محمدجواد محمودی

محمدجواد محمودی

مدرک تحصیلی: دکترای اقتصاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۳ مورد از کل ۲۳ مورد.
۲۱.

الگوسازی و پیش بینی رشد اقتصادی مبتنی بر سناریوی های رشد جمعیت با استفاده از شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشد تولید ناخالص داخلی رشد جمعیت باروری شبکه عصبیGMDH

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۸۶
در آن سوی دیدگاه های بدبینانه به اثر رشد جمعیت بر رشد اقتصادی، نگرش های جدید معطوف به دیدگاه های نهادی و در نقطه مقابل اندیشه های حاکم بر الگوهای رشد نئوکلاسیکی، نتایج متفاوت و بعضاً مثبتی را ارائه کرده اند. در این مقاله با بهره گیری از تلفیق شبکه عصبی GMDH و الگوریتم ژنتیک، رشد تولید ناخالص داخلی بر اساس دو متغیر رشد جمعیت و باروری، الگوسازی و پیش بینی شده است. نتایج نشان داد که اولاً متغیر رشد جمعیت دارای تأثیر مضاعف بر رشد اقتصادی است. ثانیاً رشد اقتصادی علت کوتاه مدت (علیت غیر خطی) رشد جمعیت می باشد. همچنین پیش بینی هایی مبتنی بر سه سناریوی حد پائین، متوسط و بالای پیش بینی رشد جمعیت توسط سازمان ملل و سناریوی افزایش آهسته باروری کل، شامل 4 متغیر، وقفه های اول و دوم رشد جمعیت و باروری، برای رشد اقتصادی صورت گرفته است. نتایج نشان داد که بهترین عملکرد پیش بینی مربوط به الگوی سناریوی حد پائین جمعیت و سناریوی افزایش آهسته باروری کل می باشد.
۲۲.

احساس اطمینان از پایداری و دوام زندگی زناشویی و رابطه آن با تمایل به فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری و دوام زندگی زناشویی تمایل به فرزندآوری مداخلات راه حل محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۶۱
این مقاله به بررسی رابطه بین احساس اطمینان از پایداری و دوام زندگی زناشویی و تمایل به فرزندآوری می پردازد. حجم نمونه 350 نفر زن ازدواج کرده بدون فرزندی است که بطور ارادی تا زمان انجام مطالعه (1397) بچه دار نشده اند. روش پژوهش پیمایشی است و از پرسشنامه استاندارد شده انریچ، برای سنجش دوام و پایداری زندگی زناشویی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، بطور کلی میل به فرزندآوری در بین زنان مورد مطالعه پایین است، به طوری که ۵۲ درصد از زنان تمایل خیلی پایین و پایینی به فرزندآوری داشته اند و فقط ۸ درصد تمایل بالا و خیلی بالایی به فرزندآوری داشته اند. از مقیاس پایداری و دوام زندگی زناشویی ۲۰.۹ درصد از زنان نمره خیلی پایین و پایینی، ۵۴ درصد نمره متوسط و ۲۵.۴ درصد نمره بالا و خیلی بالا گرفته اند. از نظر آماری، رابطه بین مقیاس دوام و پایداری زندگی زناشویی، سرمایه اجتماعی و سطح تحصیلات زنان با تمایل به باروری معنادار و مثبت است. تعداد فرزندان ایده آل برای زنان با نمره پایین و خیلی پایین از مقیاس پایداری زندگی زناشویی حدود 2 فرزند و برای زنان با نمره بالا و خیلی بالا از همین مقایس حدود 5/2 فرزند بوده است. تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که یک واحد افزایش در مقیاس دوام و پایداری زندگی زناشویی باعث ۰.۲۵۴ واحد افزایش در مقیاس تمایل به فرزندآوری می شود. مشاوران خانواده با استمداد از مداخلات مؤثر راه حل محور، می توانند در خانواده هایی که سرمایه اجتماعی و نگرش به دوام زندگی زناشویی پایین است، سطح سرمایه اجتماعی و احساس اطمینان از دوام و پایداری خانواده را تقویت نمایند. این پژوهش نشان می دهد که مداخلات مشاوران خانواده تا چه حد می تواند بر متغیرهای کمی دموگرافیگ اثر گذار باشد.
۲۳.

سالخوردگی جمعیت و افزایش هزینه های بازنشستگی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
از سال 1950، میانه سنی جمعیت در کشورهای توسعه یافته - آمریکای شمالی، ژاپن، اروپا، و استرالیا / نیوزلند - از 29 سال به 37 سال افزایش یافته است و انتظار می رود که این سن در سال 2050 به 45 سال برسد. با این حال، باروری و مرگ و میر در این مناطق کاهش می یابد و به طور اجتناب ناپذیری منجر به سالخوردگی سریع خواهد شد. سالخوردگی جمعیت نگرانی هایی را در مورد پایداری سیستم های بازنشستگی عمومی ایجاد کرده است. با این حال، هزینه های مستمری های عمومی پرداختی که به طور گسترده اجرا می شوند و متکی به انتقال از نسل های جوان تر به مسن تر هستند، به طور فزاینده ای بر دوش مشارکت کنندگان(صندوق های بازنشستگی) سنگین تر می شوند و در نهایت با افزایش «نرخ وابستگی» سالمندان به سطوح بالا، ناپایدار می شوند. نیاز به شناسایی و اجرای اصلاحات سیستم های بازنشستگی عمومی تحت این شرایط در حال تغییر جمعیتی، چالشی فوری برای سیاست عمومی است. بخش اول این مطالعه به بررسی تغییرات بین کشوری در سطوح فعلی وابستگی سالمندی و هزینه ها و مزایای مستمری عمومی می پردازد. بخش دوم پیش بینی هایی را تا سال 2050 در روندهای جمعیتی و هزینه های بازنشستگی در صورت عدم تغییر در مزایای بازنشستگی یا مشارکت نیروی کار ارائه می کند. این پیش بینی ها مبنایی را برای ارزیابی تأثیر بالقوه گزینه های سیاستی با هدف بهبود پایداری سیستم های تأمین اجتماعی فراهم می کنند. هدف اصلی این مطالعه نشان دادن ناپایداری روندهای فعلی و محاسبه حساسیت به گزینه های سیاستی است. اگرچه پاسخ های مرسوم به این موضوع مهم داده می شود، اما توجه ویژه ای به گزینه های جمعیت شناختی تشویق باروری بالاتر و اجازه مهاجرت بیشتر شده است. این تجزیه و تحلیل بر مبنای داده های هفت کشور بزرگ OECD (کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا، و ایالات متحده) انجام شده است. گزینه های سیاستی: دولت های کشورهای صنعتی بزرگ با حمایت قوی صندوق بین المللی پول،OECD و بانک جهانی به فوریت اصلاحات در سیستم بازنشستگی را بررسی می کنند. اجتناب از اقدام، دیگر یک گزینه عملی نیست، زیرا منجر به انباشت بی سابقه و مضر بدهی می شود. در گذشته، افزایش هزینه مزایای بازنشستگی عمومی، اغلب با افزایش نرخ مالیات بازنشستگی عمومی پوشش داده می شد. این رویکرد افزایش درآمد، در بسیاری از کشورها ناپایدار شده است. طیف وسیعی از گزینه های سیاستی برای کاهش یا پایان دادن به رشد مخارج بازنشستگی عمومی در دسترس است. این گزینه ها را می توان به چهار گروه که مربوط به چهار عامل تعیین کننده مخارج بازنشستگی عمومی است، تقسیم کرد: 1) مقابله با سالخوردگی جمعیت، از آنجایی که سالخوردگی جمعیت عامل اصلی بدتر شدن تراز مالی سیستم های بازنشستگی عمومی در آینده است، طبیعی است که راه های مقابله با سالخوردگی را به عنوان یک راه حل مطلوب در نظر بگیریم. دو گزینه جمعیت شناختی برای مقابله با این پدیده در دسترس است: الف) تشویق باروری بالاتر و ب) اجازه مهاجرت بیشتر. 2) افزایش مشارکت نیروی کار 3) افزایش سن در زمان بازنشستگی و 4) کاهش مزایای بازنشستگی عمومی. نتیجه گیری: این مطالعه تأییدی است بر یافته های تحقیقات قبلی مبنی بر اینکه ساختار سیستم های بازنشستگی عمومی فعلی در بزرگترین کشورهای OECD در درازمدت ناپایدار هستند. بدون اصلاحات اساسی، سالخوردگی سریع جمعیت، منجر به افزایش زیادی در هزینه های بازنشستگی در چند دهه آینده خواهد شد. کاهش در ارایه مزایای سخاوتمندانه بازنشستگی عمومی، در آینده اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. حفظ استانداردهای نسبی زندگی برای بازنشستگان آینده، مستلزم یافتن منابع درآمد دیگری است. گزینه های جمعیتی، معمولاً در بحث اصلاحات در سیستم های بازنشستگی نادیده گرفته می شوند. بسیاری از دولت ها، تمایلی به حمایت از سیاست های موافق افزایش جمعیتی ندارند. علاوه براین، آن ها ممکن است امیدوار باشند که باروری به زودی دوباره بدون مداخله افزایش یابد. با این حال، به نظر می رسد که نگرانی های فزاینده در مورد پیامدهای سالخوردگی جمعیت، علاقه بیشتری به تلاش ها برای تشویق باروری بالاتر به طور مستقیم یا غیرمستقیم برانگیزد. گزینه مهاجرت، اغلب به دلایل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مشکل ساز در نظر گرفته می شود. علی رغم این نگرانی ها، گزینه های جمعیتی می توانند کمک قابل توجهی به هدف ایجاد تعادل مالی در سیستم های بازنشستگی عمومی به عنوان بخشی از بسته جامع اصلاحات، داشته باشند. بنابراین به نظر می رسد، توجه بیشتر به گزینه های جمعیتی و بررسی بیشتر مقرون به صرفه بودن آن ها در مقایسه با اقدامات رایج تر، مطلوب به نظر می رسد. اکثر دولت های کشورهای OECD از چالش های ناشی از سالخوردگی جمعیت آگاه هستند و برخی اصلاحات با هدف بازگرداندن تعادل مالی ب

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان