نفی انتساب عجایب الدنیا به ابوالمؤید بلخی بر اساس شواهد تاریخی و متنی
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران دربارهٔ کتاب عجایب الدنیا دو نظر دارند، عده ای آن را بازنویسی کتاب عجایب بر و بحر از ابوالمؤید بلخی می دانند و عده ای دیگر آن را کتابی مستقل می دانند که یکی از منابعش کتابی از ابوالمؤید بلخی بوده است. باتوجه به اطلاعاتی که در صدر و مقدمهٔ سه نسخهٔ بازمانده از متن آمده، سبک نوشتاری متن، اطلاعاتی که در تاریخ سیستان دربارهٔ ابوالمؤید آمده، و نیز آنچه نویسندهٔ عجایب الدنیا در میان حکایات از خودش گفته، و درنهایت حکایات مشابهی که در این کتاب و گرشاسپ نامه آمده است، نشان داده شده که این کتاب بازنویسی کتاب ابوالمؤید نیست، بلکه عجایب الدنیا کتابی مستقل است و فقط یکی از منابع مؤلف آن، ابن محدث تبریزی، کتابی از ابوالمؤید، به اقرب احتمال کتاب گرشاسپ، بوده است و همان طور که مؤلف از ابوالمؤید نقل کرده از دیگرانی چون نجیب همدانی هم با ساختاری یکسان مطالبی را نقل کرده است. می توان احتمال داد که چون در طول زمان خطبهٔ نسخه از بین رفته، توضیحاتی که مؤلف در ابتدای اولین حکایت باقی مانده از متن دربارهٔ ابومطیع بلخی داده بوده، به اشتباه خطبهٔ کتاب فرض شده و بعدا به دلیل نقل مطالبی از ابوالمؤید در عجایب الدنیا و نیز شهرت او، کتاب به ابوالمؤید بلخی منسوب شده است. ذکر نام «ابوالمؤید ابومطیع بلخی» در یکی از نسخ شاهدی بر این ماجراست. دلایلی که دیگر پژوهشگران در انتساب اثر به ابوالمؤید ذکر کرده اند، همگی ضعف هایی دارند و کافی نیستند.