رساله قشیریه یکی از منابع مهم تصوف اسلامی است که به وسیله ابوالقاسم قشیری، از علما و محدثان بزرگ سده پنجم هجری به زبان عربی نوشته شده است. از این کتاب ترجمه ای در دست است که ظاهرا توسط یکی از شاگردان قشیری به نام ابوعلی عثمانی صورت گرفته و با تصحیح و استدراکات استاد بدیع الزمان فروزانفر به چاپ رسیده است. با وجود آنکه در قدیم بیشتر ترجمه ها به صورت آزاد صورت می گرفته- مانند مصباح الهدایه که ترجمه ای آزاد از عوارف المعارف است - و مترجمان کمتر به ترجمه تحت الفظی نظر داشته اند، به نظر می رسد مترجم رساله قشیریه توجهش بیشتر به ترجمه لفظ به لفظ بوده است. مقابله دقیق این ترجمه با متن عربی و تامل در متن مصحح نشان می دهد که در ترجمه فارسی کاستیهایی وجود دارد که در برخی قسمتها سبب اختلال در بیان موضوع و انتقال مفهوم اصلی رساله قشیریه شده است. مصحح کتاب به برخی از این کاستیها اشاره کرده و بخش دیگری از آنها مغفول مانده است. همچنین در تصحیح متن، به سبب موضوع اشکالاتی راه پیدا کرده و موجب شده است که در پاره ای از عبارتهای کتاب ابهام به وجود آید. در این مقاله چهار باب توبه، ورع، زهد و خلوت از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و کاستیهای ترجمه و تصحیح در این چهار باب تبیین شده است.
تذکره الاولیا کتابی است به نثر، نوشته شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (540-618 ق)، در شرح احوال و بیان اقوال تعدادی از عرفا، که از آن می توان اطلاعاتی گسترده درباره ابعاد مختلف شخصیت عرفا به دست آورد. در خلال سرگذشت عرفا، نقش و تاثیر زنان نیز مشهود است و با بررسی دقیق تذکره الاولیا، می توان سیمای زنان را در قالب مادر، همسر، معشوق، عارف، و نیز خواهران و دختران عرفا، پیرزنان، و کنیزکان مشاهده کرد. مقاله حاضر سیمای زن را در قالب موارد فوق، با ارایه نمونه از متن تذکره الاولیا، مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.