سید امیرحسین بتولی

سید امیرحسین بتولی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

پوتامن و درک جملات زبان اول و دوم: شواهدی از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوزبانگی درک جمله پوتامن زبان اول FMRI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۵۶
اگرچه پوتامن یک ساختار زیرقشری محسوب می شود، مطالعات تصویربرداری دخالت ناحیه پوتامن چپ را در کارکردهای زبانی مانند پردازش زبان دوزبانه ها نشان داده اند. برخی مطالعات نیز به نقش پوتامن راست در عملکردهای زبانی مرتبه بالاتر اشاره کرده اند. هدف از بازتحلیل حاضر، بررسی نقش پوتامن چپ و راست در درک جملات زبان اول و دوم در افراد دوزبانه با استفاده از روش تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) است. بدین ترتیب، تعداد 36 نفر دوزبانه ترکی-فارسی (21 زن و 15 مرد) که زبان دوم شان را در سن 7 سالگی و به هنگام ورود به مدرسه به طور رسمی آموخته بودند، به روش هدفمند در سال 1398 انتخاب شدند. شرکت کنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوری بودگی با پارادایم زبان گردانی جایگزین را اجرا کردند. به دنبال شناسایی فعالیت دوجانبه پوتامن در سطح کل-مغز در FSL، درصد تغییر سیگنال به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج و در نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل آماری شد. در سطح کل-مغز، نتایج نشان داد که ناحیه پوتامن در نیمکره های چپ و راست در درک نحوی جملات در حین ارائه همزمان محرک های زبان اول و دوم دخالت دارد. علاوه براین، صرف نظر از نوع نیمکره فعال، معناداری اثر دستوری بودگی برای زبان اول و حساسیت بیشتر به محرک های نادستوری زبان اول در مقایسه با محرک های نادستوری زبان دوم مشاهده شد که می تواند دال بر اثر استاندارد تسلط زبان باشد.
۲.

فعالیت نورونی هسته کودیت چپ در حین زبان گردانی: شواهد fMRI از دوزبانه های ترکی-فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هسته کودیت چپ دوزبانگی زبان اول بار زبان گردانی FMRI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۷۵
درک تغییرات بیناجمله ای به هنگام تغییر از زبان غالب به زبان غیرغالب، منجر به فعالیت نواحی مرتبط با شناخت می شود. هسته کودیت بخشی از عقده های قاعده ای در مغز انسان است که به نظر می رسد بیشتر در کنترل زبان (انتخاب/بازداری) نقش دارد. اخیراً، نویسندگان حاضر در یک مطالعه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)، حساسیت هسته کودیت به محرک های زبان اول در دوزبانه های ترکی-فارسی در حین یک تکلیف دوزبانه در سطح کل-مغز (Whole-Brain) را شناسایی کردند. مطالعه حاضر درصدد است تا با اتخاذ رویکرد ناحیه موردنظر (ROI) الگوی فعالیت هسته کودیت دوجانبه را برای هر دو زبان اول و دوم بررسی کند. بدین منظور، درصد تغییر سیگنال محرک های دستوری و نادستوری در زبان اول و دوم به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج شد. سی وشش فرد دوزبانه ترکی-فارسی (21 زن) که زبان فارسی را به طور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب شدند. بر مبنای شاخص تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین سطوح بالای بسندگی شرکت کنندگان در زبان اول (ترکی) و دوم (فارسی) وجود نداشت. شرکت کنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوری بودگی با پارادایم زبان گردانی جایگزین را در حین اخذ تصاویر fMRI اجرا کردند. نتایج مبتنی بر ROI، اثر دستوری بودگی را در زبان اول و کودیت چپ تأیید کرد. بر اساس یافته های حاضر، پیشنهاد می شود که (الف) فعالیت همزمان زبان ها با محدودیت های زبانی از جمله پیش بینی پذیری و بافت جملات یک تکلیف کنترل می شود و (ب) هسته کودیت چپ اساساً در انتخاب و بازداری یک زبان نقش ایفا می کند.
۳.

مخچه و مطابقه دستوری در دوزبانه ها: شواهدی از قضاوت دستوری بودگی با استفاده از fMRI(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوزبانه های متوازن مطابقه دستوری مخچه راست زبان اول FMRI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۷
مخچه با تمام نواحی کلیدی شبکه کنترل زبان در ارتباط است. در حال حاضر، نقش مخچه به عنوان بخشی از شبکه های مسئول پردازش ویژگی های دستوری تشخیص داده شده است. مطالعات بالینی و تصویربرداری نیز مشارکت مخچه را در پردازش دستور تأیید کرده اند. پژوهش حاضر در صدد است تا فعالیت مخچه را در پردازش همزمان زبان اول و دوم در افراد دوزبانه متوازن بررسی کند. به این منظور، 36 دوزبانه ترکی فارسی (21 زن) انتخاب شدند که زبان دوم شان را به طور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند. بر اساس شاخص تسلط دوزبان، در شرکت کنندگان هیچ تفاوتی بین سطوح بالای بسندگی به زبان اول (ترکی) و زبان دوم (فارسی) مشاهده نشد. شرکت کنندگان یک آزمون قضاوت دستوری بودگی شنیداری با الگوی زبان گردانی جایگزین را اجرا کردند و تصاویر fMRI با استفاده از یک پروتکل استاندارد اخذ می شد. با دو رویکرد کل مغز و ناحیه موردنظر fMRI وابسته به رویداد در حین پردازش نحوی بررسی شد. به دنبال شناسایی فعالیت دوجانبه مخچه در رویکرد کل مغز، درصد تغییر سیگنال به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده در ناحیه مخچه مطابق با اطلس هاروارد آکسفورد در FSL استخراج و تجزیه و تحلیل آماری آن با استفاده از نرم افزار SPSS  انجام شد. نتایج حاضر نشان از برتری نیمکره راست در پردازش زبان دوزبانه ها داشت که این مسأله مؤید آن است که مخچه راست در کنترل زبان دخالت بیشتری دارد. افزون بر این، دوزبانه ها فعالیت بیشتری را برای زبان اول در مقایسه با زبان دوم در ناحیه مخچه نشان دادند که این نتیجه بر تأثیرات تسلط زبان معکوس در دوزبانه های ترکی فارسی  صحه می گذارد.
۴.

تالاموس و دوزبانگی: شواهدی از fMRI(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تالاموس دوزبانگی زبان اول بار زبانگردانی FMRI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
دوزبان گی با انطباق های ساختاری نواحی زیرقشری دخیل در کنترل چندین زبان مرتبط است (کرنار، ترفرز-دالر و پلیاستیکاس، 2023). تالاموس یک ساختار زوجی ماده خاکستری است که در نزدیکی مرکز مغز قرار دارد و انتقال اطلاعات به نواحی قشری را تنظیم می کند. اخیراً در یک مطالعه fMRI، حساسیت تالاموس به محرک های دستوری و نادستوری زبان اول در سطح کل-مغز در افراد دوزبانه شناسایی شد (میکده و همکاران، 2021 الف). مطالعه حاضر درصدد است با اتخاذ رویکرد ناحیه موردنظر، الگوهای فعالیت تالاموس دوجانبه را برای هر دو زبان اول و دوم بررسی کند. بدین منظور، درصد تغییر سیگنالِ محرک های دستوری و نادستوری در زبان اول و دوم به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج شد. تعداد 36 نفر دوزبانه ترکی-فارسی (21 زن) که زبان دومشان را به طور رسمی در 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب شدند. بر مبنای شاخص تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین سطوح بالای بسندگی شرکت کنندگان در زبان اول (ترکی) و دوم (فارسی) وجود نداشت. شرکت کنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوری بودگی با پارادایم زبان گردانی جایگزین را در حین اخذ تصاویر fMRI اجرا کردند. نتایج مبتنی بر ناحیه موردنظر، اثر دستوری بودگی را در زبان اول و تالاموس چپ تأیید کرد. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر زبان اول به عنوان زبان غالب عمل کرد و اثرات معکوس بزرگ تری را ایجاد نمود، به نظر می رسد دخالت تالاموس در زبان اول به پردازش نحوی مربوط نمی شود، بلکه ممکن است تالاموس نقش کنترلی و نظارتی را برای فعالیت های زبان-ویژه قشر مغز ایفا می کند.
۵.

بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه نه آیتمی سلامت بیمار (PHQ-9)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی پرسشنامه سلامت بیمار-9 اعتبار پایایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۱ تعداد دانلود : ۳۴۶
اهداف پرسش نامه 9 آیتمی سلامت بیمار (PHQ-9) از مقیاس های پرکاربرد در حوزه غربالگری، تشخیص و پایش درمان افسردگی است. تا کنون چهار مطالعه در ایران برخی ویژگی های روان سنجی آن را در جمعیت بیماران جسمی و روان پزشکی مورد بررسی قرار داده اند؛ با این وجود، برخی ابعاد روان سنجی آن هنوز به اندازه کافی ارزیابی نشده و در جمعیت دانشجویی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی جنبه های بیشتری از ویژگی های روان سنجی PHQ-9 در ایران با تمرکز بر جمعیت دانشجویی بود. مواد و روش ها در قالب یک مطالعه توصیفی، 463 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال تحصیلی 98-1397 از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس های پژوهش را تکمیل کردند. برای بررسی پایایی نسخه فارسی PHQ-9 از دو شیوه همسانی درونی و بازآزمایی با فاصله دو هفته استفاده شد. اعتبار سازه آن در نمونه دانشجویان، با استفاده از تحلیل های عاملی اکتشافی و تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور بررسی اعتبار همگرا از ویراست دوم پرسش نامه افسردگی بک (BDI-II)، خرده مقیاس افسردگی مقیاس 21 آیتمی افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21)، خرده مقیاس روان رنجورخویی پرسش نامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) و خرده مقیاس عاطفه منفی مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS) استفاده شد. همچنین برای بررسی اعتبار افتراقی از خرده مقیاس گشودگی NEO-FFI و خرده مقیاس عاطفه مثبت PANAS استفاده شد. یافته ها طبق نتایج، ضریب آلفای کرونباخ 0/856 و ضریب همبستگی درون طبقه ای 0/869 به ترتیب نشان دهنده همسانی درونی و پایایی بازآزمایی بالای PHQ-9 بودند. تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از آن بود که تمام سؤالات در یک عامل قرار گرفته و 47/59 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه سؤالات به یک عامل مربوط می شوند. همبستگی مثبت PHQ-9 با BDI-II (r=0/769)، خرده مقیاس روان رنجورخویی NEO-FFI (r=0/508)، خرده مقیاس افسردگی DASS-21 (r=0/647) و خرده مقیاس عاطفه منفی PANAS (r=0/430) نشان دهنده اعتبار همگرا و همبستگی منفی آن با خرده مقیاس عاطفه مثبت PANAS (r=-0/444) بیانگر اعتبار افتراقی اش بود، در حالی که با خرده مقیاس گشودگی NEO-FFI (r=0/116) رابطه معنی داری را نشان نداد. نتیجه گیری درمجموع، از یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که PHQ-9 به عنوان ابزاری کوتاه این قابلیت را دارد که در حوزه های بالینی و پژوهشی به منظور غربالگری، تشخیص و پایش درمان افسردگی بالینی و/یا زیربالینی در جمعیت دانشجویی مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان