پیش بینی پریشانی روان شناختی بر اساس ترومای دوران کودکی با نقش میانجی ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پریشانی روان شناختی به شکل علائم اضطراب، افسردگی و استرس از جمله آسیب های روانی شایع در جمعیت انسانی است. هدف این پژوهش تعیین نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین پریشانی روان شناختی و ترومای دوران کودکی در دانشجویان بود. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر اساس روش، همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان بین رده سنی 20 تا 40 سال شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آنها 305 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های ترومای دوران کودکی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-24 و AMOS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از ارتباط مثبت و معنادار ناگویی هیجانی و ترومای دوران کودکی با پریشانی روان شناختی (اضطراب، استرس و افسردگی) در دانشجویان بود. همچنین مشخص گردید که ناگویی هیجانی در ارتباط بین ترومای دوران کودکی با پریشانی روان شناختی در دانشجویان دارای نقش میانجی است (001/0≥P). همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ترومای دوران کودکی و ناگویی هیجانی قادر به پیش بینی پریشانی روان شناختی در دانشجویان هست (001/0≥P). نتیجه گیری: با توجه به نقش ترومای دوران کودکی و ناگوئی هیجانی در پریشانی روان شناختی پیشنهاد می شود، درمانگران و مشاوران از طریق ابزارهای روا و پایا افراد با سابقه ترومای دوران کودکی را غربال گری کنند تا اقدامات درمانی مناسب برای کاهش مشکلات آنها را انجام دهند. همچنین کارگاه های آموزشی با هدف افزایش آگاهی در مورد تنظیم و مدیریت هیجان برای این افراد برگزار کنند.