ماندانا نیکنام

ماندانا نیکنام

مدرک تحصیلی: استادیارگروه مشاوره و روانشناسی دانشگاه غیر انتفاعی خاتم.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۳ مورد از کل ۲۳ مورد.
۲۱.

اثربخشی توانمندسازی روان شناختی مبتنی بر رویکرد روان شناسی فردی بر بار روانی و انعطا ف پذیری شناختی مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه: تولد کودک کم توان ذهنی بر جنبه های مختلف زندگی والدین تأثیر می گذارد. بار روانی و عدم انعطاف پذیری شناختی در مادران دارای فرزند با کم توانی ذهنی مشکلات روان شناختی متعددی را ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی روان شناختی بر بار روانی و انعطاف پذیری شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش: در یک پژوهش نیمه آزمایشی 30 مادر دارای کودک کم توان ذهنی از مجتمع آموزشی توا ن بخشی توان خواهان آموزش و پرورش منطقه 2 شهر تهران در سال 1399 ، به صورت دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( تقسیم شدند. برای گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش توانمندسازی روان شناختی مبتنی بر رویکرد روان شناسی فردی به مدت 8 هفته برگزار شد و گروه گواه در طول این مدت هیچ گونه مداخله روان شناختی دریافت نکرد. شرکت کنندگان توسط مقیاس بار روانی پای و کاپور و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال سنجیده شدند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایشی و گواه در بار روانی و انعطاف پذیری شناختی مادران در مرحله پس آزمون وجود داشت. یافته ها نشان داد که آموزش توانمندسازی روان شناختی بر کاهش بار روانی و ارتقاء انعطاف پذیری شناختی مادران دارای کودک کم توان ذهنی تأثیر مثبت دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: براساس شواهد پژوهش حاضر می توان از این مداخله به منظور کاهش فشار روانی و ارتقاء انعطاف پذیری شناختی مادران دارای کودک کم توان ذهنی استفاده کرد.
۲۲.

اثربخشی آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده بر اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدی نوجوانان دختر

کلید واژه ها: آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده اهمال کاری تحصیلی خودکارآمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۹۱
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده بر اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدی نوجوانان دختر متوسطه دوم انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبیرستان جواد الائمه شهرستان بهارستان ۲ بود که در سال تحصیلی ۹۹-۱۴۰۰ مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل30 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری در دسترس براساس ملاک های مورد نظر پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله غلبه بر درماندگی آموخته شده دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم بود. نتایج تجزیه و تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدی وجود دارد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و مولفه های آن تاثیر معناداری دارد (P>0.05) همچنین آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان تاثیر مثبت دارد (P>0.05). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود روان شناسان و درمانگران از این روش جهت ارتقای خودکارآمدی و کاهش اهمال کاری تحصیلی استفاده نمایند.
۲۳.

نقش واسطه ای ارضاء نیازهای پایه روان شناختی در رابطه بین والدگری افراطی و خودشیفتگی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: والدگری افراطی ارضاء و ناکامی نیازهای پایه روان شناختی خودشیفتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۳
اهداف والدگری افراطی یا والدگری هلیکوپتری با دخالت بیش از حد، نقش زیادی در تأمین نیازهای روان شناختی پایه کودکان دارد که از این طریق می تواند با خودشیفتگی در بزرگسالان مرتبط باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ارضاء و ناکامی نیازهای پایه روان شناختی در رابطه بین والدگری افراطی و خودشیفتگی در دانشجویان بود. مواد و روش ها روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای 278 نفری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی گاردیا، دسی و رایان، پرسش نامه سبک والدگری هلیکوپتری لیموین و باچانان و پرسش نامه شخصیت خودشیفته آمز بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و آزمون مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و Amos نسخه 24 انجام شد. یافته ها نتایج این مطالعه نشان داد نیازهای پایه روان شناختی در رابطه بین والدگری افراطی و خودشیفتگی نقش واسطه ای دارد (0/05>P). آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که والدگری افراطی با خودشیفتگی رابطه مثبت و معنادار (0/05>P) و با ارضاء نیازهای پایه روان شناختی رابطه منفی معنادار دارد و بین ارضاء نیازهای پایه روان شناختی با خودشیفتگی همبستگی منفی معناداری وجود دارد (0/05>P). نتیجه گیری بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان به نقش والدگری افراطی در کیفیت تأمین نیازهای روا ن شناختی پایه و به ایجاد ویژگی های خودشیفتگی جهت پیشگیری از شکل گیری شخصیت خودشیفته در افراد توجه ویژه ای کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان