عبدالرسول کشفی

عبدالرسول کشفی

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه تهران، نویسنده مسؤول

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۸ مورد از کل ۶۸ مورد.
۶۱.

Rene Descartes’s Cogito Argument Reconsidered(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۸۸
Asking from the truth of Cogito as the basis of knowledge, this paper tries to analyze all possible answers in Descartes’ philosophy. Inductively, four possible answers are open to consideration: either Cogito is true 1) based on argumentation, 2) because it is clear and distinct, 3) because of being innate, or, lastly, 4) because of intuition. All of these explanations either entail accepting some prior knowledge to Cogito or fall in a vicious circle. A proper way to explain Cogito’s truth is a new perspective to the meaning of intuition in Descartes’ philosophy. Through this perspective Cogito is a presential experience. Lack of any gap, separation, and disjunction in this presential experience is the reason for the truth of Cogito because this lack is the lack of error’s cause.
۶۲.

The Nature of the Soul from Mullā Ṣadrā and John Hick’s Viewpoint(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
What this essay is to discuss is Mullā Ṣadrā and John Hick’s viewpoint about the "nature of the soul". Mullā Ṣadrā considers the real nature of human beings to be "the immaterial soul" based on his own principles in the science of the soul. He explains the nature of the soul with respect to substantial motion that the human being is corporeal in coming into being and the immateriality of the human soul in survival and afterlife. John Hick considers the consciousness as the most basic characteristic of mind, which is identical with the soul. He considers the nature of the soul as “human self” which forms his truth. Most of the viewpoints of both thinkers are similar or close to each other such as belief in the existence of the soul and being two-dimensional, quality of Genesis, substantiality, incorporeity, and corporeality of coming into the soul.
۶۳.

بررسی دیدگاه نلسون پایک در باب ناسازگاری میان قدرت و خیر خواهی مطلق خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیرخواهی مطلق قدرت مطلق نلسون پایک مسئله ناسازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
بحث در باب سازگاری یا ناسازگاری میان قدرت مطلق خداوند و خیرخواهی مطلق او از مباحث اساسی در فلسفه دین از گذشته تا کنون بوده است. از نگاه برخی فیلسوفان دین، لازمه قدرت مطلق خداوند، امکان ارتکاب افعال ضداخلاقی از جانب اوست که با خیرخواهی وی ناسازگار است؛ و لازمه خیرخواهی مطلق او عدم امکان افعال ضداخلاقی است که با قدرت مطلق وی ناسازگار است. نلسون پایک با ارائه سه معنا از «قدرت» تلاش می کند که ناسازگاری فوق را حل کند. وی معتقد است که خدا می تواند مرتکب عمل ضداخلاقی شود اما سرشت او چنان است که مانع از تحقق این امر می شود. به باور جاشوا هافمن، راه حل پایک مستلزم نفی ضرورت از خیرخواهی خداوند است. در پاسخ، پایک با پذیرش نفی ضرورت خیرخواهی از خداوند معتقد است که رفع ناسازگاری فوق راه حلی جز پیشنهاد وی ندارد. به نظر می رسد که می توان با تفکیک ضرورت منطقی و ضرورت متافیزیکی ناظر به عنوان و یا شخص خداوند، از راه حل پایک دفاع کرد. عنوان خداوند در تمام جهان های ممکن خیرخواه است، اما شخصی که خداست صرفا در جهان واقع خیرخواه است. از این رو وصف ضرورت برای خیرخواهی خداوند همچنان پابرجاست اما این ضرورت ناظر به شخص خداوند نیست تا محدودکننده قدرت مطلق او باشد.
۶۴.

Metaphysical Foundations of Natural Laws in Avicennian Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
Avicenna has aimed to establisha harmonized philosophical system that incorporates logic, epistemology, metaphysics, natural philosophy, and other types of knowledge. Although he has not directly written anything about the metaphysical foundations of science, we believe that there are some implications in his philosophy that could be considered astruthmakers of scientific propositions. As natural law is significantly correlated to “experiment”, we will first discuss the epistemological aspect of experiments in Avicennian philosophy. He believes that the observation of a repeated event could lead us to a causal relationship due to the fact that accidental events are neither permanent nor frequent. Following that, the logical approach which corresponds to this epistemology will be introduced. As Avicenna’s logic does not directly consider such an approach, we are to derive it from apparently disconnected chapters and then formulate them. It will be indicated that Avicenna has been aware of the differences between propositions that merely refer to existent instances and ones that consider the nature of instances. The latter obviously could refer to both existent instances and hypothetical instances. Finally, we present some points in his metaphysics that could establisha metaphysical basis for propositions concerning natural law. In addition, we will indicate that Avicenna’s system is able to justify the counterfactual conditionals that relate to laws of nature.
۶۵.

سالمندی و معنای زندگی: بررسی میدانی منابع و ابعاد معنا در زنان و مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منابع معنای زندگی ابعاد معنای زندگی سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۷۷
مطالعه ی حاضر منابع و حوزه هایی که از نظر سالمندان به زندگی آنها معنا داده و میزان وجود و جستجوی معنای زندگی و نیز تفاوت زنان و مردان در این مولفه ها را مورد بررسی قرار داده است. جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی را افراد سالمند بالای 60 سال در شهر تهران تشکیل دادند. از این جامعه ی آماری 287 فرد سالمند بالای 60 سال (43/67=  M؛ 75/4=Std؛ 54 درصد سالمند زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به دو ابزار برنامه ی ارزیابی معنای زندگی و پرسشنامه ی معنای زندگی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل محتوا و آزمون های خی دو و تحلیل واریانس استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که "خانواده" (3/92%) و "رابطه ی عاطفی" (7/54 %) حوزه هایی هستند که با بیشترین فراوانی از سوی سالمندان شرکت کننده در این مطالعه به عنوان منبع معنا بخش به زندگی گزارش شده است. همچنین در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا دو طبقه ی جدید از منابع معنای زندگی مورد شناسایی قرار گرفت: "اخلاقیات" و "نیاز به پذیرش اجتماعی". سالمندان زن و مرد از نظر فراوانی تکرار برخی از منابع معنا و نیز بعد جستجوی معنای زندگی با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند. این یافته ها در چارچوب نظریات تحولی و معنای زندگی مورد بحث قرار گرفتند.
۶۶.

بررسی انتقادیِ تبیینِ علّیِ عمل در فلسفه صدر المتألّهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قوای نفس مبادی اراده تبیین علی الگوی قیاسی - قانونی صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
مسئله اساسیِ این پژوهش بررسیِ «تبیینِ علّیِ عمل» و هدفِ آن کشفِ الگوی عامّ قیاسی- قانونی به روشِ تحلیلی-توصیفی در فلسفه ی صدرالمتألّهین و نقدِ این الگو از طریقِ بررسیِ لوازمِ منطقیِ آن است. از نظرِ ملاصدرا، عمل، فعلِ ارادیِ آدمی است که وی به آن آگاهی مرتبه ی دوم دارد؛ از این رو تبیینِ علّیِ عمل نیازمندِ کشفِ مبادیِ این دو عنصر یعنی فعلِ ارادی و آگاهیِ مرتبه ی دوم است. مبدأ اصلیِ صدورِ فعلِ ارادی در حکمتِ متعالیه تصدیق به فایده آن توسّطِ قوّه متصرّفه است و مبادیِ دیگر، همچون قوّه شوق، اراده و قوّه فاعله به طورِ مکانیکی نقشِ خود را در صدورِ فعلِ ارادی ایفا می کنند. سلطنتِ متصرّفه در پیدایشِ فعلِ ارادی با دخالتِ عقلِ عملی به عنوانِ مبدأ آگاهی ساز، تعدیل می شود به طوری که عمل فعلِ ارادی است که از کانالِ عقلِ عملی عبور کند. از نظرِ صدرالمتألّهین، علّتِ حصولِ یک عمل در نهایت یا تصدیقِ یکی از دو قوّه متصرّفه یا عاقله به انجامِ آن عمل بدونِ وجودِ تصدیقِ مُعارض است و یا تصدیقِ یکی از این دو قوّه ادراکی به انجامِ یک عمل و غلبه برشوقِ ناشی از تصدیقِ مُعارض قوّه دیگر است؛ بنابراین «تصدیق به سودمندیِ یک عمل» در صورت «نبودِ تصدیقِ معارض» یا «غلبه بر شوقِ ناشی از تصدیقِ مُعارض» الگوی عامّ قیاسی-قانونی را در بابِ عمل، در حکمت متعالیه می سازد. اشکالِ هنجارمندی، عدمِ تبیینِ علّی در هنگامِ تعارض شوق ها و جبرگرایی سه اشکالِ وارد بر نظریه صدرالمتألّهین در بابِ تبیینِ علّی است.همچنین تفسیرِ قُوای نفس به مراتب یا شئونِ نفس، دخالتی در الگوی تبیینِ علّی ندارد بلکه صرفاً منجر به تغییر در ادبیّاتِ بحث می شود وهمان اشکالاتِ مذکور پابرجا خواهد ماند.
۶۷.

بررسی معناشناسی نیایش در «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیایش امر الوهی شخص وارگی ناشخص وارگی تخاطب ژرف اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
نیایش از منظر «خداباوری کلاسیک» نوعی «تخاطب» با امرِ الوهی/ مقدس است. در برابر، «همه خداباوری» به دلیل نفی شخص وارگی امرِ الوهی از پذیرش این تعریف امتناع و آن را به «ژرف اندیشی» تعریف می کند. نیایش به معنای «ژرف اندیشی» با چالش هایی روبه رو است. این معنا از نیایش افزون بر ناسازگاری مفهومیِ الوهیتِ ناشخص وار، با فهم متعارف از نیایش و واقعیت میدانی رفتار مؤمنان نیز ناسازگار است. ازاین رو، ژرف اندیشی نه تنها «همه خداباوری» را در موضعی برتر از «خداباوری کلاسیک» قرار نمی دهد بلکه آن را در تعریف دین نیز دست خوش چالش می کند. اگر در تعریفِ یک دین نتوان جایگاه بایسته ای برای نیایش یافت، می توان به ناسازگاری آن حکم داد و این اشکالی است که «همه خداباوری» را، به طور جدی، تهدید می کند. در این مقاله با مرور معناشناسی نیایش در دو تصور «خداباوری کلاسیک» و «همه خداباوری» به بررسی نقدهای مطرح خواهیم پرداخت و در پایان ضمن نشان دادن قوت اشکالاتِ وارد بر معنایِ نیایش در «همه خداباوری» نشان می دهیم که معنایِ این مقوله در «خداباوری کلاسیک» قابل دفاع تر است.
۶۸.

Evaluating Strong Emergentism: An Argument for Non-Physical Substantial Strong Emergentism(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Strong Emergentism Mind-Body problem Timothy O’Connor Jonathan Jacobs substance dualism physicalism Mental Causation

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۱
Physicalists and dualists have failed to provide a convincing answer to the mind-body problem. This is because they, respectively, sacrifice mental causation and neglect the close relationship between the mind and the body. To tackle this, some contemporary philosophers, such as Timothy O’Connor and Jonathan Jacobs, have turned to the concept of strong emergentism. This perspective views the mind as an emergent physical substance with autonomous causal powers. If this standpoint is tenable, it holds promise for resolving the mind-body problem. Nevertheless, the idea of strong emergentism faces substantial challenges. This article aims to achieve two objectives. First, it addresses these challenges and asserts that, even in the face of the most serious concern, “the collapse problem”, a specific interpretation of strong emergentism remains unthreatened. Second, we contend that while O’Connor and Jacobs present a thought-provoking proposal, its clarity is hindered, and a thorough understanding is only possible when we perceive the emergent substance as more than merely physical.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان