هاتف سیاه کوهیان

هاتف سیاه کوهیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۹ مورد از کل ۱۹ مورد.
۱.

بازخوانی و تحلیل نشانه های نمادین در روایت «نبرد بودا با مارا» در متون بودایی با تأکید بر مکتب تراوادا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بودیسم مارا اهریمن بودا رمزشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۵
سویه های استعاری و نمادین روایت «رویایی بودا با مارا»، در متون بودایی و انباشتگی این روایت از سمبل ها و استعاره های عرفانی اسطوره ای، توان مایگی تفسیری و وجه پویایی این روایت را برای مخاطبان در سطوح مختلف فراهم ساخته است. در این روایت، نبرد نمادین بودا با مارا به مثابه یک پارادایم سلوکی، رهیافت ها و راه کارهای الهام بخش و مفیدی را فرا روی سالک بودایی در وصول به نقطه بودهی (روشن شدگی و بیداری روحانی) قرار می دهد. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی، و با تبیین نمادشناسانه این روایت، ضمن توصیف ویژگی های مارا به عنوان سد راه سلوک انسان بودایی، به واکاوی ابعاد قطب خیر و شرّ در وجود انسان در سنّت تراوادا پرداخته و برخی از نشانه های نمادین مهم را در این روایت اساطیری تجزیه و تحلیل کرده است. بررسی ها نشان می دهد که روایت نبرد بودا با مارا در متون بودایی با بهره گیری از زبان استعاره، چالش های بنیادین معنوی انسان بودایی را در ساحتی فراتر از زندگی شخصی بودا نشان داده و با بسط یک گفتمان اخلاقی سلوکی اسطوره محور، جدال پیوسته آدمی با اهریمن نفس، و روند دیالکتیکی این ستیز را در غلبه انسان بودایی بر تمامی وسوسه های قطب شرّ و وصول به غایت قصوای «نیروانا» بازنمایی می-کند.
۲.

تقدیرباوری حافظ؛ رویکردی تئولوژیک یا راهبردی گفتمانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان تصوف تقدیرباوری حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۹
حافظ از یک سو با تقدیرگرایی افراطی، مخاطب خود را به پذیرش قسمت ازلی و «رضا به قضا» فرا می خواند؛ اما از سوی دیگر، با اعتراض های حماسی و طنزهای گزنده شورش زبانی و ذهنی خود را در برابر ناملایمات جهان و مصائب بشری نشان می دهد. مسأله پژوهش حاضر این است که چگونه می توان میان این دو رویکردِ ناسازگار در اندیشه حافظ، رابطه ای منطقی برقرار کرد؟ آیا گزاره های تقدیرگرایانه حافظ حاکی از رویکردی تئولوژیک از سنخ دیدگاه اشاعره یا معارف صوفیه است؟ یا تقدیرگرایی وی ابزاری راهبردی در شکل دهی به گفتمانی انتقادی است؟ بررسی ها نشان داد که حافظ در روکشی از تقدیرگرایی، به نفی ایدئولوژی های مولّد «ریا» و «قشری گری» پرداخته و در برابر هژمونی گفتمان هایی که جهان را مطابق با اراده حاکمان خودکامه، و منافع دو نهاد عوام فریب متشرعه و متصوفه روایت می کند، مقاومت می کند و بدینسان تقدیرباوری را به مثابه راهبردی گفتمانی برای طرد «تعصب» و «خشونت»، و ترویج «آزاداندیشی» و «تساهل» به کار می برد.
۳.

بررسی موازنه دو رهیافت ناسازنما در مصیبت نامه عطار «تسلیم در برابر تقدیر» یا «تلاش برای تغییر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار اندیشه عرفانی تقدیر الهی تلاش انسانی مصیبت نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۴
عطار در مصیبت نامه سرنوشت انسان را با رویکردی تقدیرگرا، تابع اراده ازلی خداوند و رستگاری نهایی او را امری بیرون از دایره اراده و عمل آدمی می داند و از سوی دیگر بر ارزش تلاش انسانی به عنوان رهیافتی مهم در سیر و سلوک تأکید ورزیده و تکاپوی طاقت فرسای سالک فکرت را به عنوان نمونه ای از کوشش صوفیانه می ستاید. اکنون این سؤال پیش می آید که این دو رویکرد ناسازنما را چگونه می توان در یک نظام اندیشگانی پذیرفت؟ و آیا تقابل این دو رویکرد متفاوت در اندیشه عطار یک پارادوکس لاینحل است یا برای برقراری ارتباط میان آن ها می توان آن دو را با هم، هم سو ساخت؟ هدف پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، بررسی رابطه دو رهیافت ناسازنمای تسلیم و تلاش در مصیبت نامه عطارست. نتایج پژوهش نشان می دهد که در اندیشه عطار تلاش انسان اگرچه نمی تواند تقدیر وی را تغییر دهد، اما شرط لازم برای تحقق تقدیر اوست. کارکرد تلاش انسان از نظر عطار فعلیت بخشی به کمال و سعادت بالقوه ای است که در تقدیر ازلی الهی برای وی رقم خورده است، در این نگرش تلاش انسان در صورتی ثمربخش است که مسبوق به درون داشتی پیشینی به نام «استعداد» یا توفیق ازلی الهی  باشد.
۴.

بازشناسی شیوه های امر به معروف ونهی از منکر در تصوف عملی ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابوسعید ابوالخیر امر به معروف و نهی از منکر عرفان اسلامی تصوف عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
ابوسعید ابوالخیر به عنوان عارفی انسان دوست علی رغم رفتارهای خشن متشرعه عصر خود، با تاثیرگذاری یک مرشد معنوی و به کارگیری شیوه های غیرمتدوال و خلاقانه، بدون آنکه موجبات آزردگی کسی را فراهم سازد، به امر به معروف و نهی از منکر می پرداخت و مانع بسیاری از نابهنجاری ها و مفاسد می شد. آنچه در این مقاله به عنوان مسئله اصلی مورد بررسی قرارگرفته، این است که التزام عملی ابوسعید به این فریضه دینی با وجود تساهل و تسامح وی از یک سو، و رویکرد ملامتی گری وی از سوی دیگر، چگونه صورت می گرفته است و آیا در شیوه هایی که او در انجام این فریضه به کارمی بسته، امر به معروف و نهی از منکر در معنای فقهی و اخص آن انجام می گرفته یا در معنای عام؟ آنچه از بررسی ها حاصل شد، این بود که روش اصلی ابوسعید در امر به معروف ونهی از منکر استفاده از زبان عامیانه متناسب با ظرفیت های فکری و فرهنگی مردم زمانه خود بوده و او با توجه به تفاوت های فردی و خصوصیات روحی افراد، به جای دعوت زبانی و موعظه مستقیم، به طور غیرمحسوس و غیرمستقیم به اصلاح و تربیت افراد می پرداخته است او در این شیوه به شکلی متناقض نما با عدم مبادرت به امر به معروف، موجب «امر به معروف و نهی از منکر» می شد.
۵.

نقش نهاد قدرت در پیشبرد گفتمان «کثرت گرایی دینی» در تصوف ایرانی (با تأکید بر عصر مغول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف نهاد قدرت کثرت گرایی دینی تحلیل گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
تأثیر اراده نهاد قدرت بر شدت و ضعف گفتمان کثرت گرایی دینی در اندیشه های صوفیه مسأله ای است که این مقاله می کوشد میزان و چگونگی آن را در سیر تاریخی تصوف ایرانی تا پایان قرن هفتم (با تاکید بر عصر مغول) نشان دهد. بررسی ها نشان داد که ثبات و سلطه گفتمان انحصارگرایی دینی در مناسبات فرهنگی جامعه ایرانی تا قرن هفتم، برآیند پیوند متشرعه با نهادهای قدرت بوده و خلع ید متشرعه از قدرت سیاسی موجب به حاشیه رفتن گفتمان فقه و رشد جریان تصوف، و در نتیجه اعتلای گفتمان کثرت گرایی دینی در آراء صوفیان شده است. نمونه تاریخی صحت این مدعا حکومت (غیر دینی و سپس دینی) مغولان در ایران است که تا زمانی که مسلمان نگشته و متشرعان را در مناسبات قدرت سهیم نکرده بودند، کثرت گرایی دینی در متون صوفیه گفتمان غالب بوده است؛ اما با مسلمان شدن مغولان پیوند مجدد متشرعه با قدرت مانع بسط گفتمان کثرت گرایی دینی در آثار صوفیه می شود.
۶.

واکاوی اصول تعلیم وتربیت اسلامی در اندیشه های عرفانی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعلیم وتربیت تهدیب نفس اخلاق اندیشه عرفانی امام خمینی (ره)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۰
پایه های تربیتی عرفان حضرت امام بر روی شریعت بنا شده، دراین نظام عرفانی فضایل دینی از فضایل تربیت عرفانی تفکیک نمی شود. این فضایل می تواند انسان را به اخلاق دینی و هم اخلاق عرفانی رهنمون سازد. در فضایل دینی است که فضایل تعلیم وتربیت عرفانی معنا می یابد موضوع تربیت عرفانی، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است. بی تردید یکی از ابعاد فکری بنیان گذار جمهوری اسلامی، امام ، که از بنیادی ترین رویکردهای ایشان می باشد،مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه نفس است تأکید امام آن است که نفس تزکیه شده در راستای ارزشهای الهی قرار می گیرد و سر اطاعت در پیشگاه خداوند فرود می آورد و به قدرتهای غیر الهی بی توجه است؛ از این رو اهتمام بر این امر را بر همه ی آحاد جامعه لازم دانسته و ضرورت آن را برای کسانی که با تربیت مردم سر و کار دارند، افزون می شمرد.تعلیم وتربیت ،روش انبیای الهی که برای تربیت انسان ووصول وی به مقصد والای آفرینش ذکر شده است. تربیت عرفانی امام در ساختن انسان های متعالی نقش بسزایی ایفامیکند. اندیشه عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اسلامی وتهذیب نفس دلالت های را برای تربیت اخلاقی با تاکید بر اندیشه عرفانی امام ارائه دهد روش تحقیق مقاله ،کیفی واز نوع تحلیلی می باشد درمرحله اول با مراجعه به کتب عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اخلاقی وعرفانی اندیشه های ایشان استخراج گردیدکه نتیجه تربیت عرفانی امام ساختن انسان های که با تزکیه وتهذیب نفس که به تحول درونی ومعنویت پرداختند و به قرب الهی نائل آمدند.
۷.

تقریرهای صوفیه از اسقاط تکلیف شرعی در طایفه عقلاءالمجانین با تأکید بر دیدگاه ابن عربی و عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلاءالمجانین تکلیف شرعی تصوف اسلامی غلبه حال ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۵
در متون عرفانی اسقاط تکالیف شرعی عقلاءالمجانین از جمله موضوعات پربسامدی است که با تقریرهای گوناگونی بیان شده است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به روشن کردن رهیافت های نظری صوفیه در رواداشت اسقاط تکالیف شرعی در عقلاءالمجانین و بازشناسی عوامل این اسقاط از نظر آن ها پرداخته است. بر این اساس مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در انسان شناسی عرفانی صوفیه مخاطب تکالیف شرعی در عقلاءالمجانین کدام قوه است و آیا با زوال عقل متعارف، قوه دیگری در آن ها محل تکلیف شرعی می گردد؟ همچنین با توجه به برخورداری عقلاءالمجانین از نوعی عقل، آیا می توان آن ها را مانند سایر عقلا مکلّف به انجام تکالیف شرعی دانست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رهیافت اصلی صوفیه در این باب، اعتقاد به معذوریت عقلاءالمجانین به واسطه غلبه حال بر آن ها و برخورداری آن ها از حالات سُکر صوفیانه در اثر دریافت واردات غیبی است. در برخی از تقریرهای صوفیانه زوال عقل و پیرو آن سقوط تکالیف شرعی از عقلاءالمجانین موهبتی از سوی خدا برای آن ها در نظر گرفته شده است و برخی از صوفیه سکر باطنی آن ها را به منزله نماز دائم آن ها دانسته اند. هدف از این پژوهش بازشناسی علل عدم التزام عقلاءالمجانین به تکالیف شرعی از منظر صوفیه به ویژه ابن عربی و عین القضات است.
۸.

قبض و بسط گفتمانی اندیشه «رواداری دینی» در تصوف اسلامی (تا سده هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۲
نوسانات گفتمانی اندیشه «رواداری دینی» در دوره های مختلف تصوف تأثیر مستقیم و غیرمستقیم شرایط اجتماعی و سیاسی این دوره ها را بر قبض و بسط این رویکرد در آثار صوفیه نشان می دهد. این مقاله در چهارچوب نظریه فوکو و با لحاظ ارتباط دوسویه میان استراتژی های قدرت و ایدئولوژی های حاکم بر جامعه، اندیشه رواداری دینی را نزد صوفیان مسلمان دارای سرشتی گفتمانی و مرتبط با اراده سیاسی حاکمان فرض کرده و آن را در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی دوره های تاریخی بررسی کرده است. مطالعات نشان می دهد که گفتمان رواداری دینی در آثار صوفیه تا پایان قرن ششم علی رغم گسترشی که در عصر آل بویه و سلجوقی داشته، همواره به دلیل ماهیت دینی حکومت ها (کنترل نهاد سیاست توسط نهاد دین) و هژمونی پایدار گفتمان فقه، کمابیش با چالش های عقیدتی روبه رو بوده است. اما در قرن هفتم روی کار آمدن حاکمان سکولار مغول و سیاست تساهل دینی آنها از یک سو، و حذف متشرعه از عرصه قدرت سیاسی از سوی دیگر، زمینه گسترش گفتمان رواداری دینی را به نحو مطلوبی برای صوفیه فراهم ساخته است. هدف این مقاله بررسی گفتمان «رواداری دینی» در تصوف اسلامی با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی دوره های تاریخی تا سده هشتم است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
۹.

کارکرد تمهیدات بیانی ابن عربی در ساخت شکنی مفاهیم آخرت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابنعربی آخرت‌شناسی ساختشکنی استحاله مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۶۷
در نظریهپردازیهای آخرتشناسانه ی ابنعربی، بهرهگیری از تمهیدات بیانیِ ناآشکار اما مؤثر در بازروایت برخی از مفاهیم و گزارههای دینیِ مطابق با پیشفرضهای عرفانی او، به ساختشکنیِ برخی مفاهیم مهم ایدئولوژیک منجر میشود. بررسی قاعدهمند اینگونه تمهیداتِ بیانی در متون کلاسیک عرفانی، روش نقادانهی نوینی است که سویههای ناخودآگاه این متون و چگونگی کاربرد آنها را برای مخاطب روشن میسازد. برایناساس پژوهش حاضر میکوشد با پرداختن به تمهیدات بیانی و رواییِ بهکاررفته در فرضیههای آخرتشناختی ابنعربی، نقش آنها در باورپذیری مدعیات ابنعربی و اقناع مخاطبان وی را بررسی کند . نتیجهی بررسیها نشان داد که ابنعربی در تبیین آرای آخرتشناسانهی خود، معنا و کاربرد واژهها، تعابیر و گزارهها را متناسب با نظام اندیشگانی خود تغییر داده و با مسخ واژگان و مفاهیم کلیدی و استحالهی مفهومی آنها، موجب دگرسانی در هویت معنایی آنها شده است. وی از طریق غیریتسازی نشانههای مشترک، به شیوهای ساختارشکنانه، ظرفیتهای معنایی جدیدی را در واژگان و مفاهیم ایجاد کرده و روایتی نو از ایدئولوژیهای رایج دینی درباب آموزههای آخرتشناسانه ارائه داده است. بررسی این تمهیدات بیانی اگرچه در بازنمایی اضلاع ناخودآگاه فرضیهی ابنعربی و نظام تثبیتشدهی مفاهیم آن مؤثر است، بیش از هر چیزی میتواند موجب کاهش اعتبار فرضیهی وی در برابر فرضیههای رقیب باشد. هدف این پژوهش بررسی کارکرد تمهیدات بیانیِ ابنعربی در فرضیههای آخرتشناسانهی اوست که بهشیوهی توصیفیتحلیلی صورت گرفته است.  
۱۰.

صورت بندی مفهوم خوشبختی در منطق الطیر بر مبنای معناشناسی واژه دولت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار دولت خوشبختی منطق الطیر ادبیات عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۸۸۴
«دولت» در منطق الطیر واژه ای کلیدی است که عطار در مواضع متعددی ، نقش کانونی آن را برجسته نموده و از ظرفیت های معنایی این واژه برای بیان مفاهیم آرمانی و مقاصد مهم صوفیانه بهره جسته است. از آنجا که مفهوم دولت دارای ابهام و تیرگی معنایی بوده و مؤلفه های معنایی آن روشن نیست، بررسی معناشناختی این واژه، و تعیین مصادیق و کاربردهای آن در این اثر ضرورت پیدا می کند. این مقاله بر آن است با واکاوی واژگانی که در تلاقی با واژه دولت در منطق الطیر به کار رفته است، حوزه های معنایی و مؤلفه های معنایی آن را استخراج کرده و ضمن تحلیل معناشناختی، کاربردهای مختلف آن را در این اثر نشان دهد. آنچه از بررسی ها به دست آمد، این بود که عمده ترین کاربرد واژه دولت در منطق الطیر به حوزه معنایی «فیض و عنایت الهی» تعلق دارد که در سه محور «جذبه»، «رویارویی با انسان کامل» و «نجات» صورت بندی شده است. کاربرد دیگر واژه دولت متعلق به حوزه معنایی «تجارب عرفانی» شامل «فنا»، «انقطاع از ماسوی الله» و «درد طلب» است که عطار در به کارگیری این مفاهیم، مؤلفه هایی مانند «سُکر»، «استغراق در شهود حق» و «تطهیر قلب از ماسوی الله» را به مفهوم دولت افزده و دایره معنایی آن را گسترش داده است. با در نظر گرفتن این دو حوزه معنایی، دو عنصر «اصطناع و برگزیدگی» و «تغییر از درون» را می توان زیرساخت اصلی مفهوم خوشبختی در منطق الطیر دانست. هدف این مقاله تحلیل معناشناختی واژه دولت و بررسی ابعاد گوناگون آن در منطق الطیر است که با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است.
۱۱.

بررسی کارآمدی یا ناکارآمدی «جهد» در برابر «عنایت» در منطق الطیر و مصیبت نامه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف عطار ادبیات عرفانی عنایت جهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۴۸
عنایت در اندیشه عرفانی عطار موهبت خاصی است که در «ازلُ الآزال» یا «پیشان» برای انسان رقم خورده است. با آنکه عطار آدمیان را برای رسیدن به کمال روحانی به جهدی مستمر دعوت می کند؛ اما ازنظرِ وی جهد خالی از عنایت بی ثمر است. مسئله اصلی این مقاله آن است که رابطه میان عنایت و جهد در اندیشه عرفانی عطار چگونه ترسیم شده است؟ آیا سعادت روحانی انسان از موهبت الهی حاصل می شود یا از تلاش بنده؟ عطار ازیک طرف، رسیدن به سعادت را موهبتِ آن سری دانسته است و جهد سالک را بی تأثیر و بی مقدار می خواند، اما از طرف دیگر، سالک را به جهد فراوان فرامی خواند. این دو رویکرد متناقض نما را چگونه می توان با هم جمع کرد؟ اگر عنایت آن سری و عطای محض است؛ پس تلاش بنده چه ارزشی دارد و این همه دعوت برای جهد در آثار عطار چه معنایی دارد؟ از تحلیل های صورت گرفته در این مقاله به دست آمد که در اندیشه عطار، جهد «شرط» عنایت است، اما «علت» عنایت نیست؛ بنابراین، هر عنایتی همراه با جهد است، اما هر جهدی همراه با عنایت نیست. جهد کارآمد، محصول عنایت و محفوف به دو عنایت «پیش از جهد» و «پس از جهد» است. فرض «جهد بی عنایت» در اندیشه عطار مطرح شده است، اما فرض «عنایتِ بی جهد» چندان جایگاهی ندارد. تحقق سعادت نزد عطار به سه عنصر اساسی «عنایت»، «پیر» و «جهد» بستگی دارد و برتری با عنایت است. هدف این پژوهش حل مسئله تعارض جهد و عنایت در نظام فکری عطار و بازخوانی پاسخ وی به این مسئله با روش توصیفی - تحلیلی است.
۱۲.

زمان فراتاریخی در تجربه عرفانی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره زمان شعر حافظ ادبیات عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۲ تعداد دانلود : ۷۳۳
تجربة عرفانی حافظ از زمان قدسی و فراتاریخی، در قدرت شاعرانگی وی و خلق تصاویر خیال انگیز در غزل های او نقش اساسی دارد. حضور زمان انفسی در برابر زمان آفاقی و گاه شمارانه در شعر حافظ موجب التفات وی به ساحت های مختلف زمان و تصرف شاعرانة او در قلمروهای گسترده زمانی شده است. با واکاوی معانی زمان ازل در شعر حافظ که حتی شعر خود را نیز میراثی از عهد الست یا زمان ازل می داند، می توان بن مایه های اندیشة عرفانی وی را از زاویة اسطوره شناختی بازخوانی کرد. تصاویر رازآلود و اساطیری از زمان ازل که بیانگر وجهی زیباشناختی از رخدادهای شگفت انگیز اسطوره ای همانند آغاز آفرینش آدم است، نشانگر حضور فراتاریخی شاعر در زمان بدایت ها است. حافظ در شعر خود شخصیت های شعرش را از مرز تاریخ و زمان ناسوتی فرا می گذراند و رنگ اسطوره به آنها می زند. زمان در شعر حافظ نه به عنوان پدیده ای آفاقی، بلکه ادراکی است که به تجربة درونی و روحی شاعر در ساحت اسطوره مرتبط می شود. در این نگرش اسطوره ای، زمان تاریخی و فراتاریخی درهم می آمیزد و شاعر همچون واسطه ای میان جهان غیب و جهان شهادت، از اعماق تجربههای درونی خود خبر می دهد
۱۳.

شهود زمان لاهوتی در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان عرفان الست ادبیات عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۶۶
در دیدگاه عرفانی زمان امری قدسی و لاهوتی و نوعی ازلیت محسوب می شود که فارغ از درازی و کوتاهی و گذر زمان است. ادراک حقایق و وصول به احوال خوش معنوی در لحظه های کشف و شهود برای عرفا در ساحت بی زمانی مطلق رخ می دهد. ساحتی که در آن زمانهای گذشته و آینده در زمان حال فانی و مستهلک می شود. برای عارف لحظه های جذبه و شهود و اتصال به عالم معنا، در ورای زمان عادی و محسوس، لحظات انکشاف افق هایی از حقائق غیبی در قلمرو ابدیت است. عارف در زمان غوطه ورشدن خود در وقت خوش مستی، دریچه ای از حقائق غیبی به رویش گشوده می شود و وی را دچار چنان التذاذی می کند که مابقی عمرش را در فقدان چنان اوقاتی، بی حاصلی و بی ثمری می داند. عارف در لحظه شهود و مکاشفه بیرون از مرز زمان ایستاده و از چنبره زمان رهیده و از قید چند و چون فارغ گشته است. عرفا مسئله عهد الست و پیمان آغازین آفرینش را در آیه الست در قرآن مورد تفسیر و تاویل قرار می دهند و همواره با یادآوری این پیمان ازلی، گویی اصواتی از موسیقی لاهوتی از آسمان ازل در گوش جانشان طنین انداز می شود؛ طوری که دچار شوریدگی و شیدایی وصفناپذیری می گردند و با تمام وجود به وجد و سرور می آیند. شنیدن خطاب الست در زمان ازل برای عارفان به مثابه نوشیدن شراب از جام محبت الهی است که جانشان را پُرشور و بی قرار می کند. شور و مستی عارفان ناشی از آن است که در این خطاب خداوند آنان را مستقیما مورد خطاب خود قرار داده است.
۱۴.

عقلاءالمجانین و اطوار و کیفیت جنون آنها در فتوحات مکیه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف ابن عربی حیرت عقلاءالمجانین وارد الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۷ تعداد دانلود : ۷۴۶
عقلاءالمجانین یا فرزانگان دیوانه نما به رغم رفتارهای عجیبشان، دارای شخصیت و نبوغ شگفت انگیزی هستند که بیانگر عمق نگرش آنها به انسان و جهان است. ابن عربی در فتوحات مکیّه عقلاءالمجانین را «بهالیل» نامیده است و منشأ جنون آنها را وارد غیبی ناگهانی می داند که موجب «حیرت ابدی» آنان گردیده است و ارتعاشی درونی در آنان پدید آورده است. از نظر ابن عربی تجلی ناگهانی الهی، عقل این طایفه را با خود برده است و در عالم لاهوت زندانی کرده است. آنان پس از صعود عقلشان به عالم لاهوت، هیچ گونه تدبیر و فکری نسبت به عالم ناسوت و کارهای دنیوی خود ندارند، اما سخنانی بسیار عمیق و حکیمانه بر زبان می رانند که خود هیچ گونه قصدی از بیان آن ندارند، بلکه خداوند آن سخنان را بر زبانشان جاری می سازد. از نظر ابن عربی این طایفه خردمندانِ بدون خردی هستند که در ظاهر دیوانه یا همان مستوران از تدبیر عقل شناخته می شوند و به همین دلیل آنان را «عقلای مجانین» نام نهاده اند.
۱۵.

کیفیت و حدود عذاب اُخروی در نگرش عرفانی محی الدین ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی جهنم رحمت الهی عذاب اخروی جاودانگی عذاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۴ تعداد دانلود : ۹۷۶
بحث از نظام پاداش و جزای الهی در جهان آخرت و کمیت و کیفیت عقوبت اُخروی، به ویژه مسئلة جاودانگی جهنم و خُلود عذاب اُخروی، از مباحث مهم در کلام، فلسفه و عرفان بوده است. ا بن عربی به عنوان اندیشمندی برجسته در ساحت عرفان نظری، نخستین کسی است که برخلاف متشرعان و عامة اهل دیانت، در رویکردی ویژه و استثنایی، ضمن قائل شدن به ناپایداری و محدودیت عذاب الهی، «جهنم» و کیفر اُخروی را امری نسبی و دارای مفهومی متغیر میداند. وی در نظریه پردازی عرفانی خود به مدد تأویل و با بهره گیری از تمثیل، ضمن اثبات نسبی بودن معنای دوزخ و عذاب، با رویکردی عاطفی و انسان دوستانه درصدد نشان دادن ناچیزبودن اعمال انسان در برابر رحمت بی کران الهی است. ابن عربی، با بازگرداندن معنای «عذاب» به ریشة لغوی «عذب»- به معنای گوارا و دلنشین- معتقد است نحوة پذیرش عذاب اُخروی را از سوی گروه های مختلف اهل دوزخ، با توجه با استعدادها و قابلیت های متفاوت آنها، عذاب را برای آنها در اشکال و کیفیات متنوع، به امری گوارا و دلپذیر تبدیل می گرداند. «تناسب کیفر اُخروی با عمل دنیوی»، «امکان خُلف وعید از جانب خدا در روز قیامت» و «عَرَضی بودن عمل انسان در برابر جوهری بودن فطرت الهی در وی» از جمله دلایل ابن عربی برای اثبات دیدگاه خود در خصوص ابدی نبودن عذاب اُخروی است.
۱۶.

تأثیر عرفان اسلامی بر معماری ایرانی با تأکید بر تزئینات گنبد سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری اسلامی عرفان و تصوف اسلامی هنر اسلامی گنبد سلطانیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۶
هنر در ساحت عرفان، نوعی سیر و سلوک است که در طی آن هنرمند با الهامی آسمانی و معنوی به کشف و شهود می رسد. در حقیقت هنر و معماری اسلامی پرتو و بازتابی از وحی الهی در جهان خاکی است که لطائف و ظرائف آن، اهل معرفت را به مکاشفه و شهود می رساند. بناهای سنّتی در معماری اسلامی - ایرانی مصادیقی از عالم قُدس و مظاهری از سنّت الهی به شمار می روند که فُنون و ظرافت های به کار رفته در آن با اصول روحانی و معنوی مرتبط است. کثرت آیات قرآنی در کتیبه ها و تزئینات مساجد و بقاع و امامزاده ها و گنبدها از جمله گنبد سلطانیه را که جای جای آنها را متیمّن و متبرّک ساخته، می توان مرتبط با مسأله «ذکر» و «تسبیح» دانست که یکی از مسائل اصلی تصوّف و عرفان اسلامی است. هم چنین نقش یا تصویر «ستاره» به عنوان نماد روشنایی و زیبایی که در مرکز آن کلمه «اللّه» و در اضلاع آن کلمه محمد(ص) یا علی(ع) قرار گرفته، از نظر عرفانی نشانه ای از ولایت معنوی خدا و اولیاء الهی در هدایت باطنی و ظاهری اهل طریقت است که به وفور در نقش و نگاره ها و تزئینات گنبدها به ویژه گنبد سلطانیه دیده می شود. اتّحاد میان شریعت، طریقت و حقیقت یکی از مسائل مهم عرفانی است که در قسمت هایی از کتیبه ها و نگاره های بناهای اسلامی از جمله گنبد سلطانیه در قالب نام «الله، محمد(ص)، علی(ع)» در کنار یکدیگر به چشم می خورد.
۱۷.

دیوانه نمایی و دیوانه نماها در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف مولانا جلال الدین بلخی عقلای مجانین ملامتیه جنون الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۸۶
عقلای مجانین یا فرزانگان دیوانه نما که گاه بهالیل نیز خوانده می شوند، جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی دارند. در برخی از حکایات مثنوی، اقوال و احوال حکیمانه و در عین حال رازآلود این شوریدگان با ظرافت خاصی در قالب حکایات عامیانه بیان شده است. مولانا با آوردن تمثیل های پرمعنا، در پی نشان دادن حکمت و معرفت عمیق این دسته از اولیای الهی، خلاف ظاهر غیرعادی و دیوانه وار آنان و تبیین لایه های عمیق شخصیت آنهاست. وی شناخت این نوع دیوانگان از دیوانگان معمولی را مستلزم نوعی بصیرت باطنی و فراست معنوی می داند. حال و مقام این شوریدگان و اطوار جنون معنوی آنها، به ویژه در دفتر دوم مثنوی معنوی، بیان شده است. مولوی جنون مافوق عقل این دیوانگان را نمادی از اماته نفس و إحیای قلب عارفان و نشانه ای از حریت و آزادگی آنان می داند. وی در حکایت «آن بزرگی که خود را دیوانه ساخته بود»، ضمن توصیف دقیق خصوصیات و مراتب معنوی این عارفان دیوانه نما، آنها را دارای مقام ولایت دانسته و جنون یا جنون نمایی ظاهری آنان را گاه بهانه ستر حال آنان برای وارد نشدن در نظام قدرت و نیز وسیله ای برای اعتراض در برابر ارباب قدرت از طریق نفی عظمت جباران عصر می داند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان