سید ابراهیم آقازاده

سید ابراهیم آقازاده

مدرک تحصیلی: استادیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه آزاد تبریز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

رابطه باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانشجویان دچار درگیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشجویان باورهای انگیزشی باورهای معرفت شناختی درگیری شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش انگیزش درونی و بیرونی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۸۲۹
هدف: این پژوهش، بررسی ارتباط بین باورهای معرفت شناختی (باور به ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش، توانایی ذاتی یادگیری، یادگیری سریع)، باورهای انگیزشی (باور به کارآمدی شخصی، جهت گیری هدفی تسلطی، عملکردی، بیرونی) و تعیین سهم هر یک از آنها در پیش بینی درگیری شناختی دانشجویان بود. روش: بدین منظور 316 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز (201 دختر و 115 پسر) با روش نمونه گیری تک مرحله ای، به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و راهبردهای انگیزشی در یادگیری در آنها اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که درگیری شناختی با متغیرهای خودکارآمدی، جهت گیری هدفی تسلطی، عملکردی و قطعیت دانش همبستگی مثبت معنا دار؛ ولی با جهت گیری هدفی بیرونی، یادگیری سریع و توانایی ذاتی یادگیری همبستگی منفی معنا دار دارد. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بهترین عامل پیش بینی کننده درگیری شناختی دانشجویان، متغیر انگیزشی خودکارآمدی است و متغیرهای جهت گیری هدفی تسلطی، قطعیت دانش، جنسیت (مؤنث بودن) و توانایی ذاتی یادگیری دررده های بعدی قرار دارند. البته توانایی ذاتی یادگیری با درگیری شناختی همبستگی منفی داشت و نقش اش بازدارنده بود.
۲.

اعتباریابی مقیاس افسردگی مرگ در دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی روایی پایایی مرگ ساختار عاملی مقیاس افسردگی مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۲ تعداد دانلود : ۷۹۴
زمینه و هدف: اضطراب مرگ، وسواس مرگ و افسردگی مرگ سه بعد نگرش های مرضی نسبت به مرگ را تشکیل می دهند. مقیاس های اضطراب مرگ و وسواس مرگ در ایران اعتباریابی شده اند. هدف پژوهش حاضر اعتباریابی مقیاس افسردگی مرگ جهت سنجش بعد سوم نگرش مرضی نسبت به مرگ در ایران بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر در یک بررسی زمینه یابی و پس رویدادی انجام شده و از نوع توصیفی- مقطعی است. نمونه ای به حجم 894 نفر به روش نمونه گیری تصادفی از دانشگاه های شهر تبریز انتخاب و با مقیاس افسردگی مرگ (Templer و همکاران) و مقیاس اضطراب مرگ (Templer) مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی نشان داد این پرسش نامه مقیاسی چند بعدی بوده و عوامل چهارگانه ناامیدی مرگ، شکست مرگ، تنهایی مرگ و پذیرش مرگ به ترتیب بیشترین میزان واریانس را تبیین می کنند (71/49 درصد واریانس کل). به منظور بررسی روایی همزمان از اجرای همزمان مقیاس اضطراب مرگ استفاده شد که حاکی از روایی همزمان مطلوب می باشد (68/0=r ,001/0 < P). علاوه بر این، سه نوع پایایی بازآزمایی(76/0=r ,001/0 < P)، تنصیفی (77/0=r ,001/0 < P) و همسانی درونی (78/0=r ,001/0 < P) گزارش شد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات روان سنجی مطلوب، ابزار حاصل از پژوهش حاضر می تواند در تحقیقات مربوط به مرگ قابلیت کاربرد داشته باشد.
۳.

بررسی مسئله منطقی شر و استحکام انگاره نظام احسن ملاصدرا در برابر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسئله منطقی شر علم عنایی نظام احسن مسئله قرینه ای شر گزاره الحاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۳۴۲
مسئله شر بیش از آن که به وجه قرینه ای و با اتکا به برخی شرور گزاف و ظاهراً بی هدف یا انبوهی ناملایمات زندگی انسان، وجود خداوند و اوصاف کمالی او را به چالش کشد، در ساختاری منطقی، اعتقاد به خداوندی عالم، قادر و خیر محض را با وجود شرور در جهان هستی به طور منطقی ناسازگار می یابد. پیداست که اعتبار این استدلال منطقی در گرو صدق یا محتمل الصدق بودن گزاره الحاقی آن خواهد بود و این در حالی است که انگاره نظام احسن برآمده از علم عنایی خداوند از منظر فیلسوفانی چون ملاصدرا  با عطف نظر به وجوهی چون تضاد و تزاحم در جهان مادی، جزءنگری انسان این جهانی، نسبیت شرور، دخول بالعرض شر در قضای الهی و ... بر نادرستی این گزاره الحاقی پای می فشرد. مقاله پیش رو می کوشد تا با نگاهی دقیق به استدلال منطقی ملحدین و گزاره الحاقی مورد نظر آنان، دفاع ملاصدرا در برابر مسئله منطقی شر را مطرح و تاب و توان آن را بررسی کند.
۴.

نقد و بررسی دیدگاه امام محمد غزالی در باب نسبت اختیار و ضرورت علّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار مسئولیت قاعده ضرورت علی و معلولی غزالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۱۸۸
رابطه اختیار با قاعده فلسفی «جبر علّی و معلولی» از مسائلی است که محل نزاع میان اندیشمندان اسلامی، از حکما و متکلمان و اصولیان بوده است. مشهور حکمای اسلامی اختیار را در تعارض با این قانون عقلی و ضروری نمی دانند ولی برخی متکلمان از جمله غزالی آن را منافی با اختیار دانسته اند. لذا محور این پژوهش آن است که با مطالعه و تحقیق در آثار متفکر برجسته جهان اسلام و متکلم بزرگ اشعری (غزالی) اندیشه کلامی وی را در باب نسبت اختیار و ضرورت علّی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. با توجه به موضوع، این مقاله از حیث جمع آوری مطالب کتابخانه ای، و از حیث روش، توصیفی – تحلیلی و از منظر هدف، بنیادی است. در این نوشتار سعی شده است پس از تبیین مفاهیم اختیار، ضرورت علّی و اراده، انگیزه های اساسی نفی علیت در نظام فکری غزالی بررسی شود. در مجموع معلوم می شود که تفکر اشعری گری بر کل نظریات غزالی سایه افکنده است و سبب جهت گیری گوناگون وی در تمام مسائل از جمله اختیار و اراده شده است. از دیدگاه غزالی اعتقاد به قاعده ضرورت علّی و معلولی مستلزم محدود بودن قدرت الهی و سلب اختیار انسان و فاعل مختار و مجبور بودن خداوند در اعمالش می شود. از این رو در پاسخ به سوال اصلی تحقیق یعنی آیا از دیدگاه امام محمد غزالی میان اعتقاد به ضرورت علّی و معلولی و اختیار فاعل مختار می توان جمع کرد یا نه؟ می توان گفت که در اندیشه غزالی اختیار با ضرورت علّی جمع پذیر نیست.
۵.

Divine Foreknowledge and Human Moral Responsibility (In Defense of Muslim Philosophers’ Approach)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: foreknowledge moral responsibility free will Frankfurt principle of alternative possibilities (PAP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۶۱
According to most Muslim philosophers, the Divine foreknowledge, on the one hand, is so inclusive that encompasses each and every minor and timed action of moral agents, and because of the perfection of God in essence and attributes, any defects in His essence and attributes including any errors in His foreknowledge are impossible. On the other hand, these philosophers, like other defenders of free will, claim that significance of any kind of free will and responsibility of a moral agent depends on their access to alternate possibilities (PAP (and, consequently, their ability to do and not to do an action simultaneously. This paper aims to deal with this highly debated and rooted question that whether these two views are essentially in conflict with each other. To answer this pivotal question briefly based on a modified version of Frankfurt cases and Muslim philosophers’ definition of free will, we attempt to defend their initial approach to eliminating the conflict between Divine foreknowledge and free will or moral responsibility and show that, firstly, this infallible knowledge is contingent on the agent’s voluntary action and, secondly, despite the principle of alternate possibilities, moral responsibility of the agent does not depend on the person’s avoidance of the forthcoming action.
۶.

بررسی تطبیقی مبانی نظری اشاعره و حکمت متعالیه در مورد خلق از عدم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلق از عدم حدوث قدم من لاشیئ لا من شیئ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
از دیرباز چگونگی آفرینش و به تبع آن، نظریه «خلق از عدم» یکی از چالش های اساسی میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی است. تفسیرها و تبیین های متعدد در این خصوص، بیشتر در شکل تقابل میان حدوث و قدم مورد بررسی قرار گرفته است. اشاعره منشأ آفرینش را از عدم «خلق شیئ از لا شیئ» می دانند و معتقدند که حوادث قبل از حدوث نه از اشیاء هستند و نه از اعیان. در این نگرش، ابتدای آفرینش هیچ است و جهان هستی با اراده و قدرت مطلقه الهی، بدون واسطه از عدم پدید آمده است. پیدایش هستی مبتنی بر نظام طولی نیست؛ بلکه موجودات جهان با اراده الهی و به طور مستقل پدید آمده اند. اراده و قدرت او هرگونه ضرورت و واسطه را در خلقت نفی می کند. مخلوقات صدور و فیضان جبری از جانب الوهیت نیستند؛ بلکه ذاتاً به اراده آزاد و اختیار خالق وابسته اند. در مقابل، ملاصدرا معتقد به حدوث زمانی و حدوث ذاتی است و با تعدیل اصطلاح خلق از عدم، بر آفرینش، از «لا من شیء» استفاده کرده است. وی حدوث عالم و خلق از عدم را با براهین فلسفی اثبات کرده و بر اساس حرکت جوهری، عالم را حادث زمانی می داند. از نظر وی جهان ذاتا متجدد است و حدوث زمانی عالم به معنی خلق جهان «با زمان» است نه «در زمان».
۷.

رویکرد انتقادی بر نظریه «خلق از عدم» حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلق از عدم حکمت متعالیه مِن لاشیی حدوث حرکت جوهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۷۵
مسئله آفرینش از مسائل غامض و اسرار جهان هستی است. به تبع آن نظریه «خلق ازعدم»یکی از چالش های فلاسفه و متکلمان در همه اعصار بوده است. تفسیرها و تبیین های متعددی در این خصوص ارائه شده است که هر کدام از آنها با ابهامات و کاستی هایی مواجه هستند. سیستم فلسفی حکمت متعالیه هم به نوبه خود دارای مسائل و مشکلاتی است که نیازمند به پژوهش و تحقیق جامعی می  باشد. لذا بسیاری از پیروان صدیق حکمت متعالیه در عین پذیرش آن، از طرح انتقاد از آراء صدرالمتألهین خودداری ننموده اند. حدوث مبنای نظریه «خلق از عدم» است ملاصدرا حدوث را بوسیله حرکت جوهری اثبات می  کند. نتایج حرکت جوهری علاوه برآنکه با نصوص دینی همخوانی ندارند؛ ملاصدرا آیات قرآنی را تحت تاثیر حرکت جوهری بر خلاف معانی ظاهری آیات تفسیر کرده است. در ناحیه دلایل نیز با انتقادات جدی مواجه است. از جمله: نارسا و ناتمام بودن استدلال های ارائه شده و نیاز به ارائه دلیل شفاف و جامع و مانع در اثبات نظریه حرکت جوهری است و به نظر می رسد اشکالات وارد بر دلایل اثبات نظریه حرکت جوهری مورد پذیرش معتقدان این نظریه بوده است تا جایی که بزرگانی همچون علامه طباطبایی ضمن پذیرش اشکالات وارده خود به اقامه استدلال در این مقام پرداخته اند. این نظریه با توجه به چالش ها و اشکالاتى که مطرح است. التزام به درستى آن و پذیرش آن را مشکل و با تردیدهای جدی مواجه ساخته است.
۸.

بررسی تطبیقی خاستگاه معرفت شناسی مفاهیم فلسفی از منظر هیوم و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیوم علامه طباطبایی معرفت شناسی مفاهیم فلسفی م‍ن‍شاء انطباع علم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
بررسی آثار و نوشته های فلاسفه در خصوص منشاء پیدایش مفاهیم فلسفی و مقدم برآن منشاء مفاهیم و تصورات، گویای شکل گیری و اهمیّت تدریجی و متأثر این مسئله از یکسری اندیشه ها در هر دو جهان غرب و اسلام دارد. در جهان غرب ایدة تصورات فطریِ مطرح شده از سوی عقل گرایان و ردّ همین ایده از سوی تجربه گرایان، در نهایت هیوم فیلسوف اسکاتلندی گریزان از فلسفة غامض را به سمت ردیابی از منشاء مفاهیم و تصورات می کشاند. دیوید هیوم ضمن ردّ تصورات فطری، با انقسام محتوایات ذهنی به تصورات و انطباعات و با ارائه طرحِ ارجاعِ تصورات بر انطباعات، زیر آب تمام مفاهیم فلسفی را چون مسبوق به هیچ انطباعی نمی بیند زده و در توجیه وجود این تصورات در ذهن به مبانی روان شناختی و خیالی متوسل می گردد. بعدها و در گذر ایام به دلیل ورود اندیشه های مغرب زمین به ایران بخصوص در دوران معاصر، مسئلة منشاء مفاهیم و تصورات (به طور عام) و منشاء مفاهیم فلسفی (به طور خاص) توسط علامه طباطبایی ارزش و اهمیت دو چندان می یابد. علامه همانند هیوم ضمن ردّ تصورات فطری و پیش ساختة ذهن و کشاندن علم به ساحت حضور و تاکید بر حاکویّت وکاشفیّت ذاتی علم و با ارجاع تمام مفاهیم و تصورات به علم حضوری، اعتبار و حیثیت معرفتیِ مفاهیم فلسفی را که در قاموس فلسفیِ هیوم متزلزل شده بود را بازگردانده و به فلسفه و مفاهیم محوری آن جانی دوباره می بخشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان