خیری حمیدپور

خیری حمیدپور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تغییرات در توسعه انسانی و موفقیت در فوتبال، مورد مطالعه: جام های جهانی فوتبال مردان و زنان در دوره 2010 تا 2019

کلید واژه ها: شاخص توسعه انسانی موفقیت فوتبال جام جهانی فوتبال تغییرات اجتماعی زنان مردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 605 تعداد دانلود : 650
مقدّمه و هدف: موفّقیت در مسابقات جام جهانی فوتبال برای کشورهای مختلف بسیار مهم است چرا که با موفّقیت در آن می توانند از کارکردهای فوتبال جهت تأمین منافع شان استفاده کنند. این امر متأثّر از گستره ای از عوامل اجتماعی-اقتصادی در سطح کلان است. یک عامل مهم، توسعه انسانی است، امّا نتایج پژوهش ها در این زمینه، متناقض هستند. پژوهش حاضر با استفاده از جایگاه نهایی کشورها در جام های جهانی فوتبال مردان و زنان، به عنوان شاخص موفّقیت در فوتبال، به بررسی رابطه شاخص توسعه انسانی و موفّقیت در فوتبال پرداخته است. روش و داده ها: پژوهش از نوع کمّی و در سطح کلان است که طی آن رابطه جایگاه تیم ها در جام های جهانی فوتبال زنان (2019، 2015، 2011) و مردان (2018، 2014، 2010) و نیز رتبه توسعه انسانی کشورها در سال های مذکور با استفاده از تحلیل رگرسیون خطّی، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند در جام های جهانی فوتبال مردان، رابطه معناداری بین شاخص توسعه انسانی و موفّقیت فوتبال وجود ندارد، امّا در جام های جهانی فوتبال زنان، این رابطه معنادار است. بحث و نتیجه گیری: پژوهش حاضر به روشنی نشان می دهد شاخص توسعه انسانی از سال 2015 به این سو باعث موفّقیت در فوتبال در جام های جهانی زنان شده است؛ البتّه در این زمینه ملاحظاتی نیز وجود دارد که در انتها به آنها اشاره شده است. پیام اصلی: موفقیت در ورزش می تواند متاثر از گستره ای از عوامل اقتصادی اجتماعی در سطح کلان باشد. شاخص توسعه انسانی رابطه معناداری با رتبه تیم ها در جام های جهانی زنان دارد اما این امر در مورد جام های جهانی مردان، حداقل در دوره ای که در این پژوهش مورد نظر بوده، صادق نیست.
۲.

هویت یابی واقعی- وانمودی دختران در سیالیتِ فضای مجازی: مطالعۀ کیفی دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت یابی فضای مجازی واقعی وانمودی نظریه زمینه ای دانشجویان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 297 تعداد دانلود : 342
با گسترش فضای مجازی و رسانه ای شدن فضای فرهنگی، هویت یابیِ افراد نیز دگرگون شده است. از منظر جامعه شناختی، تحلیلِ نمود هویتی زنان در فضاهای مجازی که آزادی کمتری در فضاهای «واقعی» سنتی برای ابراز هویت خود دارند، اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا فضای مجازی ظرفیت بیشتری برای خلق و بازنمایی هویت مطلوب و آرمانی دارد. به علاوه، استفاده از رویکردهای کیفی برای فهم عمق و سیالیت فرایند هویت یابی سودمندتر است. ازاین رو، مقاله پیش رو فرایند هویت یابیِ 16 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج در فضای مجازی را با رویکردی کیفی واکاوی کرده است. تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه بدون ساختار و نیمه ساختاریافته بوده است. روش نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و با حداکثر تنوع؛ راهبرد تحلیل داده ها کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی بوده است. بر اساس ماهیت مضامین مصاحبه ها، علل، بسترها و پیامدهای استفاده این دختران از فضای مجازی ذیل ده مقوله محوریِ «ماهیت ارتباط، ابراز جنبه های متفاوت خود، استفاده هدفمند جهت تأمین نیازها و خدمات متنوع، ارضای تمایلات روحی فیزیولوژیک، پرکردن اوقات فراغت، ضعف شخصیت روانی و مهارتی، نابسامانی زندگی خانوادگی، خودهای متفاوت ارائه شده در فضای مجازی، قابلیت های فضای مجازی در زندگی مدرن و دامنه آسیب های فضای مجازی» تحلیل شدند. در سطحی انتزاعی تر، می توان گفت مقوله هسته «فضای مجازی پژواکِ فضای واقعی و جولانگاه خودهای واقعی وانمودی» بازتاب دهنده روند هویت یابی دختران موردمطالعه در فضای مجازی است که ناشی از تأثیر دوسویه ویژگی های روان شناختی فیزیولوژیک اجتماعیِ دختران و شرایط زیست فرهنگی اجتماعیِ آنان در فضای واقعی جامعه است.
۳.

خشونت علیه زنان: حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطه مذکر (مطالعه موردی: زنان شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان خشونت خانگی نظریه زمینه ای نظام مردسالاری بوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 503 تعداد دانلود : 415
خشونت علیه زنان، هر نوع رفتار خشن وابسته به جنسیت است که موجب آسیب جسمی، جنسی، روانی و رنج زنان می شود. چنین رفتاری می تواند با تهدید، اجبار و سلب مطلق اختیار و آزادی به صورت آشکار و یا پنهان انجام شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی خشونت علیه زنان در بین زنان شهر بوشهر با استفاده از روش کیفی و با رویکرد روش نظریه زمینه ای می باشد. مشارکت-کنندگان در پژوهش حاضر ۱2 نفر از زنان شهر بوشهر بوده اند که به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده است و سپس داده-های حاصل از آن با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل گردیده است. یافته ها نشان از وجود پنج مقوله محوری «فرهنگ مردسالار و نابرابری جنسیتی نهادینه شده»، «کیفیت تعاملات زوجین»، «مشروعیت بخشی سیستم فرهنگی به خشونت»، «استراتژی زنان در مقابله با خشونت» و «بازتولید نگرش های مردسالاری نسبت به زنان» می باشد. مقوله هسته پژوهش نیز «حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطه مذکر» می باشد؛ خشونتی که از سوی مردان علیه زنان اعمال می شود در هر وضعیتی متأثر از جایگاه قدرتمند مردان در روابط بین فردی و اجتماعی است. مردسالاری به عنوان یک عامل قوی در خشونت علیه زنان تأثیر دارد و خشونت متأثر از نظام مردسالار است.
۴.

مزاحمت خیابانی در میان زنان؛ ازتجربه های تروماتیک تا حساسیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مزاحمت خیابانی زنان نظریه زمینه ای یاسوج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 435 تعداد دانلود : 730
مزاحمت های خیابانی در عصر کنونی یکی از معضلات موجود در جامعه است به نحوی که این مساله یکی از اشکال ممنوع تبعیض جنسی علیه زنان است که عرصه عمومی را به محیطی ناامن و نامطلوب برای فعالیت اجتماعی آنان تبدیل می کند. این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های تجربه زنان از مزاحمت خیابانی است. میدان مطالعه، شهر یاسوج بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر ۱۸ نفر از دختران دانشجوی دانشگاه یاسوج بوده اند که به صورت هدفمند، با شیوه گلوله برفی و با معیار اشباع نظری انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شده اند. یافته ها حاکی از آن است که شرایط زمینه ای، ویژگی های جامعه مردسالار است که فرد با زندگی در جامعه با آن درگیر است. عدم رعایت ضوابط پوشش و آرایش و تابوشکنی، شرایط علی را به وجود می آورد که باعث بازخواست تابوشکنی زنان می شود. مقوله ی هسته ی پژوهش نیز «از تجربه احساسی تروماتیک تا حساسیت زدایی» است؛ بدین ترتیب تجربه دختران از مزاحمت خیابانی بر روی یک پیوستار قابل توضیح است، به عبارتی برای برخی تجربه ای تروماتیک با ترس های ویرانگر و برای برخی دیگر امری عادی، پیش پاافتاده و بی اهمیت است. نتیجه اینکه وجود مزاحمت های خیابانی به عنوان مصداقی از تبعیض جنسیتی و ناکارآمدی قوانین در جامعه علاوه بر پیامدهای منفی روانی برای فرد موجب به حاشیه رفتن زنان و بازتولید مردانگی هژمونیک می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان