زهرا خزاعی

زهرا خزاعی

سمت: عضو هیات علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه قم
مدرک تحصیلی: دكتري فلسفه تطبيقی
رتبه علمی: استاد تمام
پست الکترونیکی: z-khazaei@qom.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۶ مورد از کل ۵۶ مورد.
۴۱.

شانس و مسئولیت اخلاقی در نگاه مایکل جِی.زیمرمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مایکل جِی.زیمرمن شانس اخلاقی مسئولیت اخلاقی اختیار یا اراده آزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۶۷
پژوهشِ حاضر به تحلیل و ارزیابی دیدگاه مایکل جِی.زیمرمن درباره رابطه شانس اخلاقی و مسئولیت اخلاقی می پردازد. این رابطه در فلسفه اخلاق از دو جنبه مفهومی و موضوعی مطرح می شود. به لحاظِ مفهومی، شانس اخلاقی، قضاوت اخلاقی انسان ها درباره یکدیگر را مبتنی بر اعمال غیراختیاری و شانسی دانسته است؛ درحالی که مسئولیت اخلاقی، این قضاوت را مبتنی بر اعمال مختارانه می داند ؛ اما به لحاظ موضوعی، بحث شانس اخلاقی با معضلی روبه روست که مشکل دیرینه تعارض جبرگرایی با اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی را فرامی گیرد و فراتر از آن نیز می رود . زیمرمن از فیلسوفان بنام و نادری است که با پذیرش اختیار درمعنای داشتن اراده و خواست در عمل و ابتکار اختلاف بین درجه و دامنه مسئولیت اخلاقی، شانس اخلاقی را انکار و از مسئولیت اخلاقی دفاع می کند . او همچنین مدعی است که دو معضل شانس اخلاقی و مسئولیت اخلاقی را حل کرده است. این پژوهش، پس از اشاره به معنا و رابطه مسئولیت و شانس اخلاقی، دیدگاه زیمرمن را درباره مسئولیت اخلاقی و اختیار و نفی شانس اخلاقی توضیح می دهد . درنهایت، ارزیابی این دیدگاه نشان خواهد داد که باوجود نوآوری های زیمرمن، افراط او در دفاع از مسئولیت اخلاقی، پذیرفتن دیدگاه وی را دشوار کرده است.
۴۲.

ماهیت و کارکرد فضیلت معرفتی از منظر ارنست سوسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارنست سوسا فضیلت معرفتی قوای اعتمادپذیر فضایل منشی فضایل فاعلی معرفت توجیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۶۴
مقاله حاضر به تحلیل ماهیت و کارکرد فضیلت معرفتی از منظر ارنست سوسا می پردازد. فضایل در نظام معرفتی سوسا به قوای اعتمادپذیری تعریف می شوند که در تولید، توجیه و تبیین معرفت نقش مبنایی دارند. قوای ادراکی به همراه تعقل، استنتاج و درون نگری از جمله قوای معرفتی اند که در صورت عملکرد صحیح به معرفت می انجامند و ویژگی های درخور بودن، ماهرانه بودن و سالم بودن را بر باور بار می کنند. سوسا اخیراً از فضایل منشی و فاعلی ای نام می برد که هرچند در ایجاد معرفت نقشی دارند، اما باورساز نیستند. حتی فضایل فاعلی نیز به رغم لزوم، تنها حکم سازند نه باورساز. سوسا داشتن منظر معرفتی را عامل تمایز شناخت حیوانی و تأملی می داند و با آنکه سعی می کند تا توضیح دهد هر کدام از فضایل چرا، چگونه و تا چه حد در فرایند تولید و توجیه باور نقش دارند، اما نگاه تنگ او به محدوده و ماهیت فضایل لازم برای ایجاد معرفت، دیدگاه وی را به رغم همه جذابیت هایش با مشکلاتی مواجه می سازد که دربخش پایانی مقاله به آن پرداخته می شود.
۴۳.

اعتماد معرفتی: ماهیت، گستره و کاربردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتماد معرفتی خوداعتمادی اعتماد به دیگری گواهی الگوگرایی برهان اجماع عام لیندا زگزبسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
به رغم اهمیت اعتماد در معرفت شناسی، دربارۀ ماهیت و مسائل آن اتفاق نظر وجود ندارد. برخی آن را نگرشی شناختی و بعضی آن را نگرشی عاطفی تلقی می کنند. تلفیق دو عنصر شناختی و عاطفی، دیدگاه دیگری است که لیندا زگزبسکی برگزیده است. ترکیب دو عنصر باور و احساس به اضافۀ عنصر رفتار و تبیین آن در بستر نظریۀ فضیلت، دیدگاه زگزبسکی را از بقیه متمایز می کند. مقالۀ حاضر با تمرکز بر دیدگاه زگزبسکی، به تحلیل ماهیت، گستره و کاربردهای اعتماد معرفتی پرداخته است. ضمن پذیرش دو گونۀ خوداعتمادی و اعتماد به دیگری، وی التزام خاصی میان این دو برقرار ساخته و دامنة خوداعتمادیِ معرفتی را به عنوان یک ویژگی پیشاتأملی، بنابر اصلِ برابری تا اعتمادِ به دیگران امتداد می دهد. اعتباربخشی به گواهی در توجیه باورها، الگوگرایی و تقریری نو از برهان اجماع عام ازجمله کاربردهای اعتماد معرفتی است که در مقاله به آن پرداخته می شود. با وجود تلاش زگزبسکی برای ارائۀ تبیینی دقیق تر از اعتماد معرفتی و کاربست آن در حوزه های مختلف معرفت شناسی، فلسفۀ دین و فلسفۀ اخلاق، هنوز ابهامات و ضعف هایی در دیدگاه وی وجود دارد که توجیه نقش اعتماد معرفتی را با مشکل مواجه می کند.
۴۴.

مسأله «من» در نگاه گلن استراوسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: من خود پدیدارشناسی فیزیکالیسم استمرار طولانی مدت شخصیت عاملیت گلن استراوسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
یکی از مباحث مطرح در فلسفه ذهن بحث از «من» است که فلاسفه با تعابیر مختلف خود، هویت شخصی، نفس و روح از آن یاد کرده اند. نظریات متفاوت فلاسفه درباره هستی و حتی چیستیِ این مفهومِ به نظر ساده و بدیهی، آن را به یک مسئله فلسفی تبدیل نموده است. استراوسن فیلسوفی فیزیکالیست است که با تعبیر«خود» به این مسئله پرداخته است. وی از یک سو قائل به وجود «من تجربی» است؛ اما از سوی دیگر، ویژگی هایی چون استمرار، شخصیت و عاملیت را منکر شده است. درحالی که به نظر می رسد این مؤلفه ها، ویژگی هایی اساسی برای معنای «من» می باشند. نوشتار حاضر با روش تحلیلی-انتقادی سعی می کند از بستر تحلیل مؤلفه های مفهوم «من» مورد نظر استراوسن، به این سؤال بپردازد که وی چگونه با عدم پذیرش این سه ویژگی، وجود «من» را باورکرده است. در این راستا، ابتدا دیدگاه استراوسن درباره ماهیت و وجود «من» تحلیل شده و پس از ارزیابی دیدگاه او این نتیجه حاصل می شود، که حذف این سه ویژگی ناشی از نقاط ضعفی چون اتخاذ مبنای فیزیکالیستی، رویکرد تجربه گرایی و روش پدیدارشناسانه و نگاه ذهنی صر ف به «من»، نیز خلط دو مقام ثبوت و اثبات و ضعف در تبیین ویژگی وحدت درطول زمان است.
۴۵.

Are the Weakness of Will and Akrasia Two Distinct Phenomena?(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Akrasia Weakness of will Intention belief Agent Action Aristotle Holton

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۳۵۹
According to traditional philosophical literature, Akrasia is defined as acting against one’s best judgment. Philosophers have considered Akrasia as synonymous with the weakness of will. However, Holton considers these two phenomena to be distinct and argues that weakness of will is better understood as over-readily giving up on one's resolutions. This study seeks to show that these two phenomena – unlike Holton's claim – are not distinct, but the accounts of Akrasia and weakness of will take two approaches to explain the reasons behind quitting actions: (1) in terms of its relationship to the agent; and (2) in terms of its relationship to the action. The researcher attempts to show that Holton's interpretation of the weakness of will refers to the second perspective whereas Aristotle approaches it from two perspectives. However, on duly analyzing the elements put forward by Holton, we can see them to be consistent with those of Aristotle.
۴۶.

ارزیابی انتقادی نظریۀ ذهنمندی حیوان از نگاه دکارت، بر اساس فلسفۀ صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن نفس نظریه ماشینی حیوان تجرد مثالی دکارت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۷۲
حیات نفسانی مجرد برای حیوانات و برخورداری آنها از توانمندیهای ذهنی، همواره محل تردید و اختلاف میان فلاسفه بوده است. وجود برخی شباهتها میان حیوان و انسان، در عین تمام تفاوتهایی که با هم دارند، ارائه تبیینی دقیق از نحوه حیات حیوانی را دشوار کرده است. دکارت با توجه به اعتقاد به دو جوهر جسمانی و عقلی مجرد برای انسان، با تمسک به سه دلیل: «عدم توانایی کاربست زبان در حیوان»، «نفی خلاقیت»، و «نفی آگاهی از حیوان»، وجود اندیشه و تعقل در حیوان را نفی کرده و فقط حیات جسمانی را برای آن میپذیرد و در نتیجه حیوان را ماشینی پیچیده میداند که فاقد حیات ذهنی است. این نظریه دکارت به «نظریه ماشینی حیوان» موسوم است. اما ملاصدرا با قائل شدن به سه مرتبه مادی، مثالی و عقلی برای عالم، موجودات را متناسب با آن مراتب تحلیل میکند. بر همین اساس، او برای نفوس حیوانی، تجرد مثالی قائل بوده و ذهنمندی در مرتبه حیوانی را بر مبنای آن تبیین مینماید. نظریه ماشینی دکارت و ادله سه گانه آن، براساس مرتبه تجرد مثالی یی که ملاصدرا برای نفوس حیوانی اثبات میکند، رد میشود.
۴۷.

تاملی در ماهیت حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حکمت نظری حکمت عملی معرفت نظری معرفت عملی فضیلت عقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
فیلسوفان به صورت های مختلفی حکمت را تعریف کرده اند. اکثر تعاریف ناظر به معرفت است اما در اینکه هر دو قسم معرفت نظری و عملی را شامل می شود یا محدود به یک قسم است، اتفاق نظر ندارند. تعریف حکمت به فهم یا داشتن باورهای موجه به جای معرفت یا همان باور صادق موجه، از دیگر اختلافات است. در کنار همه این اختلافات، تعریف حکمت به فضیلت، با توجه به اقسام و پیچیدگی هایی که دارد، تعریف حکمت را دشوارتر می کند. گره زدن بحث حکمت با ویژگی های حکیم در ادبیات فلسفی معاصر، با توجه به بحث های گوناگونی که درباره ضرورت هر یک از مولفه های معرفت و عمل شده است، معنای دقیق حکمت را بیشتر در ابهام فرو می برد. مقاله حاضر، ضمن تحلیل تعاریفی که فیلسوفان تحلیلی معاصر از ماهیت حکمت ارائه کرده اند، به تبیین رابطه حکمت با معرفت؛ به عنوان شرط لازم و کافی، شرط لازم نه کافی و نامشروط بودن آن به معرفت، می پردازد و پس از آن حکمت را به عنوان یک فضیلت عقلی و شرط لازم برای دستیابی به معرفت مطرح می کند. پس از ارزیابی، نشان می دهد هر چند از بین حالات مطرح شده، حالت اول با شرایط خاص، بهتر از بقیه می تواند گویای تعریف حکمت باشد، اما حکمت معنایی فراتر از معرفت گزاره ای دارد. در نهایت، بر اهمیت و ضرورت تبیین دقیق تر این پدیده تاکید می شود.
۴۸.

بررسی تطبیقی رابطه هستی شناسانه حیات و شناخت در دیدگاه افلوطین و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلوطین صدرالمتألهین حیات شناخت رابطه هستی شناسانه عینیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۹
رابطه حیات و شناخت در دیدگاه افلوطین و صدرالمتألهین و تطبیق این دو دیدگاه از آن جهت دارای اهمیت است که پیوند هستی شناختی حیات (life) و شناخت (knowledge) در نگاه دو فیلسوف حکایت از قرابت فکری آنها دارد. «نظر» (contemplation) در نگاه افلوطین نوعی شناخت عام و فراگیر است که تمام مراتب هستی، آن را واجدند. اندیشه یا شناختی که افلوطین آن را عین حیات و زندگی می داند. در دیدگاه ملاصدرا نیز هم علم و ادراک (شناخت) و هم حیات، تابع وجود و بلکه عین وجود است. از این روست که علم و حیات در وجود، وحدت دارند. باور به عینیت وجودی دو صفت حیات و شناخت و بالتبع موجود حیاتمند و شناختمند، اعتقاد به تحویل حیات به شناخت و اشتراک مبانی رابطه هستی شناسانه میان حیات و شناخت -همانندی مبدأ و غایت حیات و شناخت، مشکک بودن حقیقت حیات و شناخت، عامل مشترک حیات و شناخت در طبیعت و حیاتمندی و شناختمندی عالم- در نگاه دو فیلسوف، زمینه را برای تطبیق دو دیدگاه فراهم آورده است. تطبیقی که نتیجه آن، یافتن قرابت های فکریِ دو فیلسوف درباره نوع رابطه حیات و شناخت است.
۴۹.

بررسی تحلیلی ایمان از منظر آئودی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
روبرت آئودی فیلسوف برجسته معاصر، برای بررسی ماهیت ایمان، انواعی از ایمان را بیان می کند که از جنبه درونی به هم وابسته اند و مؤلفه اصلی همه آنها گزاره های شناختی است. او ضمن پذیرش انواع ایمان، ایمان گزاره ای، نگرشی و جهانی را مبنا قرار می دهد و ایمان را نوعی نگرش مثبت نسبت به صدق گزاره های دینی می داند که با تمایل به باور نسبت به گزاره ها همراه است و عمل را در پی دارد. او همچنین بر ایمان گزاره ای غیراعتقادی تأکید می کند که در آن ایمان، لزوماً مستلزم باور نیست؛ بلکه تنها استعداد باور کردن را دارد و در واقع نوعی اعتماد به گزاره های دینی است. ایمان از منظر آئودی در همه مؤلفه های خود با عقلانیت موردنظر او همخوانی دارد. ایمان در دستگاه معرفتی آئودی، برای توجیه باورهای دینی نقش بسیار مهمی دارد. در واقع، تعهدات دینی شامل باور، ایمان و عمل، درصورتی که عقلانی باشند، سبب موجه بودن باور به خداوند می شوند. پژوهش حاضر، ماهیت ایمان را از نظر آئودی تحلیل می کند، رابطه آن با باور، عقلانیت و عمل را بررسی می کند و در نهایت، به ارزیابی آن می پردازد. دیدگاه آئودی درباره ماهیت ایمان با ایراداتی مواجه است، به ویژه ایمان گزاره ای غیراعتقادی که مورد توجه اوست و در توجیه باورهای دینی بسیار اهمیت دارد، به طوری که می تواند مورد تأیید ادیان الهی و مؤمنان یک دین نباشد؛ با این حال راهی است تا افرادی که اعتقاداتشان به درجه باور نرسیده است، باایمان تلقی شوند.
۵۰.

منظر اول شخص قوی؛ معیار هویت شخصی از دیدگاه لین رادر بیکر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۹
فیلسوفان ذهن، براساس رویکردهای گوناگون در مسئله ذهن، درباره هویت شخصی، «شخص» یا «من» معیارهای متفاوتی مطرح کرده اند. یکی از این معیارها داشتن منظر اول شخص است. یکی از طرفداران این  دیدگاه، لین رادر بیکر، فیلسوف فیزیکالیست غیرتقلیل گرا است که در عین حال که هویت انسان را نه نفس مجرد می داند و نه تحویل آن به جنبه های فیزیکی را برمی تابد، داشتن منظر اول شخص قوی را شرط لازم و کافی برای شخص بودن می داند. منظر اول شخص قوی به معنای توانایی درک خود به عنوان خود به صورت اول شخص و بدون استفاده از هر اسم و توصیف یا همان خودآگاهی است که شخص انسان را از دیگر موجودات متمایز می کند. در مقابل، منظر اول شخص ضعیف قرار دارد که ویژه موجوداتی است که علی رغم داشتن آگاهی از ویژگی خوداگاهی بی بهره اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی-انتقادی ضمن تحلیل بیکر در باب منظر اول شخص، دیدگاه او را ارزیابی و نقد کرده است. ابهام در ماهیت منظر اول شخص و شخص بودن، فقدان استدلال برای برخی ادعاها و فقدان وضوح در بعضی از پیش شرط ها و پیش فرض های آن از جمله نقدهایی است که مقبولیت و انسجام دیدگاه بیکر را با مشکل مواجه کرده است.
۵۱.

بخت معرفتی و معرفت شناسی ضد بخت از منظر دانکن پریچارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بخت معرفتی تبیین وجهی جهان های ممکن دانکن پریچارد معرفت شناسی ضد بخت اصل مصونیت قوای شناختی معرفت شناسی فضیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
بخت معرفتی برای توصیف مواقعی به کار می رود که فرد باور صادقی داشته باشد، اما باور او به طور اتفاقی صادق باشد. تا پیش از گتیه، اعتقاد بر این بود که عنصر توجیه برای داشتن معرفت کافی است، اما او نشان داد که می توان باور صادق موجهی داشت که چون صدق آن به دلیل دخالت بخت بوده، مصداق معرفت نباشد. دانکن پریچارد، فیلسوف تحلیلی معاصر، اخیراً به شکل مبسوط و مدون به تحلیل بخت معرفتی پرداخته است. در مقایسه با دیگر تبیین ها (از جمله تصادف و عدم کنترل)، او تبیین وجهی را در تحلیل های خود ترجیح داده که مبتنی بر دو اصل جهان های ممکن و اصل اهمیت است. بخت معرفتی «تأملی» و «راستین» دو قسم بخت ناسازگار با معرفت هستند که پریچارد به آنها می پردازد؛ دغدغه اصلی او قسم دوم است. پریچارد در تلاش است تا یک نوع معرفت شناسی ضد بخت ارائه کند که از اشکالات گتیه و مانند آن در امان بماند. در نهایت، او معرفت شناسی فضیلت ضد بخت را پیشنهاد می کند، که بر دو اصل مصونیت و قوای شناختی استوار است. در این مقاله، پس از توصیف و تحلیل تبیین وجهی و توضیح نظریه معرفتی ضد بخت پریچارد، به ارزیابی دیدگاه وی خواهیم پرداخت. علاوه بر نقدهایی که بر اصل مصونیت و دیگر مؤلفه های دیدگاه وی وارد شده، ابهام در مفهوم جهان های ممکن و دیگر عناصر نظریه معرفتی او موجب می شود دیدگاهش در وضعیت ممتازی قرار نداشته باشد.
۵۲.

یگانه انگاری یا دوگانه انگاری هویت شخصی انسانی از نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتباط نفس و بدن هویت شخصی یگانه انگاری دوگانه انگاری علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۸۱
علامه طباطبایی یکی از فیلسوفان نظریّه پرداز در حکمت متعالیه است که به دیدگاه او درباره نفس، از جمله هویّت شخصی انسان، پرداخته نشده است. در این مقاله به گزارش، تحلیل و نقد دیدگاه علّامه طباطبایی درباره یگانه انگاری یا دوگانه انگاری هویّت شخصی انسانی پرداخته می شود. در این راستا باید به ارتباط میانِ نفس و بدن و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر و هویّت شخصی منتَج از آن پرداخته شود؛ زیرا نکته اساسی در بررسی ارتباطِ میانِ نفس و بدن، ارتباط علّی میانِ آنهاست. به نظر می رسد که قائلان به دیدگاهِ ارتباط علّی میانِ نفس و بدن، از جمله علّامه طباطبایی، باید قائل به دوگانه انگاری میانِ نفس و بدن باشند. امّا با توجّه به مبانی وجودشناختی علّامه طباطبایی و پذیرش حرکت جوهری در نزد علّامه، خلاف فرض اوّلیّه، این نتیجه به دست می آید که نفس و بدن دو مرتبه از یک حقیقتِ مشکِّک و سیّال اند. لذا، از نظر علّامه، با توجّه به مبانی اصالتِ وجودی، هویّت شخصی انسان به صورتِ یک جوهر واحد سیّال خواهد بود. نگاه وجودشناختی علّامه به هویّت شخصی انسان́ شاخصه اصلیِ شاکله بحث و موجب تمایز دیدگاه او از سایر دیدگاه ها درباره نحوه ارتباطِ نفس و بدن در فلسفه ذهن است. در این مقاله روشن خواهد شد که دیدگاه علّامه، با وجود اختلاف عمیق در مبنا، به یگانه انگاری جوهری و دوگانه انگاری ناظر به ویژگی ها نزدیک است.
۵۳.

چیستیِ استدلال اخلاقی: تحلیل و نقد دیدگاه پرینز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جِسی پرینز استدلال استدلال اخلاقی عمل اخلاقی قضاوت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۲
آیا قضاوت های اخلاقی ما برآمده از استدلال اخلاقی است؟ اگر خیر، پس استدلال اخلاقی چه کارکردی دارد و ماهیت آن چیست؟ جسی پرینز، در پاسخ به این سؤالات معتقد است که اخلاق ریشه در خود ما دارد. درستی و نادرستی آن چیزی است که ما آن را درست یا نادرست می دانیم، زیرا اخلاق برساختی انسانی است که ریشه در احساساتی دارد که این احساسات خود برآمده از واکنش های هیجانی ما هستند. پس در نظر او این استدلال اخلاقی نیست که قضاوت های اخلاقی را شکل می دهد، بلکه قضاوت های اخلاقی ما معلول هیجانات است. بااین حال وی استدلال اخلاقی را بی فایده نمی داند. در این نوشته سعی می شود نشان داده شود که طبق نظر پرینز، استدلال اخلاقی به چه معنایی کارکرد توجیه کنندگی دارد و اختلاف نظر اخلاقی را رفع می کند. همچنین پرینز قائل به ظرفیتی فطری به نام استدلال اخلاقی نیست. با تحلیل دیدگاه وی مشخص خواهد شد، پرینز استدلال اخلاقی را استدلالی نظری می داند که انگیزش بخش نیست. ساختار استنتاجی آن تمثیلی یا مبتنی بر مورد است و متشکل از اصول و قواعد کلی نیست. همچنین سیر استدلال اخلاقی درنهایت به هنجارهای بنیادینی ختم می شود که استدلال بردار نیستند. در آخر نقدهایی به برخی از شروط وی در تحلیل استدلال اخلاقی خواهد آمد.
۵۴.

بررسی شأن معرفتی حافظه از دیدگاه متیو فرایس و علامه محمد حسین طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه معرفت شناسی توجیه متیو فرایس علامه محمد حسین طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۷۴
ادراک حسی، عقل، گواهی و درون نگری از منابع بنیادین باور هستند. اینکه حافظه از منابع اساسی باور باشد، بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این نوشتار بر آن است تا با رویکردی تحلیلی به تطبیق دیدگاه فرایس و علامه طباطبایی درباره شأن معرفتی حافظه بپردازد. این جستار تلاش می کند تا به پرسش های مطرح شده که آیا حافظه از منابع تولید باور است؟ آیا باورهای حافظه ای توجیه کننده باورهای دیگر هستند؟ آیا باورهای حافظه ای خودموجه اند یا خود به توجیه نیازمندند؟ پاسخ می دهد. این مقاله نشان می دهد فرایس با تکیه بر کارکرد معرفتی حافظه، آن را منبع تولید باور دانسته که به موجب آن می توان آن باورها را در ساختار استدلال به کار برد. علامه طباطبایی با تکیه بر گرایش تقلیلی قوا، ضمن یکی دانستن قوه حافظه و خیال، خیال را منبع باورهای جزئی دانسته است که خیال، این فعل را با همکاری حس مشترک و ارتباط با عالم خارج انجام می دهد. هر دو معتقدند که حافظه صرفاً همانند مخزنی است که شأن معرفتی آن در حفظ توجیه باورها معنا می یابد. همچنین از دیدگاه فرایس و علامه طباطبایی باورهای حافظه ای از جمله باورهای خودموجه و پایه ای هستند که در توجیه باورهای غیرحافظه ای به کار گرفته می شوند و از این رو، دیدگاه این دو متفکر با رویکرد مبناگروی تصحیح شده می تواند قرابت داشته باشد.
۵۵.

جستاری در رابطه خصلت های منش و موقعیت ها: تحلیل انتقادی پاسخ میلر به اعتراضات موقعیت گرایان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: روان شناسی اخلاق خصلت های منش اخلاق فضیلت موقعیت گرایی کریستین میلر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
در برابر دیدگاه فیلسوفان اخلاق فضیلت گرا که بر وجود خصلت های استوار منش در افراد تأکید دارند ، موقعیت گرا ها با ابتنا بر یافته های روان شناسان اجتماعی دیدگاه فیلسوفان اخلاق فضیلت گرا را مبنی بر وجود خصلت های منش ، نادرست شمرده و مدعی اند چنین خصلت هایی تنها حاصل تصورات نادرست و ساده ای هستند که واقعا وجود ندارند. ابتنای مدعیات موقعیت گرایانی چون هارمن ، دوریس و فلاناگان بر شواهد و واقعیت های تجربی روان شناسان اجتماعی ، مسئله ای جدّی برای فضیلت گراها به شمار می رود. در واکنش به موقعیت گراها افراد مختلفی از جمله کریستین میلر تلاش کرده اند تا از خصلت های منش دفاع کنند. مقاله حاضر ضمن تلاش برای بیان دقیقی از مسئله موقعیت گرایان ، ابتدا به مرور پاسخ های میلر و سپس نقد و ارزیابی مواضع موقعیت گرایان و میلر پرداخته است و حاصل این تلاش از تحلیل و نقد مواضع دو طرف دعوا ، ارائه دیدگاهی دو وجهی درباره خصلت های منش است. واقعیت اندیشه و عمل اخلاقی افراد نه تنها بر اساس موقعیت ها و نه تنها مبتنی بر خصلت های منش است، بلکه یک واحد دو وجهی خصلت۔موقعیت متعین کننده اندیشه و عمل اخلاقی افراد است.
۵۶.

تحلیل و نقد استدلال بر اساس جهت مطابقت به سود نظریه هیومی انگیزش(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: جهت مطابقت نظریه هیومی انگیزش دلیل انگیزاننده باورهای ارزش گزارانه حساسیت به صدق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
«نظریه هیومی انگیزش»، به سبب قوّت آن در تبیین اعمال قصدی، جذابیتی قابل  توجه دارد . این نظریه، اعمال قصدیِ فاعل را بر اساس یک میل سابق او و یک باور درباره چگونگی برآورده کردن آن میل تبیین می کند و می توان محتوای آن را در قالب این جمله بیان کرد: «فاعل A برانگیخته می شود که عمل Φ را انجام دهد، تنها اگر و تنها چون ، A یک میل پیشین به Ψ و یک باور داشته باشد (دارد) که با انجام Φ میل پیشین او به Ψ برآورده می شود» . این جمله بیان می کند که نه تنها شرط ضروری برانگیخته شدن ، بلکه همچنین منشأ ایجاد انگیزش، داشتن یک جفت میل و باور با اوصاف پیش گفته است . «استدلال بر اساس جهت مطابقت» از مهم ترین استدلال هایی است که به سود «نظریه هیومی انگیزش» ارائه شده و بر پایه آن، ویژگی بنیادین متمایز کننده باور و میل جهت مطابقت آنها با جهان است؛ اگر عدم تطابقی میان جهان و باور واقع شد، باور است که باید تغییر کند و مطابق جهان شود و اگر عدم تطابقی میان جهان و میل واقع شد ، جهان است که باید مطابق میل تغییر کند . در این مقاله، در صدد بوده ایم تا ضمن طرح و تبیین تقریر مایکل اسمیت از استدلال بر اساس جهت مطابقت به سود «نظریه هیومی انگیزش»، نگرانی ها و انتقادات ناظر به آن را - به شیوه تحلیلی - تبیین کنیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان