صالح آرخی

صالح آرخی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه گلستان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

ارزیابی و پیش بینی تغییرات و پراکنش افقی شهرها با استفاده از تصاویر چند زمانه و مدل CA_MARKOV. مطالعه موردی: شهر گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشکارسازی مدل CA مارکوف تغییر کاربری تصاویر ماهواره ای گنبدکاووس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۴۳
آشکار سازی صحیح تغییرات اشکال سطح زمین، درک بهتری از ارتباط و واکنش بین انسان و پدیده های طبیعی جهت مدیریت بهتر منابع را فراهم می کند. روش های مختلفی برای آشکار سازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی وجود دارد .مقایسه پس از طبقه بندی یکی از مؤثرترین روش های آشکار سازی تغییرات است. هدف این بررسی، آشکار سازی تغییرات پوشش اراضی گنبد کاووس است. بدین منظور پس از تهیه تصاویر ماهواره ای سالهای ۱۳۶۶-۱۳۷۹و ۱۳۸۹مراحل پردازش این تصاویر و اطلاعات بعدی آن با استفاده از نرم افزار هایی ازجملهGIS و ENVI ,IDRISI است. این تحقیق در پی ارزیابی تغییرات اراضی شهر گنبد کاووس در طی سالهای ۱۳۶۶و۱۳۷۹ و۱۳۸۹و بعد از آن پیش بینی توسعه شهر گنبد کاووس با استفاده از مدل CA MARKOV می باشد و بر اساس نتایج این تحقیق تغییرات رشد بین سالهای 1366 تا 1389 به ترتیب برای کاربری شهری3/217%، اراضی آبی 5/53%، اراضی دیم 4/40-%، اراضی بایر 7/87-% و پارک 6/198% می باشد و رشد شهر گنبد کاووس طی سال های آینده به سمت زمین های زراعی آبی در پیرامون جنوب, جنوب شرقی و شرق پیش خواهد رفت.
۲۲.

ارزیابی خطر وقوع فرسایش خندقی در حوضه آبخیز قویجق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلستان فرسایش خندقی لس شبکه عصبی مصنوعی( ANN )

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۷۷
پیش بینی از وقوع فرسایش خندقی با استفاده از مدل های مناسب و تهیه نقشه های پهنه بندی خطر، مناسب ترین راهکار برای برنامه ریزی مدیریت زمین در حوضه های آبخیز است. در این مطالعه از روش شبکه عصبی مصنوعی با ساختار چند لایه پرسپترون و با استفاده از متغیرهای شیب، جهت شیب، نقشه ارتفاع رقومی ( DEM )، واحدهای اراضی، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه، زمین شناسی  و فاصله از راه برای حساسیت پهنه بندی فرسایش خندقی  در حوضه آبخیز قویجق استان گلستان استفاده شده است. برای انجام شبکه عصبی از نرم افزار SPSS modeler و از روش MLP استفاده شده است. استفاده از لایه ها در روش MLP 1-8-9 بود.  یعنی شامل 9 لایه ورودی،8 لایه پنهان و 1 لایه خروجی یا هدف بود. نتایج به دست آمده نشان داد که 20، 30، 24، 16، 10 درصد از منطقه مورد مطالعه در مناطق با خطر بسیار زیاد ، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم قرارگرفته است که بیشتر منطبق بر آبراهه ها و راه های ارتباطی و زمین شناسی بود. نقشه های حساسیت به فرسایش خندقی تهیه شده می تواند برای تصمیم گیری در مورد برنامه ریزی و مدیریت خاک و آب و در نهایت توسعه پایدار در حوزه آبخیز قویجق مفید باشد.
۲۳.

ارزیابی شاخص های فرسایندگی باران با استفاده از تکنیک های زمینآمار در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونۀ موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش شاخصهای فرسایندگی باران زمین آمار استان گلستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۳۲
امروزه فرسایش خاک به عنوان یکی از مباحث مهم مدیریت حوضه های آبخیز در سطح ملی و جهانی مطرح است. برآورد خطر کاهش خاک و توزیع مکانی آن یکی از عوامل کلیدی برای ارزیابی موفق فرسایش خاک است. شاخص فرسایندگی باران مهم ترین عامل تأثیرگذار بر فرسایش خاک بوده و تابعی از خصوصیات فیزیکی باران است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شاخص های فرسایندگی باران با استفاده از تکنیک های زمین آمار است. در تحقیق حاضر، فرسایندگی باران در استان گلستان از طریق مدل های فورنیه، فورنیه اصلاح شده، IAS و Ciccacci و براساس دوره ﺁماری 20 ساله (1378 تا 1398) ایستگاﻩﻫﺎی سازمان هواشناسی مدﻝﺳﺎﺯﻯ و برﺁورد شده است. پس از محاسبه فاکتور فرسایندگی باران برای ایستگاه های مورد نظر، با استفاده از روش های دورن یابی عکس فاصله (IDW)، درون یابی چندجمله ای جهانی (GPI)، تابع پایه شعاعی (RBF) و درون یابی کریجینگ (Kriging)، نقشه شاخص های فرسایندگی باران استان ترسیم شد و درجهت انتخاب بهترین روش درون یابی از شاخص های آماری ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین قدر مطلق خطا (MAE) و میانگین خطای اریب (MBE) استفاده شد. نتایج نشان داد روش فورنیه اصلاح شده بهترین شاخص (برمبنای RMSE، MAE و MBE کمتر در هر چهار روش درون یابی) و روش تابع پایه شعاعی به عنوان بهترین روش در میان روش های مورد استفاده می تواند برای برآورد فرسایندگی باران مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج نشان داد که میزان قدرت فرسایندگی باران در نواحی مرکزی استان به خصوص حوضه آبخیز گرگانرود و همچنین  شمال و ﺷﻤﺎﻝﺷﺮﻕ استان با میانگین حداقل و حداکثر بارش سالانه (1/216 و 9/776) و چند نقطه در جنوب غرب حوضه با میانگین حداقل و حداکثر بارش سالانه (2/205 و 751) بیشترین مقدار ضریب فرسایندگی باران را دارا هستند که چنین تغییراتی ﻣﻰﺗﻮﺍﻧﺪ متأثر از الگوی توزیع بارندگی، شدت ﺁن و خصوصیات توپوگرافی باشد. بررسی قدرت فرسایندگی باران استان گلستان نشان می دهد که الگوی توزیع فرسایندگی باران به طور چشم گیری متأثر از میزان متوسط بارش منطقه است. به طوری که مقادیر فرسایندگی و متوسط بارش در این استان بر هم منطبق بوده و الگوی رفتاری تقریباً یکسانی را از خود نشان می دهند.
۲۴.

ارزیابی تکنیک های تغییرات پوشش گیاهی/ کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و GIS (مطالعه موردی: حوضه گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی/ پوشش گیاهی پایش تغییر آنالیز مؤلفه اصلی آنالیز برداری تغییر گرگانرود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۱
براثر فعالیت های انسانی، چهره زمین همواره دست خوش تغییر می شود. از این رو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی، آگاهی از روند و میزان تغییرات پوشش گیاهی/کاربری اراضی ضروری است و برآورد این تغییرات اهمیت به سزایی دارد .هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای در حوضه آبخیز گرگانرود در استان گلستان است. در این تحقیق، تصاویر سنجنده TM سال 1366، سنجنده ETM+ سال 1379 و سنجنده OLI سال 1398 مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدین منظور، بعد از انجام تصحیحات هندسی و اتمسفریک، پایش و طبقه بندی تصاویر با استفاده از شش تکنیک پایش تغییر در حوضه گرگانرود با مساحت 8020 کیلومتر مربع آنالیز شده و تغییرات رخ داده در این حوضه در دو دوره زمانی، از سال 1366 تا 1379 و 1379 تا 1398 بررسی شد. تکنیک های پایش تغییر مورد استفاده در این مطالعه شامل تفاضل باند قرمز، تفاضل باند مادون قرمز، تفاضل PCA و تفاضل PCA استاندارد شده، آنالیز برداری تغییر و مقایسه پس از طبقه بندی بوده اند. جهت تعیین آستانه از روش های آماری استفاده شده است. پس از تعیین آستانه تغییر، مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مشخص شده است. جهت ارزیابی دقت تکنیک های پایش تغییر، پس از برداشت های زمینی که از طریق بازدید میدانی، تصاویر ماهواره ای گوگل ارث و عکس های هوایی به دست آمد، از دقت تولیدکننده، دقت استفاده کننده، دقت کل و ضریب کاپا استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مشخص شد روش PCA1 استاندارد شده در هر دو دوره بیشترین دقت کل و ضریب کاپا را داشته است. مقادیر این دو پارامتر به ترتیب برای دوره اول برابر با 5/96 درصد و 94 درصد و برای دوره دوم برابر با 5/91 درصد و 86 درصدبه دست آمده است. روش  PCA1با دقت کلی و ضریب کاپا برابر با 5/84 درصد و 74 درصد برای دوره اول و 89 درصد و82 درصد برای دوره دوم بعد از روش PCA1 استاندارد شده، بیشترین میزان دقت را بین سایر روش ها داشته است. در حالی که روش تفاضل باند مادون قرمز نزدیک، در هر دو دوره از کمترین دقت کل  و ضریب کاپا نسبت به سایر روش ها برخوردار بوده است. بررسی نتایج به دست آمده در این مطالعه به خوبی نشان می دهد که در فاصله زمانی سال های 1366 تا 1398، اراضی کشاورزی(دیم) بیشترین تغییرات مثبت را داشته اند. اضافه شدن این اراضی اکثراً به قیمت از دست رفتن مراتع بوده است(به دلیل حاصلخیزی بالاتر). همچنین، در این فاصله زمانی 32 ساله، مرتع نیز دچار تغییر و تحول شده اند که تغییرات کاهشی در آن ها را می توان به دلیل شخم مراتع و اختصاص آن ها به کشاورزی دانست.
۲۵.

پهنه بندی خطر سیلاب تحت تاثیر تغییرات اقلیمی با استفاده از مدل هیدرولوژیکی SWAT در محیطGIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز قره سو، استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطر سیلاب تغییرات اقلیم مدل SWAT GIS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۸
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پهنه سیل در شرایط تغییر اقلیم براساس سناریوهای پنجمین گزارش ارزیابی هیئت بین الدول تغیییر اقلیم در حوضه قره سو (استان گلستان (انجام شد. داده های روزانه شبیه سازی شده برای آینده را می توان به عنوان ورودی مدل های هیدرولوژیکی لحاظ کرده و نتایج آن را در برنامه های بلندمدت توسعه منابع آب منظور نمود. این تحقیق شامل دو فاز اقلیمی و هیدرولوژی است. در فاز اقلیمی، داده های روزانه دمای حداقل، حداکثر، بارش و ساعات آفتابی ایستگاه سینوپتیک هاشم آباد گرگان در دوره 2001–2020 با استفاده از مدل آماری LARS-WG شبیه سازی شد و پس از اطمینان از کارایی این مدل در شبیه سازی پارامترهای هواشناسی مذکور در حوضه آبخیز قره سو استان گلستان، جهت بررسی تاثیر پدیده تغییر اقلیم بر رواناب منطقه مورد مطالعه، داده های سه سناریوی A2 (سناریوی حداکثر)، A1B (سناریوی حد وسط) و B1 (سناریوی حداقل) مدل HadCM3 در دوره 2021-2050 با مدل آماری LARS-WG کوچک مقیاس گردید. در فاز هیدرولوژیکی، بارش- رواناب با استفاده از مدل هیدرولوژیکی SWAT شبیه سازی و پس از واسنجی (از ۱ ژانویه 2012 تا ۲۹ دسامبر 2016) و اعتبارسنجی این مدل (۳۰ دسامبر 2016 تا ۲۹ دسامبر 2018)، داده های دما و بارش خروجی مدل LARS-WG به مدل SWAT وارد شده و تغییرات رواناب تبعی تغییر اقلیم در دوره های آتی نسبت به دوره پایه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بر اساس برآورد مدل LARS-WG برای سناریوهای مورد بررسی در دوره های آتی میانگین دمای حوضه آبخیز قره سو به میزان  56/0 تا 4 درجه سلسیوس افزایش می یابد. مقدار بارش نیز در مقایسه با دوره پایه به میزان 10 تا 24 درصد کاهش نشان می دهد. در پایان نیز سیلاب حوضه مورد مطالعه با تلفیق نقشه متوسط رواناب تحت سناریو A2، فاصله از رودخانه و ضریب شکل حوضه با استفاده از روش  Fuzzy-AHPدر محیط GIS  پهنه بندی شده است. با توجه به پهنه بندی، 44 درصد در خطر زیاد و بسیار زیاد می باشد.
۲۶.

تحلیلی بر پیامدهای صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش های مرکزی و نوکنده شهرستان بندرگز)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
در کشور ما به دلیل محدودیت منابع آب و خاک، کشاورزی به تنهایی نمی تواند پاسخگوی اهداف توسعه نواحی روستایی باشد. از آنجایی که صنایع روستایی رابط بین بخش کشاورزی و صنعت است و در بسیاری از شهرها رشد شهرنشینی همراه با رشد صنعتی می باشد، ضروری است صنایع تبدیلی و تکمیلی در جوامع روستایی بویژه در قالب شهرک های صنعتی گسترش یابد. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نقش استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در دهستان های بخش مرکزی و نوکنده شهرستان بندرگز می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و بدین منظور برای دستیابی به اهداف پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی / پیمایشی ا ستفاده گردید. جامعه آماری در این پژوهش 1681 نفر از افراد شاغل و غیرشاغل در صنعت می باشند که 200 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده و در قالب پرسشنامه مورد مطالعه و سنجش قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. برای بررسی شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در تحقیق حاضر از آزمون های تحلیل همبستگی کای اسکوئر و مقایسه میانگین فریدمن، مان وایتنی و تی مستقل استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون های مقایسه میانگین تی برای بررسی گویه های کمی و مان وایتنی برای مقایسه گویه های کیفی نشان می دهد که اگرچه در بعضی از زمینه های بررسی شده  اعم از مولفه های اقتصادی و اجتماعی تفاوت معناداری بین شاغلان بخش صنایع و غیر شاغلین وجود دارد، اما در مقابل در برخی از گویه ها تفاوتی بین آنان مشاهده نمی گردد و در زمینه زیست محیطی نیز دارای آثار سویی بوده است. براین اساس می توان اذعان داشت که متاسفانه صنایع تبدیلی و تکمیلی در حد قابل قبولی  بر کیفیت زندگی روستاییان تاثیرگذار نبوده و علت آنرا باید در عدم بهره وری، فقدان خرید تضمینی محصولات تولیدی و کمبودهای ناشی از ناکارآمدی طرف عرضه و تقاضا و همچنین کمبود امکانات صنعتی جستجو نمود.
۲۷.

پهنه بندی سیلاب حوضه ابر شهرستان شاهرود به منظور کاهش ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی سیلاب حوضه ابر HEC - GeoRAS HEC - RAS GIS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۰
مقدمه:  شناسایی مناطق سیل خیز یک گام اساسی برای مدیریت ریسک سیل است و پهنه بندی خطر سیلاب اندازه گیری کمی از خطر سیل را فراهم می کند، درنتیجه امکان ارسال هشدارهای مناسب در مواقع خطر سیل و تسهیل عملیات امداد و نجات فراهم می شود.هدف:  هدف از این مطالعه پهنه بندی سیلاب حوضه ابر شهرستان شاهرود به منظور کاهش ریسک با استفاده از مدل HEC-RAC  می باشد  روش شناسی:  در این تحقیق ابتدا مقاطع عرضی با استفاده از نقشه توپوگرافی در محیط Arc/GIS و الحاقیه HEC-GeoRAS استخراج شدند. سپس خروجی های حاصل از HEC-GeoRAS به نرم افزار هیدرولیکی HEC- RAS وارد شد. در مدل HEC-RAS، با وارد کردن ضرایب زبری مانینگ، دبی سیل با پنج دوره بازگشت ۲، ۵، ۱۰، ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ ساله به دست آمدقلمرو جغرافیایی پژوهش:  قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در این پژوهش حوضه ابر شهرستان شاهرود می باشد.یافته ها و بحث:  نتایج بدست آمده نشان داد که در بیشتر مقاطع سیلاب های با دوره بازگشت 5، 10، 25، 50 و 100 ساله از مقطع اصلی رودخانه بالاتر رفته و در اطراف رودخانه پخش می شود. همچنین اراضی زراعی که کنار این رودخانه قرار دارند تحت تاثیر وقوع سیل هایی با دوره بازگشت پایین (2 ساله) قرار گرفته و این امر برای ساکنین این روستا و زمین های کشاورزی خطر آفرین خواهد بود.  مساحت پهنه های سیل گیر برای دوره های بازگشت 5 ساله، 375؛ 10 ساله، 476؛ 25 ساله، 598؛ 50 ساله، 759 و 100 ساله، 1395 کیلومتر مربع  می باشد.نتیجه گیری:  نتایج مربوط به مدل HEC-RAC دلالت بر توانایی مدل در پهنه بندی سیلاب  در بازه مورد مطالعه داشته است..
۲۸.

ارزیابی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز خانیان تنکابن با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش روش تحلیل سلسله مراتبی روش تحلیل شبکه ای حوضه آبخیز خانیان شهرستان تنکابن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
مقدمه: زمین لغزش جابجایی به سمت پایین توده ای از مواد خاکی و سنگی به روی شیب می باشد. این پدیده تاکنون باعث خسارات جانی و مالی زیادی در سراسر دنیا شده است. امروزه روش های مختلفی برای پهنه بندی خطر حرکات توده ای زمین لغزش ارائه شده است، که هریک از این روش ها عوامل مختلفی را مدنظر قرار می دهند. درک مکانیسم زمین لغزش و پهنه بندی مناطق مستعد به خطر وقوع زمین لغزش برای برنامه ریزی های کاربری زمین ضروری است. بدیهی است که تولید نقشه حساسیت به زمین لغزش می تواند بینشی برای مدیران کاربری اراضی و تصمیم گیران باشد. هدف : هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه است. روش شناسی: در این پژوهش به منظور ارزیابی خطر وقوع زمین لغزش در محدوده مطالعاتی خانیان از دو روشAHP  که یک روش تصیم گیری چند متغیره می باشد و ANP که یک روش فراگیر و چند منظوره تصیم گیری است، استفاده شده است. پس از تعیین تاثیر و وزن هر کدام از این عوامل در وقوع زمین لغزش با استفاده از دو روش AHP و ANP و تجزیه وتحلیل و وارد کردن هریک از این عوامل به صورت لایه اطلاعاتی در نرم افزار Arc GIS و تلفیق آن ها بر اساس وزن های تعیین شده، نقشه پهنه بندی مخاطره زمین لغزش در محدوده مطالعاتی تهیه شده است. قلمرو جغرافیایی: محدوده مطالعاتی خانیان یکی از زیر حوضه های سه هزار تنکابن است که در غرب استان مازندران و جنوب شرقی شهرستان تنکابن قرار دارد. یافته ها: در این پژوهش از ده لایه اطلاعاتی شامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، جهت شیب، تراز ارتفاعی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، بارش، فاصله از رودخانه و تراکم چشمه ها به عنوان عوامل موثر در وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شده است. بیشتر زمین لغزش ها در کنار جاده ها مشاهده شد. بررسی وقوع زمین لغزش با فاصله از رودخانه نشان داد که بیشتر در فاصله کمتر از 150 متر از شبکه رودخانه و در ارتفاعات مرتفع رخ داده است، همچنین سنگ شناسی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در پهنه بندی خطر زمین لغزش در نظر گرفته شده است. نتیجه گیری: نتایج مدل نشان داد که روش ANP از دقت بیشتری نسبت به روش AHP برخوردار می باشد، زیرا ترتیب اولویت بندی عوامل موثر در آن منطقی تر و قابل قبول تر بوده  که در این میان با توجه به عوامل موثر زمین لغزش در روش ANP، پارامترهای شیب زمین، کاربری اراضی و لیتولوژی بیشترین اهمیت را در توسعه زمین لغزش به خود اختصاص داده اند، چون امکان مقایسه زیر معیارها را فراهم می کند. بازدیدهای میدانی هم این موضوع را ثابت کرده است. اما نتایج حاصل از روش AHP نشان می دهد که عامل لیتولوژی و کاربری اراضی بیشترین نقش را در شکل گیری زمین لغزش و گسترش آن در محدوده مطالعاتی دارد و سایر عوامل نقش کنترل کننده و تشدید کننده دو عامل مذکور را دارند .
۲۹.

ارزیابی تأثیر تغییرات کاربری اراضی روی فرسایش و رسوب با استفاده از مدل EPM (مطالعه موردی: حوضه کال آجی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش و رسوب پوشش گیاهی/ کاربری اراضی EPM GIS کال آجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۷
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی و بلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان، اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روند تغییرات کاربری اراضی/ پوشش گیاهی و تأثیر آن بر فرسایش و رسوب، با استفاده از تصاویر ماهواره ای سال های 1366، 1389 و 1398 لندست و مدل EPMدر حوضه کال آجی استان گلستان است. نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش حداکثر احتمال تهیه گردید. برای ارزیابی صحت نتایج، از داده های آموزشی استفاده به عمل آمد. سپس مهم ترین روش های ارزیابی صحت، شامل دقت کل و ضریب کاپای طبقه بندی استخراج شد که برای سال های 1366، 1389 و 1398 به ترتیب، برای دقت کل 95، 98 و 95 و ضریب کاپا 93/0، 96/0 و 93/0 درصد بود. نقشه های پهنه بندی شدت فرسایش و رسوب با استفاده از نقشه های کاربری اراضی حاصل و عواملی چون شیب، لیتولوژی، خاک و بارش با استفاده از روش EPM انجام شد. نتایج نشان می دهد از مهم ترین عوامل مؤثر در افزایش فرسایش و رسوب در حوضه آبخیز کال آجی از بین رفتن پوشش گیاهی مرتعی و تبدیل آن به اراضی کشاورزی است؛ یعنی با تغییر کاربری بالطبع فرسایش و رسوب نیز افزایش یافته است. توسعه سطوح کاربری اراضی کشاورزی و کاهش سطوح مرتعی در بین سال های 1366 تا 1398 به میزان 83/16 درصد نسبت به سال 1366 است. این تغییرات نقش مهم تخریب مراتع و پوشش گیاهی حوضه آبخیز کال آجی در افزایش میزان رسوب خروجی نشان می دهد. بر اساس نتایج به دست آمده، مجموع مقادیر رسوب ویژه مربوط به بازه زمانی 1366 (4353 مترمکعب) بوده که این میزان در سال 1398 به 5164 مترمکعب افزایش داشته است که نشان از تغییرات کاربری اراضی رخ داده در حوضه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان