قاسمعلی کوچنانی

قاسمعلی کوچنانی

مدرک تحصیلی: دانشیار و عضو هییت علمی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

تحلیل مفهومی «ثبوت بالعرض» و «ثبوت بالتبع» در حیطه صفات الهی، از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ثبوت ماهیت برای وجود صفات الهی وجود بالتبع وجود بالعرض صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۴۳۴
در حکمت متعالیه، ثبوت صفات الهی برای باری تعالی به مثابه ثبوت وجود برای ماهیت انگاشته می شود. این ثبوت، گاه متصف به «ثبوت بالعرض» و گاه نیز متصف به «ثبوت بالتبع» می گردد. «ثبوت بالعرض» در نگاه منطق دانان و به اذعان صدرالمتألهین، ثبوتی غیرحقیقی و مجازی است؛ درحالی که در «ثبوت بالتبع»، محمول برای موضوع به نحو اجمالی ثابت می گردد. اعتقاد به این دو نوع متفاوت از ثبوت برای صفات الهی و ماهیات، در بدو امر ناممکن و متناقض نماست. مسیله پژوهش جاری، تحلیل معناشناختی «ثبوت بالتبع» و «ثبوت بالعرض» از منظر صدرالمتألهین و مقایسه آن دو با یکدیگر برای اثبات یا رفع متناقض نمای مذکور است. رهیافت به دست آمده که با روش تحلیلی منطقی عبارات صدرالمتألهین حاصل گشته است، بیان دو احتمال در معنای «ثبوت بالتبع»، با لحاظ دو نگاه متفاوت نسبت به ماهیات و صفات الهی است که هیچ یک با «ثبوت بالعرض» ناسازگار نخواهند بود.
۲۲.

محرک غیرمتحرک از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تسلسل حرکت فعل قوه متحرک محرک ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۹۵
محرک یکی از ارکان حرکت است. ملاصدرا تغایر مبداء، منتهی، مسافت، متحرک و زمان را تغایر مفهومی می داند و مصداق آنها را واحد شمرده است ولکن همه فیلسوفان و ملاصدرا به تغایر مصداق محرک قائل هستند. انفکاک حرکت از محرک در همه اقسام آن ضروری است، برخلاف حرکت و متحرک که تنها در حرکات عرضی انفکاک دارند. در حرکت جوهری دوگانگی حرکت و متحرک تبدیل به وحدت می شود و تنها در اعراض حرکت از متحرک منفک است و به عنوان وصف تلقی می شود. در حرکت جوهری متحرک حرکت را بالذات دارد و بین حرکت و متحرک فاصله نیست و این متحرک مبداء حرکت در اعراض است. گرچه حرکت در جوهر ذاتی متحرک است ولی بی نیازی حرکت از علت را موجب نمی شود بلکه برعکس نیاز حرکت به علت شدیدتر است. در این نوشتار ابتدا مغایرت حرکت و متحرک اثبات می شود. سپس برهان های هفت گانه فخررازی بر ضرورت وجود محرکی مغایر با متحرک مطرح می شود و اختلاف نظرهای ملاصدرا با فخررازی احصاء می گردد و با استفاده از ظرفیت حرکت جوهری محرک غیرمتحرک اثبات می شود. در این میان تقریرها و نقدهای استاد مطهری براساس علم جدید بیان می گردد.
۲۳.

نظریه بدیع علامه طباطبایی در باب تمایز نفس ملکوتی و نفس حاصل از اشتداد، بستری برای تحوّل در انسان شناسی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی نفس ملکوتی نفس حاصل از اشتداد انسان شناسی صدرایی عوالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۳۰۳
نظریه حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس انسانی، از ابداعات جناب صدرالمتألهین بود. ایشان بر این اساس، مسائل فراوانی در حیطه قوس صعودی سیر انسانی را حل و فصل کرد و برای آنها تقریرهای عمیق فلسفی یافت. امّا دیدگاه او در تبیین روشن قوس نزولی انسان و مراحلی که دین از آن ها سخن گفته همچون عالم ذر، امتحان انسان پیش از ورود به طبیعت، مسأله هبوط و...، توفیق چندانی نیافت. علامه طباطبایی، رحمه الله علیه، به عنوان فیلسوفی چیره بر حکمت صدرایی و مأنوس با آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام، راهی نو پیش روی انسان شناسی فلسفی گشود. بر اساس تحلیل و تبیین بدیع ایشان که تمام انسان شناسی جناب صدرا بایستی بر اساس آن بازنگری و تدقیق گردد، هر موجودی، نفسی ملکوتی دارد که محور موجودیتش همان است و آنچه حدوث جسمانی دارد، در پرتوی این حقیقت، تحقق دارد. تبیین علامه، که این نوشتار متکفّل تبیین و تشریح آن است، هم عوالم وجودی انسان را به روشنی تبیین میکند، هم عهده دار تشریح قوس نزول انسان و احکام آن می شود و هم تبیین دقیق تری از قوس صعود ارائه می دهد.
۲۴.

نگرش وجودی به حیات دنیا در فلسفه ی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت وجودی حیات دنیا وحدت تشکیکی وحدت شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۸
حیات یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مسائل فلسفی است که فیلسوفان هماره به واکاوی آن پرداخته اند. تحلیل حیات دنیا از دیدگاه ملاصدرا باید در چارچوب فلسفه وی و نگرش وجودی او به عالم هستی صورت پذیرد تا تبیینی جامع و دقیق به دست آید. حیات در فلسفه ی صدرا مساوق وجود و ساری در هر شی و امری مشکک است که در هر مرتبه ظهور و بروزی متفاوت دارد و دنیا ظهور وجود و حیات در پایین ترین مرتبه آن است. در نگرش وجودی ملاصدرا به عالم هستی، دنیا شأنی از شئون حق تعالی و مرتبه ای ضروری از مراتب هستی است. اصول مهم حکمت متعالیه همچون وحدت تشکیکی وجود و حرکت وجودی اشتدادی در تبیین حقیقت حیات دنیا از منظر ملاصدرا نقش مهمی را ایفا می کنند. بر این اساس حیات دنیا نه تنها باطل نخواهد بود بلکه شانی از واجب تعالی است که با حرکت اشتدادی به سوی کمال خود سیر می کند. گفتنی است این مقاله حیات را در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود به روایت ملاصدرا مورد واکاوی قرار داده است.
۲۵.

آثار اجتماعی اعتقاد به قضا و قدر در زندگی انسان از منظر قرآن و روایات

تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
اعتقاد به قضاء و قدر الهی یکی از اعتقادات مسلم اسلامی است زیرا آیات و روایات بسیاری بر آن تصریح دارند و علاوه بر بُعد فلسفی جنبه اجتماعی و عملی نیز دارد. و در روش و عمل و روحیه اجتماعی و در عظمت اقوام و ملل مؤثر است. هدف این پژوهش بررسی نقش آثار اجتماعی اعتقاد به قضاء و قدر با تکیه بر آیات قرآن است. در این مقاله که با روش توصیفی، تحلیلی با رویکرد قرآنی و روایی انجام شده از کتابهای حوزه اسلامی و نرم افزار کلام اسلامی برای بررسی پیرامون چگونگی آثار اجتماعی اعتقاد به قضاء و قدر استفاده شده است. یافته ها نشان داده باور به قضاء و قدر هم در زمره مسائل کلی مطرح است و هم با رسوخ در ذهن و اراده انسانی در زندگی اجتماعی و کیفیت برخورد و مقابله با حوادث مؤثر است. نتیجه: مجموعاً از تاریخ اسلامی روشن می شود که مسلمانان صدر اسلام با اعتقاد راسخی که به قضاء و قدر داشتند این تعلیم را آنچنان دریافت کرده بودند که با تسلط خودشان بر سرنوشتشان منافاتی نمی دیدند. و لذا اعتقاد محکم آنها به سرنوشت، آنها را به سوی عقیده جبر نکشانید.
۲۶.

Mulla Sadra and God's Detailed Knowledge of Things

کلید واژه ها: Detailed Knowledge God Plato .Avicenna Shaykh lshraq Mulla Sadra Allameh Tabatabaii the complete cause attainment forms

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۹۸
Plato maintained that God's knoivledge of things consisted of se!f existent externalforms, i.e. Ideas. Plato's belief has been criticized lry Mui/a 5adra and others. Avicenna believes since God is the knower of His own essence which is the complete cause of things, He is the knower of things. His knowledge of things is a general kn01v!edge and general, in this sense, means lack of transformation of knowledge in accordance witb the transformation of knmvn object. The philosophers after Avicenna criticized him, because his belief necessitates the obstacle of the evacuation of the essence of God from peifection and the dread of subsistence of the empirica! knowledge is essentialfor one who is by essence and act non-material. 5hqykh Ishraq maintains that things, whether material or non-material, are presentfor God, the Exalted, by their own concrete existence. There are also criticisms on 5hqykh Ishraq 's notion, among them is that his opinion on the presence of material things is prohibitedfor God, the Exalted, because materiality and presence do not aggregate. 5adr ul-Muta'alehin has affirmed the detailed kno1vledge of God through the principle of "simple reality is all things" i.e. the knowledge of the Necessary Being of all things is actualized in the stage of His essence before the existence of those things. Allameh Tabatabaii rationalizes the detailed knoivledge of God by the existential application of God which is essential for the assumption of necessity of the existence in• itse!f.
۲۷.

Mulla Sadra and God's Detailed Knowledge of Things

کلید واژه ها: Detailed Knowledge God Plato .Auicenna Shaykh lsbraq Mulla Sadra Allameh Tabatabaii the complete cause attainment forms

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۰
Plato maintained that God's knoivledge of things consisted of se!f existent externalforms, i.e. Ideas. Plato's belief has been criticized lry Mui/a 5adra and others. Avicenna believes since God is the knower of His own essence which is the complete cause of things, He is the knower of things. His knowledge of things is a general kn01v!edge and general, in this sense, means lack of transformation of knowledge in accordance witb the transformation of knmvn object. The philosophers after Avicenna criticized him, because his belief necessitates the obstacle of the evacuation of the essence of God from peifection and the dread of subsistence of the empirica! knowledge is essentialfor one who is by essence and act non-material. 5hqykh Ishraq maintains that things, whether material or non-material, are presentfor God, the Exalted, by their own concrete existence. There are also criticisms on 5hqykh Ishraq 's notion, among them is that his opinion on the presence of material things is prohibitedfor God, the Exalted, because materiality and presence do not aggregate. 5adr ul-Muta'alehin has affirmed the detailed kno1vledge of God through the principle of "simple reality is all things" i.e. the knowledge of the Necessary Being of all things is actualized in the stage of His essence before the existence of those things. Allameh Tabatabaii rationalizes the detailed knoivledge of God by the existential application of God which is essential for the assumption of necessity of the existence in• itse!f.
۲۸.

متافیزیک عشق در نظام فکری ابن سینا

کلید واژه ها: ابن سینا عشق رساله عشق متافیزیک عشق عشق سینوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۴
اصطلاح متافیزیک عشق در فلسفه سینوی بررسی سه محور چیستی، چرایی، و چگونگی عشق در منظومه فکری ابن سینا می باشد و حاصل آن نیز نظریه عشق سینوی است. با بررسی آراء ابن سینا درباره عشق علی الخصوص نظرات وی در رساله عشق می توان دریافت که ابن سینا دو تعریف را از عشق بیان کرده است (چیستی)، و در فصول هفتگانه رساله عشق اذعان داشته است که عشق جوهری فراگیر در سراسر هستی است و موجودی خالی از این جوهر نیست و بر این اساس، عشق عامل وجودی موجودات می باشد (چرایی). از سوی دیگر، ابن سینا ذیل هر فصل چگونگی جریان و سریان و همچنین وابستگی موجودات به عشق را نیز تبیین کرده است (چگونگی). نتیجه فهم و بررسی این سه محور گفته شده در آراء ابن سینا که هدف پژوهش حاضر می باشد نظریه عشق سینوی را به دنبال داشته است که جهانبینی ابن سینا در باره عشق را نشان می دهد.
۲۹.

The uncertainty principle and non-violation of causality in Islamic philosophy (The critical analysis based on Avicenna and Allameh Tabataba'i's view)

کلید واژه ها: principle of causality uncertainty principle Classical physics Quantum physics Islamic philosophy Avicenna Allameh Tabataba' I

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۰
The principle of causality is one of the most fundamental principles that has been discovered in the history of philosophy and science. Several foundations revolve around this concept. The importance of this principle in classical physics lies in giving physicists the ability to predict phenomena. Furthermore, due to causality is recognized as a fundamental principle in classical physics. With the introduction of the principle of uncertainty, the principle of causality is empirically called into question. Because the claim of the principle of uncertainty in quantum mechanics is that the relationships between fundamental particles are not causally related to each other, and even the behavior of an electron or a subatomic particle is not based on the principle of causality. If we want to identify the speed of particles, we will not be able to identify their state, and if we want to determine their state, we will not be able to identify their speed. The best way to resolve this conflict is to bring the discussion into philosophy, which is exactly what has been done in Islamic philosophy. The concept of causality in Western philosophy seems to be based on Newtonian concepts. But what has been stated in Islamic philosophy is based on metaphysical concepts, and therefore the principle of uncertainty cannot contradict the concept of causality in Islamic philosophy, especially what has been discussed in the philosophy of Avicenna and Allameh Tabataba'i.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان