شهرام بهرامی

شهرام بهرامی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۱.

نقش ژئومورفولوژی در تشکیل و کیفیت سنگدانه ها در حوضه های پاطاق و قلعه شاهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی فرایند مخروط افکنه پاطاق قلعه شاهین سنگدانه واریزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۹ تعداد دانلود : ۹۸۱
هدف این تحقیق بررسی نقش اشکال و فرایند های ژئومورفولوژی در تشکیل و کیفیت سنگدانه ها در دو حوضه پاطاق و قلعه شاهین می باشد. جهت دست یابی به این هدف، ابتدا لندفرم های ژئومورفولوژی بر اساس تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی منطقه شناسایی گردید. تعداد 97 مخروط افکنه در منطقه مطالعاتی تشکیل شده است که سطح اغلب آنها قدیمی یا غیر فعال می باشند. وجود قلوه سنگهای درشت دانه و دارای شیارهای کارستیکی، هوازدگی بیشتر، پوشش ورنی و تشکیل خاک در سطح اغلب مخروط افکنه ها، نشان دهنده تشکیل آنها در شرایط اقلیمی مرطوبتر کواترنر است. به علاوه، نتایج دانه سنجی رسوبات نشان دهنده وجود رسوبات ریز تر در سطح مخروط های جدید و رسوبات درشت تر در مخروط های قدیمی است که این موضوع نیز وجود شرایط اقلیمی پرباران تر در زمان تشکیل مخروط های قدیمی را نشان می دهد. در میان اشکال ژئومورفولوژی، مخروط افکنه های و واریزه ها به عنوان لندفرمهای دارای قابلیت استخراج سنگدانه مشخص گردیدند. جهت بررسی کیفیت سنگدانه ها، تعداد 18 نمونه از سنگدانه های واقع در مخروط افکنه ها و واریزه ها برداشت شد و آزمایش ارزش ضربه ای آنها بر اساس الک شماره 8 انجام گردید. بررسی داده ها نشان می دهد که میانگین ارزش ضربه ای در واریزه ها، مخروط افکنه های قدیمی و جدید به ترتیب 9.57، 9.47 و 8 درصد می باشد. نتایج داده ها نشان دهنده آن است که با وجود کیفیت مناسب سنگدانه ها در واریزه ها و مخروط افکنه ها، مخروط افکنه های قدیمی به علت قرار گرفتن در معرض هوازدگی طولانی مدت، دارای سنگدانه های با کیفیت نسبتا پائین تری هستند. در مجموع بررسی این تحقیق نشان می دهد که مقاومت، توزیع و حجم سنگدانه ها تا حدود زیادی به اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی وابسته است.
۲.

پهنه بندی حساسیت خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل احتمالاتی وزن واقعه (تئوری بیزین)(مطالعه موردی: حوضه آبخیز بار نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش مدل احتمالاتی وزن واقعه تئوری بیزین منحنی راک(ROC) حوضه آبخیز بار نیشابور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۷۸۸
مقدمه یکی از وظایف مهم دانش ژئومورفولوژی کاربردی، بررسی موقعیّت و ارزش محیط های انسانی خطرپذیر و آسیب پذیر در برابر انواع مخاطرات ژئومورفیک است. رخدادهای طبیعی فرآیندهای پیچیده ای هستند که بر تمامی بخش های کره زمین تأثیر می گذارند. در ایران در مورد خسارات ناشی از حرکات توده ای مطالعاتی صورت گرفته که طبق گزارش، خسارت مربوط به 4900 زمین لغزش از بانک اطلاعاتی تا پایان شهریور ماه 1386، معادل 126893 میلیارد ریال برآورد گردید. در دهه های اخیر افزایش زیادی در تمایل به استفاده ازمدل های گرافیکی، از جمله شبکه های بیزین در مدل سازی منابع طبیعی و به ویژه خطر وقوع زمین لغزش شده است. هدف از این پژوهش پهنه بندی حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل احتمالاتی وزن واقعه در حوضه آبخیز بار نیشابور است. تحقیق حاضر در صدد شناسایی و تعیین مناطق حساس به زمین لغزش با استفاده از روش مذکور است تا با شناسایی این مناطق اقدامات اجرایی برای کنترل در منطقه، سمت و سویی منطقی بیابد و از اتلاف انرژی و سرمایه جلوگیری شود. مواد و روشها جهت تهیّه نقشه خطر زمین لغزش ابتدا با استفاده از نقاط لغزشی بانک اطلاعات زمین لغزش کشور، 32 زمین لغزش و پهنه لغزشی تشخیص داده شد و نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه مورد مطالعه تهیّه گردید. مرحله بعدی شامل تهیّه پایگاه اطلاعاتی از عوامل مؤثر در زمین لغزش می باشد. سپس برای انجام تحقیق با استفاده از داده های فوق و بر اساس مدل احتمالاتی وزن واقعه(بیزین)، پهنه های حساس به زمین لغزش حوضه آبخیز بار مشخص گردید. شبکه های بیزین به نام شبکه های تصمیم، شبکه های تصادفی و نمودارهای تأثیر نیز شناخته می شوند. حوضه آبخیز بار با فاصله 40 کیلومتری در شمال غرب شهرستان نیشابور و 18 کیلومتری شمال شهرستان فیروزه و از نظر موقعیّت ریاضی بین 32 27 ˚36 تا 10 33 ˚36 عرض شمالی و 44 40 ˚58 تا 44 46 ˚58 طول شرقی در دامنه های جنوبی ارتفاعات بینالود واقع شده است. بحث در روش احتمالاتی وزن واقعه برای وزن دهی به لایه های مختلف اطلاعاتی، از نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه استفاده شد. بعد از تهیّه نقشه های وزنی بر اساس روابط مدل، نقشه حساسیت خطر وقوع زمین لغزش تهیّه گردید و بر اساس شکستگی های طبیعی به چهار کلاس (خطر کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) طبقه بندی شد. لذا نمی توان جهت ارزیابی نقشه های مورد نظر و تعیین دقت آنها، از نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه مورد مطالعه استفاده کرد. جهت حل این مشکل 70 درصد از نقاط لغزشی برای مدل سازی و 30 درصد باقیمانده برای ارزیابی مدل مذکور مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از منحنی راک(ROC) صحت نقشه های تهیّه شده مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت نقشه ای که دارای بیشترین دقّت بود به عنوان نقشه نهایی حساسیت خطر زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد شد. نتیجه گیری نتایج به دست آمده از ارتباط هر یک از عوامل مؤثر بر وقوع لغزش و نقشه تهیّه شده با استفاده از تئوری احتمالاتی بیزین نشان می دهد که بیشتر لغزش های منطقه در کلاس شیب 15-5 درجه، جهت جنوب و جنوب شرقی، شکل شیب محدب، طبقات ارتفاعی 1700-1580 متر، کاربری های مرتع و اراضی آبی و باغی، فاصله 300-0 و 600-300 متری از گسل، لیتولوژی سازند دلیچای(Dlichai Formation)، شاخص رطوبت30-20 و شاخص توان آبراهه 60-45 به ترتیب بیشترین وزن ها را به خود اختصاص داده بنابراین بیشترین حساسیت را به لغزش در منطقه مورد مطالعه دارند. ارزیابی مدل با استفاده از منحنی راک صورت پذیرفت و دقت مدل احتمالاتی تهیّه شده در منطقه، 51/76 درصد (خیلی خوب) برآورد گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر در ناپایداری شیب های منطقه عامل لیتولوژی و فاصله از گسل و شاخص رطوبت می باشد.
۴.

تحلیل مورفومتری و مورفولوژی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی آتشفشان تفتان تراکم زهکشی الگوی زهکشی مورفومتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۹ تعداد دانلود : ۷۸۸
مخروط آتشفشانی تفتان در جنوب شرق ایران و در شمال غرب شهر خاش واقع شده است. با توجه به این که هم اکنون از قله این آتشفشان بخار آب و گازهای گوگردی خارج می شود، ولی وجود دره های عمیق و شکل نامنظم شبکه آبراهه ها در دامنه های این مخروط، نشانگر عملکرد درازمدت فرسایش و تکامل شبکه زهکشی در این مخروط می باشد. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مورفومتری و لیتولوژی در تکامل و الگوی زهکشی در دامنه های این مخروط آتشفشانی بوده است. برای دستیابی به این هدف، متغیر های مؤثر از جمله، سنگ شناسی، شیب و جهت دامنه در محیط نرم افزاریILWIS به عنوان ابزار اصلی تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به جز نواحی مخروط افکنه ای و پادگان های، نسبت تراکم زهکشی از سازندهای قدیم به جدید کاهش و از شیب های زیاد به کم افزایش می یابد. تراکم زهکشی در دامنه های با جهات شرق و جنوب شرق، بیشتر از دیگر جهات است. هر چند الگوی زهکشی کلی در تمامی مخروط های آتشفشانی به صورت واگراست و تفتان نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی مقایسه مستقل هر شبکه در پهلوهای این مخروط نشانگر آن است که در گدازه های جدید تر الگوی موازی و در نمونه های قدیمی تر الگوی شبکه درختی حاکم است. با این وجود بی نظمی هایی نیز دیده می شود. مقایسه مخروط افکنه های جدید و قدیمی که در نتیجه فرسایش مخروط آتشفشانی در دامنه های آن تشکیل شده است در تصاویر ماهواره ای، تفاوت زیادی را در الگوی زهکشی نشان می دهند. به طور کلی بررسی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان نشان می دهد که با وجود صحت کلی نظریه محققینی مانند پارکر در زمینه ارتباط تراکم و الگوی زهکشی با گذشت زمان و شیب در این مخروط، پیچیدگی هایی در خصوصیات آبراهه ها به ویژه الگوی زهکشی آن دیده می شود. این موضوع تا حدودی به پیچیدگی ذاتی زمان تشکیل مخروط آتشفشانی و درهم ریختگی لیتولوژیکی آن مربوط می شود.
۷.

بررسی تاثیر تکتونیک در ویژگیهای مورفومتریک شبکه زهکشی و سطوح مثلثی شکل تاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرمانشاه الگوی زهکشی تکتونیک سطوح مثلثی شکل زاگرس چین خورده تاقدیس دنه خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۲ تعداد دانلود : ۶۳۳
تاقدیس دنه خشک در استان کرمانشاه نمونه ای تیپیک از یک تاقدیس در حال رشد در زون ساختمانی زاگر س چین خورده است. هدف این تحقیق بررسی نقش تکتونیک در ویژگیهای سطوح مثلثی شکل، تراکم و الگوی زهکشی در تاقدیس مذکور است. ابعاد سطوح مثلثی شکل با استفاده از تصویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی تعیین شد. شبکه های زهکشی به کمک نقشه های توپو گرافی 50000/1 و تصویر ماهواره ای کویک برد تعیین گردید و سپس وارد نرم افزار ILWIS گردید. درجه بندی آبراهه ها به روش استراهلر انجام و طول آبراهه ها با درجات مختلف تعیین گردید. شیب ساختمانی لایه ها در جبهه کوهستان با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بر اساس شیبهای ساختمانی اندازه گیری شده و عرض پهلوی تاقدیس در بخشهای مختلف، تاقدیس مورد مطالعه به 8 زون تکتونیکی تقسیم شد. میانگین شیب ساختمانی، میانگین طول قاعده سطوح مثلثی، میانگین مساحت سطوح مثلثی و تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 در زونهای تکتونیکی محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد رابطه مستقیم معنی داری بین میانگین شیب لایه ها و میانگین طول قاعده مثلثها با ضریب همبستگی مناسب(92%) وجود دارد به طوریکه با افزایش میانگین شیب لایه ها، میانگین طول قاعده مثلثها نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش میانگین شیب لایه ها، میانگین مساحت سطوح مثلثی شکل نیز افزایش می یابد. مطالعه حاضر نشان می دهد که سطوح مثلثی شکل در زونهای با شیب ساختمانی تند (زونهای 3، 4 و 5 ) تشکیل شده اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد با کاهش عرض پهلوی تاقدیس، تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 افزایش می یابد به طوری که بیشترین تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 (39/3 کیلومتر در کیلومتر مربع) مربوط به زون 8 است که کمترین عرض را دارد. بررسی ها نشان می دهد که سر شاخه آبراهه ها در دو انتهای شمال غربی و جنوب شرقی تاقدیس مورد مطالعه دارای انحراف به سمت مرکز تاقدیس است که این امر بیانگر رشد طولی تاقدیس به سمت شمال غرب و جنوب شرق است. به طور کلی نتیجه تحقیق حاضر بیانگر آن است که پارامتر هایی مانند سطوح مثلثی شکل، تراکم زهکشهای درجه 1 و الگوی زهکشی شاخصهای مناسبی برای تعیین تکتونیکهای فعال و تفاوتهای محلی آن در تاقدیس مورد مطالعه می باشند.
۸.

کاربرد ژئومورفولوژی در اکتشاف منابع نفتی در طاقدیسهای بانکول و دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفت زاگرس شاخص های ژئومورفولوژیک دنه خشک بانکول تقارن چین خوردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۲ تعداد دانلود : ۵۶۸
ویژگیهای مورفومتریک طاقدیسها می توانند نقش مهمی در شناسایی طاقدیسهای دارای منابع نفتی ایفا کنند. هدف این تحقیق بررسی نقش ژئومورفولوژی در اکتشاف منابع نفتی در طاقدیس نفت خیز بانکول و طاقدیس بدون نفت دنه خشک، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک می باشد. جهت دستیابی به این هدف، نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 و 1:250000، رقومی شدند و اطلاعات زمین شناسی و توپوگرافی استخراج گردید. براساس تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی، مورفومتری طاقدیس ها استخراج شد. در این تحقیق از شاخص های ژئومورفولوژیک نسبت جهت(AR)، تقارن چین-خوردگی(FSI)، سینوسیته جبهه طاقدیس(FFS)، تراکم زهکشی(Dd)، الگوی زهکشی و سطوح مثلثی شکل جهت تفکیک طاقدیس های فعال و غیر فعال از نظر تکتونیکی استفاده شد. مقادیر بالای AR ، FFS و Dd، مقدار پائین FSI، وجود سطوح مثلثی بزرگ و همچنین الگوی زهکشی راست گوشه در طاقدیس غیر نفتی دنه خشک نشان دهنده وجود تکتونیک فعالتر این طاقدیس نسبت به طاقدیس بانکول است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که عدم وجود نفت در طاقدیس دنه خشک را می توان تا حدودی با مکانیسم چین خوردگی سطح- خنثی توجیه نمود. تکامل و فشردگی طاقدیس دنه خشک باعث جابجایی سطح خنثی به سمت پائین و به موجب آن اتصال شکستگیهای فشاری و کششی شده و بنابراین به مهاجرت و فرار نفت به سطح منجر شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که پارامترهای مورفومتریک مذکور دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیسهای دارای نفت و غیر نفتی هستند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که طاقدیسهای غیر نفتی دارای مورفولوژی فشرده تر و فرسایش یافته تر هستند در حالی که طاقدیسهای نفتی، جوانتر، عریض تر و کمتر فرسایش یافته اند.
۹.

تحلیل تکتونیک فعال طاقدیس گلیان با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک سطوح مثلثی شکل گلیان دره های ساغری شکل نسبت فاصله بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۷ تعداد دانلود : ۷۲۹
طاقدیس گلیان در جنوب شیروان در استان خراسان شمالی قرار دارد و از نظر زمین شناسی بخشی از زون ساختمانی آلاداغ- بینالود محسوب می شود. هدف این تحقیق ارزیابی تکتونیک های فعال طاقدیس گلیان با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیک است. برای دستیابی به هدف فوق، داده های مورد نیاز از نقشه های توپوگرافی 50000/1 و زمین شناسی 100000/1 و تصاویر ماهواره ای کویک برد استخراج شد. همچنین مطالعات میدانی از اشکال و فرآیندهای ژئومورفولوژیک انجام شد. داده های مورد نیاز برای محاسبه ی شاخص های k، سطوح مثلثی شکل، دره های ساغری شکل، سینوسیته جبهه ی کوهستان و نسبت فاصله بندی رودخانه (R)، بعد از ورود به نرم افزار ILWIS به دست آمد. طاقدیس مورد مطالعه، بر اساس شیب، ارتفاع و عرض طاقدیس، به 3 زون تکتونیکی تقسیم شد. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مقدار شاخص های K،W (نسبت حداکثر عرض دره ساغری به عرض خروجی دره)، R، شیب، طول قاعده و مساحت سطوح مثلثی در زون 3 بیشتر از دیگر زون ها می باشد. مقدار سینوسیته جبهه ی کوهستان در تمام زون ها، نزدیک به 1 است. به طور کلی بررسی شاخص های ژئومورفولوژیک در طاقدیس گلیان نشان می دهد که اولاً طاقدیس گلیان از نظر تکتونیکی فعال است و ثانیاً میزان فعالیّت های تکتونیکی از جنوب شرق طاقدیس به سمت شمال غرب آن افزایش می یابد.
۱۰.

ارزیابی نقش تکتونیک در میزان برش رأس مخروط افکنه های واقع در حاشیه ی طاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک مخروط افکنه برش شیب ساختمانی دنه خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۰ تعداد دانلود : ۷۴۲
هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر بالاآمدگی تکتونیکی طاقدیس دنه خشک در مقدار برش مخروط افکنه ها است. جهت دستیابی به هدف فوق، محدوده ی 103 مخروط افکنه به کمک تصویر ماهواره ای کویک برد و مطالعه ی میدانی ترسیم گردید و سپس در محیط نرم افزار ILWIS رقومی شد. به منظور تعیین مقدار برش سطح مخروط ها، طیّ مطالعات میدانی، عمیق ترین کانال در رأس هر مخروط افکنه شناسایی شد. سپس اختلاف ارتفاع بستر کانال با سطح قدیمی مخروط افکنه در سمت راست و سمت چپ کانال اندازه گیری گردید. شیب ساختمانی لایه ها در پهلوی طاقدیس در جبهه کوهستان(در بالادست مخروط افکنه ها) با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بررسی مقادیر برش سطح مخروط افکنه ها و شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس نشان می دهد که با افزایش شیب لایه ها، مقدار برش سطح مخروط افکنه ها افزایش می یابد. نتیجه ی این تحقیق بیانگر آن است که بیشترین مقدار برش، بر سطح مخروط افکنه های واقع در پرشیب ترین پهلوهای طاقدیس اتفاق افتاده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بین برش سطح مخروط افکنه ها و شیب لایه-ها در بالادست مخروط ها رابطه ی مستقیمی با ضریب همبستگی 65 درصد وجود دارد. نتایج نشان می دهد که در مخروط های دارای حوضه های آبخیز بزرگتر (با مساحت بین 50 تا 85/736 هکتار)، ضریب همبستگی بین مقدار برش سطح مخروط و شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس، بالاتر(86 درصد) است. این موضوع نشان می دهد که مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر نسبت به مخروط های با حوضه های کوچکتر، به بالاآمدگی تکتونیکی بسیار حساس تر هستند. نتایج همچنین نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین مساحت حوضه ی بالادست مخروط ها با میزان برش سطح مخروط ها دیده نمی شود به طوری که ضریب همبستگی بین دو پارامتر مذکور 09/0 است. به طور کلی نتیجه ی این تحقیق بیانگر آن است که برش سطح مخروط افکنه های مورد مطالعه کاملاً متأثر از وضعیت تکتونیکی یا شیب ساختمانی پهلوهای طاقدیس است.
۱۱.

ارزیابی مخروطه افکنههای شمال شرق ریوند به عنوان منابع بالقوه سنگدانه و ارتباط آن ها با فرایندهای ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی مخروط افکنه هوازدگی سنگدانه ریوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۰ تعداد دانلود : ۵۶۱
سنگدانه ها از پرمصرف ترین مصالح ساختمانی هستند که بخش اصلی حجم بتن را تشکیل می دهند. یکی از مهم ترین منابع تأمین سنگدانه های طبیعی، مخروطه افکنه ها هستند. با گذشت زمان و افزایش سن مخروطه افکنه ها، رسوبات سطح آنها بیشتر در معرض تغییر و هوازدگی قرار گرفته و بنابراین کیفیت سنگدانه ها کاهش می یابد. در این تحقیق، بر اساس ویژگی های فیزیکی و شاخص بار نقطه ای، کیفیت سنگدانه های سطح سه مخروطه افکنه متروک و قدیمی و جدید در شمال شرق ریوند ارزیابی شد. تفکیک مخروطه افکنه ها بر اساس شاخص های ژئومورفولوژیکی؛ مانند مورفولوژی سطح مخروط، میزان هوازدگی و الگوی زهکشی انجام شد. به علت وجود لیتولوژی متفاوت سطح مخروط ها، در قسمت بالادست و پایین هر مخروط، تعداد 18 نوع سنگ مشترک انتخاب گردید و آزمایش بار نقطه ای در آنها انجام شد. خصوصیات فیزیکی سنگ ها مانند چگالی، تخلخل و درصد جذب آب در هر مخروط در قسمت بالا و پایین دست آن انجام شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شاخص بار نقطه ای و چگالی از مخروط هافکنه جدید به مخروطه افکنه های قدیمی و متروک کاهش می یابد. میزان تخلخل و درصد رطوبت اشباع نیز رابطه مستقیمی با سن مخروطه افکنه ها دارد به طوری که قدیمی ترین مخروط (متروک) بالاترین میزان تخلخل و درصد رطوبت اشباع را دارد. نتایج نشان می دهد که در سطح تمام مخروط ها، مقاومت سنگدانه ها در رأس مخروطه افکنه ها بیشتر از قاعده آنها است که این موضوع ناشی از سن کمتر و بنابراین هوازدگی کمتر ذرات واقع در بالادست مخروطه افکنه ها است. به طور کلی، بررسی تحقیق حاضر نشان می دهد که تغییرات در مقاومت سنگدانه های سطح مخروط ها ناشی از سن مخروطه افکنه ها و میزان هوازدگی آنها است به طوری که سنگدانه های با کیفیت کمتر در مخروط های متروک و قدیمی، به علت هوازدگی طولانی مدت آنها است.
۱۲.

ارزیابی تکنیک های ژئومورفولوژیکی جهت شناسایی مخروط افکنه های قدیمی و جدید به منظور تعیین مناطق مستعد سیل خیزی در چهار مخروط افکنه در زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی زهکشی مخروط افکنه هوازدگی شاخص های ژئومورفولوژی زاگرس چین خورده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۴ تعداد دانلود : ۶۹۱
در این تحقیق، به منظور تفکیک بخش های فعال و غیرفعال مخروط افکنه ها، چهار مخروط افکنه در زاگرس چین خورده بررسی شده است. تفکیک بخش های فعال و غیرفعال مخروط افکنه ها از نظر سیل خیزی با استفاده از شاخص های ساده ی ژئومورفولوژیکی مانندالگوی زهکشی، مورفولوژی سطح مخروط و شاخص تضاریس، رنگ مخروط ها در تصاویر ماهواره ای ،حداکثر عمق برش مخروط ها و شاخص های هوازدگی مانند میزان هوازدگی آبرفت ها، حفره دار شدن قلوه سنگ های آهکی انجام شده است. جهت تعیین ناهمواری و حداکثرعمق برش سطح مخروط ها، با استفاده از دوربین نقشه برداری دو مقطع از سطح هر مخروط افکنه تهیه شد. تفکیک بخش های قدیمی و جدید مخروط-افکنه ها براساس تن (رنگ) تصاویر و همچنین تعیین الگوی زهکشی کانال ها در مخروط های جدید و قدیمی براساس تصاویر ماهواره ای کویک برد انجام شد. بررسی شاخص های هوازدگی سطح مخروط ها نیز بر اساس مطالعات میدانی انجام گرفت. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مخروط های قدیمی یا غیرفعال اغلب دارای الگوی زهکشی همگرا یا شبکه درختی هستند درحالی که مخروط های جدید اغلب دارای الگوی زهکشی واگرا، شاخه شاخه و متقاطع هستند. بخش های غیرفعال مخروط ها، دارای تن رنگ تیره تری نسبت به مخروط های جدید در تصاویر ماهواره ای می باشند. مورفولوژی سطح مخروط های قدیمی (به علت غلبه ی فرسایش قهقرایی و توسعه ی بدلندها به-سمت بالادست) ناهموارتر و دارای تضاریس بیشتری نسبت به مخروط های جدید هستند. به طور کلی حداکثر میزان برش در مخروط های قدیمی بیش از مخروط های جدید است. شاخص های هوازدگی مانند حفرات در ذرات آهکی نیز در مخروط های قدیمی وجدید کاملاً با هم متفاوت است به-طوری که بخش های غیرفعال دارای هوازدگی و انحلال بیشتر و بنابراین دارای خاک ضخیم تری نسبت به مخروط های جدید هستند. تحقیق حاضر نشان می دهد که شاخص های ژئومورفولوژی ابزارمناسبی جهت تفکیک مناطق فعال و غیرفعال مخروط افکنه ها از نظر سیل خیزی می باشند. با این وجود به علت تاثیر عواملی مانند تکتونیک، تغییرات اقلیمی، لیتولوژی حوضه-های بالادست مخروط ها و مساحت مخروط ها نمی توان از تمامی شاخص ها در هر مخروط استفاده نمود.
۱۳.

مقایسه ی خصوصیات مورفومتری طاقدیس ها و کاربرد آن در اکتشاف نفت در زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفت مورفومتری زاگرس ماله کوه نواکوه تقارن چین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۸ تعداد دانلود : ۷۱۲
طاقدیس های ماله کوه در استان لرستان و نواکوه در استان کرمانشاه بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می شوند. هدف این تحقیق بررسی مورفومتری طاقدیس نفتی ماله کوه و مقایسه ی آن با مورفومتری طاقدیس بدون نفت نواکوه و ارزیابی کاربرد این مطالعات در اکتشاف منابع نفتی می باشد. براساس تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی، ویژگی های مورفومتریکی طاقدیس ها استخراج شد. در این تحقیق شاخص های مورفومتریک طاقدیس ها مانند تقارن چین خوردگی (FSI)، سینوسیته جبهه طاقدیس (FFS)، خط الرأس طاقدیس (AD)، نسبت جهت (AR)، نسبت انشعابات (Rb)، فرکانس زهکشی (Fs)،تراکم زهکشی (Dd) و سطوح مثلثی شکل بررسی گردید. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مقدار بالای شاخص های FFS، AD، Ar و مقدار کم شاخص های Rb، Dd، و Fsو همچنین وجود سطوح مثلثی بزرگ در طاقدیس نواکوه، نشانگر قدمت، فشردگی و فرسایش بیشتر آن و بنابراین فرار نفت از طاقدیس مذکور است. از طرف دیگر، در طاقدیس نفتی ماله کوه، سطوح مثلثی کوچکتر هستند و مقدار شاخص های FFS، AD، Ar پایین و مقدار شاخص های Rb، Dd، و Fs در آن بالا می باشد که این موضوع بیانگر جوان تر بودن، فرسایش کمتر و بنابراین حفظ شدن منابع نفتی آن است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که تکامل و فشردگی طاقدیس نواکوه باعث جابه جایی سطح خنثی به سمت پایین و به موجب آن اتصال شکستگی های فشاری و کششی شده و بنابراین به مهاجرت و فرار نفت طاقدیس نواکوه منجر شده است. در مجموع تحقیق حاضر نشان می دهد که پارامترهای مورفومتریک مذکور دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیس های دارای نفت و غیر نفتی هستند.
۱۴.

ارزیابی توسعه ی کارست با استفاده از ویژگی های هیدرودینامیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی در زاگرس (منطقه مورد مطالعه: تاقدیس قلاجه و توده پراو بیستون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارست هیدرودینامیک هیدروشیمیایی قلاجه چشمه کارستی پراو - بیستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۱ تعداد دانلود : ۶۶۸
بررسی خصوصیات هیدرودینامیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه ها در لندفرم های کارستی زاگرس می تواند راهنمای مناسبی برای تعیین میزان تکامل کارست باشد. هدف این پژوهش مقایسه ی توسعه یافتگی کارست به کمک ویژگی های هیدرودینامیک، هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی در زاگرس چین خورده و زاگرس مرتفع است. در این تحقیق، منحنی فرود هیدروگراف چشمه های کارستی، مهمترین اکسیدهای موجود در سازند های آهکی، داده های هیدرولوژی چشمه ها، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای لندفرم های کارستی دو ناحیه شناسایی گردید. بعد از بررسی ویژگی های ژئومورفولوژی کارست و زمین شناسی در دو محدوده، منحنی فرود هیدروگراف 4 چشمه در محدوده ی زاگرس چین خورده و 7 چشمه در محدوده ی پراو - بیستون محاسبه شد. نتایج نشان دهنده ی ارتباط نزدیک بین لیتولژی و شکستگی ها با رفتار هیدرولوژی سیستم آب زیر زمینی در زاگرس چین خورده، و عدم ارتباط نزدیک بین شکستگی و لیتولژی در سیستم رورانده است. با استفاده از ویژگی های هیدرودینامیک و منحنی فرود چشمه ها، درجه ی توسعه یافتگی کارست در محدوده ی پراو- بیستون 5 تا 6 تعیین شد. برای آبخوان کارستی قلاجه درجه ی توسعه یافتگی کارست 2.5 تا 3 تعیین شد. جریان چشمه ها در پراو – بیستون دارای چند زیر رژیم خطی و آشفته است در حالی که در چشمه های قلاجه تنها یک زیر رژیم یکنواخت است. تجزیه و تحلیل آهک های دو محدوده و نیز آنالیز شیمیایی آب چشمه نشان دهنده ی خلوص بالای آهک بیستون نسبت به آهک
۱۵.

برآورد میزان فرسایش ورقه ای، با استفاده از تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشه های درخت در حوضه قره چای (رامیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دندروژئومورفولوژی رامیان ریشه درخت فرسایش ورقه ای قره چای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۰ تعداد دانلود : ۳۸۶
دندروژئومورفولوژی یکی از رشته های زیرمجموعه دندروکرونولوژی است که بر اساس تجزیه و تحلیل حلقه های رشد سالانه درختان و مورفولوژی رشد آنها به بررسی جنبه های فضایی و مکانی فرایندهای سطحی زمین در دوره های هولوسن می پردازد. هدف این تحقیق تحلیل دندروژئومورفولوژیکی حلقه های ریشه درخت برای برآورد نرخ فرسایش ورقه ای در حوضه قره چای (رامیان) است. به منظور تعیین میزان فرسایش ورقه ای بر اساس تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشه های درختان، بعد از شناسایی ریشه های برونزد یافته بر اثر فرسایش، مجموعا تعداد 42 مقطع از ریشه درختان سوزنی برگ و پهن برگ تهیه شد. هنگام برداشت نمونه ها، اطلاعاتی مانند قسمت رو به آفتاب ریشه رخنمون یافته، محل تماس ریشه با سطح خاک، فاصله سطح خاک تا سطح فوقانی ریشه و اطلاعات مورد نیاز دیگر برای هر مقطع ثبت شد. سپس مقاطع تهیه شده خشک گردیدند و سمباده زده شدند. بعد از تعیین اولین سال رخنمون ریشه ها، بر اساس معادله 1 مقدار کلی فرسایش(Er) بدست آمد و سپس فرسایش سالیانه به میلی متر محاسبه گردید. متوسط فرسایش ورقه ای منطقه مورد مطالعه براساس مقاطع ریشه-های برونزد یافته، 541/0 میلیمتر در سال برآورد شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که میانگین فرسایش سالانه در مقاطع دارای سن کمتر از 50 سال ،50 تا 100 سال، 100 تا 150 سال، 150 تا 200 سال و 200 تا 250 سال به ترتیب 86/0 ، 48/0 ، 4/0 ، 3/0 و 25/0 میلی متر است که این موضوع، افزایش میزان فرسایش از 250 سال پیش تا زمان حال را نشان می دهد. بررسی فرسایش در انواع پوشش گیاهی بیانگر آن است که مقدار متوسط فرسایش سالانه در جنگل های متراکم کمتر از جنگل های نیمه متراکم و کم تراکم است. ارزیابی مقدار فرسایش در سازندهای زمین شناسی نشان می دهد که مقدار فرسایش در خاک های واقع بر روی سازندهایی که دارای جنگل های متراکم کمتری هستند (مانند سازندهای شمشک پایینی و شمشک میانی)، بیشتر است. تحقیق حاضر نشان می دهد که گونه های سوزنی برگ مانند سرخدار و زربین، به علت دارا بودن حلقه های واضح تر و قابل شمارش تر، دارای کارایی بهتری در برآورد میزان فرسایش، در قیاس با گونه های پهن برگ مانند بلوط و زبان گنجشک هستند.
۱۶.

برآورد دبی حداکثر با استفاده از اندازه قلوه سنگهای بستر رودخانه در حوضه های زیرابه و قوردانلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی رودخانه اترک قلوه سنگهای بستر رودخانه حداکثر دبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۳ تعداد دانلود : ۷۵۱
عدم وجود و یا کمبود اطلاعات هیدرومتری در حوضه های آبخیز کشور، کاربرد روش های تجربی مناسب را برای برآورد حداکثر سیلاب الزامی می نماید. هدف این پژوهش ارزیابی میزان سیلاب حداکثر در دو حوضه آبخیز رودخانه اترک با استفاده از اندازه قلوه سنگهای بستر رودخانه می باشد. در این تحقیق حداکثر سیلاب بر اساس اندازه گیری قطر قلوه سنگهای بستر رودخانه در خروجی حوضه ها بدست آمد. در این راستا اطلاعات توپوگرافی، فیزیوگرافی و زمین شناسی از طریق نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 استخراج، و تجزیه و تحلیل آنها توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. در این تحقیق به منظور برآورد سیلاب حداکثر در حوضه ، ابتدا سرعت آب با استفاده از روش کاستا و جارت اندازه گیری شد و سپس بر اساس آن میزان دبی به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که حداکثر سیلاب برآورد شده از روش کاستا به داده های واقعی نزدیکتر است که این موضوع کارایی مناسب روش کاستا (برآورد پیک سیلاب با استفاده از قطر قلوه سنگهای بستر رودخانه) را نشان می دهد. نتیجه این تحقیق همچنین نشان می دهد که با وجود اینکه حوضه قوردانلو کوچکتر از حوضه زیرابه است، مقدار دبی حداکثر محاسبه شده آن بالاتر از حوضه زیرابه است. به طور کلی بالا بودن سیلاب حداکثر در حوضه قوردانلو را می توان به وجود سازندهای نفوذناپذیر، تراکم زهکشی بالا و شکل تقریبا دایره ای آن نسبت داد.
۱۷.

بررسی نقش ژئومورفولوژی در ویژگی های هیدرولوژیکی و شیمیایی چشمه های حوضه آبخیز کنگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کنگیر زاگرس چین خورده کارست شدگی درز و شکاف ضریب فرود حجم ذخیره دینامیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۷ تعداد دانلود : ۵۷۲
حوضه آبخیز کنگیر در استان ایلام، با مساحت 458 کیلومتر مربع، بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می­شود. هدف این تحقیق بررسی ویژگی­های هیدرولوژیکی و شیمیایی چشمه­ها و ارتباط آنها با اشکال ژئومورفولوژی حوضه می­باشد. جهت دست­یابی به این هدف، لندفرم­های کارستیکی، سیستم درز و شکاف­های منطقه، شاخص­های تقارن چین (FSI) و سینوسیته جبهه چین (FFS)، هیدروگراف چشمه­ها و مشخصات شیمیایی آنها به صورت کمّی اندازه­گیری شد. بررسی دو شاخص FSI و FFS نشان دهنده جوان بودن سیستم چین­خوردگی منطقه مطالعاتی است. نتیجه داده­ها نشان می­دهد که جهت غالب درز شکاف­ها، موازی با محور طاقدیس یا عمود بر شیب توپوگرافی است. بررسی هیدروگراف چشمه­های حوضه نشان می­دهد که مقدار پارامتر آلفا در چشمه­های سراب، فرزگه، ونیت، دبیران، هلشی و ماژین به ترتیب 0.0058 ، 0.0074 ، 0.0098 ، 0.0055 ، 0.0078 و 0.0047 می­باشد. نتایج داده­ها بیانگر مقادیر بالای حجم ذخیره دینامیکی، هدایت الکتریکی، درجه سختی و املاح موجود در چشمه­ها است که این امر نشان­دهنده توسعه کم فرایند کارست­شدگی و سطح تماس بیشتر آب با سنگ بستر است. به طور کلی وضعیت جوان بودن سیستم کارست شدگی منطقه و همچنین جهت درز و شکاف­های آهکی حوضه مورد مطالعه، باعث­شده است که مدّت زمان آبدهی چشمه­ها، بسیار طولانی باشد.
۱۸.

بررسی نقش ژئومورفولوژی تکتونیک بر اکتشاف مخازن هیدروکربنی زاگرس فارس (مطالعه موردی: طاقدیس های خشت و نورا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: GIS شاخص های ژئومورفولوژیکی طاقدیس خشت نورا مخازن هیدروکربنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۵ تعداد دانلود : ۴۳۱
مخازن هیدروکربنی از منابع انرژی تمام شدنی و تجدیدناپذیر است که به ازای برداشت و استفاده از ذخایر زیرزمینی به تدریج از میزان ذخیره آنها کاسته می شود و دیگر ترمیم نخواهند شد؛ بنابراین برای جبران هیدروکربن های مصرف شده فقط باید به اکتشاف منابع و ذخایر جدید اقدام کرد.در این پژوهش ، نقش ژئومورفولوژی تکتونیک بر سهولت اکتشاف مخازن هیدروکربنی زاگرس فارس با استفاده از شاخص های ژئومورفیک بررسی شده است. شاخص های سینوسیته جبهه کوهستان، تقارن چین خوردگی، نسبت جهت، نسبت انشعاب، فرکانس رودخانه، تراکم زهکشی، طول خط الرأس، ارتفاع طاقدیس، الگوی زهکشی و فرم طاقدیس ها در طاقدیس دارای مخزن هیدروکربنی خشت و طاقدیس فاقد مخزن هیدروکربنی نورا، محاسبه شده است. این شاخص ها، برای تفکیک طاقدیس های فعال و غیر فعال از نظر تکتونیکی، بعد از ورود داده های مورد نیاز به نرم افزار Arc GIS، مقایسه شده اند. علاوه بر آن، مطالعه شواهد ژئومورفیک بالاآمدگی و فعالیت های تکتونیکی، بررسی نقش تکتونیک در فرسایش، همچنین فرود محوری و الگوی آبراهه ها و ویژگی های ژئومورفولوژیکی طاقدیس دارای مخزن هیدروکربنی، مشخص و روابط بین ژئومورفولوژی و تشکیل مخازن هیدروکربنی تبیین شد. به طور کلی، ارتباط نزدیکی بین مخازن هیدروکربنی و ژئومورفولوژی طاقدیس های مطالعه شده وجود دارد؛ به طوری که در طاقدیس فاقد مخزن هیدروکربنی، مورفولوژی فشرده تر و فرسایش یافته تر است، در مقابل، طاقدیس دارای مخزن هیدروکربنی، جوان تر، عریض تر و کمتر فرسایش یافته است. پژوهش های مشابه می توانند به وزارت نفت، سازمان زمین شناسی کشور و سازمان بهره برداری نفت و گاز، کمک شایانی کند.
۱۹.

ارزیابی مورفومتری دره ها و ارتباط آن با تکتونیک های فعال در طاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک زاگرس دنه خشک مورفومتری دره نسبت حداکثر عرض دره به عرض خروجی دره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۲ تعداد دانلود : ۴۹۲
چکیده منطقه مورد مطالعه، طاقدیس دنه خشک در جنوب غرب شهر سرپل ذهاب در استان کرمانشاه و بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش بالاآمدگی تکتونیکی در مورفومتری 103 دره واقع در دامنه های طاقدیس دنه خشک می باشد. جهت دستیابی به هدف فوق، محدوده 103 دره بر اساس مطالعات میدانی و به کمک تصویر ماهواره ای Quickbird، تعیین گردید. پارامترهای کمی دره ها مانند عرض خروجی دره (Vow)، حداکثر عرض دره(Vmw)، طول دره(VL) بر اساس تصاویر ماهواره ای استخراج شد. جهت تعیین مساحت دره ها(A)، محدوده دره ها وارد نر افزار ILWIS شد و مساحت دره های مورد مطالعه استخراج گردید. طاقدیس مورد مطالعه، بر اساس شیب پهلوی طاقدیس(S) به 9 زون تکتونیکی تقسیم شد و میانگین پارامترهای مورفومتریکی دره ها و شیب لایه ها در هر زون بدست آمد. سپس رابطه خطی بین میانگین شیب ساختمانی و میانگین پارامترهای مورفومتریکی دره ها در زونها بدست آمد. بررسی این تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین پارامتر S و نسبت حداکثر عرض دره به عرض خروجی دره (Vmw/Vow) با ضریب همبستگی 91 درصد وجود دارد. همچنین رابطه مستقیمی بین پارامتر S و نسبت حداکثر عرض دره به طول دره(Vmw/VL) با ضریب همبستگی 75 درصد وجود دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی نسبتا پائین بین شیب ساختمانی و مساحت دره ها و حداکثر عرض دره وجود دارد. رابطه معنی داری بین شیب ساختمانی و طول دره ها وجود ندارد. با این وجود رابطه معکوسی با ضریب همبستگی پائین بین شیب ساختمانی و عرض خروجی دره ها وجود دارد. به طور کلی نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که در بین پارامترهای مورفومتریکی دره ها، نسبت حداکثر عرض دره به عرض خروجی دره(Vmw/Vow) و نسبت حداکثر عرض دره به طول دره(Vmw/VL) کاملا تحت تاثیر تکتونیک یا شیب ساختمانی طاقدیس قرار دارند. بنابراین پارامترهای Vmw/Vow و Vmw/VL می توانند بعنوان شاخص های ژئومورفولوژی مناسب جهت تعیین درجه فعالیتهای تکتونیکی در طاقدیسها در نظر گرفته شوند.
۲۰.

برآورد حجم مخروط افکنه های واقع در حاشیه طاقدیس دنه خشک و ارتباط آن با تکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تکتونیک زاگرس حجم مخروط افکنه شیب ساختمانی. دنه خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۲ تعداد دانلود : ۵۲۲
هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش تکتونیک در حجم مخروط افکنه های واقع در حاشیه طاقدیس دنه خشک در استان کرمانشاه است. جهت دستیابی به هدف فوق، ابتدا محدوده مخروط افکنه ها، زاویه جاروب (S) و شعاع مخروط افکنه (R) به کمک تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعه میدانی و سپس اختلاف ارتفاع راس و قاعده مخروط افکنه ها (h) با استفاده از نقشه توپوگرافی 50000/1 بدست آمد. بر اساس پارامترهای مذکور، حجم مخروط افکنه ها (V) محاسبه شد. شیب ساختمانی لایه ها در پهلوی طاقدیس(DAL) در جبهه کوهستان (در بالادست هر مخروط افکنه) با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بر اساس شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس، طاقدیس مورد مطالعه به 7 زون تقسیم گردید و میانگین پارامترها در هر زون بدست آمد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین شیب ساختمانی لایه ها (DAL) و حجم مخروط افکنه ها (V) با ضریب همبستگی 33 درصد وجود دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که در مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر( بین 180 تا 737 هکتار) ضریب همبستگی بین DAL و V بالاتر است. این موضوع بدان معنی است که در مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر، تکتونیک تاثیر بیشتری بر حجم مخروط افکنه ها دارد. بررسی رابطه بین میانگین DAL و V در زون های تکتونیکی نشان می دهد که رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی 69 درصد بین دو پارامتر مذکور وجود دارد. رابطه معنی داری بین میانگین مساحت حوضه ها و میانگین حجم مخروط ها در زون های تکتونیکی وجود ندارد. رابطه ای مستقیم با ضریب همبستگی ضعیف بین میانگین شیب حوضه ها و میانگین حجم مخروط ها در زون های تکتونیکی وجود دارد. تحقیق حاضر نشان می دهد که وجود گسل در حوضه های بالادست مخروط افکنه ها نیز تاثیر زیادی در افزایش حجم مخروط ها ایفا نموده است به طوری که در هر زون، بالاترین مقدار پارامتر V مربوط به مخروطی است که در حوضه بالادست آن گسل وجود دارد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان