محمدحسین تقدیسی

محمدحسین تقدیسی

سمت: استاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

شناسایی الگوهای ذهنی مدیران رسانه ای پیرامون اطلاع رسانی در بحران ها (با کاربست روش کیو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی ذهنی بحران و تصمیم گیری روش کیو مدیران رسانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۶۲
مدیران رسانه ای، در شرایط بحرانی الگوهای ذهنی متفاوتی دارند که این الگوها پایه نگرش آنها برای تصمیم گیری در نحوه اطلاع رسانی ها است. این مطالعه با بهره گیری از روش کیو، در پی پاسخ به این سؤال است که مدیران رسانه ای برای اطلاع رسانی در بحران ها چه نوع الگوهای ذهنی دارند؟ گردآوری فضای گفتمان در روش کیو، با اجرای سه فاز مرور حوزه پژوهش، مرور سیستماتیک و منابع فردی (مصاحبه) درنهایت منجر به 85 گزاره طبق نظر گروه اسمی، به عنوان نمونه کیو شد. ثبت مرتب سازی نمونه کیو را، 60 نفر از مدیران رسانه ای، به عنوان نمونه مشارکت کنندگان در دسترس، در نرم افزار Flash-Q و در قالب نموداری با طیف لیکرت 8 تا 8+ اجرا کردند و با ورود داده ها در نرم افزار SPSS و ایجاد Q data set, data matrix تحلیل داده ها انجام شد. درنهایت، سه الگوی ذهنی شناسایی شد: 1. الگوی ذهنی مدیران مهارت محور حامی تأثیر رسانه های اجتماعی در بحران؛ 2. الگوی ذهنی مدیران روابط عمومی محور حامی مهندسی اطلاع رسانی در بحران؛ 3. الگوی ذهنی مدیران دانش محور منتقد سطحی نگری در اطلاع رسانی در بحران. تقویت الگوهای ذهنی قوی تر و یا اصلاح الگوهای ذهنی ناکارآمد در سازمان های رسانه ای، مستلزم اصلاح سیستم های مدیریتی، طراحی نظام جامع مدیریت بحران و استفاده از مشاوران تخصصی در مدیریت رسانه ها است.
۲.

اثربخشی آموزش خوردن آگاهانه مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش وزن ، خودکارآمدی ، تنظیم هیجان و تغذیه سالم در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی کاهش وزن خودکارآمدی تنظیم هیجان تغذیه سالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۳۵۴
اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خوردن آگاهانه مبتنی بر ذهن آگاهی بر; کاهش وزن، خودکارآمدی، تنظیم هیجانی و تغذیه سالم زنان مبتلا به چاقی است. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس-آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، زنان چاق باشاخص توده بدنی( BMI) بالاتر یا برابر ۲۵ شهر کرج در سال ۱۳۹۸ بود. ۴۰ نفر با توجه به معیارهای ورود و نمونه گیری هدفمند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. وزن با ترازو ، خود کارآمدی با پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن و خوردن هیجانی بامقیاس دشواری در تنظیم هیجان و تغذیه با چک لیست سنجش شد. آموزش طی ۱۲ جلسه هر جلسه ۱۵۰ دقیقه و داده ها با طرح تحلیل آمیخته، نرم افزار 22SPSS و سطح معناداری ۰۵/۰ و۰۱/۰ در نهایت برای۳۳ نفر تحلیل شد. یافته ها: نشان داداین آموزش برکاهش وزن (۰۰۱/ ۰=P)، خودکارآمدی (۰۰۱/ ۰=P)، تنظیم هیجانی (۰۰۱/ ۰=P) و تغذیه سالم زنان (۰۰۱/ ۰=P) اثربخش بوده است. نتیجه گیری: آموزش خوردن آگاهانه بر برکاهش وزن، خودکارآمدی ، تنظیم هیجانی و تغذیه سالم زنان مبتلا به چاقی اثربخش بود. این آموزش به متخصصان فعال در این حوزه پیشنهاد می شود.
۳.

اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر ادراک درد، در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک درد درمان شناختی رفتاری مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۶۶
زمینه وهدف : مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع ترین بیمار های نورولوژیک است . در بیماران مبتلا به ام اس درد پدیده شایعی می باشد و اخیرا مشخص شده که نقش مهمی در سلامت روان وکیفیت زندگی این افراد ایفا می کند ، به طوریکه شدت درد بیشتر منجر به عملکرد ضعیف تر در اکثر مولفه های سلامت روان وعملکرد اجتماعی می شود، به همین منظور هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی – رفتاری گروهی بر ادراک درد بیماران مبتلا به ام اس بود. مواد وروش ها : پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی بود ،از بین افراد مراجعه کننده به متخصصین مغز واعصاب در استان البرز 30 نفر از افراد به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره ( دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند و پس از بررسی میزان درد با پرسشنامه درد م گیل (MPQ) ،گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان گروهی قرار گرفتند و گروه گواه در این مدت هیچ درمانی دریافت نکرد. یافته ها:نتایج آزمونها آنکوا، مانکوا وتیمستقل نشان داد که نمرات مولفه های درد در گروه های آزمایش و گواه متفاوت است ودر نمره درد حسی،ارزیابی درد،دردهای گوناگون و نمره کلادراک درد بین دو رویکرد تفاوتی مشاهده نشده است (05/.<P).
۴.

بررسی اثربخشی مداخلات ارتقا دهنده امید دربیماران مبتلا به سرطان شهرستان سنندج در سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: امید سرطان مداخلات ارتقا دهنده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۱۵
مقدمه و هدف: سرطان دسته ای از بیماری هاست که با رشد کنترل نشده سلولی و تهاجم به بافت های موضعی و متاستاز سیستمیک مشخص می شود. میزان بروز سرطان طی 50 سال گذشته به طور یکنواخت افزایش پیدا کرده است. روحیه امیدوارانه از فاکتورهای بسیار مهم و از عناصر ضروری در بیماری سرطان است که اثرات زیادی در سازگاری بیماران با شرایط، به خصوص در طی دوران درد و محرومیت دارد. امید در افزایش کیفیت زندگی بیمار نقش به سزایی داشته و بر مراحل مختلف بیماری اثر گذار می باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخلات ارتقا دهنده امید در بیماران مبتلا به سرطان بود. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در سال 1386 در بخش شیمی درمانی بیمارستان قدس سنندج بر روی 50 نفر از بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه مساوی مورد و شاهد تقسیم شدند. قبل و بعد از مداخله برای هر دو گروه پرسشنامه امید هرث تکمیل شد. مداخلات ارتقا دهنده امید برای بیماران گروه مورد به صورت مباحثه عمیق و چهره به چهره و انفرادی و با روش یادگیری بر اساس حل مساله انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای و آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین میانگین نمرات امید بیماران گروه مورد و شاهد قبل از مداخلات ارتقا دهنده امید اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بعد از انجام مداخلات ارتقا دهنده امید بین میانگین نمرات امید دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری دیده شد (p<0.008). میانگین نمرات امید در گروه مورد بعد از مداخله 4.32 نمره افزایش یافت و اختلاف معنی داری بین میانگین نمرات امید گروه مورد قبل و بعد از مداخله وجود داشت (p<0.001). نتیجه گیری: مداخلات ارتقا دهنده امید در افزایش امید بیماران موثر است، بنابرین شایسته است به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران میتلا به سرطان، ارایه خدمات آموزشی و برنامه های ارتقا دهنده امید با روش های مناسبی مانند یادگیری بر اساس حل مساله با مشارکت فعال بیمار در فرآیند بحث با برنامه ریزی مدون انجام پذیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان