علیرضا نوروزی طلب

علیرضا نوروزی طلب

مدرک تحصیلی: استادیار گروه نقاشی دانشکده هنرهای تجسمی، دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۴ مورد از کل ۳۴ مورد.
۲۲.

اصالت زیبایی و انضمامی بودن سوژه در هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۶
هر گونه قضاوت و داوری در مورد اثر هنری یا حقیقت هنر و زیبایی، مبتنی بر این اصل است که انسان پیش از حکم، تصوری از هنر و زیبایی داشته باشد. آیا منشا تصوری که از حقیقت هنر در ظرف ادراکی انسانها به تحقق پیوسته است، حقیقی است؟ و یا آنکه منشا آن تصور، اعتباری و مبتنی بر سلیقه و عادت و ذوق و پسند و تداعی و خواستهای فردی و اجتماعی است، که پنداری از صورت و حقیقت هنر را در ذهن به وجود آورده است؟اثر هنری صورتی از حقیقت هنر و به عبارتی، تجلی «صورت حقیقی هنر» است. اثر هنری به تمام ذات همه وجود و ماهیت خود را از هویت صورت نوعیه هنر دریافت می کند. هویت هنر ناشی از زیبایی حقیقی است و زیبایی حقیقی منشا تحقق «صورت نوعیه هنر» است.هنرمند با دریافتی شهودی از هستی، صورتی نوعیه، مجرده و نورانیه و مثالی از زیبایی حقیقی در ظرف خیال خویش ابداع می کند که این صورت نوعیه به تمام ذات، هستی خود را بنا به ظرفیت وجودی هنرمند، از زیبایی مطلق و ازلی دریافت کرده است. آن صورت نوعیه، مبداء و منشا ایجاد اثر هنری است. تفسیر اثر هنری مبتنی بر دستگاه فکری مفسر است. تفسیر کننده اثر هنری، نخست با صورت هنر مواجه می شود و سپس با مختصاتی که در صورت هنری تحقق پیدا کرده است، به تفسیر و نقد اثر می پردازد. تفسیر اثر هنری از طرف تفسیرگران متفاوت با پیش زمینه های ذهنی مختلف، منجر به ظهور مفاهیم گوناگون ذهنی و حتی متضاد، نسبت به یک اثر هنری، خواهد شد به همین جهت یک اثر هنری خصوصاً در حوزه ادبیات با قرائتهای متفاوت و برداشتهای گوناگون و حتی متضاد، تفسیر یا خوانده می شود. هر گونه تفسیر در ارتباط با نشانه ها و نمادهای موجود در اثر، در حکم واکنش روحی ما نسبت به متن است. در معنایی کلی، متن به چیزی اطلاق می شود که تفسیر از آن آغاز و به آن ارجاع داده می شود. متن هنری، متنی است با ساختار زیباشناختی که امکان تفسیرهای متعدد را فراهم می کند. متن هنری حقیقت ذاتی خود را از «صورت نوعیه هنر» اخذ می کند و معانی متعددی را در رویکردهای متفاوت تفسیری، آشکار می کند. شناخت ساختار ذهنی منتقد و مخاطب آثار هنری، می تواند مبانی نظری مفسران را آشکار کند. صورت هنری، مستقل از دستگاه نظری مفسران به حیات مستقل خویش در اثر هنری متکی و فراتر از هر تفسیری دارای استقلال ذاتی است.
۲۳.

بنیان هایی برای شناخت و تفسیر هنر بیزانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۶
هنر بیزانس متعلق به عالم مسیحیت است. عالم مسیحی دارای خصوصیاتی است که در کل آثار هنری متعلق به عصر مسیحیت منعکس می شود. هر نوع تفسیر و نقد و بررسی آثار هنری عصر بیزانس براساس شناخت عالمی که به آن تعلق دارد، میسر است. مرکز عالم مسیحیت کتاب مقدس و کلام الهی است. ظهور مسیح (ع) مبداء ظهور عالم مسیحیت است. کلمه الهی تمامیت عالمی را آشکار کرده است که متعلق به رحمت و جلال و شکوه و نور و جمال الهی است. فهم و تفسیر هنر بیزانس مبتنی بر درکی عمیق از عالم مسیحیت است. حضور امر مقدس در تصویر و تفسیر تصویر برای رجوع به امر مقدس درون مایه هنر بیزانس است.
۲۵.

صورت هنری ممکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۳
هر اثر هنری تجسم ایده هنرمند و دارای صورتی محسوس است که از حقیقتی به نام هنر نشات می گیرد. در نگرش سنتی، حقیقت مستقل از اندیشه و موجودیت آدمی در آینه وجود آدمیان متجلی می شد. منشا اثر هنری در این نگرش، تجلی محسوس حقیقتی بود که زیبایی از جلوه های اصیل آن به شمار می رفت. هنر و زیبایی که امری قدسی و ملکوتی است پیوندی ذاتی با یکدیگر داشته و هنرمند در اثر هنری خویش وجوه استعلایی آن را آشکار می کرد. هر اثر هنری، تجسم امکانات بالقوه زیبایی ای است که هنرمند با معرفتی شهودی آن را انشاء می کند. جلوه های بی انتهای حقیقت و زیبایی و هنر، عرصه بی کرانی از صورت های ممکن را پیش روی هنرمند می گشود و هنرمندان با ظرفیت های متنوع و در مراتب شهود حقیقت زیبایی و ادراک عرفانی اثر قدسی و معنوی، صور متنوع هنری را می آفریدند. هستی هنرمند با هستی جهان، مطابقت داشت. هستی ای که متمثل در وجود آدمی بود و به عالم انسانی، هویت و کنش خلاقه می بخشید. با گسست انسان از عالم، عالم انسانی نیز ماهیتی دیگرگون یافت. انکار حقیقت، نخستین مولود چنین گسستی بود. ذهنیت و اندیشه انسان به عنوان «سوژه شناسی» اصالت یافت و رجوع و صدق هر چیزی معطوف به این سوژه شد. سوژه ای ناپایدار که جهان را در حد « ابژه» تقلیل داد و خویش را تنها موجود و حقیقت یقینی یافت که ملاک هر گونه فهم و شناختی است. هنر و هنرمند و اثر هنری در این ذهنیت جدید، ماهیت و نسبتی دیگرگون یافتند و این نسبت جدید، منشاء تحقق اثر هنری قرار گرفت. صورت های جدید، زیبایی خویش را از فرایندهای احساسات و سلیقه های فردی هنرمندان کسب می کنند. هیچ ایده واحد (یا حقیقتی واحد) در زیباشناسی هنر وجود ندارد. مدرنیته با نفی تفکر زیبا شناسانه ای که در «سنت هنری» شکل گرفته بود، زیباشناسی جدید را که منشاء آن فردیت و احساسات فردی هنرمند و مخاطب بود، رقم زد. تکثرات فرایندهای متفاوت و احساسات متقابل به صورت هنری جدید شکل دادند و منشا آثار هنری، معطوف به احساسات متزاحم و متنافی گردید و اصل وحدت، جایگاه خویش را در هنر به کثرات ناسازگاری داد که صورت های ناسازه هنر دوران جدید، محصول آنند.
۳۳.

سمبولیسم و هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳۸
بحث سمبولیسم در هنر‘ یکی از مهمترین مباحثی است که اندیشه صاحبنظران را همیشه به خود معطوف ومشغول ساخته است .همان گونه که از عنوان بحث بر می آید‘ نخست مقوله هنر و سمبولیسم هر کدام باید به تنهایی مورد شناسایی واقع شوند ودر مرتبه بعد‘ رابطه آن دو با یکدیگر موردمداقه و بررسی قرار گیرد. روش شناخت وکشف حقایق در حوزه مسایل نظری ‘مبتنی بر منطق وعقل است و دوستدار دانش (فیلسوف) ‘ با چون و چرا ونفی و اثبات قضایا‘ بسته به وسع وجودی و طاقت بشری در جستجوی کشف حقیقت بر می آید. بحر را غواص باید ای پسر بدیهی است که چون عقل بشر دارای محدودیت است ‘ شناخت او از حقایق نیز محدود خواهدبود. عقل جزیی تنها با ارتباط با عقل کل ومعرفت عرفانی مبتنی برشهودحقیقی ‘ که همان شهود معصوم است . به دلالت فطری به اذن الهی و عنایت و رحمت واسعه او‘ به قد رظرف وجودی خود می تواند حصار مدیریت را اندکی فراختر کند. نظربه اینکه قبل از شناخت مقوله سمبولیسم ‘ بحث در ارتباط آن با هنر و چگونگی ظهور سمبول در قالبهای مختلف هنری- که بحث روش شناسی در هنر (متدولوژی) را طلب می کند- راه به جایی نخواهد برد‘نخست عنوان سمبولیسم را مطلع بحث قرار می دهیم‘ تا انشاءالله چنانچه مجالی حاصل آمد و توفیق حق همراه شد ‘ در دیگر مباحث مرتبط با سمبولیسم نیز بحث کنیم. از منابع سودمندموجود در این زمینه ‘ کتاب انسان وسمبولهایش نوشته «کارل گوستاوبونگ» است. یونگ می نویسد: «چون اشیاء بی شماری درورای فهم انسانی قرار دارند ‘ما پیوسته اصطلاحات سمبولیک را به کار می بریم . تا مفاهیمی را نمودار سازیم که نمیتوانیم تعریف کنیم یا کاملا بفهمیم» درفرهنگ معین‘ جلد 5 (اعلام) ‘ سمبولیسم چنین تعریف می شود: «سمبولیسم شیوه ای است که حدود سال 1880 م.در ادبیات پیدا شد . شاعران سمبولیست معتقد بودند که شعر بایداز راه آهنگ کلمات‘ حالات روحی و احساسات راکه امکان بیان مستقیم آنها نیست به خواننده یا شنونده القاء کند. شیوه سمبولیسم همواره به این سه اصل کلی که عبارت است از :1- آهنگ کلام و رمز بیان2- هیجان3- استقلال ‘ توجه دارد. گروهی در آن اثری از عرفان پیشین شرق وغرب می بینند‘ عده ای آن را راهی برای پدید آوردن زبانی تازه در شعر می شمارند؛ وگروهی نیز وسیله ای برای بیان مطالب یا استفاده های دیگر می دانند‘ چنانکه اغلب سمبولیستها از اینکه می توانند با موسیقی رقابت کنند افتخار می نمایند. در سال 1880م.عده ای از شاعران جوان درعین وابستگی به جریان پارناس از چها رچوب خشک شعر پارناسیان قدم فراتر گذاشتند و هم بر ضد اشعار خشن پارناسیان برخاستند وهم با قاطعیت «فلسفه تحققی»(positivisme) وادبیات رئالیستی (واقع بینی ) و ناتورالیستی (طبیعت گرایی) ستیزه کردند. درآن زمان با اینکه فلسفه تحققی با عنوان مکتب ادبی ناتورالیسم برعرصه رمان و تئاتر فرمانروایی داشت. عصیان شاعرانه جدید به صورت کاملا تازه ای در برابر آن قد بر افراشت . فلسفه تحققی تنها به واقعیت متکی بود‘ اما سمبولیست ها از واقعیت گریزان و روگردان بودند و در حقیقت منکرواقعیت بودند. در نظر اغلب شاعران سمبولیست بیان واقعیت حال یا گذشته کار نفرت آوری بود.سمبولیست ها آنارشیست بودندو با همه مظاهر هنری‘ادبی وفلسفی گذشتگان سرناسازگاری داشتند .نخستین پیام آور سمبولیسمدرمیان شعرا «بودلر» بود که از طرفداران هنر برای هنر بود ولی با پیدا کردن این راه تازه ‘ شیوه نوی را بنیان گذاشت. بودلر با انتشار کتاب شعرش به نام گلهای شعر (les fleurs du mal) دنیای شعر را تکان داد ونسلی که درخلال سالهای 1857 تا 1880 م. می زیست ‘ بودلررا پیشوای خودشمرد. آنچه را که سمبولیست ها اساس مکتب خودقرار دادند . بودلر دراشعار کوچکی از قبیل مکاتبات (correspond-dances) وحیات پیشین la vie ) antArirure) بیان کرد. در نظر او دنیا جنگلی است پر ازعلایم و اشارات؛ وحقیقت ا زنظر مردم عادی پنهان است .فقط شاعر باید با قدرت ادراکش به تعبیر وتفسیر این علایم بپردازد . از دیگر پیشوایان بزرگ این شیوه می توان «ورلن» (p.verlaine) ‘«رمبو» (A.Rimbaud) و «مالارمه»(s.Mallarme) را نام برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان