شاهرخ یوسف زاده

شاهرخ یوسف زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

آسیب شناسی روانی محور یک درچهار ماهه اول پس از آسیب مغزی تروماتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آسیب مغزی تروماتیک اختلال روانی همبودی پیامدهای عصبی - رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۳۱۴
هدف : پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ابعاد آسیب شناسی روانی محور یک چهارمین دست نامه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV ) درچهار ماهه نخست پس از آسیب مغزی تروماتیک ( TBI ) و حالت های روانی پس از رخداد TBI بود. روش : در چارچوب یک بررسی توصیفی- طولی، 238 بیمار دچار TBI (43 زن و 195 مرد) به شیوه پیاپی نمونه گیری و معاینه شدند. پس از گذشت چهار ماه، 155 نفر (1/65%) از بیماران برای تعیین ماهیت اختلال روانی ناشی از TBI به کمک مصاحبه ساختاریافته بالینی بر پایه معیارهای تشخیصی DSM-IV ، به یک روانپزشک مراجعه نمودند. یافته ها : نتایج نشان دادند که پس از آسیب دیدگی، 117 نفر (5/75%) دارای تشخیص اختلال های روانی ثانوی به TBI هستند. از این افراد، 88 بیمار (2/75%) همبودی اختلال های روانی نشان دادند. با این وجود، شایع ترین اختلال های روانی ناشی از TBI به ترتیب تغییر شخصیت (6/58%)، اختلال خلقی (3/32%)، اختلال اضطرابی (20%)، اختلال خواب (3/19%)، یادزدودگی مزمن (9/12%) و اختلال های جسمانی شده (3/1%) بودند. اختلال های دلیریوم، خوردن و روانپریشی ناشی از TBI نیز هر یک به میزان 64/0% تشخیص داده شدند. نتیجه گیری : فراوانی بالای اختلال های روانی در مرحله حاد پس از TBI به همراه بسیاری از موارد جدید تغییر شخصیت و اختلال های خلقی و اضطرابی، چشمگیر است و بیماران دچار TBI دست کم در مقطع زمانی چهارماهه پس از آسیب، باید مورد پایش و ارزیابی قرار گیرند تا خطر بروز اختلال های روانی کاهش یابد.
۲.

اعتباریابی نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد: تجربه ی روان سنجی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتبار پایایی سازگاری تحلیل عاملی درد کمردرد خوداثربخشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۹ تعداد دانلود : ۹۳۰
مقدمه: مقیاس خوداثربخشی درد، اطمینان بیماران را از توانایی انجام فعالیت های روزمره با وجود درد، ارزیابی می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن (CLBP) بود. روش کار: مطالعه ی حاضر، توصیفی و از نوع اعتبارسنجی بود. در آن 160 نفر از بیماران مبتلا به CLBP که در سال 1388 به بیمارستان پورسینای شهرستان رشت مراجعه کرده بودند، به شیوه ی نمونه گیری پیاپی انتخاب شدند. ساختار عاملی مقیاس خوداثربخشی درد توسط تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی گردید. هم چنین همسانی درونی، پایایی بازآزمایی، اعتبار پیش بین و سازه (واگرا و همگرا) این مقیاس نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آزمودنی ها مقیاس پیوسته ی بصری، پرسش نامه ی ناتوانی رولند-موریس، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، مقیاس تامپای ترس از حرکت و پرسش نامه ی راهبردهای مقابله را تکمیل کردند. یافته ها: همسانی درونی مقیاس عالی بود (91/0=α)، ضریب پایایی بازآزمایی 73/0 و ضریب همبستگی گویه-نمره ی کل برای هر یک از گویه ها در دامنه ی 73/0 تا 78/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی بیانگر استخراج عامل خوداثربخشی درد بود که 16/65 درصد از کل واریانس را با حداقل بارعاملی 73/0 تبیین می نمود. هم چنین نمرات مقیاس خوداثربخشی نسبت معنی داری از واریانس نمرات آزمون های ترس از حرکت، افسردگی، ناتوانی و راهبردهای مقابله را حتی پس از کنترل اثرات مخدوش کننده احتمالی سن، شدت و مدت درد و مدت مصرف دارو پیش بینی کرد و در جهات مورد انتظار با آن ها همبسته بود. نتیجه گیری: نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد ویژگی های روان سنجی رضایت بخشی دارد و می تواند در موقعیت های بالینی و پژوهشی در بیماران CLBP به کار رود.
۳.

تعیین عوامل روان شناختی مرتبط با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناتوانی جسمی کمردرد مزمن عوامل روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۱۳
مقدمه: کمردرد مزمن یکی ازشایع ترین و چالش برانگیزترین جلوه های درد در افراد بزرگسال است. در این میان عوامل روان شناختی در ایجاد و تداوم ناتوانی جسمی و محدودیت عملکردی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن با اهمیت قلمداد شده اند. هدف این پژوهش تعیین عوامل روان شناختی مرتبط باناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش حاضر دارای طرحی مقطعی و از نوع همبستگی بود که در آن 279 بیمار (81 مرد، 198 زن) واجد شرایط مبتلا به کمردرد مزمن بیش از3 ماه (با میانگین سنی 77/11 ± 77/44 سال) که به کلینیک تخصصی و فوق تخصصی جراحی اعصاب بیمارستان پورسینای شهرستان رشت مراجعه کرده بودند، به شیوه نمونه گیری غیر احتمالی و پیاپی انتخاب شدند. کلیه بیماران ابتدا پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و مرتبط با کمردرد را تکمیل نمودند و سپس توسط مقیاس ناتوانی رولند و موریس، مقیاس پیوسته بصری، مقیاس ترس از حرکت، خرده مقیاس فاجعه انگاری پرسشنامه راهبردهای مقابله، مقیاس افسردگی استانفورد و مقیاس خوداثربخشی درد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل های همبستگی نشانگر ارتباط معنی دار بین ناتوانی جسمی با همه متغیرهای پیش بین بود. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد عوامل روان شناختی 52% از واریانس ناتوانی جسمی را تبیین می نماید. در مدل نهایی سطوح بالاتر باورهای خوداثربخشی، شدت درد، تحصیلات و ترس مرتبط با درد که حاصل از نمره مرکب مقادیر دو مقیاس فاجعه انگاری و ترس از حرکت بود، به طور معنی داری توانستند شدت ناتوانی جسمی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که قطع نظر از عوامل جمعیت شناختی رابطه ی نسبتاً قوی بین عوامل روان شناختی و ناتوانی جسمی وجود دارد. بنابراین متخصصان بالینی می بایست نسبت به اثرات قدرتمند باورهای خوداثربخشی، ترس مرتبط با درد، شدت درد و میزان آگاهی بیماران از بهداشت ستون فقرات خود در کاهش و مدیریت ناتوانی جسمی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن آگاه باشند. برخی دلالت های بالینی و رهنمودهای پژوهشی حاصل از این نتایج، جهت پیشگیری و کنترل ناتوانی جسمی در این بیماران مورد بحث قرار گرفته است.
۵.

ارتباط ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کمردرد مزمن ترس از حرکت شدت درد ناتوانی جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات جنسی اختلال های کنشی جنسی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۲۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۲۱
هدف: شواهد روزافزونی وجود دارد که در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن، ترس از حرکت می تواند به اندازه شدت درد ناتوان کننده باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن و تأثیر عواملی چون سابقه کمردرد، سن و جنسیت بر این ارتباط صورت گرفت. روش بررسی: در این تحقیق تحلیلی و مقطعی، ۱۹۴ بیمار با سابقه کمردرد مزمن بیش از ۳ ماه، که در یک دوره چهار ماهه به هفت کلینیک شهر رشت مراجعه کرده بودند، به روش تمام شمار انتخاب و با استفاده از مقیاسهای درجه‌بندی عددی شدت درد، ناتوانی جسمانی رولند و موریس، ترس ازحرکت تمپا و پرسشنامه مشخصات جمعیت‌شناختی، اطلاعات لازم از آنها اخذ و با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معناداری بین ناتوانی با ترس از حرکت، شدت درد و سن (۰/۰۰۱>P) و همچنین مدت ابتلا به کمردرد (۰/۰۳۶=P) وجود داشت که البته این روابط بین زنان و مردان متفاوت نبود. در مدل رگرسیون چند متغیره اجرا شده، ترس از حرکت و شدت درد، پیش‌بینی‌کننده‌هایی قوی برای ناتوانی بوده و تفاوتی بین آنها یافت نشد. سپس مدل پیش بینی با افزودن متغیرهای سن، جنسیت و مدت ابتلا انجام شد که ترس از حرکت و شدت درد در پیش بینی ناتوانی برتر از سایر متغیرها بودند. در میان ویژگیهای جمعیت‌شناختی تنها سن دارای ضریب بتای معناداری در پیش‌بینی ناتوانی جسمی بود (۰/۰۰۲=P). نتیجه گیری: ترس از حرکت، شدت درد و سن از عوامل مهم و مؤثر بر میزان ناتوانی ادراک شده در افراد مبتلا به کمردرد مزمن هستند. بنابراین جهت به حداقل رساندن ناتوانی، علاوه بر کاهش شدت درد، می توان به بیماران دچار ترس از حرکت، روش های درمانی را که بر کاهش این ترس تمرکز دارند پیشنهاد کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان