ایمانه صیاد

ایمانه صیاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تحلیل معنایی اوصاف الهی در جزء های 28 تا 30 قرآن کریم با تکیه بر مدل معنایی لیبر و نقد این نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل معنایی لیبر اوصاف الهی مؤلفه های معنایی اسکلت معنایی بدنه معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۴۱۸
در این مقاله، 51 صفت خداوند در جزء های 28 تا 30 قرآن کریم براساس نظریه لیبر، تحلیل معنایی شده اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های معنایی صفات واژگانی ایجابی خداوند در جزء های یادشده براساس مدل معنایی لیبر و بررسی میزان کارآمدی این مدل برای تحلیل معنایی صفات در زبان عربی است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای صورت گرفته است و معانی اوصاف خداوند با استناد به برخی منابع معتبر لغت و تفسیر استخراج شده اند. رجوع به فرهنگ های دوزبانه، افزون بر فرهنگ تک زبانه عربی برای حصول تسلط بیشتر نگارندگان بر معانی بررسی شده و اطمینان آنها از درستی مسیر تحلیل معنایی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهند از میان مؤلفه های معنایی لیبر، مشخصه های پویا، درجه پذیر، وجرا و مکان در اسکلت معنایی این صفات کاربرد دارند و مؤلفه های «ماده، مقید و ساختمند» در تحلیل این عناصر واژی طرح شدنی نیست. همچنین مؤلفه [درجه پذیر] با دارا بودنِ 70 درصد، بیشترین بسامد را داشته و کمترین فراوانی را نخستی معنایی «وجرا» با 5/9 درصد به خود اختصاص داده است. در لایه اول بدنه معنایی، صفات به دو دسته تقسیم شده اند که یک گروه در مشخصه رویداد و گروه دیگر در مشخصه وضعیت با هم مشترک اند. لایه دوم بدنه معنایی هر صفت نیز از سایر صفات متمایز شده و مجموعه اطلاعات گویشور درباره آن عنصر واژی را ارائه کرده است. در پایان مشخص شده است مشخصه های معنایی لیبر کارآمدی لازم را در نشان دادن تمایزات معنایی اوزان مختلف نداشته اند و پیشنهاد شده است با افزودن مؤلفه های معنایی [مقایسه]، [مقدار] و [ثبوت] به اسکلت معنایی، تحلیل معنایی دقیق تری از این اوصاف به دست می آید. مدل معنایی لیبر در باب متن و مربوط به سیاق لفظی و بلاغت است و استناد به آن به دلیل تأکید نگارندگان بر نگاه نظریه ایِ زبان شناختی به متن قرآن است. بدنه معنایی نیز در انگاره لیبر با علم معانی مرتبط است.
۲.

فرایند تکرار در گویش شوشتری: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تناظر فرایند تکرار گویش شوشتری محدودیت نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۸۵
حوزه ساخت واژه با ساختار درونی کلمات سروکار دارد و واژه سازی از مباحث مهم آن به شمار می رود. یکی از فرآیندهای زایا و زیرشاخه واژه سازی، فرایند ساخت واژه تکرار است. از آن جایی که فرایند تکرار در بیش تر زبان های بشری دیده می شود، از دیدگاه ها و نظریه های مختلفی تحلیل و تبیین شده است. نظریه بهینگی یکی از این نظریه ها است که در پی کشف مشترکات زبان ها وگویش های گوناگون است. پژوهش حاضر نیز به تحلیل و توصیف فرایند تکرار در گویش شوشتری، یکی از زیرشاخه های گویش بختیاری و متعلق به زبان های ایرانی نو جنوب غربی، در چارچوب نظریه تناظر بهینگی می پردازد. در این مطالعه روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از متون و واژه نامه های گویش شوشتری و همچنین گفت وگوهای روزمره گویشوران شوشتری گردآوری شده اند. در تحلیل داده ها از شم زبانی یکی از مولفین که خود گویشور بومی است، استفاده شده است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که در گویش شوشتری فرایند تکرار کامل افزوده و ناافزوده قابل مشاهده است و تکرار کامل افزوده خود نیز بر دو نوع میانی و پایانی تقسیم می شود. فرایند تکرار ناقص نیز به دو صورت پیشوندی و پسوندی در گویش شوشتری دیده می شود. در ادامه محدودیت های مرتبط با هر کدام از فرایندها شناسایی شده و با توجه الگوی ساختاری هر یک در تابلوهای بهینگی رتبه بندی شده اند. یافته های این جستار کارآمدی نظریه بهینگی در تحلیل انواع فرایند تکرار را نشان می دهند. بر اساس یافته ها می توان به این امر نیز پی برد که چگونه در ساخت انواع متفاوت فرایند تکرار در شوشتری از محدودیت های خاص پایایی و نشانداری، با سلسه مراتب ویژه پیروی می شود.
۳.

تحلیل و تبیین ساخت های ایستا در زبان عربی بر پایه دستور نقش و ارجاع همراه با شواهدی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش و ارجاع افعال ایستا ساخت های ایستا در قرآن آزمون های تشخیصی ساخت های ایستا در عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۰
دستور نقش و ارجاع، نظریه ای ساختی-نقشی است که در آن ساخت نحوی با ساخت معنایی ترکیب شده است؛ اگرچه بخش بنیادی بر عهده ساخت معنایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و توصیف انواع ساخت های ایستا در زبان عربی همراه با شواهدی از قرآن کریم، بر اساس دستور نقش و ارجاع نگاشته شده است. این جستار به دنبال پاسخ به دو پرسش است: 1- ساخت های ایستا در زبان عربی و آیات قرآن کریم کدامند؟ 2- چگونه دستور نقش و ارجاع می تواند ابزار مناسبی برای تشخیص ساخت های ایستا در زبان عربی و قرآن کریم فراهم نماید؟ روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از گویشوران بومی زبان عربی و متون قرآن کریم گردآوری شده است. در تحقیق پیش رو ابتدا به تبیین انواع ساخت های ایستا در عربی با بهره گیری از شواهد قرآن کریم کوشش شده است، در ادامه با کمک ابزار موجود در این دستور، آزمون های طبقه بندی افعال ون ولین و لاپولا (1997)، به تشخیص ساخت های ایستا پرداخته می شود. نتایج حاکی از آن است که در عربی ساخت های ایستا به 9 دسته تقسیم می شوند: ساخت های اسنادی، ساخت های ملکی، افعال ناقصه، افعال حسی و حالتی، افعال رجا و آرزو، افعال تعجب و افعال مدح و ذم. علاوه بر آن، تحلیل داده ها نمایانگر آن است که در عربی از مجموع پنج آزمون در دستور نقش و ارجاع، چهار آزمون جهت تشخیص ساخت های ایستا از کارآیی لازم برخوردار می باشند. به بیانی دیگر بجز آزمون ساخت استمراری، سایر آزمون های تشخیصی مشتمل بر کاربرد قیود شدت کنشی، کاربرد قیود سرعت، همراهی با قید «برای یک ساعت یا بمدت یک ساعت» و همراهی با قید زمان «در یک ساعت»، در زبان عربی کارآمد هستند.
۴.

تحلیل اصطلاحات گویش شوشتری در چهارچوب دستور ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور ساختی ساخت اصطلاح گویش شوشتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۹
پژوهش حاضر با هدف توصیف و تحلیل کیفی و کمّی ساخت های اصطلاحی (ساخت های فاقد ترکیب پذیری معنایی) در گویش شوشتری براساس دستور ساختی فیلمور و دیگران (1988) و با اشاره به پیوستار نحو- واژگانی پیشنهادی کرافت (2001) انجام شده است. داده های پژوهش نیز به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای از گویشوران بومی گویش شوشتری، فرهنگ واژه نامه ای از گویش شوشتری (نیرومند، 1356) و فرهنگ گویش شوشتری (فاضلی، 1383) گردآوری شده است. در پژوهش پیشِ رو، ابتدا با ابزار موجود در دستور ساختی، انواع عبارت های اصطلاحی گویش شوشتری براساس طبقه بندی فیلمور و دیگران (1988) تحلیل شده و در ادامه، فراوانی اصطلاحات نیز اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد که اصطلاحات گویش شوشتری، براساس دیدگاه فیلمور و دیگران (1988) در چهار دستهاصطلاحات رمزگذار/رمزگشا، صوری/جوهری، دستوری/فرادستوری و دارای نکته کاربردشناختی/فاقد نکته کاربردشناختی قرار می گیرند. از بررسی مجموع 109 اصطلاح استخراج شده در گویش شوشتری، درصد فراوانی هر دسته از اصطلاحات به شرح زیر است: تعداد 47 اصطلاح (57 درصد) رمزگشا درمقابلِ 62 اصطلاح (43 درصد) رمزگذار، 91 اصطلاح (83.5 درصد) جوهری، دربرابر 18 اصطلاح (16.5 درصد) صوری و 96 اصطلاح (88 درصد) فاقد نکته کاربردشناختی درمقابلِ 13 اصطلاح (12 درصد) دارای نکته کاربردشناختی. هیچ یک از داده ها فرادستوری نبوده اند؛ درنتیجه، 100 درصد اصطلاحات دستوری بوده اند. همچنین داده های موردبررسی در این پژوهش، در بخش ساخت های پیچیده و خاص در پیوستار نحو-واژگانی پیشنهادی کرافت (2001) قرار گرفته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان