محمدعلی زنگنه اسدی

محمدعلی زنگنه اسدی

مدرک تحصیلی: دانشیار ژئومورفولوژی دانشگاه حکیم سبزواری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۵ مورد.
۱.

بررسی میزان فرسایش خاک و تولید رسوب با استفاده از مدل) RUSLE )و روش پسیاک اصلاح شده (مطالعه موردی: حوضه آبریز کال اسماعیل دره شهرستان شاهرود استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش رسوب حوضه آبریز فرسایش خاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 233 تعداد دانلود : 209
یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشوری خاک است. خاک یک منبع زنده، پویا، تجدید پذیر در طول عمر انسان است که برای تولید غذا و همچنین توازن اکوسیستم ها ضروری و حیاتی به نظر می رسد. منابع آب و خاک از نظر اقتصادی و اکولوژی به عنوان ارکان اصلی منابع طبیعی و توسعه فعالیت های کشاورزی شناخته شده و در واقع منشا تولید مایحتاج اولیه بشر و تامین کننده نیازهای طبیعی گیاهان و موجودات زنده دراکوسیستم می باشد. بنابراین در حوضه های آبریز نیاز به بررسی و کنترل فرسایش رسوب وجود دارد. و برای حفاظت از هدر رفت رسوب باید تمهبدات ویزه ای متناسب با هر حوضه اتخاذ شود.در حوضه کال اسماعیل دره با استفاده مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، تصاویر هوایی و نقشه های GIS، فاکتور-های مدلی جهانی تجدید نظر شده فرسایش خاک(RUSLE) شامل: فرسایش پذیری باران، فرسایش پذیری خاک، طول شیب، درجه شیب، پوشش گیاهی مورد ارزیابی قرار گرفت وهمچنین عوامل 9 گانه مدل پسیاک محاسبه شد.باستفاده از نقشه های GIS و فرمول های مربوطه در مدل جهانی تجدید نظر شده فرسایش خاک، میزان فرسایش رسوب در منطقه مورد مطالعه 17.197 تن در هکتار برآورد شده و براساس مدل پسیاک نیز میزان برداشت رسوب 3.54 تن در هکتار محاسبه گردید. بنابراین از نظر شدت رسوب دهی، منطقه درکلاسI و دارای فرسایش خیلی کم می باشد.
۲.

پهنه بندی توسعه کارست در حوضه آبریز بقمچ کشف رود با مدل منطق فازی-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حوضه بقمچ پهنه بندی توسعه کارست مدل فازی (ANP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 681 تعداد دانلود : 59
هدف از این پژوهش شناسایی و پهنه بندی توسعه کارست در حوضه آبخیز بقمچ در استان خراسان رضوی با استفاده از مدل فازی و (ANP) می باشد. در این تحقیق لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، فاصله از گسل، همباران، همدما، فاصله از آبراهه، شیب، ارتفاع، پوشش گیاهی و کاربری اراضی به عنوان نقشه های عامل در نظرگرفته شدند. این لایه ها در محیط (GIS ) تهیه و براساس نظر کارشناسان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با مدل (ANP) وزن دهی و استانداردسازی و در پایان با تلفیق مدل منطق فازی، نقشه ی نهایی پهنه بندی توسعه کارست با گامای 0.9 تهیه گردید. نتایج نشان داد که 16.3 درصد از مساحت منطقه در پهنه با پتانسیل توسعه بسیار زیاد، 33.7 درصد با توسعه زیاد، 6.6 درصد با توسعه متوسط ، 3.6 درصد با توسعه کم و 39.8 درصد فاقد کارست می باشد. عامل لیتولوژی منطقه با ارزش 0.233 بیشترین وزن و مهمترین عامل کنترل کننده پتانسیل توسعه کارست در منطقه مورد مطالعه بوده است و عامل فاصله از آبراهه و کاربری اراضی کمترین وزن را به خود اختصاص داده و کمترین تأثیر را در کارست زایی کنونی حوضه به خود اختصاص داده است. نتایج نشانگر آن است که به ترتیب عوامل لیتولوژی، بارش، دما و ارتفاع مهمترین نقش را در توسعه کنونی کارست در این منطقه داشته اند.
۳.

ارزیابی ژئومورفوسایت ها و ژئوکانزرویشنِ ژئوپارک پیشنهادی غرب خراسان رضوی با استفاده از مدل بومی شایان یگانه و همکاران و مقایسه این مدل با مدل های جهانی کومانسکو، فاسولاس، بریلها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی ژئومورفوسایت ژئوتوریسم ژئوپارک ژئوکانزرویشن خراسان رضوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 745 تعداد دانلود : 954
محققان برای پتانسیل یابی ژئوتوریسم یک منطقه و یا قابلیت سنجی توریستی ژئوپارک ها در ایران و جهان همواره به دنبال ارزیابی ژئوسایت ها و ژئومورفوسایت های آن منطقه بوده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای چهار مدل بریلها، کومانسکو، فاسولاس و مدل بومی شده شایان یگانه و همکاران برای ارزیابی ژئومورفوسایت ها ست تا نقاط ضعف و قوت هرکدام از مدل های بین المللی با مدل ایرانی بررسی شود. محدوده مطالعه شده با مساحتی معادل 4257 کیلومتر مربع در غرب خراسان رضوی واقع است که می تواند قسمت هایی از شهرستان های سبزوار، داورزن را دربربگیرد. در پژوهش حاضر از روش تحلیلی-تطبیقی استفاده و داده ها به روش های اسنادی و میدانی گردآوری و سپس با استفاده از نرم افزارهای گرافیکی و آماری GIS، SPSS و Excel تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد درمجموع، ژئومورفوسایت هایی که زیرمجموعه آبی هستند در همه مدل ها بیشترین ارزش را دارند و درمقابل، ژئومورفوسایت های فرسایش بادی کمترین ارزش ها را دارند. از مقایسه مدل ها می توان نتیجه گرفت که مدل شایان یگانه و همکاران با مدل بریلها بیشترین مطابقت را داشته است و برای ارزیابی مناطق افیولیتی و کویری می توان از مدل بریلها نیز استفاده کرد. مدل بومی شایان یگانه برای مناطق کوهستانی و دشتی گرم و خشک طراحی شده است و به نظر می رسد برای مناطق ساحلی و سرد و مرطوب تغییرات اندکی باید داده شود. از نوآوری های پژوهش حاضر این است که جدیدترین مدل ایرانی برای ارزیابی ژئومورفوسایت ها و ژئوسایت ها بررسی و نقاط قوت و ضعف آن نیز بررسی شد.
۴.

