هادی فرهنگ دوست

هادی فرهنگ دوست

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

گذر از گفتمان «پاسخگویی» به «محیط گرایی» در برنامه ریزی شهری، مبتنی برانعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان محوری رفتارگرایی عملکردگرایی فعالیت پذیری کیفیت محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۵
توجه برنامه ریزان معاصر به عوامل محیطی و افزایش آگاهی و ارتباط انسان با محیط پیرامونی اش، موجب افزایش لایه ها و عوامل تعریف کننده مفاهیم طراحی و برنامه ریزی گشته است. به گونه ای که مسئله مشترکی با موضوع توانایی های محیطی برای پاسخگویی را پیش روی برنامه ریزان قرار داده بود. مجموعه نظریات ارائه شده در این دوران، در قالب برنامه ریزی پاسخگو، با تمرکز بر استفاده حداکثری از قابلیت های محیطی بوده است. درحالی که ضرورت پیدایش گفتمانی جامع برای غلبه بر کثرت عوامل، تعاریف و روش های طراحی در رشته های محیطی، کمتر موردتوجه بوده است. بر این اساس پژوهش جاری با هدف سازمان دهی هدفمند نظریات شاخص در این زمینه، به دنبال ارتقاء مبتنی بر هم افزایی آن ها است. سؤال ساختار بخش به این پژوهش، معانی، مصادیق و زمینه های معنی داری انعطاف پذیری در وجوه و مقیاس های مختلف برنامه ریزی شهری است. روش تحقیق بکار گرفته شده، تحلیل تماتیک کیفی با کمک هوش مصنوعی در نرم افزار MAXQDA در فرایند پردازش 6 مرحله ای است. کاربرد مهم این پژوهش، موجب ساختاربخشی به اذهان برنامه ریزان این عرصه برای کاهش معضلات پراکنده و درون رشته ای بودن منابع است. نتایج این پژوهش، ابعادی همچون تشخص و تشخیص پذیری، تنوع و تغییرپذیری، تطبیق و گسترش پذیری، توزیع، تفکیک و تداوم پذیری، سازمان دهی و سازگاری را در بخش انعطاف پذیری، آشکار و با بخش های متناظر در برنامه ریزی شهری مرتبط کرده است.
۲.

انطباق ظرفیت های محیطی در مکان و مکانیت شهری: ارائه چهارچوب پایداری مقر شهری

کلید واژه ها: فضای جغرافیایی ظرفیت های محیطی عملگرهای شهری واقعیت محیطی برنامه ریزی محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۲۹
رابطه شناسی بین آنچه شهر از محیط دریافت کرده، با آنچه جغرافیای محیطی را برحسب ظرفیت درونی (استقرار شهری) و نقش های عملکردی آن (سکونت شهری) به محیط شهری تبدیل می کند، باعث شکل گیری شاخص «ظرفیت های فضایی» مطلوب می شود. هدف این پژوهش، بازشناسی و تثبیت مفهومی عوامل سازنده مقر شهری از دیدگاه ظرفیت های مکان و مکانیت شهری است. دستیابی به این هدف، با بهره گیری از روش تحلیلی-تطبیقی، به منظور مقایسه مکاتب موجود، برای تدوین نظریه ای برای بازشناسی مفهوم مقر شهری بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های سازنده مقر شهری در سه دسته ایستا، فعال و عملگر قابل شناسایی است و در تمامی مراحل چرخه حیات شهری، موجب تعریف شدگی ظرفیت های محیطی و جغرافیایی شهرها در قالب مفهوم مقر شهری می شوند. بازشناسی و بسط مفهومی مؤلفه های سازنده مقر شهری با تأکید بر تفکیک مفهومی آن از سایر مفاهیم مشابه شهرسازی، همچنین تأکید بر هماهنگی بین ابعاد مختلف مکان و مکانیت شهر مهم ترین نکات برجسته این پژوهش است. مداخله های انسانی در ظرفیت های محیطی شهرها موجب ایجاد تفاوت در ظرفیت های مقر شهری موجود، با ظرفیت های قابل دسترس، و تغییر مؤلفه های مقر شهری می شود. زیرا ظرفیت های شهری، بیش از هر عاملی از جغرافیای شهری و اجتماعی، با ظرفیت های وجودی و واقعیت های محیطی مرتبط اند. در نتیجه می توان بیان کرد که برای پایداری مکان و مکانیت شهرها، باید از طریق سازماندهی مؤلفه های مقر شهری اقدام کرد.
۳.

گذر از «سرمایه اجتماعی» به آفرینش «نظریه اجتماعی» در توسعه پایدار معماری و شهرسازی: مبانی دستیابی به سرمایه کالبدی

کلید واژه ها: توسعه پایدار پایگاه اجتماعی شخصیت اجتماعی فضای تعاملی هویت مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
اهمیت تعامل و اقبال اجتماعی نسبت به کالبد معماری و فضای شهری در دوره های قبل و بخصوص در دوران معاصر به یکی از مهم ترین ارکان برنامه ریزی شهرسازی و برنامه دهی طراحی معماری تبدیل گشته است. دراین بین مسئله چندوجهی و بسیط بودن مفهوم سرمایه و نظریه اجتماعی برآمده از آن، باعث انتقال پیچیدگی ادراک و برنامه ریزی مؤثر برای تحقق آن در معماری و شهرسازی نیز گشته است. براین اساس، پژوهش حاضر، به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان بین وجوه مختلف سرمایه اجتماعی، نظریه بین رشته ای را مطرح کرد که هدف بهره گیری از آن در فرایند طراحیِ معماری و شهرسازی به شیوه ای ساختارمند، محقق گردد. کاربرد مهم چنین پژوهشی در دستیابی به الگویی است که در هم افزایی بین رشته ای، منجر به شکل گیری سرمایه کالبدی می گردد. روش انجام پژوهش، کیفی با رویکرد بنیادین و بین رشته ای است که به شیوه تحلیل توصیفی و تفسیری انجام شده است. همچنین مطالعه تطبیقی در حوزه مطالعات اجتماعی در معماری و شهرسازی انجام گرفته است. دستاورد نوآورانه این تحقیق، علاوه بر دستیابی به الگویی جامع برای سرمایه کالبدی، ساختاربخشی به مفاهیم ارائه شده پیرامون این مقولات، و شکل گیری ساختار مطالعات بین رشته ای در این زمینه است.
۴.

بررسی تأثیر عمومیت موسیقی بر جامعه ایران باستان، با تمرکز بر موسیقی عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی هنر موسیقی کهن هنر ساسانی کارکرد هنر هنر اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۱۷۲
سلسله ساسانی از ادوار شاخص تاریخی ایران و از حکومت های مقتدر جهان متمدن کهن بوده است. ساسانیان در طی بیش از ۴ قرن، علی رغم فراز و نشیب های فراوان تلاش کردند، ضمن میراث داری از دستاوردهای حکومت های قبلی، بستری مناسب را برای پیشرفت و تکامل علم، ادب و هنر ایران زمین فراهم آورند. در این بسترسازی فرهنگی و اجتماعی، موسیقی به عنوان زبان پیشرفته و پیوند دهنده اجتماعی، نقشی مهم را ایفا می کرد. سؤال اصلی و شکل دهنده این پژوهش، بررسی اهمیت موسیقی در ساختار اجتماعی ایران باستان و خصوصا دوران ساسانی، و شباهت های کارکردی آن با جوامع معاصر است. خصوصا که ضرورت نگاه بین رشته ای به این موضوع دو چندان شده است؛ زیرا می توان کاربرد مهم این بستر و سیر تحول شناسی را، در بازشناسی مقولات هنری ادوار تاریخی و کشف الگوهای کارکرد فرهنگی آنان در مواجه با اوضاع اجتماعی آن دوران دانست. بر این اساس در پژوهش کیفی حاضر، به بررسی شواهد و عللِ گستردگی و عمومیت موسیقی دوره ساسانیان، پرداخته شده است؛ یعنی از طریق بررسی شواهد باستانی، و تحلیل جامعه شناسانه، از برداشت های منعکس در منابع، به شناخت کارکردهای اجتماعی موسیقی آن دوران پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات در این مقاله به شیوه کتابخانه ای است و تلاش شده تا اهمیت موسیقی در دوران ساسانی به ویژه در سطوح مختلف جامعه بررسی شود. چنین نگاهی تاریخی و اجتماعی به مقولات هنری، سبب باز تعریف ارزش های موجود پیرامون فلسفه هنر و مبانی نظری آن به سمت اجتماع محور شدن هنر در برنامه ریزی فرهنگی حال حاضر خواهد شد. خصوصاً که امروزه، جایگاه موسیقی، در تثبیت شده ترین حالت اجتماعی خود است و اکنون فرصت بررسی روش های کیفیت آفرینی مبتنی بر ارزش های انسانی و کاربردهای تعالی آفرین، با استفاده از تجربیات تاریخی این سرزمین فراهم می باشد.
۵.

جریان شناسی مطالعات روان شناسی محیطی در معماری

تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۸۹۲
مطالعه روان شناسی محیطی به شیوه جریان شناسی (محتوی و روش شناسی به صورت مستقل)، در بین پژوهشگران این حوزه، نوپاست و کاربردهای زیادی در نگاه کل نگرانه به آن وجود خواهد داشت. مثلاً برای ارائه چارچوب علمی، و رسیدن به استقلال در تولید محتوی علمی و روش تحقیق، یا رسیدن به ملاک های ارزشیابی نسبتاً مستقل، و .... اصولاً، بدین صورت است که می توان جایگاه علمی، کارکرد و ارتباط انواع مطالعات علمی را در این رشته شناخت. پژوهش کیفی حاضر، سعی در بازشناسی مسیر مطالعات صورت گرفته، دسته بندی و شاخص گذاری این مطالعات، با نگاهی جریان شناسانه، به هدف پاسخگویی به نیازهای یک نظریه پردازی اثبات گرا دارد. بدین منظور، ابتدا مطالعات کتابخانه ای بر اساس الگویی برای تفکیک منابع، و بر اساس نگاه زمینه نگر، مورد بازشناسی قرار گرفته است. سپس محتوی آنها بدون توجه به، منظور و هدف مستقیم پژوهشی آنها، صرفاً برای کشف زمینه های مطالعاتی موجود، بررسی شد. در ادامه، متناسب با اهداف پژوهش، دسته بندی اولیه، اصلاح شده و نهایتاً عوامل استحصال شده، به روش سیستماتیک، موردِ ارتباط شناسی قرار گرفته و در الگوی نهایی، متناسب با اهمیت و وزن پژوهشی شان، جایگاه و حوزه نفوذ گرفته اند.
۶.

خاستگاه و ماهیت نظریه مولد، مبتنی بر تئوری طراحی، با تمرکز بر طراحی در رشته معماری

کلید واژه ها: هویت پایدار معماری فرایندی واقعیت پنداری مبانی نظری مسئله مداری داده پنداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۰۴
 تئوری طراحی، هسته معرفتی و دانش شناسانه در فرایند طراحی، و بن مایه هویت بخش آن است. درک این تئوری به صورتی که به فلسفه علم انسان معاصر نزدیک باشد، باعث می گردد که مسئله تعریف و استفاده از دستاوردهای علمی سایر رشته های مرتبط به معماری، در کنار سایر منابع درون رشته ای مطرح گردد. نکته مهم در این باره، داشتن الگویی است که بتواند بر پیچیدگی های ناشی از بین رشته ای و چندوجهی بودن این مقوله فائق بیاید. همچنین به صورتی این مقوله را باید بیان کند که درک آن برای طراحان، به زبان و روش جدید آنان، یعنی فرایندهای چرخه گونه الگوریتمیک و پارامتریک از مفاهیم، نزدیک باشد. از سویی دیگر، باید توان هماهنگ سازی این جنبه های مختلف غالباً نظری و مرتبط با طراحی معماری را به سمت ایجاد هم افزایی نیز داشته باشد. براین اساس، هدف پژوهش جاری ارائه تعریف سیستماتیکی از تئوری طراحی، در سه سطح، ترویج، تطبیق و تولید علم، در برداشتی فرایند محور و مولد گونه برای ارتقاء آن به نظریه مولد است. پژوهش حاضر، با روش کیفی و نوع بنیادین خود، ضمن اتکای به گردآوری منابع کتابخانه ای و بهره گیری از گفتمان تحلیلی و توصیفی، شکل گرفته است. باتوجه به این که تئوری طراحی در هسته بسیاری از زمینه های مختلف طراحی، از جمله طراحی صنعتی، طراحی مهندسی، طراحی معماری و موارد دیگر قرار دارد، کاربرد نتایج این پژوهش نیز می تواند علاوه بر معماری به سایر رشته های طراحی محور کمک کند. همچنین از لحاظ روش شناسی، دارای دستاورد نوینی در ارائه راهکارهایی ضمنی برای بیان فرایند مواجه با پیچیدگی، بسیط گونگی و ابهام های ناشی از چندوجهی بودن تئوری طراحی است. بدیهی است الگوی ارائه شده برای این امر، موجب شکل گیری ساختار فکری پژوهشگران به سمت دیدگاه های بین رشته ای مبتنی بر مقوله مشترکی به نام طراحی و روش مشترکی به نام واقعیت و داده پنداری می گردد.
۷.

ظرفیت های فناوری مدلسازی اطلاعات ساختمانی (BIM) در بهره گیری از مبانی نظری رسته ابنیه با محوریت رشته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت افزوده مهندسی ساخت و ساز فرایند محوری نظریه داده ها بلوغ فناوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
بیان مسئله:مجموعه تغییرات و ارائه نظریات مختلف در علوم انسانی معاصر همزمان شده است با شکل گیری فناوری های ساخت در عرصه ابنیه. مسئله هماهنگی در بهره گیری از داشته های نظری علوم انسانی در خلال این پیشرفت های فنی، به گونه ای که همگامی عرصه نظری (میان افزاری) با عرصه های عملی (نرم و سخت افزاری) نسبت به یکدیگر حفظ گشته، و شاهد بروز فناوری های بی پشتوانه نظری یا برعکس نباشم، امری هویتی گشته است.فناوری مدلسازی اطلاعات ساختمانی، به عنوان راه حلی جامع در عرصه ابنیه، دارای اهمیت روز افزون در این عرصه گشته که کمتر به بررسی پشتوانه ها و توامندی های نظری آن توجه گردیده است. پژوهش جاری به دنبال پاسخ به این سوال است که توامندی های این فناوری در زمینه استفاده از دستاوردها و قابلیت های نظری در فرایند های مرتبط با آن، چیست. روش تحقیق: پژوهش جاری به روش کیفی با ماهیت بنیادین، با استفاده از گرآوردی اسناد کتابخانه ای و تبیین تحلیلی صورت گرفته است. یافته ها و نتایج: بر اساس ترکیب داشت های موجود و ایجاد تغییرات پیشنهاد شده در این پژوهش، ظرفیت بسیار عظیمی در این فناوری برای شکل دهی به نسل بعدی آن، از طریق توجه به نقش مبانی نظری معماری اسلامی و ایرانی و سایر رشته های مرتبط با ابنیه وجود دارد.
۸.

تبیین مبانی اجتماعی معماری و شهرسازی اسلامی در قرآن، مبتنی بر گذار از سرمایه به نظریه اجتماعی

کلید واژه ها: ساختار اجتماعی پایگاه اجتماعی شخصیت اجتماعی فضای تعاملی همیاری اجتماعی انسجام اجتماعی هویت مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۱
بیان مسئله: توجه صرف به روابط مبتنی بر نفع، در سرمایه اجتماعیِ برآمده از مفهوم توسعه، در نقطه مقابل مسئله پیشرفتِ مبتنی بر نظریه اجتماعی مدنظر قرآن کریم است. تأکیدات متعددی در زمینه روابط انسانی در قرآن کریم موجود است که نشان دهنده اهمیت بنیادی و ساختاری آن برای شکل گیری حیات طیبه و پایدار در نظریه اجتماعی برآمده از قرآن است. در این میان، اهمیت و نقش بسترسازی کالبدی و تأثیرگذاری بر روابط اجتماعی، به موضوعی بنیادین و بین رشته ای در نزد طراحان و برنامه ریزان معماری و شهرسازی تبدیل است. در دوران پساپست مدرنیسم فعلی، در زمینه توجه به فرهنگ و ساختار اجتماعی، زمان توجه به ضرورت ارائه نظریه ای سامانه پندار از مطالعات اجتماعی معاصر در چارچوب دستورات قرآن کریم فرارسیده است.هدف پژوهش: این پژوهش به منظور بهره گیری از سرمایه اجتماعی در قالب نظریه ای اجتماعی و تلاش هم زمان برای ادغام آن با مفهوم پیشرفت به نحوه ای قابل استفاده در مبانی نظری معماری و شهرسازی اسلامی ارائه شده است.سوال پژوهش: چارچوب و روش پیشنهادی برای تبدیل سرمایه اجتماعی به نظریه اجتماعی در معماری و شهرسازی اسلامی چیست؟روش پژوهش: در انجام پژوهش کیفی حاضر، از نظریه پردازی بین رشته ای بر اساس گردآوری منابع کتابخانه ای پیرامون موضوع آن، و ارائه تحلیل های توصیفی برای دستیابی به تفسیری جامع و ساختارمند استفاده شده است.نتیجه گیری: نقش معماری و شهرسازی اسلامی برای تعبیر کالبدی بستر اجتماعی مطلوب، منجر به فضای تعاملی ای از هنجار و ارزش های اسلامی را در فضای زندگی، مطابق با فضای ذهنی مسلمانان می گردد. چنین امری، با تبدیل سرمایه اجتماعی به نظریه اجتماعی، نقش فضاهای معماری و شهرسازی را در مسیر جامعه پذیری، کنترل و پیوستگیِ «هنجارهای اجتماعی با فضای زندگی افرادِ جامعه» را فراهم می سازد.
۹.

ارائه اصولِ "سبک طراحی فرایندیِ، مبتنی بر واقعیت" در معماری

کلید واژه ها: الگوی طراحی معماری فرایند واقعیت سبک طراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۷ تعداد دانلود : ۳۴۶۸
عناصر متفاوتی در شکل گیری محصول معماری، در مراحل و فرایند آفرینش آن نقش دارند که ایجاد هماهنگی بین آن ها، موضوع بسیاری از مطالعات طراحی پژوهی معاصر است. به گونه ای که تفاوت درنحوه سازمان دهی این عوامل، دلیل ایجاد سبک های متنوع طراحی همچون تحلیل-ترکیب، مشارکتی و حدس-تحلیل گردیده است. از سویی دیگر، سبک های طراحی موجود، هنوز ارتباط اندکی با مفاهیم مطرح در مبانی نظری برقرار می کنند، زیرا زبان بیانی متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با درک این ضرورت، با توجه به نقش ساختاری عوامل مختلف شکل دهنده به "واقعیت" ها در نظام طراحی معماری، تلاش دارد واقعیت ها را به گونه ای سازمان دهی کند که علاوه بر نقش مستقل و ساختاری خود، در کنار یکدیگر، قابی محدود، معنی دار و هدفمند، برای پاسخ به نیازهای طراحی ایجاد کند. استفاده از روش فرایند نگاری در مدل سازی این روند تحلیلی و تفسیری، روش پژوهش کیفی حاضر است. زیرا فرصتی برای ادراک بهتر جایگاه هر یک از عوامل، و همچنین چگونگی تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را فراهم می کند. هدف مهم این پژوهش، استفاده عملیاتی از نمودهای واقعیت در معماری، از طریق ارائه الگوئی است که، افزایش جامعیت در عین انعطاف و کارایی را ممکن کند. بدین منظور، با استفاده تحلیلی از منابع کتابخانه ای، استحصال پیشینه و نظریات ارائه شده، نهایتاً عوامل مختلف در شکل گیری واقعیت ها، ریشه شناسی شدند، سپس انواع الگوهای هم نشینی این یافته ها ایجاد، و کاراترین الگوی فرایندی بر اساس شاخص دستیابی موثرتر به اهداف پژوهش، انتخاب و در انتهای این پژوهش ارائه گردید. می توان کاربرد نتایج چنین بستر فرایندنگاری شده ای را، در بستر سازی ایجاد یک سبک طراحی، خصوصا برای استفاده تسهیل شده تری از فناوری های واقعیت مدار همچون BIM عنوان کرد، به گونه ای که مراحل مختلف بهرهگیری از مبانی نظری، برای دست یابی به نمودهای واقعی، در این پژوهش پایه ریزی شده است. ضرورت پژوهش حاضر در ایجاد نظریه ای به عنوان پشتیبان، توسعه دهنده و هماهنگ کننده مبانی نظری با فناوری های واقعیت مدار، قابل بیان است.
۱۰.

ارائه الگوی «مرور ساختاریافته مطالعات روان شناسی محیطی» در معماری

کلید واژه ها: تحلیل سیستماتیک چارچوب علمی روان شناسی محیطی معماری مرور ساختاریافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
با مشخص شدن نقش مهم مطالعات روان شناسی محیطی و لزوم بهره گیری از نتایج آن در فرایند طراحی معماری و شهرسازی در اواخر دوران مدرنیسم، شاهد ارائه نظریات متعدد و مطالعات متنوعی با روش و اهداف متفاوتی از سوی پژوهشگران این عرصه، تا به اکنون بوده ایم. انباشت حجم بالا و متنوع این تحقیقات، باعث آسیب هایی برای امر پژوهش شده است. پژوهش کیفی حاضر با درک این ضرورت که برای عبور از این مرحله، نیازمند جمع بندی و جریان شناسی این مطالعات هستیم، به هدف دستیابی به روشی ساختارمند، سعی در ارائه الگویی کرده است که متناسب با یافته ها و زمینه مطالعاتی موجود در روان شناسی محیطی باشد. بدین منظور با استفاده از روند مطالعات گروندد تئوری، سعی در ارائه الگویی برای بررسی و مرور ساختاریافته منابع کتابخانه ای، به قصد یافته های پژوهشی زمینه نگر کرده است. همچنین ضرورت چنین یافته های جدیدی، در ایجاد نظریه اثبات گرا مبتنی بر دستاوردهای علمی موجود، مورد بررسی قرار گرفته است. کاربرد این پژوهش علاوه بر پژوهشگران روان شناسی محیطی، شامل پژوهشگران عرصه روش تحقیق خصوصاً به شیوه نظریه پردازی زمینه نگر نیز می باشد.
۱۱.

الگوی هویت پایدارِ معماری، مبتنی بر طراحی فرایندی

کلید واژه ها: الگو طراحی فرایندی هویت پایدار معماری حل مسئله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳۸ تعداد دانلود : ۵۳۱۳
طراحی مبتنی بر فرایند، گفتمانی روشمند برای ایجاد الگوهای علمی از روش و محتوی معماری است به گونه ای که باعث افزایش ادارک محتویی و شفافیت در روش گردد. چنین گفتمانی با روش مسئله پنداری، سعی دارد محتوی معماری را در بلند مدت مورد بازشناسی علمی قرار دهد که به هویت بخشی روشمند به آن منجر شود. بر این اساس، مفهوم پایداری در هویت معماری، مقوله نظری است که به تدوین یک چارچوب کلی، برای جایگاه دهی و ارتباط شناسی عوامل موثر بر معماری، کمک شایانی میکند. با توجه به نقش کلیدی طراحی در معماری، بدیهی است تمرکز بر چنین مقوله ای، راه را برای نظریه پردازی های آینده (خصوصا از نوع اثباتی) هموار تر میکند. پژوهش بنیادین حاضر سعی دارد به روش کیفی (گفتمان شناسی تطبیقی) با بازشناسی کلیات ماثر بر روند طراحی، آنها را در کلی ترین حالت ممکن دسته بندی، نامگذاری، و به آنها، جایگاهی مفهومی دهد، و نهایتا به صورت پیشنهادی، چارچوبی برای بهره گیری روشمند از آنها را ارائه نماید. بدین صورت، هدف هویت بخشی مبتنی بر طراحی فرایندی(گام به گام)، را محقق کند. بدیهی است داشتن روند کل گرایانه باعث خواهد شد، در مواجهه با عوامل جدید احتمالی در آینده، بتوان ضمن تمرکز بر مراحل طی شده، بر افزودن و جایگاه دهی به عوامل جدید، عمل کرده و از تکرار مراحل قبل پرهیز کرد. در کلیه مراحل پژوهش تلاش شده است، مفهوم پایداری در سه وجه: ثبات بخشی به رویه طراحی معماری، استفاده از گفتمان فرایندی، و ارائه چارچوب هویت آفرینی مبتنی بر طراحی فرایندی تعریف شده است، تا نتیجتا چارچوب جامع و منعطف پیشنهاد شده، ضمن پوشش داشته های موجود معماری، باعث کاستن از آسیب های سرعت تحولات علمی معاصر بر رویه طراحی و جلوگیری از کم رنگ شدن نقش مبانی نظری در آن، گردد.
۱۲.

گفتمان شناسی تحلیلی پیرامون تفکرات طراحیِ سامانه نگر در معماری معاصر

کلید واژه ها: نظریه معماری گفتمان سامانه طراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷۵ تعداد دانلود : ۷۴۰۶
معماری معاصر خصوصا از دهه 50 قرن بیست میلادی به بعد، تلاش هایی برای شناخت طراحی و فرایندهای مختلف آن را شاهد بوده است. همزمانی نسبی این تلاش ها با همایش های علمی میان رشته ای خصوصا در دهه30 و40 میلادی، به معنای شروع تفکراتی بود که به دنبال ایجاد چارچوب های کل نگرانه برای سامان دهی به محتوی و روش علوم بود. این تلاش ها در علوم بسیاری، از مدیریت و جامعه شناسی گرفته تا علوم مهندسی وارد شد و باعث شکل گیری چارچوب هایی در چند میان رشته ای جدید همچون سایبرنتیک و...، شد. در میان رشته ای های موجود همچون معماری، رویکردهای متفاوتی را شامل شد که در این پژوهش ضمن بازشناسی آنها، دسته بندی جدیدی بر اساس موضع گیری آنها نسبت به مفهوم سامانه معماری، ارائه شده است. سامانه معماری به عنوان نتیجه ای ناشی از ورود تفکر سیستمی به حوزه معماری، مفهومی نظری است که ریشه های اصلی آن بر اساس پیچیدگی های ناشی از پیشرفت سریع علوم و فنون مرتبط با معماری توسط بسیاری از نظریه پردازان و طراحان معماری، بارها مورد توجه ضمنی قرار گرفته، و خواهان شکل گیری چنین چارچوبی شده اند. بر این اساس میتوان، نقش پژوهش کیفی حاضر را، در تحلیل رویکردهای فوق( دسته بندی منابع، روش ها و خصوصیات کلی گفتمان های مطرح در منابع کتابخانه ای) ، بدین صورت بیان کرد که سوالات و الزمات علمی برای پیاده سازی یک چارچوب جامع و روشمند در معماری، از درون پژوهش های نظریه پردازنه معاصر، را احصاء کرده، و با ترکیب نتایج پژوهش های انتخاب شده و مقایسه آن ها با یکدیگر، نتایج مستندی از کیفیت نیاز به تفکر سامانه نگر(سیستمی) در معماری ارائه کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان