوی ورودی سال های 1387 تا 1389 رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه انجام شد. 200 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. از آزمون تحمل ابهام احمدپور برای اندازه گیری سطح تحمل ابهام دانشجویان استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 12 و با استفاده از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل و آزمون مجذور کای انجام شد.
یافته ها: نمرات سطح تحمل ابهام دانشجویان دختر به طور معنی داری کمتر از دانشجویان پسر بود (017/0=p). بین نمرات سطح تحمل ابهام دانشجویان و مقطع تحصیلی آنها رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بین نمرات دروس برنامه نویسی دوم و سوم دانشجویان و مقطع تحصیلی و جنسیت آنها رابطه معنی داری وجود داشت (05/0>p). بین نمرات دروس برنامه نویسی و سطح تحمل ابهام دانشجویان، رابطه مثبت معنی داری وجود داشت (05/0>p).
نتیجه گیری: سطح تحمل ابهام دانشجویان بر نمرات دروس برنامه نویسی آنها موثر است.
پژوهش حاضر به منظور بررسی آموزش راهبردهای حافظه فعال بر انگیزش تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان می-باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان ابتدایی دختر پایه چهارم مدارس دولتی شهر خوراسگان می باشند. نمونه آماری شامل46 نفر از دانش آموزان چهارم ابتدایی دختر مدارس دولتی شهر خوراسگان که در سال تحصیلی-1400- 1399مشغول به تحصیل بودند می باشد. روش نمونه گیری در دسترس می باشد و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر(1980-1981) و پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون(1975) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد و آموزش راهبردهای حافظه فعال بر انگیزش تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان اثر بخش است و تاثیر نمره های پیش آزمون بر نمره های انگیزش تحصیلی در پس آزمون معنا دار است و میزان آن 85 درصد است یعنی 85 درصد از واریانس نمره های انگیزش تحصیلی، مربوط به تفاوت آزمودنی ها در پیش آزمون می باشد. همچنین نتایج نشان داد که پس از کنترل نمره های پیش آزمون، تفاوت بین میانگین پس آزمون در گروه ازمایش معنا دار می باشد. لذا فرضیه تایید شد. و همچنین نتایج تحلیل داده ها نشان داد تاثیر نمره های پیش آزمون بر نمره های اضطراب امتحان در پس آزمون معنا دار است و میزان آن 85 درصد است یعنی 85 درصد از واریانس نمره های اضطراب امتحان، مربوط به تفاوت آزمودنی ها در پیش آزمون می باشد. همچنین نتایج نشان داد که پس از کنترل نمره های پیش آزمون، تفاوت بین میانگین پس آزمون در گروه آزمایش معنا دار می باشد، لذا فرضیه تایید شد.