پارسا ارباب

پارسا ارباب

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

خشیت الهی: ملاک علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خشیت معرفت علمی اخلاق آموزش عالی دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۳۸۸
این مقاله بر خشیت الهی متمرکز است و آن را به عنوان کلید اصلی و ملاک حقیقی و بنیادین علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار، هدفگذاری می کند. بر این اساس، شناسایی پژوهش های کلیدی مرتبط جهت فراهم سازی مبانی نظری با نقطه نظر تحلیل محتوا، سنتز و تفسیر، هدفگذاری شده است. به واسطه پایگاه های معتبر در دسترس، مقالات معتبر با محوریت خشیت الهی به واسطه رویکرد گلوله برفی یا زنجیری، مورد جستجو و شناسایی قرار گرفته اند. خشیت الهی یا خداباوری و خداترسی، مفهومی بنیادین و راهگشا در سیر و سلوک و بندگی مبنی بر تسلیم، تعظیم و تکریم منسوب به عظمت و مهابت خداوند متعال و هم چنین خودباختگی، افتادگی و فروتنی منتج از علم و معرفت حقیقی و راستین است. مراد از عامل تحقق بخش خشیت، معرفت علمی متبلور در باور و عمل است که تلقی از آن، علم اخلاق مدار و عالم به آن، عالم اخلاق مدار به عنوان پیش نیاز دانشگاه اخلاق مدار است که با مختصات و ویژگی هایی که دارند، بینشی وسیع را عرضه داشته و در خدمت سعادت بشریت خواهند بود. این چنین، علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار، خشیت آفرین، تزکیه کننده، هدایت آفرین، مسئولیت پذیر، عمل گرا، پاسخگو، جامع نگر، تخصصی، نافع، فرازمان، فرامکان، یقینی و اصیل و در یکپارچگی با ایمان به مفهوم درک معنای جهان خواهند بود.
۲.

واکاوی مسکن قابل استطاعت در برنامه های بازآفرینی شهری (مطالعۀ موردی: محلۀ همت آباد شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعیان سازی بازآفرینی شهری مبتنی بر مسکن حق مسکن عدالت اجتماعی فقر شهری مسکن قابل استطاعت نظریه زمینه ای داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه هدف از برنامه های بازآفرینی شهری، تبدیل مناطق ویران و متروکه به مراکز جدید پرجنب وجوش و جذاب است. با این حال، این پروژه های در ظاهر شگفت انگیز، اگرچه به نام بهبود استانداردهای زندگی و شرایط کالبدی آغاز می شوند، عموما با جابه جایی، بی خانمانی و جدایی گزینی، منجر به اعیان سازی و تشدید در نابرابری فضایی، تضعیف هویت محلی و در پی آن، کاهش سرمایه اجتماعی می شوند. اعیان سازی که در میان برخی سیاست گذاران، به عنوان نشانه ای از موفقیت شهری و اقتصادی در برابر زوال و فقر شهری تلقی می شود، با مشکلاتی که در رابطه با مسکن و استطاعت پذیری آن به وجود می آورد، همواره از مسائل مهم و مورد مناقشه در حوزه برنامه ریزی شهری معاصر به حساب می آید. از این رو، بحث فزاینده ای بر اثرات منفی اعیان سازی، به ویژه زمانی که توسط برنامه های بازآفرینی شهری واقع شده باشد، اختصاص یافته است. در این میان، توجه به نتایج و تأثیرات گسترده تر در سطح محله و شهر شامل افزایش نامرئی بی خانمانی و جابه جایی متأثر از مکانیسم های بازار، مسائل مربوط به استطاعت ناپذیری محله از نظر مصرف، خدمات و مسکن و فرایندهای بی عدالتی اجتماعی، متمرکز شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر به واکاوی مسکن قابل استطاعت در برنامه های بازآفرینی شهری مبتنی بر واقعیات محله همت آباد اصفهان، می پردازد.مواد و روش هانخست، به ابعاد نظری موضوع که ناظر بر حق مسکن و تأمین مسکن قابل استطاعت در بازآفرینی شهری بر اساس دیدگاه ها، نظریات و تجارب این حوزه است، پرداخته می شود. سپس و ضمن معرفی محدوده مورد مطالعه و همین طور تبیین روش پژوهش، مصادیق عینی برگرفته از تحلیل مبتنی بر نظریه زمینه ای (داده بنیاد) مصاحبه نیمه ساختاریافته با افرادی که مستقیم در روندهای برنامه ریزی و اجرای پروژه بازآفرینی محله همت آباد درگیر بوده و از طریق روش گلوله برفی یا نمونه گیری زنجیری شناسایی شده اند، مورد بحث و نتیجه گیری قرار می گیرند. همت آباد یکی از محلات منطقه ۶ واقع در جنوب شهر اصفهان است که در گذشته خارج از محدوده قانونی قرار داشت. با توسعه تدریجی شهر در جنوب رودخانه زاینده رود، همت آباد به محل سکونت کارگران و طبقه کم درآمد تبدیل شد. تجربه طرح ها و برنامه های متعددی که طی دو دهه اخیر برای محله همت آباد تهیه شده اند، نشان می دهد مداخلاتی که در تقابل با منافع ساکنان بومی باشد، با مخالفت عمومی مواجه شده و مانع انجام هرگونه عملیات بازآفرینی می شود. در مجموع 11 مصاحبه بر اساس تحقق اشباع نظری، انجام گرفته است که با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای، تحلیل شده ا ند. بر این اساس، تجارب مصاحبه شوندگان در رابطه با مسکن قابل استطاعت در بازآفرینی محله همت آباد، از طریق شناسه گذاری اولیه، یادداشت برداری و شناسه گذاری متمرکز، مورد مداقه قرار گرفته است.یافته هابر اساس تحلیل مبتنی بر نظریه زمینه ای مصاحبه ها و سپس شناسه های متمرکز ارائه شده، الزامی برای ارائه مسکن قابل استطاعت در بازآفرینی محله همت آباد، حداقل در مراحل ابتدایی یا پیشنهادهای اولیه، وجود نداشته و تدارک مسکن، موضوعی مجزا از بازآفرینی شهری قلمداد شده است. با این وجود، زمینه سازی برای شکل گیری ابتدایی مفهوم استطاعت پذیری همگام با تأکید بر ماندگاری، توانمندسازی و یکپارچگی جامعه محلی، به چشم می خورد که در عین حال، فقط شامل مالکان بوده و گروه های مستأجر را در قالب حمایت از مسکن استیجاری، در بر نمی گیرد. این در حالی است که با استناد به واقعیات محله همت آباد، در تحقق پذیری تأمین مسکن قابل استطاعات در برنامه های بازآفرینی شهری، ابعاد اجتماعی ناظر بر ساکنان بومی شامل مشارکت عمومی، اعتمادسازی، مذاکره با مردم و توجه به نیاز و خواست ایشان و ابعاد فنی با ماهیت عمدتاً اقتصادی نظیر برآورد هزینه های طرح، تأمین سهم خدمات، توزیع مجدد زمین، توجیه اقتصادی پیشنهادها، مسائل ثبتی، مدیرت طرح و زمان بندی اجرا، از جمله عوامل کلیدی و تأثیرگذار به حساب می آیند. در مجموع، نتایج گویای آن است که جایگاه مشخصی برای مسکن قابل استطاعت در طرح های بازآفرینی شهری وجود ندارد و این ارتباط، به رغم هدف گذاری بر تحقق حق مسکن، روشن نیست. این در حالی است که الزامی بر استطاعت پذیری مسکن و ماندگاری ساکنان بومی و محلی، به ویژه مستأجران، در سیاست ها و دستورالعمل های تدوین طرح های بازآفرینی شهری و سپس جلوگیری از وقوع پدیده های اعیان سازی و جدایی گزینی وجود ندارد.نتیجه گیریمسکن قابل استطاعت در بازآفرینی شهری در ایران موضوعی کلیدی و در عین حال، نیازمند توجه در هر دو حوزه نظر و عمل شهرسازی است. ابتکار عمل در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری، اغلب به دست بخش عمومی است و فقط به اطلاع رسانی، برپایی دفاتر تسهیلگری و ارائه تسهیلات در قالب ودیعه سکونت و وام نوسازی، محدود می شود. در مقابل، مشارکت چندجانبه ذی نفعان، اعتمادسازی و همگرایی و تعادل میان نیازها و انتظارات بازیگران نسبت به ابعاد اساسی در پروژه های بازآفرینی شهری، از الزامات مهم به شمار می رود. اتخاذ رویکردهای خاص و ویژه همراه با انعطاف پذیری با هدف ارتقای کارآمدی با توجه به ویژگی ها و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پروژه های بازآفرینی شهری، فارغ از ابعاد کالبدی و فیزیکی، ضروری است. تغییر نگرش و تدوین سیاست های منعطف تر و همکارانه تر به ویژه در موضوعاتی همچون تأ مین سهم خدمات از منابع بخش عمومی و تعریف مکانیزم های متنوع سرمایه گذاری در برنامه های بازآفرینی شهری، بسیار اهمیت دارد. در این میان، بازنگری در حل و فصل چالش های خرده مالکیت ها، مباحث ثبتی و تملک اراضی، به عنوان موضوعات پیچیده و برخوردار از فرصت ها و تهدیدهای احتمالی، در مسیر پیشبرد پروژه های بازآفرینی شهری، الزامی اجتناب ناپذیر است. در ارائه پیشنهادهای کالبدی، توجیه اقتصادی همراه با توجه به تأثیرات کالبدی- فضایی از جمله جمعیت پذیری و کیفیت زندگی، ضروری است. درنهایت ، اطمینان از پایداری راه حل های استطاعت پذیری برای دوره پس از اجرا به واسطه حساسیت و درک صحیح از بافت محلی، برای موفقیت بازآفرینی شهری مبتنی بر مسکن، امری حیاتی خواهد بود. با توجه به گستردگی و چالش برانگیز بودن موضوع بازآفرینی شهری به ویژه با محوریت استطاعت پذیری مسکن، یکپارچگی طرح های ملی مسکن گروه های کم درآمد با طرح های بازآفرینی شهری، توجه به ابعاد کیفی و غیر کالبدی و همچنین، ارزیابی های جامع پیش، حین و پس از اجرا این طرح ها از جمله موضوعاتی هستند که برای انجام پژوهش های آتی در این زمینه، پیشنهاد می شوند.
۳.

استفاده از رویکرد پس نگری در تدوین نقشه راه برای چشم انداز شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آینده پژوهی برنامه ریزی راهبردی پس نگری چشم انداز نقشه راه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۳
پس نگری، ناظر بر چشم انداز آینده مطلوب و نگاه به عقب برای چگونگی دستیابی به آن، رویکردی هنجاری، هدفگرا و متمرکز بر حل مسئله است. علی رغم توجه جهانی فزاینده به پس نگری و کارآمدی آن در حوزه های مختلف، این رویکرد در برنامه ریزی و طرح ریزی شهری و مواجهه با مسائل و تحولات پیچیده شهر در کشور، موردتوجه قرار نگرفته است. ازاین رو، مقاله حاضر به دنبال استفاده از رویکرد پس نگری در تدوین نقشه راه برای چشم انداز شهر تهران است. تلقی این مطالعه از چشم انداز آینده مطلوب، همان چیزی است که در سند طرح راهبردی- ساختاری (جامع) تهران تدوین شده و این چنین، گویای کاربست پس نگری متخصص محور با برگشت از چشم انداز آینده مطلوب تهران در افق 1405 به مبدأ وضعیت موجود در سال 1385 است. آرمان های چشم انداز توسعه در قالب ارکان هفت گانه به عنوان چشم انداز آینده مطلوب، مورد مداقه قرارگرفته اند. شناخت وضعیت موجود ذیل ارکان مذکور، با تحلیل محتوای کیفی سند طرح جامع تهران انجام شده است. متعاقباً، تدوین نقشه راه با تعیین گام ها و مقاصد کلیدی که ازنظر ماهیت در سه دسته متمایز قرار می گیرند، دنبال شده است. بر این اساس، چشم انداز آینده مطلوب تهران از مسیر سه خرد چشم انداز «تهران، شهری آگاه نسبت به ماهیت وجودی خود با اشراف جامع به امکانات و محدودیت ها برای تثبیت و تعدیل»، «تهران، شهری ظرفیت ساز برای خدمات زیربنایی و روبنایی، توانمند ازنظر اجتماعی و سازمانی و مستعد برای توسعه همه جانبه» و «تهران، شهری شکوفا و پایدار ازنظر انسجام و تاب آوری، مرفه از حیث کیفیت زندگی و تأثیرگذار در سطح فراملی»، قابل تحقق خواهد بود
۴.

واکاوی علل محتوایی ناکارآمدی برنامه ریزی شهری بر اساس رویکرد طرح های جامع (مطالعه موردی: طرح جامع نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارزیابی پس از اجرا برنامه ریزی شهری تحقق پذیری سنجش طرح های جامع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
طرح های جامع، به منزله یکی از جریان های تأثیرگذار شهرسازی، می تواند از منظر ابعاد و حوزه های مختلف و مرتبط چون نظام برنامه ریزی، محتوای طرح ها، فرایند تهیه و بررسی و تصویب، و نیز نحوه اجرا و سازمان اجرایی مورد توجه قرار گیرد. در این میان، پژوهش حاضر به شناسایی علل ناکارآمدی طرح های جامع به ویژه از منظر ماهیت و محتوای این نوع نگرش از برنامه ریزی شهری می پردازد. به همین منظور، ضمن بررسی نظریه ها و دیدگاه های موجود در این زمینه، واکاوی مصداق های عینی از علل یادشده نیز هدف گذاری شده است. این موضوع به واسطه ارزیابی پس از اجرای برنامه در قالب سنجش میزان کارآمدی و تحقق پذیری طرح جامع نوشهر در محورهایی مشخص، شامل ابعاد اجتماعی و نیز ابعاد کالبدی، دنبال شده است. پیروی از رویکرد خطی و یک سویه، انعطاف ناپذیری و عدم واقع گرایی، برداشت منفرد و حل مشکلات در معنای عمدتاً کالبدی، ارائه جزئیات بسیار بر اساس چارچوب های ثابت و جامد، و همچنین عدم امکان پیش بینی های صحیح، مهم ترین علل محتوایی ناکارآمدی برنامه ریزی شهری بر اساس رویکرد طرح های جامع هستند. این عوامل، همان چالش هایی هستند که کارآمدی طرح جامع نوشهر نیز از آن ها رنج می برد. رویکرد غیرواقع بینانه در تعیین محدوده شهر، سیاست نادرست استفاده از فضاهای باز و افزایش تراکم در مغایرت با ماهیت اکولوژیکی و توریستی و بندرگاهی شهر، عدم تحقق اغلب کاربری های اراضی پیشنهادی و متعاقباً کمبود شدید فضاهای خدماتی از بارزترین مصادیق عینی ناکارآمدی طرح جامع نوشهر در سایه علل محتوایی مورد اشاره اند. توجه به علل ناکارآمدی و تحلیل مصداق های عینی، رهیافتی کلیدی است که می تواند محتوای طرح های شهری را، به ویژه طرح هایی که هم گام با تحول در برنامه ریزی شهری و جایگزینی نگرش های جدید تهیه می شوند، متمایز از نمونه های قدیمی کند و بیش از پیش موفق و تحقق پذیر سازد.
۵.

کاربست اصول و ملاحظات توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری: پهنه صنعتی متروک در محله حکیمیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراضی قهوه ای استفاده مجدد تطبیقی توسعه مجدد تهران میراث شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
همجواری اراضی قهوه ای با بافت شهر و خصوصا محلات مسکونی، در پی توسعه شهری، تهدیدی جدی و در عین حال، فرصتی حیاتی ناظر بر تنزل و یا ارتقا کیفیت های زیست نظیر سرزندگی، پویایی و امنیت محیطی است. علیرغم تلاش های انجام شده در سال های اخیر، در جهان و نیز کشور، به منظور احیاء و توسعه مجدد این اراضی، تدوین اصول و ملاحظات مدون به منظور کاربست در فرآیند توسعه مجدد آن ها، هم چنان مغفول مانده است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال کاربست اصول و ملاحظات در چارچوب توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی در سطح نظری، فراترکیب است تا اصول و ملاحظات ابتدا از میان ادبیات، استخراج و تدوین و سپس در سطح تجربی و مبتنی بر روش مطالعه موردی، در ارتباط با نمونه ای عینی، به صورت مصداقی واکاوی شوند. این چنین، اصول «درک اهمیت و روایت مکان»، «تعیین علل فرسودگی و متروک شدن سایت»، «پاکسازی یا مهار آلودگی ها»، «سازگاری استفاده ثانویه متناسب با شرایط سایت و بافت پیرامونی»، «انعطاف پذیری به منظور استفاده مجدد»، «حفظ، نمایش و به کارگیری عناصر هویتمند و واجد ارزش» و «حفظ و ارتقاء کیفیت دید» و ملاحظات اختصاصی هر یک، در پهنه صنعتی متروک متعلق به کارخانه روغن نباتی ناب واقع در محله حکیمیه شهر تهران، به عنوان نمونه مطالعاتی، مورد کاربست قرار گرفته اند. پیاده سازی و تطبیق اصول هفت گانه مذکور متناسب با شرایط خاص هر سایت، گامی اساسی و رهیافتی کلیدی در پاسخ به چالش توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری و متعاقبا مراحل برنامه ریزی و طراحی آن ها است.
۶.

واکاوی چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه: از نقد رویکردهای مسلط کنونی تا ارائه چارچوب مفهومی جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهانی شدن شهرهای جهانی کشورهای در حال توسعه تسلط و تحکم غربی (انگلیسی - امریکایی) چارچوب مفهومی جایگزین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۵۱۹
مقاله حاضر به واکاوی چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه به واسطه تحلیل انتقادی می پردازد. حجم عمده ادبیات و الگو یا الگوهای موجود شهر جهانی، تلاش می کند تا چارچوب هایی را که در ارتباط با نمونه های نخستین این پدیده ایجاد شدند، برای سنجش شواهد جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه و بررسی وضعیت آنها به کار بَرَد. این در حالی است که موفقیت این شهرها نیز عمدتاً براساس معیارها و سنجه های غربی، مورد توجه قرار می گیرد که اصطلاحاً از این جریان، تسلط و تحکم غربی (انگلیسی_امریکایی) در حوزه مباحث جهانی شدن و شهر، یاد می شود. در مقابل، گروه در حال رشدی از محققان معتقدند، ارتباط میان مفهوم شهر جهانی با موضوعات قدرت، بازیگران و نهادهایی که در سطح جهانی عمل می کنند، با اغراق همراه بوده و زمینه و احتمالات محلی، دست کم گرفته شده است. بر این اساس، در فرآیند ادراک و تحلیل جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه، مناسب است تا از عمومیت هایی مبتنی بر تجربه شهرهای جهانی غرب به سمت الگو یا الگوهای جدید، از طریق اتخاذ رویکردهایی از جمله چارچوب مفهومی جایگزین پیشنهادی، براساس نقش ها، موقعیت ها و ظرفیت های متنوع و در نتیجه ابعاد، آثار و پیامدهای متفاوت، حرکت نمود. در پاسخ به تلقی ها و تعابیر فعلی و غالب تئوری شهر جهانی و چالش هایی که به کارگیری مطلق آنها پدید می آورد، رهیافت مؤثر در زمینه چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه و ارزیابی آن، انجام مطالعات بیشتر در خصوص تعامل میان بازیگران جهانی و محلی بر پایه این چارچوب مفهومی جایگزین به واسطه تجارب، شواهد، قراین و مصداق ها با استناد به یک نمونه یا دسته ای از نمونه های جدید، مبتنی بر ارزش گذاری ویژگی ها، اولویت ها و تفاوت هاست.
۷.

مطالعة تطبیقی ایجاد و توسعة نسل های اول و دوم شهرهای جدید: نمونة کرة جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمایش سرزمین شهرهای جدید کرة جنوبی منطقة کلان شهری سؤول نسل های اول و دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۲ تعداد دانلود : ۶۰۶
مقالة حاضر با تمرکز بر فرایند تغییر و تحول در رویکردها و گرایش های مؤثر در زمینة سیاست شهرهای جدید، ایجاد و توسعة نسل های اول و دوم شهرهای جدید را با استناد به نمونة کرة جنوبی مورد مداقه قرار داده است. نسل اول شهرهای جدید این کشور با دو پیش زمینة رشد سریع شهرنشینی، صنعتی شدن و رشد اقتصادی منتج از آن، پی ریزی و همراه می گردد. از جمله چالش های شهری قابل توجه در این دوره، فقدان مسکن و عرضة ناکافی آن، شکل گیری و رشد اسکان غیررسمی به ویژه در ارتباط با سئول و متعاقباً تمرکزگرایی و لزوم تعادل در منطقة کلان شهری سئول است. شهرهای جدید نسل دوم که نخست با عملکرد تدارک و عرضة مسکن در ناحیة پایتخت برنامه ریزی می شوند، آغازگر جریانی هستند که به واسطة کاهش نرخ رشد جمعیت و توجه همزمان به توسعه های مجدد در کنار جدید، بر توسعة کیفی، تدریجی و برنامه ریزی شده در قالب پروژه هایی با مقیاس کوچکتر، اما متعدد نسبت به گذشته، متمرکز است. امتداد این حرکت، تمرکززدایی از شهر و منطقة کلان شهری سئول، توسعة یکپارچه منطقه ای و در نهایت، تعادل قلمرو ملی کرة جنوبی را از منظر آمایش سرزمین، هدفگذاری کرده است.
۸.

تبیین معیارهای کلیدی فرآیند شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند شکل گیری هویت مکان توسعه شهری جدید معیارهای کلیدی تحلیل عاملی تاییدی مدل اندازه گیری (سنجش)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
مقاله حاضر به تبیین معیارهای کلیدی فرآیند شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید می پردازد. به همین منظور و براساس مبانی نظری شامل نظریه ها و دیدگاه های مهم و نیز پژوهش های موردی قابل توجه و شناسایی شده در چارچوب هدف مذکور، 8 معیار کلیدی «آشنایی و شناخت»، «خوانایی و تشخص»، «رضایت مندی»، «خودکارآمدی»، «تعامل اجتماعی»، «تناسب محیطی»، «دلبستگی» و «خاطره انگیزی» در زمینه شکل گیری، احراز و تشخیص هویت مکان از نقطه نظر ساکنان در توسعه شهری جدید دارای اهمیت می باشند. بررسی و تبیین بیشتر این 8 معیار، در مجموع به واسطه 29 زیرمعیار و 50 سنجه (متغیر) با استناد به انجام تحلیل عاملی تاییدی در خصوص تایید سازه های عاملی فوق به همراه روایی و پایایی در ارتباط با مطالعه موردی شامل شهرک های دهکده المپیک، چشمه، راه آهن و صدرا مورد توجه قرار گرفته است. این چنین، امکان طرح مدلی 8 عاملی در زمینه مطالعه و سنجش هویت مکان در توسعه شهری جدید فراهم شده که در عین حال، گامی اساسی در مسیر تدوین و ارائه مدلی ساختاری در سطحی فراتر است. کفایت برازندگی این مدل اندازه گیری (سنجش)، به واسطه شاخص های مختلف، گویای آن است که الگوی مورد توجه از نقطه نظر هماهنگی داده ها شامل 638 نمونه مورد توجه با ساختار عاملی آن، از برازندگی قابل قبولی برخوردار است.
۹.

واکاوی ارتباط مدت زمان سکونت با شکلگیری هویت مکان در توسعه شهری جدید مطالعه موردی: منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکلگیری هویت مکان توسعه شهری جدید مدت زمان سکونت همبستگی معنادار و مثبت رگرسیون خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۹۴
مقاله حاضر به واکاوی ارتباط مدت زمان سکونت با شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید، نمونه منطقه 22 تهران می پردازد. بر این اساس، تمرکز عمده بر مدت زمان سکونت در میان سایر معیارها یا عوامل مهم در فرآیند شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید، جهت گیری و سهم اصلی مقاله را به خود اختصاص می دهد. در سطح نظری و به واسطه دیدگاه ها و نیز پژوهش های شناسایی شده و مورد استناد در چارچوب هدف یادشده، ارتباط قابل توجه و در عین حال معنادار و مثبت مدت زمان سکونت با فرآیند فوق مبنی بر شکل گیری و توسعه تدریجی و مستمر هویت مکان در سایه پیوستگی، توالی و آن طور که عموماً یاد می شود، تداوم ارتباط متقابل (تعامل) ساکن و محل سکونت در گذر زمان، مورد تأکید قرار می گیرد. این در حالی است که در سطح تجربی نیز در ارتباط با مطالعه موردی شامل شهرک های دهکده المپیک، چشمه، راه آهن و صدرا، ارتباط معنادار و مثبت یادشده به واسطه بررسی و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن تأیید می شود. این مدت زمان سکونت، احراز و تشخیص هویت مکان از نقطه نظر ساکنانی که در یک توسعه شهری جدید سکونت خود را اختیار کرده اند، ارتقا می یابد. این یافته، گویای این است که مدت زمان سکونت عاملی کلیدی در فرآیند شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید است. ضریب این همبستگی در شهرک های دهکده المپیک، چشمه، راه آهن و صدرا به ترتیب 0.57 به ازای 451 نمونه، 0.58 به ازای 751 نمونه، 0.78 به ازای 661 نمونه و0.77  به ازای 161 نمونه مورد توجه است. این چنین، شهرک های چشمه و راه آهن گویای همبستگی قویتری در این زمینه نسبت به دو شهرک دیگر هستند. تخمین این ارتباط و ترسیم آن در قالب هر سه نوع رابطه خطی، توانی و لگاریتمی امکان پذیر بوده، اما مدل مبتنی بر رگرسیون خطی، از برازندگی بهتری نسبت به دو حالت دیگر برخوردار است.
۱۰.

فتح شهر قزوین و تحولات کالبدی فضایی آن در دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دوره اسلامی فتح شهر قزوین ثغر تحولات کالبدی فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۵ تعداد دانلود : ۸۶۰
مقاله حاضر به فتح شهر قزوین و تحولات کالبدی فضایی آن در دوران اسلامی (قرن اول تا اوایل قرن ششم ه. ق.) می پردازد. هرچند مطابق با منابع موجود، جزییات مربوط به چگونگی فتح قزوین از سوی مسلمانان چندان روشن نیست، ولیکن به نظر می رسد این امر در یک نوبت و به سادگی محقق نشده است. از این پس قزوین به عنوان یکی از ثغور مهم اسلام که خصوصا از سوی دیلمیان مورد تهدید است، مطرح بوده که تلاش دستگاه خلافت از طریق ذکر احادیث و روایاتی چند برای القا موقعیت و منزلتی خاص برای آن در خصوص سکونت و دفاع نیز به احتمال قوی به این دلیل است. به نظر می رسد نخستین گام مهم و قابل توجه در رابطه با شهر قزوین ایجاد دو شهر قلعه به نام-های مدینه موسی و مدینه مبارکه در فاصله کمتر از هزار متری از شهر موجود، در زمان خلفای عباسی است. این در حالی است که شاید به نوعی نقطه عطف وقایع و تحولات اثرگذار بر قزوین، سفر هارون الرشید و بنای مسجد جامع، اقدام جهت توسعه شهر و اهتمام به احداث بارو باشد که موقوفاتی نیز در این زمینه تخصیص می یابند. از این زمان است که در توصیف قزوین از اعتبار یافتن آن سخن به میان رفته و حدود و ثغور شهر کم کم شکل گرفته و مشخص می شود، حدودی که در قالب آن، شهر در طول قرون سوم (تکمیل شدن باروی شهر) تا ششم ه. ق. توسعه یافته است. قزوین در دوره سلجوقیان (قرن پنجم و ششم ه. ق.) و خصوصا به علت پیشرفت فرقه اسماعیلیه در ناحیه الموت، از سوی سلاطین سلجوقی مورد توجه قرار گرفته و در این بازه زمانی ابنیه و عمارات متعددی در شهر احداث می-شود.
۱۱.

بررسی نظام برنامه ریزی فضایی در فدراسیون روسیه

نویسنده:

کلید واژه ها: روسیه سطوح مختلف طرح های برنامه ریزی قلمرو نظام برنامه ریزی فضایی مجموعه قوانین توسعه شهری فدرال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۹۷
مقاله حاضر نظام برنامه ریزی فضایی کشور روسیه را مورد بررسی قرار میدهد. مطالعه نظام برنامه ریزی فضایی روسیه، سه مرحله متمایز از یکدیگر را مشخص میسازد. مرحله نخست از قرن شانزدهم تا اوایل قرن بیستم میلادی را شامل میشود، این دوره دوره ای است که منشأ برنامه ریزی فضایی شکل گرفته و در طول حدود 400 سال به مرور توسعه یافته است. مرحله دوم به دوران سلطه اتحاد جماهیر شوروی اختصاص دارد، دورانی که در سایه تکیه بر قدرت متمرکز دولتی و تفکرات سوسیالیستی به نوعی برنامه ریزی فضایی افول کرده یا با نقطه نظرهایی خاص و متمایز پیاده میشود. مرحله سوم تشکیل فدراسیون روسیه در اواخر قرن بیستم میلادی تا به امروز را در بر میگیرد، بازه ای که طرح های برنامه ریزی قلمرو با تکیه بر مجموعه قوانین توسعه شهری فدرال، در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی اعمال شده و نوید حرکتی قاعده مند را میدهد که چشم انداز آن فراهم ساختن بستر مناسب تر برای انسجام بیش تر، شفافیت و مشارکت بازیگران مختلف، تحقق پذیری و کارآمدی است.
۱۲.

شناسایی و ارزیابی فرآیند شکل گیری هویت در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید هشتگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت مندی زمان اجتماع محیط شهر جدید هشتگرد فرآیند شکل گیری هویت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه جامعه شناسی هنر
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
تعداد بازدید : ۲۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۱۹
مقاله حاضر به شناسایی و ارزیابی فرآیند شکل گیری هویت در شهرهای جدید می پردازد. فرآیند شکل گیری هویت شهر و به تبع آن شهر جدید، در قالب تعامل مداوم محیط و اجتماع در گذر زمان پی ریزی شده و قابل شناسایی است. بررسی های انجام شده حاکی از آن است که این فرآیند، علاوه بر اینکه با ابعادی نظیر خوانایی و تشخص، احساس تعلق و وابستگی، خاطره انگیزی و تعاملات اجتماعی مرتبط بوده و از آنها متاثر است، با مدت زمان سکونت و رضایت مندی از سکونت نیز، به ویژه در ارتباط با شهرهای جدید، دارای ارتباط معنادار است. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که با افزایش مدت زمان سکونت در شهر جدید هشتگرد، هویت شهر نیز ارتقاء می یابد. این در حالی است که با افزایش میزان رضایت مندی از سکونت نیز، هویت از نظر ساکنان وضعیت مناسب تری را به خود اختصاص می دهد. مطالعات پژوهش بیانگر آن است که هویت شهر جدید هشتگرد، که از آغاز ساخت و ساز و اسکان در آن بیش از 15 سال می گذرد، در وضعیت میان ضعیف (بد) و متوسط قرار دارد. در این میان، فاز اول شهر از این نظر، با وضعیت نزدیک به متوسط، دارای شرایط بهتری نسبت به فاز دوم و فاز سوم می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان