بررسی برخی از مؤلفه های نقد فرمالیستی در سروده مانوی اَنگَد روشنان
انگدروشنان یک منظومه بلند مانوی، درباره سفر روح پس از رهایی از زندان تن به جهان روشنایی است. در این مقاله، سعی بر آن است که با شیوه کتابخانه ای، پس از بررسی چگونگی وزن، قافیه و محتوا، به بررسی فرمالیستی این سروده نیز پرداخته شود تا بدانیم که آیا می توان سرودهای باستانی را از منظر جدیدترین مکاتب نقد ادبی واکاوید یا خیر؟ نزد فرمالیست ها، عدول از هنجار یا هنجارگریزی، غریب سازی و آشنایی زدایی از طریق کاربرد صنایع بیانی و صنایع بدیعی، برجستگی واژه و لفظ در ادبیات و بیان غیرمتعارف، غیربومی و غیر معمول تجربه و حقیقت راه رسیدن به ادبیت متن است. با بررسی متون بازمانده باستانی ایران، به سادگی پی می بریم که شروع آفرینش های ادبی و شعرگونه در ایران، به زمان های دور می رسد و ایرانیان از دیرباز با آرایه های ادبی، هنجارگریزی، بیان خیال انگیز و عاطفه مند و ... آشنایی داشته و از آنان در نوشته و سروده های خود استفاده می کردند. سروده انگدروشنان، 135 مصراع دارد و دارای ابیاتی تکیه دار و بی قافیه است. در سرودنامه انگدروشنان، صنایع لفظی و معنوی بسیاری مانند تنسیق صفات، ابداع، تشبیه، تشخیص و مبالغه به چشم می خورد. همچنین از هنجارگریزی نحوی و واژگانی نیز به عنوان یکی از راه های ادبی کردن زبان در این سروده استفاده شده است. ساخت ترکیبات وصفی نو و اضافه های استعاری و تشبیهی نیز از راه های هنجارگریزی واژگانی است که سراینده از آنها غافل نبوده است. شاعر همچنین برای تأثیرگذاری بیشتر در مخاطب، از هماهنگی القایی آواها برای تداعی اندیشه و توصیفات خود استفاده کرده است.