مقایسه کمّی شاخص های مورفومتریکی و تغییرات شیب قاعده مخروط افکنه های مناطق خشک با تأکید بر ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخروط افکنه مناطق خشک مورفومتری ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 65 تعداد دانلود : 765
مخروط افکنه ها به دلایل مختلف ازجمله خاک حاصلخیز،منابع آبزیرزمینی، توپوگرافی ملایم و از طرفی مخاطرات طبیعی متعدد مانندفرونشست، زمین لرزه وسیلاب،همواره موردتوجه انسان هابوده اند.بنابراین درک صحیح ودقیق این لندفرم ازجنبه های گوناگون از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در این تحقیق ویژگی های کمی مورفومتریک و تغییرات شیب قاعده 40 مخروط افکنه در ایران مرکزی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. براین اساس ابتدا مخروط افکنه های مورد بررسی توسط تصاویر ماهواره ای شناسایی شده و محدوده هرکدام از آنها تعیین گردید.درمراحل بعدی،شیب کلی مخروط افکنه(SO)،شیب بخش بالایی قاعده(SA)،شیب بخش پایینی قاعده(SB)،نسبت شیب بخش بالایی به بخش پایینی(RS)،زاویه جاروب (AF) و طول مخروط افکنه (L) برای تمامی مخروط هامحاسبه گردید. تفاوت در شاخص های محاسبه شده علاوه بر مشخص کردن شرایط اقلیمی و فرآیندهای رسوبی مسلط بر مخروط افکنه، عاملی برای تشخیص مخروط افکنه ها از سایر عوارض تراکمی پدیمنت محسوب می شود. نتایج نشان داد که نیمرخ طولی اکثرمخروط افکنه های موردمطالعه باتوجه به ویژگی های شیب، صاف است.شباهتشاخص SA و SOنشان دهنده حفظ شیب مخروط افکنه هادرشرایط اقلیمی خشک و عدم وقوع فرآیندهای فرسایشی است. مقادیر شاخص RS نشان داد که تفاوت چندانی در شیب بخش بالایی و پایینی قاعده مخروط افکنه های مورد مطالعه وجود ندارد. این موضوع نیز حاکی از عدم وجود فعالیت های فرسایشی قابل توجه در قاعده مخروط افکنه های مورد مطالعه است. همچنین نتایج نشان داد که در مخروط افکنه هایی که طول آنها زیاد و زاویه جاروب آنها کوچک است، فرآیندهای رودخانه ای تسلط دارند.
۵.

ارزیابی توانمندی های زمین گردشگری در جنوب غربی ارتفاعات بینالود خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینالود خراسان رضوی زمین گردشگری ژئوسایت کومانسکو نیشابور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 438 تعداد دانلود : 679
مقدمه: مناطق مختلفی در ایران پتانسیل تبدیل به یک مقصد ژئوتوریسمی را دارد و پراکندگی ژئو دایورسیتی مختلف ظرفیتی بالقوه از این حیث محسوب می شود. یکی از راهبردهای ایجاد اشتغال جدید،توسعه صنعت توریسم بر مبنای پایش مکان های طبیعی متنوع، مفرح و جذاب گردشگری با سطح دسترسی مناسب است. هدف:  این پژوهش درصدد بررسی توانمندی و پتانسیل های ژئوتوریسم و ارائه راهکارها کمک به مدیران و مجریان طرح های توسعه ای در منطقه می باشد تا بتوانند با گسترش و اماده سازی زیرساخت های زمین گردشگری سبب جذب گردشگر شوند. روش شناسی : روش تحقیق و جمع اوری داده ها با پیمایش میدانی مصاحبه ازاد با افراد محلی و تحلیل اسناد معتبر کتابخانه ای، استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای به منظور تهیه نقشه های مورد نیاز و تعیین محل دقیق ژئوسایت ها، بوده است. در تهیه نقشه و ژئورفس و مکان یابی سایت ها از(GIS) و در تجزیه و تحلیل داده ها ازروش های اماری استفاده شده، در مرحله دوم بعد از انتخاب سایت ها، سایت ها اولویت بندی شده و در مدل کومانسکو مطالعه و با توجه به جدول امتیازات، ارزیابی گردید با توجه به تعداد فراوان سایت های قابل ارزیابی موجود در منطقه، فقط35 سایت با استفاده از مدل کومانسکو مورد تجزیه وتحلیل علمی قرار گرفته است.                                                قلمرو جغرافیایی پژوهش:  قلمرو پژوهش دامنه های جنوب غربی کوه های بینالود (منطقه شمال غرب نیشابور و شهر فیروزه ) از کوه های بخش شمالی استان خراسان رضوی بوده است. یافته ها و بحث: یافته ها و بحث با مدل کومانسکو و مقایسه با مدل مقایسه ای هم تراز نشان دهنده تطبیق معنادار و نزدیک به هم در امتیاز سایت ها بوده و با توجه به بررسی و ارزیابی ارزش های کلی ژئوسایت ها، معدن فیروزه ( با قدمت 7000 ساله) وبا  امتیاز 87 درصد رتبه اول، آبشارجریانی بار با امتیاز 83 در رتبه دوم و معادن نمک با امتیاز81رتبه سوم را اخذ نموده. در ارزیابی از ژئوسایت فقط 6 مورد از ان ها رتبه کمتر از 50 درصدداشته است. نتیجه گیری: نتایج بدست امده از این پژوهش با توجه به وجود سایت های مختلف و متنوع گردشگری و امکان بازدید طیف های مختلف گردشگری، با سلایق متفاوت و همچنین امکان بازدید در فصول مختلف سال این منطقه توان تبدیل به یک قطب ژئوتوریسم کشوری را دارد ولی در عمل نیازمند اقدامات فرهنگی مناسب محلی و ایجاد زیرساخت های مورد نیاز می باشد.
۶.

تعیین مناطق مستعد سیلاب با استفاده تصاویر راداری Sentinel-1 (مطالعه موردی، سیلاب فروردین 1398، رودخانه کشکان، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 67 تعداد دانلود : 586
خسارات ناشی از سیلاب در سرتاسر جهان باعث شده است تا از این رخداد طبیعی به عنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی نیز یاد شود. امروزه همراه با پیشرفت فناوری، انسان قادر است مناطق مستعد سیلاب را تعیین و از جنبه های گوناگون مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق با بهره گیری از تصاویر راداری ماهواره سنتینل-1 و روش آستانه گذاری Otsu، مناطق سیل زده و مستعد سیلاب با توجه به سیلاب های فروردین ماه 1398 در محدوده رودخانه کشکان تعیین گردید. حدود آستانه Otsu در این حقیق، در نرم افزار متلب محاسبه شدند. همچنین مراحل پیش پردازش و پردازش تصاویر راداری در نرم افزار SNAP صورت گرفت. براساس نتایج، میانگین بارش روزانه معادل 46/47 میلی متر باعث شده تا 51/6 درصد از منطقه مورد مطالعه در کلاس مناطق سیل زده قرار بگیرد، این در حالی است که با حدود 31 میلی متر بارندگی، 69/3 درصد از منطقه در کلاس سیل زده قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان داد که محل پیچان رودها از مهمترین مناطق مستعد سیلاب در مسیر رودخانه کشکان به شمار می روند. حفظ حریم رودخانه و عدم ساخت و ساز و فعالیت انسانی در مناطق مئاندری می تواند حجم خسارات ناشی از سیلاب را کاهش دهد. یافته های تحقیق نشان داد که تصاویر راداری ابزاری مفید و قدرتمند در تعیین مناطق سیل زده خصوصاً برای بررسی های سریع و نزدیک به زمان وقوع پدیده (Near Real Time) هستند.
۷.

بررسی آنومالی حرارتی و رطوبتی بین زمان حال و پلیستوسن و بازسازی شرایط اقلیمی با استفاده از شواهد ژئومورفیک(مطالعه موردی: ارتفاعات شمال شرقی بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شواهد ژئومورفولوژیکی سیرک برف مرز یخچال های کواترنر تغییرات اقلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 191 تعداد دانلود : 148
تغییرات اقلیمی پلیستوسن با توجه به زمان وقوع و نقش آن در شکل گیری چشم اندازهای فعلی کره زمین، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی یخچال های کواترنر در شمال شرقی ارتفاعات بینالود است. ارتفاع برف مرز با روش رایت و روش پورتر شامل نسبت ارتفاع، ارتفاع کف سیرک و نسبت مساحت تجمعی برآورد گردید. براساس فرم خطوط منحنی میزان در نقشه های توپوگرافی، 55 سیرک در بخش های شمالی، شرقی و غربی منطقه تحقیق شناسایی شدند. تجزیه و تحلیل ارتفاعات برآورد شده گواه این است که ارتفاع برف مرز دائمی در روش پورتر و رایت، به دلیل انعکاس اثرگذاری جهت ناهمواری بر ارتفاع برف مرز نسبت به سایر روش ها با واقعیت انطباق بیشتری دارد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که این منطقه در دوره های سرد تحت حاکمیت سیستم شکل زایی یخچالی بوده است. برحسب همبستگی بین ارتفاع و متوسط دمای سالانه و ارتفاع و مقدار بارش سالانه، گرادیان حرارتی و رطوبتی محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد خط برف مرز دائمی با روش های رایت و پورتر، در ارتفاع 2600 و 2100 متری واقع شده است. باتوجه به این خط و افت آهنگ دما به مقدار 7/0 درجه به ازای هر100 متر ارتفاع، مقدار تفاوت دمای کنونی با دوره پلیستوسن، معادل 4/6 درجه سانتی گراد محاسبه شد. نتایج نشان داد که مقدار بارش سالانه در دوره پلیستوسن 130 میلی متر نسبت به میانگین امروزی بیشتر بوده است.
۸.

بررسی پارامترهای گرانولومتریک رسوبات در مطالعات فرسایش بادی (مطالعه موردی: شهرستان گناباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانه سنجی جورشدگی چولگی گرانولومتری شهرستان گناباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 634 تعداد دانلود : 189
با توجه به ارتباط نزدیک ویژگی های فیزیکی خاک سطحی و میزان فرسایش بادی، هدف از این پژوهش استفاده از تحلیل های گرانولومتری در مطالعات بیابان زایی در شهرستان گناباد می باشد که جهت نیل به این هدف 17 رخساره در منطقه شناسایی و پس از تهیه نقشه رخساره های ژئومورفولوژی منطقه، مناطق کوهستانی و همچنین مناطقی که پتانسیل ایجاد گرد و غبار نداشتند از نمونه برداری حذف و عملیات برداشت از خاک سطحی 14 رخساره باقی مانده انجام گرفت. نمونه ها به آزمایشگاه ژئومورفولوژی دانشگاه حکیم سبزواری برده شد و در آزمایشگاه بوسیله سری الک های با قطر 2000، 1000، 500، 250، 125 و 64 میکرومتر و ظرف جمع آوری رسوبات کوچکتر از64 میکرومتر، دانه سنجی گردید. نتایج نشان داد بیشترین فراوانی قطر ذرات در نمونه های ماسه در طبقه 250-125 میکرون بوده و با توجه به رابطه میانگین ذرات با فاصله حمل آن ها می توان به این نتیجه رسید که فاصله حمل ذرات از یک مکان نزدیک و محلی بوده است. جورشدگی نمونه های مختلف بین 502/1 تا 319/0 متغیر بوده است. دشت ریگی ریزدانه بیشترین و دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی کمترین میزان جورشدگی را به خود اختصاص دادند. در بررسی های انجام شده در بخش چولگی عمدتاً رسوبات دارای کج شدگی مثبت بودند که بیانگر فراوانی ذرات ریزدانه در منطقه می باشد. تپه های ماسه ای، دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی و دشت های نسبتاً مسطح با شوری متوسط با توجه به میزان کج شدگی از مناطق حساس به فرسایش بادی در منطقه به شمار می رود که پیشنهاد می گردد احداث باد شکن و عملیات مالچ پاشی در این مناطق انجام گیرد.
۹.

سنجش و برآورد حساسیت پذیری رخساره های ژئومورفولوژی با استفاده از تونل باد؛ مطالعه موردی: شهرستان گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت پذیری فرسایش بادی گلماسه تونل باد شهرستان گناباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 427 تعداد دانلود : 520
فرسایش بادی یکی از مشکلات زیست محیطی بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک کشور است. در این پژوهش جهت برآورد توان فرسایشی رخساره های ژئومورفولوژی شهرستان گناباد، رسوبات به مدت ده دقیقه در معرض فرسایش بادی قرار گرفت و آستانه فرسایش و مقدار فرسایش پذیری آن مشخص گردید. توان حمل ماسه نیز با استفاده از نمودار گلماسه مورد بررسی قرار گرفت. تپه های ماسه ای با سرعت آستانه 6 متر برثانیه، حساس ترین رخساره و پس از آن دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی و تپه های خاکی با پستی و بلندی با آستانه 10 متر بر ثانیه از مناطق حساس به فرسایش بادی در منطقه برآورد گردید. شهر گناباد با قرار گرفتن در رخساره حساس دشت های با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی مستعد فرسایش بادی است. همچنین، انطباق گلماسه ها با سرعت آستانه های گوناگون نشان داد در رخساره تپه های ماسه ای جهت جریان ماسه شمال غربی بوده و تپه هایی که در شرق جاده آسیایی(جاده شمال به جنوب) قرار دارد همواره تهدیدی جدی برای این جاده و تاسیسات اطراف آن محسوب می شود.
۱۰.

ارتباط بین ویژگی های هیدروژئومورفیک و بار رسوبی معلق زیر حوضه های کشف رود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدروژئومورفیک فرسایش رسوب حوضه کشف رود رگرسیون چند متغیره گام به گام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 812 تعداد دانلود : 446
تولید رسوب یکی از مهم ترین مشکلات در مدیریت حوضه های آبخیز است. تجزیه و تحلیل منطقه ای بار رسوب رودخانه ها بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک و ارتباط آن با خصوصیات حوضه های آبخیز در برآورد میزان فرسایش و رسوب از اهمیت بسزایی برخوردار است . ویژگی های ژئومورفیک حوضه ها در هیدرولوژی، فرسایش خاک و تولید رسوب نقش مهمی دارد و می تواند شاخصی از وضعیت فرسایش و رسوب گذاری باشد . تخریب، انتقال، رسوب گذاری و کیفیت آب از مسائل بسیار مهم در مدیریت حوضه های آبخیز می باشند . هدف از پژوهش حاضر مدل سازی رابطه بین میزان بار رسوب معلق با ویژگی های ژئومورفیکی حوضه و استخراج خصوصیات ژئومورفیک و ارتباط آن با رسوب دهی در زیر حوضه ها است. به منظور تعیین ارتباط خصوصیات ژئومورفیک بار رسوب هر زیر حوضه از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره گام به گام استفاده شد. نتیجه بررسی ارتباط بین خصوصیات ژئومورفیک با رسوب زیرحوضه ها نشان داد که مقدار رسوب تولیدی با شاخص بارندگی، شیب، ضرایب فشردگی، کشیدگی، گردی و فرم، ناهمواری و طول حوضه همبستگی مثبت داشته و در سطح 001/0 معنی دار بوده است. عوامل تأثیر گذار بر میزان رسوب حوضه ها از بین متغیر های موجود، از روش تحلیل مؤلفه های اصلی( PCA ) و تحلیل خوشه ای استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که سه عامل ضریب گردی، ضریب فشردگی و ضریب فرم حوضه به ترتیب 71/50، 66/20 و 27/11 درصد از واریانس تمامی متغیر های پژوهش را تبیین می کند. در مجموع سه عامل استخراج شده نهایی توانسته اند 64/82% از واریانس تمامی متغیرهای پژوهش را تبیین کنند .
۱۱.

بررسی پتانسیل مناطق مستعد فرسایش با مدل های ICONA، ماشین بردار پشتیبان، چاید و جنگل تصادفی (مطالعه موردی: حوضه گناباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش خاک حوضه گناباد مدل های تجربی شاخص های آماری ضریب همبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 204 تعداد دانلود : 224
مدل های تجربی برآورد فرسایش برای یک منطقه خاص تهیه شده اند و واسنجی آن ها برای استفاده در شرایطی غیر از محل تهیه آن ها ضروری است. بررسی دقت مدل های تجربی برای تخمین فرسایش می تواند منجر به برآوردهای بهتر از بار رسوبی و درنتیجه طراحی بهتر عملیات حفاظت خاک و آب گردد. لذا شناسایی مناطق پر خطر فرسایش جهت کنترل و کاهش فرسایش و تولید رسوب ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی دقت و قابلیت مدل های[1] ICONA ماشین بردار پشتیبان، چاید و جنگل تصادفی در تخمین فرسایش است. ابتدا لایه های رقومی متغیرهای مؤثر در فرسایش شامل شیب، سازند زمین شناسی، کاربری اراضی، خاک، ارتفاع، جهت شیب، انحنا سطح، تراکم شبکه آبراهه، فاصله از آبراهه، تراکم گسل، فاصله از گسل و شاخص رطوبت توپوگرافی (Twi) تهیه گردید. در این پژوهش به منظور مقایسه مدل های مختلف از شاخص های آماری ضریب همبستگی (R) و قدر مطلق خطا ) MAE) استفاده شده است. بررسی نتایج نشان دادند که از میان مدل های نام برده مدل ماشین بردار پشتیبان، ICONA و جنگل تصادفی با الگوی M7، M9 و M12 بیشترین دقت را با ضریب همبستگی)899/0)، (845/0) و (921/0) و کمترین میانگین قدر مطلق خطا (711/0= MAE)، (721/0= MAE) و (628/0= MAE) دارد. با توجه به مطالعه عوامل مؤثر در مدل فرسایش خاک این نتیجه به دست می آید که پارامترهای شیب، سازند زمین شناسی، کاربری اراضی، خاک، فاصله از آبراهه و شاخص رطوبت توپوگرافی (Twi) حساسیت بیشتری نسبت به فرسایش داشته و عوامل مؤثر بر فرسایش در این مناطق فعالیت بیشتری دارند. بخش اعظم منطقه موردمطالعه، جزو طبقه فرسایشی خیلی زیاد تا زیاد قرار دارد که به طور عمده این کلاس ها در مرکز منطقه قرار گرفته اند. بیشترین مناطق تحت خطر فرسایش بالا تا شدید، در واحد توپوگرافی با شیب زیاد واقع شده اند.    
۱۲.

ارزیابی تناسب زمین جهت بهینه یابی محل دفن پسماند شهری با تاکید بر فاکتورهای طبیعی (نمونه موردی : شهر جغتای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: جمعیت خدمات شهری توسعه پایدار تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 480 تعداد دانلود : 997
در ایران روزانه بالغ بر48 هزار تن پسماند تولید می شود (سه برابر استاندارد جهانی)؛ که هر روز هزینهّ هنگفتی را بر مخارج شهرداری ها تحمیل می کند. ارتقاء بخش جغتای به شهرستان در سال 1386، افزایش جمعیت شهری و به تبع آن تولید پسماند را در پی داشت؛ از سوی دیگر منطقه مورد مطالعه بر روی رسوبات آبرفتی بسیار حاصلخیز دشت جوین-جغتای قرار دارد، لذا نیازمند بهینه یابی سایت دفن پسماند در مناسب ترین محدوده هستیم تا کمترین ضررو زیان را به محیط زیست گیاهی، جانوری و انسانی وارد نموده و از نظر فاکتورهای اقتصادی، کاربری، و دسترسی در نقطه ایده آلی قرار داشته باشد. در این تحقیق با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، آمار و اطلاعات اقلیمی و جمعیتی و هیدورولوژیکی و تصاویر ماهواره ای، پایگاه داده های مکانی (Geodatabase) در نرم افزار ARC.Map .10.5  طراحی، لایه های رقومی 11 فاکتور تاثیرگذار در زیرشاخه های ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی، هیدرواقلیم، زیست محیطی و دسترسی ساخته شد. در ادامه با نظرسنجی از متصصان و صاحب نظران شهری، به معیارها وزن های مناسب و شایسته اعطا و در نهایت با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهترین عرصه ها برای دفن پسماند پیشنهاد شد. با تحلیل داده های جمعیتی مشخص شد با توجه به نرخ رشد جمعیت در خلال سال های 85-95، جمعیت شهر جغتای در سال 1415 به 17030نفر خواهد رسید و در این بازه زمانی 43800 تن زباله تولید خواهد شد . لذا محدوده ای به وسعت 2 هکتار برای دفن زباله نیاز است. نتایج تحقیق نشان می دهد 43 کیلومتر مربع از بخش مرکزی جغتای مناسب برای ایجاد سایت دفن پسماند می باشد. که از این میان مناطق پایین دست روستاهای دستوران و جبله بهترین اراضی بدین منظور معرفی می گردد، همچنین با توجه به دسترسی مناسب، حاشیه جنوب غربی شهر جغتای مناسب برای دپوی موقت زباله، احداث واحد تفکیک پسماند و یا واحد تولید کمپوست می باشد.
۱۳.

بررسی پارامترهای گرانولومتریک رسوبات در مطالعات فرسایش بادی (مطالعه موردی: شهرستان گناباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانه سنجی جورشدگی چولگی گرانولومتری شهرستان گناباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 125 تعداد دانلود : 747
با توجه به ارتباط نزدیک ویژگی های فیزیکی خاک سطحی و میزان فرسایش بادی، هدف از این پژوهش استفاده از تحلیل های گرانولومتری در مطالعات بیابان زایی در شهرستان گناباد می باشد که جهت نیل به این هدف 17 رخساره در منطقه شناسایی و پس از تهیه نقشه رخساره های ژئومورفولوژی منطقه، مناطق کوهستانی و همچنین مناطقی که پتانسیل ایجاد گرد و غبار نداشتند از نمونه برداری حذف و عملیات برداشت از خاک سطحی 14 رخساره باقی مانده انجام گرفت. نمونه ها به آزمایشگاه ژئومورفولوژی دانشگاه حکیم سبزواری برده شد و در آزمایشگاه بوسیله سری الک های با قطر 2000، 1000، 500، 250، 125 و 64 میکرومتر و ظرف جمع آوری رسوبات کوچکتر از64 میکرومتر، دانه سنجی گردید. نتایج نشان داد بیشترین فراوانی قطر ذرات در نمونه های ماسه در طبقه 250-125 میکرون بوده و با توجه به رابطه میانگین ذرات با فاصله حمل آن ها می توان به این نتیجه رسید که فاصله حمل ذرات از یک مکان نزدیک و محلی بوده است. جورشدگی نمونه های مختلف بین 502/1 تا 319/0 متغیر بوده است. دشت ریگی ریزدانه بیشترین و دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی کمترین میزان جورشدگی را به خود اختصاص دادند. در بررسی های انجام شده در بخش چولگی عمدتاً رسوبات دارای کج شدگی مثبت بودند که بیانگر فراوانی ذرات ریزدانه در منطقه می باشد. تپه های ماسه ای، دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی و دشت های نسبتاً مسطح با شوری متوسط با توجه به میزان کج شدگی از مناطق حساس به فرسایش بادی در منطقه به شمار می رود که پیشنهاد می گردد احداث باد شکن و عملیات مالچ پاشی در این مناطق انجام گیرد.
۱۴.

پهنه بندی و ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل های عامل اطمینان، تراکم سطح و هیبریدی قضیه بیز(مطالعه موردی: حوضه بقیع ، نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی زمین لغزش روش تراکم سطح روش فاکتور اطمینان روش هیبریدی بیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 528 تعداد دانلود : 512
شناسایی نواحی مستعد وقوع زمین لغزش ها یکی از اقدامات اولیه در مدیریت و کاهش خسارات ناشی از این پدیده ها محسوب می شود. در این پژوهش، حساسیت زمین لغزش با استفاده از سه مدل عامل اطمینان، تراکم سطح و هیبریدی پهنه بندی گردید و مناسب ترین مدل معرفی شد. جهت این مطالعه با از تصاویر ماهواره ای ETM+، نقشه زمین شناسی 25000/1، نقشه توپوگرافی 50000/1، نقاط لغزشی مشخص گردید. در این پژوهش با بررسی 19 پارامتر موثر در رخداد زمین لغزش شامل لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شاخص انحنای سطح، شاخص انحنای مقطع، فاصله از گسل، فاصله از جاده و فاصله از آبراهه مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط نرم افزار ArcGIS 10.4 به عوامل موثر با استفاده از نظرات کارشناسی اقدام به تهیه وزن کلاس ها و در نهایت تهیه نقشه های پهنه بندی حساست زمین لغزش با استفاده از روش های آماری تراکم سطح، فاکتور اطمینان و هیبریدی بیز در پنج کلاس ریسک خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی گردید . جهت صحت سنجی روش ها از شاخص های جمع کیفی (QS)، دقت (P) و شاخص نسبت تراکمی (DR) استفاده شده است. مقادیر شاخص های مجموع کیفیت و دقت که بیانگر کارایی مدل ها در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش می باشند، به ترتیب برای مدل های تراکم سطح (21/0- 04/0)، فاکتور اطمینان (39/0- 09/0) و هیبریدی (88/0- 33/0)، به دست آمد. مقادیر بالای شاخص ها در مدل هیبریدی بیانگر کارایی بیشتر این روش نسبت به روش های تراکم سطح و فاکتور اطمینان در تهیه نقشه پهنه بندی می باشد.
۱۵.

بررسی اثرات ژئومورفوسایت های مناطق کوهستانی در توسعه گردشگری (مورد مطالعه: شمال غرب نیشابور شهر فیروزه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفوسایت توسعه گردشگری مناطق کوهستانی نیشابور شهر فیروزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 525 تعداد دانلود : 264
ژئوتوریسم و ژئومورفوتوریسم رویکردی مسئولانه، حفاظتی و علمی درباره ی پدیده های منحصر به فرد طبیعی در چارچوپ شناسایی ژئومورفوسایت ها است. یکی از راهبردهای ایجاد اشتغال جدید، توسعه صنعت توریسم بر مبنای پایش مکان های طبیعی متنوع، مفرح و جاذب گردشگر با سطح دسترسی مناسب است. این پژوهش با هدف بررسی اثرات ژئومورفوسایت ها در توسعه گردشگری منطقه شمال غرب نیشابور و شهر فیروزه استان خراسان رضوی طراحی شد. نوع تحقیق کاربردی بود و با روش توصیفی تحلیلی و با فن پیمایش میدانی و تحلیل اسناد معتبر و مدل کومانسکوپتانسیل های ژئوتوریستی شامل ژئوسایت ها، ژئومورفوسایت ها و نیز سایت های فرهنگی و اقتصادی مورد ارزیابی دقیق قرار گرفت. در مجموع از 50 جاذبه گردشگری موجود در منطقه 36 ژئوسایت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد با توجه به بررسی ارزش های کلی ژئوسایت ها، معدن فیروزه با امتیاز 87 درصد رتبه اول، آبشار بار با امتیاز 83 در رتبه دوم و معادن نمک با امتیاز81 رتبه سوم را در توسعه گردشگری منطقه دارا هستند. در ارزیابی از 36 ژئوسایت فقط 6 مورد رتبه کمتر از 50 درصد داشته اند و علاوه بر ژئوسایت های طبیعی، سایت های فرهنگی و اقتصادی نیز اهمیت زیادی در جذب گردشگری منطقه دارا بودند. این نتایج بیانگر آنست که وجود سایت های مختلف و متنوع گردشگری در منطقه شمال غرب نیشابور و شهر فیروزه (با قدمت هفت هزار ساله) که امکان بازدید طیف های مختلف گردشگران را ایجاب می کند، می تواند حاکی از پتانسیل منطقه برای تبدیل شدن به قطب ژئوپارک و ژئوتوریسم کشوری باشد.
۱۶.

تحلیل و ارزیابی پارامترهای ژئومورفولوژیکی تأثیرگذار بر جهات توسعه فیزیکی شهر بجنورد با استفاده از روش هایANP وAHP و الگوریتم های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بجنورد توسعه فیزیکی ژئومورفولوژی تحلیل شبکه (ANP) تحلیل سلسله مراتبی (AHP) فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 25 تعداد دانلود : 70
افزایش روزافزون جمعیّت شهرنشین، تبدیل روستاهای بزرگ به شهر و پذیرفتن نقش مرکزیت اداری یک روستا-شهر، باعث رشد ازهم گسیخته کالبد شهری می شود. نابهنجاری در ساختار فضایی شهر باعث چالش ها و مشکلات عدیده ای در نظام برنامه ریزی شهری و مدیریت مخاطرات شهری می شود. عوامل ژئومورفولوژیکی، مهم ترین و اثر گذارترین پارامترهای مؤثر در پیدایش، استقرار و توسعه یک شهر هستند. هدف از این پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی شهر بجنورد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و منطق فازی است. در این تحقیق از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی وتصاویر ماهواره ای استفاده و اطلاعات حاصل از آن در ژئودیتابیس (GIS) ساماندهی شد؛ سپس 15 شاخص مهم و اساسی در 4 گروه اصلی ژئومورفولوژی، زمین شناسی، کاربری و محیطی، دسترسی، تعیین و لایه های اطلاعاتی آن ها ساخته شد. در راستای هدف تحقیق، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، روش تحلیل شبکه (ANP) و منطق فازی استفاده و پهنه های مناسب توسعه فیزیکی شهر بجنورد معرفی شد و مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی نرخ رشد جمعیت شهری نشان دهنده افزایش وسعت شهر و تغییر کاربری هاست. مطابق با بررسی های انجام شده، مساحت محدوده شهری در سال 1999، 36/28 کیلومتر مربع بوده است که این میزان در سال 2016 به 38/38 کیلومتر مربع رسیده است که حاکی از آن است که 11/10 کیلومتر مربع به وسعت شهر افزوده شده است. 3/5 درصد از محدوده های افزایش یافته در کلاس کاربری باغی، 05/4 در کلاس اراضی کشاورزی، 5/7 در کلاس مراتع درجه 1، 89/17 درصد در کلاس درجه 2 و 09/65 درصد در محدوده های بایر اطراف شهر و روستاها واقع شده اند. نتایج تحقیق حاصل از سه روش نشان می دهد، به ترتیب 1/51 و 5/81 کیلومتر مربع از دشت بجنورد در کلاس مناسب و بسیار مناسب قرار دارند که جمعاً 5/16 درصد از دشت بجنورد را در بر می گیرند. این عرصه ها منطبق بر مناطق غربی و جنوب غربی شهر بجنورد در امتداد جاده بجنورد-گرگان و بجنورد-اسفراین قرار گرفته و از نظر ژئومورفولوژیکی مناسب ترین اراضی هستند. محاسبات نشان می دهد، روش منطق فازی در اختصاص شرط های ریاضی و جبری و ایجاد لایه های اطلاعاتی دقیق و علمی است و در مقابل، در روشANP  ارتباط و همبستگی بین معیار ها در سیستم، لحاظ شده و تصمیم گیری را واقعی و سازنده تر می کند؛ ازاین رو پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی، از تلفیق این دو مدل (FANP) استفاده شود.
۱۷.

پهنه بندی توسعه کارست سطحی در حوضه آبریز فخر داوود(دامنه جنوبی بینالود)

کلید واژه ها: پهنه بندی کارست مدل آنتروپی هیدروژئومورفیک1 بینالود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 413 تعداد دانلود : 530
فرایند تحول کارست، فرایندی پیچیده و متاثر از متغیرهای مختلف است. با توجه به حساسیت ذاتی سیستم کارست، امروزه در برنامه ریزی های مربوط به مناطق کارستی تلاش بر این است که میزان تحول و حساسیت کارست در چهارچوب مدل های مناسب مورد بررسی قرار گیرد. دامنه جنوبی بینالود بدلیل گستردگی سازندهای آهکی، وجود خطواره های تکتونیکی و شرایط اقلیمی، دارای کارست تحول یافته ای است. ابزارهای اصلی این پژوهش را نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تیپ خاک و کاربری اراضی به همراه داده های هواشناسی تشکیل داده اند. در پژوهش موجود 9 عامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و اشکال کارستی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفت. چاله های بسته به عنوان تکامل یافته ترین لندفرم های کارستی منطقه شناسایی شد و براساس ویژگی های این لندفرم ها به هرکدام از عوامل مؤثر در توسعه کارست وزن کارشناسی اختصاص داده شد. سپس با استفاده از مدل آنتروپی و سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی توسعه کارست سطحی انجام شده است. در نهایت درمحیط Arc GIS10/4 نقشه های همپوشانی تهیه و یکسان سازی عوامل و تصحیح نهایی با کمک مدل آنتروپی انجام شد و نقشه پهنه بندی نهایی تهیه و عوامل تأثیرگذار در تحول کارست منطقه مشخص شد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مناطق مستعد توسعه کارست می باشد که نتیجه آن شناسایی منابع آب های زیر زمینی و چشمه های کارستی می باشد.
۱۸.

پالئوژئومورفولوژی چاله سبزوار و نقش آن در هویت آفرینی مدنیت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پالئوژئومورفولوژی پدیدارشناسی چاله سبزوار هویت مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 955 تعداد دانلود : 207
دریاچه ها در ژئومورفولوژی و علوم محیطی ابزارِ بازشناسی شرایط محیطی گذشته، شناخته می شوند. زمانی اهمیت آنها دو چندان می شود که هویت مکانی خاصی را برای ساکنان ناحیه ساحلی خود نیز بوجود می آورند. در سال 1380 انتشار نظریه «دریاچه های دوران چهارم، بستر تبلور و گسترش مدنیت در ایران» واقعیت عمیق تری از نقش دریاچه ها به عنوان یک اکوسیستم طبیعی برملا کرد. این ادعا که دریاچه ها پایه ایجاد هویت مکانی و به وجود آورنده یکی از مهم ترین سازمندی اجتماعی در ایران به شمار می آیند؛ برای ژئومورفولوژیست ها نکات درخور تأمل و ابعاد جدیدی را به همراه داشت و ذهن آنها درگیر این موضوع کرد شهرهای باسابقه ای چون سبزوار که داشتن مدنیت شهری آن در ادوار تاریخی اثبات شده است، چه نسبتی با دریاچه های دوره چهارم می تواند داشته باشد؟ چگونه ممکن است هویت خود از دریاچه حاشیه خود گرفته باشند؟ این پژوهش سعی دارد از منظر، تلاشی را در شناسایی عمیق تر محیط در رد یا تأیید این نظریه در سبزوار با روش پدیدارشناسی و تمسّک جستن به اطلاعات ژئومورفولوژی، باستان شناسی و رسوب شناسی به عمل آورد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مجموعه ای از اطلاعات باستان شناسی، ژئومورفولوژی و رسوب شناسی دال بر وجود دریاچه ای قدیمی درحوضه آبریز سبزوار به وسعت حدود 32500 کیلومترمربع بوده است. فرم های ناتعادلی در بخش جنوب غربی دریاچه، حکایت از شکافتگی این دریاچه و تخلیه آب آن به دشت کویر مرکزی ایران دارد و شواهد فرم شناسی در منطقه که متکّی به شاخص های توپوگرافی و نحوه استقرار سکونتگاه ها در منطقه است، همگی حکایت از وجود دو پادگانه در حاشیه این دریاچه دارد.
۱۹.

پهنه بندی تحول کارست با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی؛ مطالعه موردی: حوضه کوهستانی کلات (خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی روش تحلیل سلسله مراتبی پهنه بندی کارست حوضه کوهستانی کلات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 683 تعداد دانلود : 626
فرایند تحول کارست، فرایندی پیچیده و متأثر از متغیرهای گوناگون است . شناخت عوامل مؤثر در توسعه و پهنه بندی تحول کارست در زمینه مطالعات مربوط به مدیریت سرزمین و منابع کارست دارای جایگاه ویژه ای است. هدف از این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در حوضه کوهستانی کلات در استان خراسان رضوی با استفاده از روش AHP می باشد. در این تحقیق با روش تحلیل سلسله مراتبی، لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، فاصله از گسل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه ، فاصله ازگسل و کاربری اراضی به عنوان نقشه های عامل درنظرگرفته شدند. همچنین به منظور استخراج مدل پتانسیل توسعه کارست، لایه های فوق در محیط GIS فراخوانی شد. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی و بازدیدهای میدانی به صورت نقشه های معیار طبقه بندی شدند. درنهایت با توجه به وزن به دست آمده نقشه پهنه بندی توسعه کارست بدست آمد. نتایج حاصله نشان که از کل مساحت حوضه کلات، 04/19 درصد در طبقه کمتر توسعه یافته، 57/24 درصد در طبقه توسعه نیافته، 88/42درصد در طبقه متوسط و 38/14 درصد در طبقه توسعه یافته قرار گرفته است.ازاینرو، عامل لیتولوژی منطقه با ارزش 0/53 بیشترین وزن و مهمترین عامل کنترل کننده پتانسیل توسعه کارست در منطقه موردمطالعه بوده است و عامل کاربری اراضی باارزش 0/01 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است که کمترین تأثیر را در کارست زایی کنونی حوضه به خود اختصاص داده است. نتایج نشانگر آن است که به ترتیب عوامل زمین شناسی، ارتفاع، توپوگرافی و فاصله از آبراهه مهمترین نقش را در توسعه کنونی کارست در این منطقه داشته اند.
۲۰.

ارزیابی کمی ژئودایورسیتی ژئوپارک پیشنهادی غرب خراسان رضوی برای حفاظت از میراث زمین شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئودایورسیتی ژئوپارک غرب خراسان رضوی میراث زمین شناسی ژئوکانزرویشن ارزیابی کمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 245 تعداد دانلود : 74
ژئودایورسیتی پایه هایی را برای تأمین مایحتاج زندگی جوامع مدرن فراهم کرده و منابع طبیعی، از قبیل سنگ های ساختمانی، سنگدانه ها، معادن، گازطبیعی، نفت و آب های زیرزمینی را در اختیار انسان قرار می دهد و بر مکان زندگی ما اثر می گذارد و چشم اندازهای ارزشمند و خاص اطرافمان را افزایش می دهد. برای ارزیابی چشم اندازها در ژئومورفولوژی علاوه بر ارزش های متنوع فرهنگی، علمی و اقتصادی، ژئودایورسیتی هم استفاده می شود تا برای حفاظت میراث زمین شناسی داده های متقن تری ارائه نماید. ژئوپارک پیشنهادی غرب خراسان رضوی از فرم های منحصر به فرد و میراث زمین شناسی با قدمت دوره کرتاسه است؛ بنابراین ضروری است ژئودایورسیتی منطقه ارزیابی شده تا اولویت ها برای حفاظت از آن میراث در دستور کار قرار گیرد. برای این کار پس از جمع آوری اسناد و نقشه های مورد نیاز و مشاهدات میدانی، پردازش نقشه ها با نرم افزار GIS، شبکه بندی و محاسبات تنوع پدیده های ژئومورفولوژی، هیدرولوژی و زمین شناسی در هر شبکه، نقشه ژئودایورسیتی در چهاردسته کم، متوسط، بالا و خیلی بالا تهیه شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد: 9/3 درصد از منطقه را ژئودایورسیتی خیلی بالا به خود اختصاص داده که در شمال و جنوب غربی منطقه مشاهده می شود. 5/11 درصد از مساحت منطقه، ژئودایورسیتی بالایی دارد که بیشتر در شمال و غرب منطقه دیده می شود. 2/37 درصد از منطقه دارای ژئودایورسیتی متوسط است که به غیر از بخش های جنوب غربی و مرکز در همه نواحی منطقه مشاهده می گردد. 4/47 درصد از وسعت منطقه ژئودایورسیتی کمی دارند که بیشتر در مرکز و جنوب شرقی متمرکزند که فرایند باد سیستم شکل زایی مسلط ژئومورفیک منطقه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان